سید یاسر قزوینی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
قزوینی معتقد است زمانی که وضعیت آمریکا در دوران کرونا ملتهب است و ترامپ نیز هرروز یک نظری دارد و از سوی دیگر دولت الکاظمی نیز دولتی موقت است، توافقنامه راهبردی بین دو کشور چه معنایی دارد؟
  • ۱۳۹۹-۰۳-۱۷ - ۰۹:۳۰
  • 00
سید یاسر قزوینی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:
آمریکا به‌دنبال دسترسی‌های اطلاعاتی در عراق است
آمریکا به‌دنبال دسترسی‌های اطلاعاتی در عراق است

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،  مذاکرات راهبردی آمریکا و عراق احتمالا از دو هفته دیگر آغاز شود. آن‌گونه که منابع عراقی و غربی می‌گویند اهمیت این دور از مذاکرات در سه حوزه، سیاسی، اقتصادی و نظامی متمرکز شده و برای آمریکا دو حوزه اقتصادی و نظامی دارای اهمیت یبشتری است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، همچون سایر توافقات، علاقه شدیدی به بستن یک توافقنامه جدید دارد، اما طرف عراقی با شناختی که از او پیدا کرده، به‌دنبال توافقی بر مبنای توافقات گذشته است. بیش از همه‌چیز برای ترامپ، توافق می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 کمک‌کننده باشد. از سوی دیگر برای دولت موقت مصطفی الکاظمی، نخست‌وزیر عراق امضای توافقنامه‌ای با امتیازات فراوان برای آمریکایی‌ها عاقلانه به نظر نمی‌رسد. او اگر در توافقنامه جدید، امتیاز خاص و بیشتری به آمریکا بدهد، در داخل با گروه‌های مقاومت که به‌دنبال اخراج آمریکا هستند، به چالش خواهد خورد و باید خود را برای روزهای سخت‌تر آماده کند. الکاظمی به‌خوبی می‌داند در عراق امروزی بهترین شیوه مدیریت حرکت روی لبه شمشیر و عدم تمایل به یک سمت خاص است. درباره عراق و نقش آمریکا در آینده آن و نقش مصطفی الکاظمی در مناسبات این کشور با سید یاسر قزوینی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران گفت‌و‌گو کرده‌ایم. قزوینی معتقد است در دوره جدید آمریکا در شیوه پایگاه‌داری‌اش تغییر ایجاد خواهد کرد و با کمتر کردن نیرو تمرکز خود را روی استفاده از پهپادها و جنگ‌های الکترونیکی خواهد گذاشت. او می‌گوید به‌همین دلیل و از لحاظ حقوقی آمریکا دسترسی‌های اطلاعاتی بالاتری از عراق مطالبه خواهد کرد. با این حال معتقد است زمانی که وضعیت آمریکا در دوران کرونا ملتهب است و ترامپ نیز هرروز یک نظری دارد و از سوی دیگر دولت الکاظمی نیز دولتی موقت است، توافقنامه راهبردی بین دو کشور چه معنایی دارد؟ متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

آمریکا درحال ایجاد پایگاه‌های جدید، تقویت پایگاه‌های قبلی و نیز استقرار نیروهای ویژه و تجهیزات نظامی پیشرفته در منطقه بیابانی و وسیع میان عراق و سوریه است. نیروهای آمریکایی بعد از مستحکم کردن پایگاه‌های خود در استان الانبار در غرب عراق و استقرار سامانه‌های پدافند هوایی پاتریوت در آنها، اخیرا این سامانه‌ها را در اطراف چاه‌های نفت استان دیرالزور در شرق سوریه نیز مستقر کرده‌اند. این محدوده تقریبا همان مساحتی است که داعش در آن موفق به تشکیل دولت شده بود. آمریکا از این شیوه استقرار چه اهدافی دارد؟

سامانه پاتریوت قطعا برای مقابله با گروه‌های تروریستی مانند داعش نصب نشده است. داعش توان حمله هوایی ندارد و به همین دلیل نیاز به چنین سامانه‌های برای مقابله با آنها نیست. براساس پژوهش‌هایی که موسسه رند انجام داده، به‌نظر می‌رسد آمریکا درحال حرکت به سمت گونه جدیدی از پایگاه‌داری است. آمریکا مطمئنا تعداد نیروهای خود در عراق را کم خواهد کرد، در یکی از این مقالات موسسه رند، نویسنده می‌گوید که آمریکا به دولت‌های متمرکز، قدرتمند، کارآمد و مشروع در عراق و سوریه نیاز دارد که واشنگتن هم‌پیمان شماره یک آنها باشد، یعنی این دولت‌ها باید بدانند و عقیده داشته باشند که آمریکا متحد نخست آنهاست. در عراق این کار را انجام دادند و دولت مصطفی الکاظمی روی کار آمد. او بذری است که واشنگتن در بغداد کاشته و حمایت‌های آمریکا از او به همین دلیل است. البته واشنگتن [برای منافع خودش] می‌خواهد الکاظمی مستقل، قوی و مقتدر باشد. مطمئنا آمریکا با این شرایط تعداد نیروهای خود در عراق را کاهش خواهد داد، ولی برخی از پایگاه‌ها را که در آنها پاتریوت مستقر کرده است، نگه خواهد داشت.

به نظر می‌رسد ایالات متحده به سمت ایجاد و در اختیارگیری ظرفیت‌های بیشتر اطلاعاتی خواهد رفت. آمریکایی‌ها در پایگاه‌هایشان در عراق یا پهپاد مستقر نکرده‌اند یا تجهیزات پهپادی‌شان در این کشور زیاد گسترده نیست. درباره پهپادی که سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس را به شهادت رساند نیز بحث بر سر آن بود که این پرنده از کویت یا قطر بلند شده است. در یکی دیگر از مقالات، نویسنده موسسه رند برای استقرار پهپادهای آمریکا و پایگاه‌های میزبان آنها موقعیت‌سنجی کرده است. در این مقاله به پایگاه‌های پهپادی آمریکا و فاصله‌ای که آنها می‌توانند به نقاط حساس و مهم برای آمریکا برسند، مانند گروه‌های مقاومت در یمن، لبنان، عراق و سپاه در ایران و همچنین داعش و گروه‌های دشمن آمریکا پرداخته شده است. این مقاله بررسی می‌کرد پهپادها در چه مدت زمانی می‌توانند خود را به هدف مهم برسانند. بر همین اساس محاسباتی را انجام داده و پیشنهاد کرده بود آمریکا پایگاه‌های نزدیک‌تری به دشمنانش ایجاد کند.  بر همین اساس، آنان تعداد نیروهایشان را کاهش خواهند داد که این مساله هم برای آمریکا و هم برای الکاظمی مشروعیت‌ساز است. درمقابل واشنگتن به‌سمت اخذ تمهیدات اطلاعاتی خواهد رفت. آمریکا می‌خواهد به سمت جنگ‌های جدید و الکترونیک برود و پایگاه‌های الکترونیک ایجاد کند. به‌همین دلیل و از لحاظ حقوقی آمریکا دسترسی‌های اطلاعاتی بالاتری از عراق مطالبه خواهد کرد. این مساله را نه کسی متوجه خواهد شد و نه برای کسی اهمیت خواهد داشت، اما این موضوع برای آمریکا از دیگر مسائل با‌اهمیت‌تر است. به چه دلیل؟ حاج قاسم را با پهپاد زدند. آمریکا در آینده بیشتر اقداماتش را با پهپاد انجام خواهد داد. دو هفته پس از ترور، آمریکایی‌ها قاسم ریمی، رهبر القاعده یمن را نیز با پهپاد زدند. آمریکایی‌ها با پهپاد در حال زدن افرادی هستند که آنها را دشمن تلقی می‌کنند.

آمریکا بالاجبار در منطقه بیابانی بین عراق و سوریه که قبلا داعش در آنجا فعالیت داشت، مستقر شده است. آیا استقرارشان به این معنا نیست که آنها دیگر از داعش قطع امید کرده‌اند؟

من معتقد نیستم آمریکا به داعش کمک می‌کند. اینکه می‌گویند هلی‌کوپترهای آمریکایی نیروهای داعش را منتقل می‌کنند، زیاد قبول ندارم. داعش نیرویی بسیار ضعیف شده و درحد خودش درحال کشتن اهل تسنن اطرافش است. رسانه‌های داعش قبل از کشتن یکی از جاسوس‌هایی که دستگیر کرده بودند، با او مصاحبه کردند و گفتند توضیح بده چه کار کرده‌ای؟ او گفت اعضای داعش با من تماس گرفتند و از من شارژر خواستند. من نیز به نیروهای امنیتی پیام دادم که اعضای داعش از من خواسته‌اند که برای آنها شارژر بخرم. داعش او را به همین دلیل کشت. این گروه می‌گویند باید از مردم منطقه‌ای که در آن فعال هستیم، زهر چشم بگیریم تا اگر خواستیم کاری بکنیم، ساکت باشند. کوچک‌ترین خبر را نیز جاسوسی تلقی می‌کنند، زیرا داعش می‌گوید اگر خواستم برنج یا شارژر بخرم کسی روبه‌روی من نایستد. خود داعش هم می‌داند که فعلا ظرفیتش همین است.

به باور برخی تحلیلگران، عراق به یکی از زمین‌های درگیری بین ایران و آمریکا تبدیل شده و هریک از دوکشور، در عراق اولویت‌هایی دارند. اولویت‌های آمریکا در عراق چیست؟

بالاخره تقابل با جمهوری اسلامی یکی از اهداف اصلی آمریکاست. آمریکا می‌خواهد یک پایگاه خوب و قوی در منطقه داشته باشد تا هم بتواند ایران و هم عربستان را تضعیف کند.

آیا در الانبار آمریکایی‌ها می‌توانند دوباره تجربه موفق تشکیل نیروهای «صحوات» از میان اهل سنت را مجددا تکرار کنند؟

صحوات که دوباره راه افتاده است. اینکه مستقیما تحت‌نظر آمریکا باشند، دیگر مساله‌ای نیست. بحث عوض شده است. شما می‌توانید فرض کنید الکاظمی یک افسر آمریکایی است، نه به لحاظ خوبی یا بدی، بلکه ذهن الکاظمی به سمت آمریکاست. بنده تمام مقالات او را در المانیتور از سال 2006 تا 2016 خوانده‌ام. ذهنیت الکاظمی این‌گونه است که می‌گوید من با ایران کاری ندارم، ایران دوست من است و من نیز شیعه‌ام، ولی باید توازن ایجاد شود؛ برای این کار من عربستان را جلوی ایران می‌آورم تا این توازن برقرار شود، به لحاظ رسانه‌ای ایران را می‌کوبم تا توازن ایجاد شود، اما الکاظمی در ارتباط با آمریکا دیگر به‌دنبال توازن نیست و دیگر بحث توازن نیست. موقعی که قرار شد نخست‌وزیر عراق پس از حمله داعش بیاید و یک مرکزی درست کند که روسیه نیز وارد مباحث عراق شود، الکاظمی در مقاله‌ای در المانیتور از حضور روس‌ها در منطقه ابراز نگرانی کرد. منطق نخست‌وزیر فعلی عراق درمورد آمریکا موازنه نیست، یعنی حاضرند در برابر ایران، عربستان را بیاورند تا موازنه ایجاد شود، اما حاضر نیستند در برابر آمریکا، روسیه را بیاورند تا موازنه شکل بگیرد. الکاظمی معتقد است آمریکا پشت او قرار دارد. او وارد بازی محورها شده است. شبکه الجزیره یک محور با حضور قطر، ترکیه، چین، روسیه و پاکستان براساس طرح «یک کمربند یک جاده» علم کرده است. در مقابل آن نیز محور آمریکا، عربستان، امارات و هند قرار دارد. اگر دقت کرده باشید، یکی از اولین کشورهایی که به الکاظمی برای نخست‌وزیری تبریک گفت، امارات بود. به اولین کشوری که هیات سیاسی فرستاد، عربستان‌سعودی بود. الکاظمی جزء محور آمریکا، عربستان و امارات است، این دومحور دو جبهه مقابل یکدیگرند. الان مهم‌ترین مساله آمریکا، چین است. یکی از اصلی‌ترین اقدامات عادل عبدالمهدی، نخست‌وزیر سابق باز کردن پای چین به عراق بود که مورد مخالفت آمریکا قرار گرفت. به قول عراقی‌ها رسانه‌های سفارت [رسانه‌های جریان آمریکایی] تاحد زیادی از قراردادهای میان بغداد و پکن نگران شدند. تلویزیون الحره چندین برنامه علیه چین رفت و گفت قرض‌هایی که چین به عراق می‌دهد بغداد را بدبخت می‌کند. حتی آقای احمد البشیر، طنز‌پرداز عراقی در برنامه «البشیر شو» که هیچ‌وقت چنین حرف‌هایی نمی‌زد، وارد قضیه شد و حرف‌های شبکه الحره را تکرار کرد. با این حساب مشخص بود که یک جبهه‌گیری علیه چین ایجاد شده است.

می‌شود نزدیکی نخست‌وزیر فعلی عراق به آمریکا را دو مدل تعبیر کرد؛ یکی اینکه الکاظمی وابسته به آمریکاست و دیگر آنکه او معتقد است شاید نزدیکی به چین از لحاظ اقتصادی به نفع عراق باشد، اما در واقعیت قدرت آمریکا مانع از روابط گسترده با چین خواهد شد و بهتر است با واشنگتن متحد شود یا اینکه از طریق نزدیکی با سعودی‌ها می‌خواهد فشارهای ریاض روی بغداد را کاهش دهد. مدل دوم تقریبا شبیه حیدرالعبادی است که در مصاحبه‌های اخیرش سعی کرده خود را از اتهام وابستگی به آمریکا تبرئه کند و گفته در دوران حمله داعش به عراق آمریکا حتی حاضر نشد یک دلار نیز به عراق کمک کند. الکاظمی چه وضعیتی دارد؟

الکاظمی با حیدرالعبادی و هم‌دوره‌ای‌های او متفاوت است. افرادی مانند الکاظمی و الزرفی نسل دوم سیاستمداران عراق هستند و العبادی و مالکی نیز حزب الدعوه‌ای‌ هستند. این افراد کسانی هستند که هویت‌شان جایی دیگر شکل گرفته است، درحالی که الکاظمی و الزرفی هویت‌شان در آمریکا شکل گرفته است. این افراد چسبیده به طرح آمریکا هستند. آنها را در سال 2003 پل برمر حاکم آمریکایی عراق به آمریکا آورد تا مدیران این کشور بشوند. این بذری است که آمریکا در عراق کاشته و الان به ثمر رسیده است. آنها منطقی برای خود دارند که شاید حتی مورد قبول ما نیز باشد. آنها منطق‌شان را با رسانه‌ها در عراق منتشر می‌کنند و از سوی مردم نیز تاحدی مورد پذیرش قرار گرفته است. الکاظمی مقاله درخشانی دارد درباره وزیر کشور و وزیر دفاع عراق که می‌گوید وزیر این دووزارتخانه نباید وارد نظام سهمیه‌بندی مذهبی و قومی عراق شوند. این کارها تخصصی است. متخصص‌ترین فرد در حوزه داعش در عراق الکاظمی است. مقالات او را که خوانده و متوجه شده‌ام او داعش‌شناس است، گرچه شاید اشتباهاتی نیز داشته باشد.  چرا وقتی یکی از کاندیداهای جانشینی ابوبکر البغدادی را که گرفتند شبکه العربیه که به عربستان و امارات نزدیک است، با او مصاحبه کرد؟ چرا العراقیه و الشرقیه مصاحبه نکرد؟ این یک پیام است از اینکه آنها با یکدیگر از یک محورند. الکاظمی چسبیده به این محور است. چرا قطر به الکاظمی پس از نخست‌وزیری تبریک نگفت، اما امارات تبریک گفت؟ آنها یک محورند. الکاظمی با سفیر چین هم دیدار کرد، اما در جبهه‌ای دیگر است. نمی‌گویم الکاظمی سواره‌نظام محور آمریکایی است، بلکه او این‌گونه رشد کرده و فکرش این است.

بخواهیم با داخل مقایسه کنیم، می‌شود گفت شبیه غربگرایان ایران است؟

باز آنها در انقلاب حضور داشته‌اند و هویت خودشان را دارند، اما الکاظمی را از همان ابتدا آمریکایی‌ها آورده‌اند روی یک صندلی نشانده‌اند تا زمانی به مسئولیت‌های کلان برسد. عدنان الزرفی و الکاظمی هر دو این‌گونه هستند. البته الکاظمی شخص زرنگی است و آمده وسط را گرفته است. در جلسه‌ای که با حشد الشعبی داشت، دوطرف دارای اختلاف در حشد در دو سمت مجزا نشسته بودند برای همین الکاظمی می‌گوید وقتی آنها با یکدیگر مخالفند، دیگر چرا من وارد این قضایا بشوم و هزینه بدهم؟

 در تحولات اخیر عراق که از اعتراضات این کشور شروع شد درواقع جریان طرفدار ایران دور رسانه‌ای خورد. شبکه الحره که پس از سقوط صدام تاسیس شده کار جدی انجام داده است، به‌گونه‌ای که تا دو سه سال پیش به یک عراقی می‌گفتی بهترین بخش خبری که در آن همه خبری و معتدل نیز هست کجاست می‌گفت الحره. الحره اعتمادی کسب کرد و در تظاهرات اخیر میوه آن را چید. محور مقاومت چه داشت؟ بحث در اینجا کاملا رسانه‌ای است. سوال بزرگ در بحران اخیر عراق این بود که تک‌تیراندازان که مردم را می‌زدند چه کسانی بودند؟ این سوال بزرگ بود. همان روز و فردایش الحره سه چهار مستند کوتاه و بلند پخش کرد. مسئول دفتر عبدالمهدی و مسئول استخبارات حشد الشعبی را متهم کردند. در این طرف ما جوابی ندیدیم. فقط آقای قیس خزعلی، رهبر عصائب اهل حق صحبت کرد و گفت کار بلک‌واتر بوده است. بلک واتر کجا بود؟ این شرکت تمام شده و رفته است. بلک‌واتر که الان نیست. محور رسانه‌ای آمریکا توانست مردم را اقناع کند. زیرا این سوال که تک‌تیراندازان چه کسانی هستند خیلی مهم بود، مهم‌ترین پرسش این بود و محور آمریکایی چون همه پازل را چیده بود، آمد و جواب داد. اما محور مقاومت این سوال و اتهام را بی‌پاسخ گذاشت. وقتی شما بی‌پاسخ بگذارید می‌گویند حتما تیراندازی کار شما بوده است. مفهوم طرف ثالث را قیس خزعلی مطرح کرد، اما طرف آمریکایی از آن استفاده کرد و میوه‌اش را چید.  شبکه العربیه تا قبل از اینکه نوری المالکی نخست‌وزیر شود، طرفدار اهل سنت در برابر شیعه بود. فردای روزی که مالکی نخست‌وزیر عراق شد، العربیه از این رو به آن رو شد. دقیقا یادم هست العربیه شد مدافع مردم در برابر دولت. از آن موقع محور سعودی این تمهید را اندیشیده است. العربیه در جهان عرب شبکه منفوری است، اما در عراق منفور نیست.

پس سیستم قبلی ایران که با ریش سفیدان بنشیند و ائتلاف ایجاد کند، دیگر کارآمد نیست؟

سیستم قبلی برای نسل قبلی بود، نسل جدید دیگر قبول نمی‌کند. الان رسانه محور است. اگر بخواهید ریش سفیدی کنید، می‌خواهید بین که و که صلح بدهید؟ در جریان انتخابات اخیر آقای نوری المالکی نشست روبه‌روی خمیس الخنجر که می‌گفتند او موسس داعش است. مردم دیگر به چه کسی و چه چیزی اعتماد کنند؟ آقای هادی العامری رفت و صورت او را نیز بوسید. بنده معتقدم این حرف بسیار اشتباه است که گفته شود خمیس الخنجر داعش را درست کرد، اما خود همین افراد گفته بودند او موسس داعش است. اینجاست که شما درون کوزه خودت می‌افتی. شما خود گفتی و بعد شما می‌گویی همه با هم رفیقند و بروید خمیس الخنجر را بیاورید. اینجا بی‌اعتمادی ایجاد می‌شود. اعضای حشدالشعبی می‌گویند شما می‌گویید او داعش را درست کرد و داعش نیز ما را می‌کشت و الان می‌روید و روی او را می‌بوسید‍! او حالا با شما ائتلاف کرده و بالای سر ما وزیر تعیین می‌کند!

با این اوصاف آیا توافقنامه آمریکا با عراق که قرار است به‌زودی مذاکرات آن آغاز شود، طولانی مدت خواهد بود؟ این توافقنامه چه ویژگی‌هایی خواهد داشت؟

مشخص نیست، زیرا الان هر دوکشور عراق و آمریکا فاقد ثبات هستند. این دو کشور چه قراردادی می‌خواهند با این وضعیت‌شان ببندند؟ اصلا توافق را بستید بر مبنای نفت چند دلار می‌خواهید ببندید؟ الان خود آمریکا درگیر است. الان الکاظمی باید حقوق کارمندان را بدهد، مانع از گرانی کالاها و دلار بشود. بحث دلار مهم است. دلار در اتفاقات اخیر در ایران، ترکیه و سوریه گران شد، اما در عراق ثابت ماند. برخی می‌گویند بانک مرکزی عراق قوی است، اما بعضی‌ها می‌گویند خود آمریکا نمی‌گذارد اقتصاد عراق از بین برود.  در دوران نامشخص پساکرونا الکاظمی چه قراردادی می‌خواهد با آمریکا ببندد؟ رئیس‌جمهور این کشور دونالد ترامپ است با مشخصات خاص و شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی. ترامپ احتمالا می‌خواهد از رهگذر توافقنامه با آمریکا در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 اعتباری به دست بیاورد. او توافقنامه را برای یک مساله کوتاه‌مدت می‌خواهد. آیا طرف عراقی این مساله را می‌داند و به آن اعتقاد دارد؟ وضعیت آمریکا در دوران کرونا ملتهب است و ترامپ نیز هر روز یک نظری دارد و غیرقابل پیش‌بینی است. از اساس دولت خود آقای الکاظمی نیز دولتی موقت است و دو ماموریت نخست تصویب قانون انتخابات و سپس برگزاری انتخابات زودهنگام را دارد. در این میان توافقنامه چه معنایی دارد؟ باید منتظر ماند و دید قصد دارند چه کاری انجام دهند.  مساله عراق خیلی پیچیده‌تر از چیزی است که کسی مانند الکاظمی بتواند آن را حل کند. حتی این مساله درباره آمریکا و ایران نیز صادق است. عراق خیلی پیچیده است. شاید اگر الکاظمی روی لبه شمشیر و در وسط راه برود وضعیت اندکی بهتر شود.

 * نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰