به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سهشنبه 30 اردیبهشت ماه، دکتر جواد ابوالقاسمی، مهمان برنامه بازگشت 25 اسفند ماه 1398 شبکهی افق، در مورد پروندهی «مصاف با عقلانیت انقلابی؛ نقد برخی از سخنرانیهای علیاکبر رائفیپور» که 2 اردیبهشت در روزنامهی فرهیختگان منتشر شد و به بعضی سخنان ایشان در این برنامه نیز اشاره کرده بود، مطالبی را در صفحهی اینستاگرام خود متذکر شد که به نظر ناشی از بیدقتی ایشان در مطالعهی مطالب پرونده و ناآشنایی او با مواضع رائفیپور در موضوع «تکیه بر نشانههای ظهور» است.
1- ابوالقاسمی ابتدا مدعی شده است «برخلاف ادعای ناصحیح نویسنده یادداشت روزنامه فرهیختگان، مجری برنامه از قبل در جریان مطالبی که بنده مطرح کردم قرار داشت و مطلبی گفته نشد که بخواهد موجب تعجب مجری شود».
در روزنامهی «فرهیختگان» ادعایی در مورد پشت صحنهی برنامه و این که مجری در جریان مطالب قرار داشته یا نه مطرح نشده است که بخواهد صحیح یا ناصحیح باشد.مرسوم نیست که در تمام برنامههای تلویزیونی مجری و کارشناس تمام سخنان خود را از قبل با هم هماهنگ کنند و عجیب نیست که کارشناس چیزی بگوید که موجب تشویش یا تعجب مجری شود. این اتفاق در همین برنامه در مواقع مختلف افتاد و مثلا پس از نقل ماجرای حملهی قرامطه به مکه، پورمسعود با تعجب از ابوالقاسمی پرسید «این مستنده؟».(فیلم اول) نگارنده نیز بر اساس ظاهر ماجرا و آنچه بر روی صفحهی تلوزیون شاهد آن بوده مطلب را نوشته است.
این که پورمسعود از سخنان ابوالقاسمی مشوش میشود در فیلم برنامه و لحن و صدا و نوع خندهها و حرکات بدن مجری مشخص است(فیلم دوم).
با این وجود، مستند نگارنده در تشویش مجری و تضاد سخنان ابوالقاسمی با رویهی جریانی که دستاندرکار برنامهی بازگشت است صرفا حالات ظاهری مجری نبود؛ چه اینکه ممکن است این تشویش ظاهری ناشی از انقلاب درونی یا عارضهی جسمی یا روانی باشد که بر مجری حادث شده و استناد به آن به تنهایی، خلاف مشی علمی است. تشویش مورد اشاره در ادامهی این برنامه و در محتوای آن نیز جاری است. در قالب گفتارمتن همین برنامه گفته میشود «از کارکردهای سلبی نشانههای حتمی ظهور، امکان شناسایی مدعیان دروغینی است که قبل از وقوع نشانههای حتمی ادعای مهدویت میکنند» (فیلم سوم). این گزاره چگونه با «احتمال بداء در نشانههای حتمی ظهور» که از سوی کارشناس برنامه بیان میشود قابل جمع است؟
2- ابوالقاسمی با این ادعا که روزنامه «فرهیختگان» مطالب بنده را دستآویزی برای تخریب رائفیپور قرار داده است» مینویسد «اختلاف نظر علمی بین دو نفر طبیعی است اما در این مسئله بالخصوص ایشان بارها در سخنرانیهای مختلف امکان بداء در علائم ظهور را مطرح کردهاند». روزنامه فرهیختگان مدعی نشده است رائفیپور از بداء بیاطلاع است یا در سخنرانیهای خود به آن اشاره نمیکند. بر عکس، در یادداشتی که 16 اردیبهشت در صفحهی اول روزنامه منتشر شد آمده است که «رائفیپور در یک سخنرانی در تاریخ 10 مرداد 1392 با خواندن روایتی امکان وقوع بداء در نشانههای حتمی ظهور را تایید میکند... پس با این حساب، باید گفت رائفیپور در موضوع حساس مهدویت و تکیه بر نشانههای ظهور، نه جاهل قاصر که عالم مقصر است».
نقد وارد این است که رائفیپور متناقض میگوید و اذهان مخاطبانش را مشوش کرده و بر نشانهشناسی ظهور تکیه و تاکید میکند. از یک طرف امکان بداء را متذکر میشود و میگوید «به نظر من تطبیق نشانهها گناه نابخشودنی است» و از طرف دیگر میگوید «این عصر، عصر ظهور امام زمان (عج) است و صدای پای حضرت شنیده میشود و از 1200 نشانهی ظهور 1195 تا محقق شده است» و سپس از مرگ قریبالوقوع ملک عبدالله آلسعود نشانههای ظهور را استخراج میکند (فیلم چهارم).
عجیب اینجاست که این مصداق از تطبیق نشانهها در برنامهی«بازگشت» و «بازگشت پلاس» مورد نقد ابوالقاسمی و پورمسعود قرار میگیرد (فیلم پنجم و ششم) اما در سخنرانیها و توییتهای رائفیپور همچنان استناد به این نشانهها ادامه دارد.
این رویکرد قدیمی رائفیپور نیست که احتمال بدهیم امروز از آن فاصله گرفته است. در مصاحبه با شبکهی 3 سیما–که پرمخاطبترین تریبون او است- و در سخنرانی با موضوع «کرونا و ابتلائات آخرالزمان» که هر دو در بهار 99 انجام شده است او باز هم بر نشانههای ظهور تاکید میکند و از رکود تورمی تا مرجعیت یافتن حوزهی قم و افزایش کاشت درختان غیرمثمر را نشانههای ظهور میداند که محقق شده است(فیلم هفتم و هشتم).
ابوالقاسمی در برنامهی بازگشت تذکر میدهد که «کلمهی احتمال را بگویید! قطعیت نیاورید! نگویید ما قطعا در آستانهی ظهور امام زمان (عج) هستیم» (فیلم نهم). اگر کسی فرصت دنبال کردن سخنرانیهای رائفیپور را ندارد هم کافی است به سایت موسسهی مصاف ایرانیان تحت مدیریت علیاکبر رائفیپور مراجعه کند. در معرفی سایت نوشته شده است «به امید ظهور مولایمان که صدالبته نزدیک است». «البته» لفظ تاکید و قطعیت است و «نزدیک بودن» و «قرار داشتن در عصر ظهور»، یک مدت زمان متعارف فاصله داشتن با ظهور را متبادر میکند. در این گفتمان، دیگر نمیشود گفت «ممکن است حضرت تا هزار سال دیگر ظهور نکنند». این تناقضات و تشویش گفتمانی رائفیپور و همراهانش در موضوع نشانهشناسی ظهور فراتر از یک اختلاف نظر علمی است. رائفیپور از یک سو بداء و حتمی نبودن تحقق نشانهها را میپذیرد و از سوی دیگر با شناسایی و گزارشگری نشانهها نوید قرار داشتن در عصر ظهور را میدهد.
3- ابوالقاسمی نوشته است «درک رائفیپور از هندسه کلی مهدویت را برداشتی صحیح و مبتنی بر ثقلین و فکر انقلابی میدانم». شیوهی صحیح علمی این است که ابتدا صلاحیت مهندس را احراز کنیم و سپس به سراغ تایید هندسهی او برویم؛ آن هم مهندس پرکاری که هر آن توان تغییر مختصات هندسهی خود را دارد و شکل هندسی او «نامتناهیالاضلاع» به نظر میآید. رائفیپور در موضوع مهدویت به سراغ قرآن و روایات میرود و نظر خود را استنباط میکند. به عنوان مثال پس از انتقادهایی که در مورد مطرح کردن «مدل موی زنان و استفاده از کلیپس» به عنوان نشانههای آخرالزمان به او وارد شد، در حساب توییترش ادعا کرد که این گزاره مورد قبول فریقین است و به منابع روایی متعددی استناد کرد. آیا ایشان صلاحیت اجتهاد در روایات را دارد و مرجع تقلید یا متخصصی به این صلاحیت گواهی داده است؟ رائفیپور جایی در مقام نشان دادن پرکاری خود مدعی میشود در 6 ماه 150 سخنرانی کرده است (فیلم دهم). کتاب تالیف شدهای هم ندارد که بتوان آن را به داوری گذاشت. مدرکی دال بر گذراندن دورههای تحصیلات دینی و تایید اساتید حوزه را نیز ارائه نداده است. چطور میشود بالکل به سخنرانیهای شخصی چنین پرکار در حوزهی مهدویت اعتماد کرد و کلیت آن را تایید کرد پیش از آن که صلاحیت خودش احراز شده باشد؟
4- دلیل استناد به سخنان ابوالقاسمی در پروندهی «مصاف با عقلانیت انقلابی» این بود که در برنامهای که رائفیپور خود از دستاندرکاران آن است طرح شده بود و رائفیپور و هوادارانش نمیتوانستند مدعی جهل یا بیاعتقادی به این گزارهها شوند. با این وجود سخنان متعارض رائفیپور با نظریات کارشناس برنامه بعد از پخش برنامه نیز قابل ردیابی است که به مواردی از آنها بالاتر اشاره شد.
در آن پرونده، سخنان دکتر ابوالقاسمی موضوعیت داشت نه شخص ایشان و پرونده منصرف از این بود که رائفیپور مورد رد یا تایید او است. آنچه از زبان ابوالقاسمی در نقد «تکیه بر نشانههای ظهور» جاری شد نیز از قول و قلم دیگر بزرگان و علمای دین صادر شده است و منحصر به ایشان نیست و با تایید رائفیپور از سوی او ادلهی مطرح شده تضعیف نمیشوند. به عنوان مثال، آیتالله سید کمال حیدری در سخنرانی «اثبات ولادت امام زمان (عج)» بیان میدارد: «بنده با گوش خودم از بعضی بزرگان شنیدهام که «امکان دارد آقا بعد از 5 میلیون سال هم ظاهر نشود». کسی میتواند این را نفی کند؟ کسی میتواند؟ این دکانهایی که اخیرا راه افتاده «عصرالظهور» و «ایام الظهور» و... دکان است! اصل علمی که ندارد! برخی به من گفتند «چرا استبعاد میکنید؟ یصلح امره فی لیله!». گفتم «این لیل که پیش شماست غیر از لیل است که پیش خداست! ان یوما عند ربک کالف سنه مما تعدون... امکان دارد پنج شب هم باشد پنج هزار سال بشود!»
مایهی تاسف است که بعد از یک ماه از انتشار پروندهی نقد بعضی از سخنرانیهای رائفیپور، باز هم جوابی که داده شده نه از سوی خود رائفیپور و نه در پاسخ انتقادات که در تایید کلی و شخصی او است. نقد را مساوی تخریب انگاشتن و به جای پرداختن به ایرادات در مقام هواداری برآمدن، در مورد هرکس ناصواب باشد، در قبال کسی که بسیاری از جوانان را به مهدویت دعوت میکند خطرناک است.