شهرام محمودی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: همه چیز را پذیرفتم و تن به عمل جراحی دادم
در والیبال نیمی از باشگاه‌ها مطالبات بازیکنان را بدون اینکه به آنها اطلاعی داده باشند، پرداخت نکردند. از این رو فوتبالیست‌ها باید این مورد را به هم به داستان قهرمانی و سهمیه لیگ قهرمانان آسیا اضافه کنند و مدنظر داشته باشند.
  • ۱۳۹۹-۰۳-۱۷ - ۱۱:۲۵
  • 00
شهرام محمودی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: همه چیز را پذیرفتم و تن به عمل جراحی دادم
با لغو لیگ طلب والیبالیست‌ها را ندادند، پول فوتبالی‌ها را هم نمی‌دهند!
با لغو لیگ طلب والیبالیست‌ها را ندادند، پول فوتبالی‌ها را هم نمی‌دهند!
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پشت‌خط زن تیم ملی والیبال ایران که سال‌ها با دردی از ناحیه کمر دست‌وپنجه نرم می‌کرد بالاخره حدود 10 روز پیش تن به عمل جراحی داد. در یکی دو مقطع به تمرینات تیم ملی اضافه شد اما نتوانست تیم را همراهی کند و زمانی بازگشت او قطعی شد که همراه تیم ملی جواز حضور در المپیک توکیو را به‌دست آورد. او که روزی در تورنمنت‌های مختلف لقب امتیازآورترین بازیکن را از آن خود می‌کرد حالا نمی‌داند چه آینده‌ای در تیم ملی خواهد داشت. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با شهرام محمودی را در ادامه می‌خوانید.

بالاخره پس از چند سال زیر تیغ جراحی رفتی، اوضاعت چطور است؟

خدا را شکر عمل موفقیت‌آمیزی بوده و پزشکم نسبت به این مهم ابراز رضایت کرد. فعلا که حدود 10 روز از انجام عمل جراحی گذشته، آب درمانی را آغاز کرده‌ام و رفته‌رفته سایر حرکات به آن اضافه می‌شود. پزشکان می‌گویند از 4، 5 ماه دیگر می‌توانم والیبال بازی کنم و دو ماه دیگر تمرینات سبک بدنسازی و تمرینات همراه با توپ خیلی سبک را آغاز خواهم داد.

گویا این وضعیت کرونا به نفع تو تمام شد، چه شد که بالاخره به عمل جراحی رضایت دادی؟

طی این چند سال وضعیتم به مرحله حاد نرسیده بود و می‌توانستم شرایط را کنترل کنم اما شرط تشدید نشدن درد این بود که به آن فشار نیاورم. به همین دلیل هم از تیم ملی کناره‌گیری کردم تا بتوانم در بازی‌های لیگ به میدان برود. سال گذشته پس از استراحت نیم‌فصل کولاکوویچ با من تماس گرفت و گفت برای بازی‌های انتخابی آماده شو. آن موقع عملا 17، 18 روز زمان برای آماده‌سازی داشتم و از نظر بدنی واقعا آماده نبودم. همین اتفاق سبب شد تا دو هفته پرفشار تمرین کنم و مصدومیتم تشدید شود. در چین زمانی که باید با قطر بازی می‌کردیم آسیب دیدم و چند روز تحت درمان بودم، اما هرطور که می‌شد خودم را به سه بازی آخر رساندم. بعد از بازگشت از تیم ملی هم باید در چند بازی لیگ برتر به میدان می‌رفتم تا اینکه کار به اینجا رسید!

امیدی برای بازگشت به تیم ملی داری؟ نگران نیستی که نتوانی دیگر مانند سابق حتی در لیگ بازی کنی؟

حقیقت را بگویم واقعا برایم مهم نیست آینده چه می‌شود. وقتی تن به عمل جراحی دادم همه این اتفاقات را با خودم حل کردم و پذیرفتم که سلامتی‌ام در اولویت قرار دارد. پزشک تیم ملی درباره وضعیت من اطلاعات کاملی دارد و می‌تواند شهادت بدهد که بازگشتم از چهار ماه دیگر به والیبال بلامانع است. حالا اینکه پس از اتمام دوره درمان بخواهم به والیبال ادامه دهم یا خیر یک تصمیم شخصی است.

در تیم ملی با کولاکوویچ خداحافظی کردیم، از گزینه‌های احتمالی جایگزینی او اطلاعاتی داری؟

درباره گزینه‌های مدنظر تیم ملی والیبال چیزی نشنیده‌ام و حقیقتا مربوط به بازیکنان هم نمی‌شود. فقط می‌دانم درباره انتخاب سرمربی تیم ملی باید عجله کرد چراکه کم‌کم دیر می‌شود. سال دیگر از اوایل عید باید اردوها را آغاز کنند و برای این کار هم سرمربی جدید باید فرصت کافی برای آشنایی با بازیکنان را داشته باشد.

تو جزء والیبالیست‌هایی هستی که رابطه خوبی با کولاکوویچ داشتی اما چه زمانی که در ایران حضور داشت و چه الان انتقاد‌های زیادی به او می‌شد و اکثر افراد کولاکوویچ را یک مربی بدون رزومه می‌دانستند.

این بی‌انصافی است. کولاکوویچ رزومه مشخص و افتخارات زیادی دارد و مقام‌هایی در لیگ جهانی به‌دست آورده است. اینکه بگوییم این مربی رزومه ندارد اشتباه است. افرادی که چنین نظری دارند باید ابتدا تحقیق کنند، سپس درباره او به اظهارنظر بپردازند. کولاکوویچ برای تیم ملی ما زحمت زیادی کشید و لازم است تاکید کنم او خیلی انسان شریفی بود. از نظر اخلاقی بهترین مربی خارجی بود که تا امروز وارد ایران شده است. شاید نتایجی که کسب کرد از همه بهتر نباشد اما به هر حال اتفاقات خوبی با او رقم خورد. قسمت نبود خیلی با کولاکوویچ کار کنم اما او را واقعا دوست داشتم چراکه شخصیت واقعا حرفه‌ای داشت و باعث خوشحالی‌ام است که اصرار داشت به تیم ملی بازگردم. او رفتار درستی با بازیکنان داشت و یک جنتلمن واقعی بود، حتی یک بار هم ندیدم به یک بازیکن بی‌احترامی کند.

البته انتقادها فقط به سرمربی تیم ملی ختم نمی‌شد و خیلی‌ها اعتقاد دارند در والیبال باید فضای حضور جوان‌ترها فراهم شود.

انتقاد همیشه هست و فرقی نمی‌کند شما چگونه کار می‌کنید و اگر این نقدها به‌جا، سازنده و منصفانه باشد پذیرفته می‌شود و درباره آن فکر می‌کنیم. اما چیزی که ما می‌بینیم برخی انتقادها غرض‌ورزانه است؛ مثلا می‌گویند سعید معروف باید خداحافظی کند، فرض کنید که سعید هم نباشد، چه کسی را باید جای او بگذاریم؟ واقعیت‌ها را باید پذیرفت. ما هنوز جایگزین مناسبی برای سعید نداریم. پاسورهای جوانی که جایگزین او می‌شوند از 10 نمره دارای 4 نمره هستند! همه دنیا می‌گویند سعید جزء سه پاسور برتر دنیاست و بزرگ‌ترین بازیکنان از او تعریف می‌کنند. یا مثلا چه کسی را به‌جای سید بگذاریم؟ موسوی بهترین مدافع لهستان شده است. ببینید چقدر توانایی دارد که در اولین سال لژیونر شدن در تیم منتخب لهستان جای گرفته است. در حالی که فقط یک سال زمان می‌برد تا آدمیزاد خود را با محیط وفق دهد. این یعنی استعداد، توانایی و حرفه‌ای‌گری. بازیکنانی هستند که نزدیک به موسوی باشند مانند اصغر مجرد که به شخصه جوانی‌های سید را در او می‌بینم. این جوانان باید زندگی خود را به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی کنند که هیچ کاری به جز والیبال بازی کردن نداشته باشند، ما سال‌ها این‌گونه زندگی کردیم. زمان ما انتقال بازیکنان از هر رده‌ای به رده بالاتر آن‌قدر راحت نبود. بارها و بارها اسم‌مان خط می‌خورد و خیلی سخت به بزرگسالان رسیدیم. باید صبر به خرج داد و برای جوانگرایی کردن باید پروتکلی پشت سر گذاشته شود. اصغر مجرد آن‌قدر خوب بود و اعتمادبه‌نفس داشت که فیکس بازی می‌کرد. باید آرام آرام خودشان بخواهند که پیشرفت کنند. سعید اگر روزی برود، غفور و سید هم بروند می‌توانیم جایگزین‌های مطمئنی برای آنها داشته باشیم؟ بازیکنان با استعداد داریم اما جوان هستند، اینها باید تلاش کنند تا به سطح تیم ملی برسند.

فدراسیون پس از مدت‌ها وضعیت نا بسامان بالاخره داورزنی را روی صندلی ریاست می‌بیند اما درباره او همچنان حرف‌وحدیث‌هایی مبنی‌بر بازنشسته بودن وجود دارد. تقریبا هر بار صالحی‌امیری یا سلطانی‌فر با خبرنگاران روبه‌رو می‌شوند درباره برکناری داورزنی پرسش‌هایی مطرح می‌شود. آیا والیبالیست‌ها نگران نیستند دوباره در شرایط قبل قرار گیرند؟

اصلا دوست ندارم درباره مسائل مدیریتی ورود کنم چراکه در حوزه فعالیت من نیست. حالا داورزنی آمده و رئیس است و باید کار خود را با قدرت انجام دهد. طی دو سه سال گذشته بلبشویی در والیبال بود که فقط کسانی که حضور دارند می‌دانند چه اتفاقاتی رخ داد. داورزنی باید برنامه‌ریزی کند اما چون نمی‌خواهم خیلی در این باره صحبت کنم نمی‌دانم در آینده چه اتفاقی رخ می‌دهد. فعلا باید از او حمایت کنیم تا کارش را انجام دهد، تا هر زمان که قانون اجازه می‌دهد. همیشه عده‌ای هستند که دوست دارند کارهای عجیب و غریب کنند که نمی‌دانم منافع آنها در چیست چون اصلا سیاسی نیستم. زمانی که ما درباره وضعیت فدراسیون مصاحبه می‌کردیم به این دلیل بود که صاحب نداشت اما حالا دارد و باید کمک کنیم.

راستی اگر جای فوتبالیست‌ها بودی چه می‌کردی؟ حالا که می‌گویند لیگ برتر آغاز خواهد شد، جزء موافقان بودی یا مخالفان؟

لیگ والیبال را که تعطیل کردند. در واقع مدیران و مربیان جمع شدند و به این اتفاق نظر رسیدند و یک نماینده را به باشگاه‌های آسیا معرفی کردند. اما فوتبالی‌ها فراموش نکنند که اگر بازی‌ها برگزار نشود دستمزدهای آنها پرداخت نخواهد شد. در والیبال هم همین اتفاق رخ داد و نیمی از باشگاه‌ها مطالبات بازیکنان را بدون اینکه به آنها اطلاعی داده باشند، پرداخت نکردند. از این رو فوتبالیست‌ها باید این مورد را به هم به داستان قهرمانی و سهمیه لیگ قهرمانان آسیا اضافه کنند و مدنظر داشته باشند.

حرف آخر؟

سال 99 که از ابتدا با کرونا آغاز شد و امیدوارم مردم موارد بهداشتی را رعایت کنند چون فکر می‌کنم همه موضوع را شوخی گرفته‌اند. امیدوارم تا به عمق فاجعه نزدیک نشده‌ایم تصمیمات خوبی درباره همه امور اتخاذ شود.

 * نویسنده : مهتاب لطفیان،روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰