به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،مهدی خطیبدماوندی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی نوشت: برای فعالان عرصه جنبش دانشجویی، دیدار با مقام معظم رهبری یکی از دلچسبترین اتفاقات دوران دانشجویی است که هرسال قبل از شروع ماه رمضان انتظارش را میکشند و برایش لحظهشماری میکنند. گرچه، چهره تکراری برخی از دانشجویان که حسینیه امام خمینی(ره) را سرقفلی خود میدانند و بهلحاظ تکثر حضور در دیدارهای پیدرپی سابقهای برابر با عمر 10 ساله جریان دانشجویی دارند، منجر به ناراحتی دانشجویان تازهوارد میشود، اما هیچکدام از این حواشی به اصل قضیه خدشهای وارد نمیسازد. جنس چنین دیداری تقریبا متفاوت از تمام دیدارهای دیگر رهبر انقلاب است.
باید دانشجو باشید و تجربه کرده باشید تا تلفیق میان عشق و دلتنگی چنین دیداری را درک کنید! دیدار دانشجویان با رهبری دیدار عاشق است با معشوق، دیدار فرزندی است که به شوق روی پدر معنای واقعی کلمه «انتظار» را با تمام وجودش درک میکند و فکر نشستن روی زیراندازهای حصیری و چشم دوختن به ساعت حسینیه امام خمینی (ره) و سردادن شعارهای «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم» دهها خاطره برایش تداعی میسازد. کجای این کشور را میبینید که جوانی برای دیدن مسئولی لحظهشماری کند، انتظار بکشد و اشک بریزد؟ حتی در پیشرفتهترین کشورهای جهان که نان دموکراسی را میخورند و شعار آزادیبیان و آزادیعقیده را به یدک میکشند، نظیر چنین دیداری وجود ندارد. در داخل هم، کسانی که درک صحیحی از فضای صمیمی دانشجویان با رهبر انقلاب ندارند سخت است تا باور کنند میتوان اینگونه صریح و بیپرده ارکان حکومت را به نقد کشید و از مشکلات سخن بهمیان آورد. اینجا که باشی دلت محکم است هرچه بخواهی میتوانی نقد کنی! بسیاری از تشکلهای دولتساخته هرسال به این دیدار میتازند و از اساس آن را زیرسوال میبرند. برای چنین افرادی که به موضوعات شخصمحور نگاه میکنند و نه متنمحور، محتوای جلسه چندان اهمیتی ندارد. چراکه در نگاه آنان تمامی دیدار خلاصه در دانشجویانی است که در محضر رهبر انقلاب سخنرانی میکنند. درغیراین صورت باید تا به حال میفهمیدند که بسیاری از نقدها و مطالبات سختگیرانهتر از حرفهایی است که قرار است توسط همفکرهایشان در جلسه مطرح شود.
درحالیکه بسیاری از مسئولان کشور با سوءاستفاده از مفهوم مصلحت عمومی و با گفتن این جمله که «پرداختن به فلان مساله به مصلحت کشور نیست!» از انجام وظایفشان سر باز میزنند، یکی از نقاط قوت دیدار دیروز مرزبندی صحیح تشکلهای دانشجویی با مصلحتاندیشی و واقعگرایی بود. بهقول دکتر شریعتی که میگفت «هیچ مصلحتی بالاتر از حقیقت نیست،» دانشجویان هم بیآنکه ترسی از اخراج، توبیخ یا تنبیه داشته باشند آزادانه و در کمال احترام به ریز و درشت مسائل نقد کردند و برایشان هم فرقی نداشت که مورد نقد دستگاه دولتی است یا نهادی ذیل بالاترین مقام رسمی کشور.
امسال علیرغم اینکه دیدار بهصورت مجازی برگزار شد اما دانشجویان با همان حس و حالهای همیشگی به استقبال از رهبر معظم انقلاب آمدند و به ایراد نظراتشان پرداختند. البته ناگفته نماند که امسال بهخاطر رعایت مسائل بهداشتی از فضای معنوی حسینیه امام خمینی(ره) محروم شدیم، اما بیانات مرادمان آنقدر دلنشین بود که غم و غصه عدم دیدار حضوری را برایمان کمتر ساخت. در یک آسیبشناسی کلی باید گفت که متاسفانه جریان دانشجویی در سالهای اخیر دچار سطحینگری شده است. مسالهای که دیروز هم رهبری بدان تاکید داشتند، مطالبهگری توامان با ارائه پیشنهاد و راهکار است وگرنه بیان حرفهای کلی و انتزاعی دردی از نظام مسائل کشور را حل نمیکند. سطحینگری از یک سو بهمعنای پرداختن به مشکلات و مسائل غیراولویتدار کشور و از سوی دیگر ارائه راهکارهای غیرعملی و هزینهزا برای حل آنهاست. بهعنوان مثال، پیشنهاد یکی از نمایندگان اتحادیههای دانشجویی برای حل مشکل اطلاعرسانی و شفافیت در سازمان صداوسیما، ایجاد شورایی تحت عنوان «شورای عالی اطلاعرسانی» بود. درحالیکه میدانیم ایجاد نهادهای موازی و اضافه کردن ساختار به ساختار خود منجر به بروز آسیبها و مشکلات دیگری خواهد شد. برخی از مباحث مطرح شده مثل خصوصیسازی هم بازتکرار همان حرفهایی بود که نمایندگان جریان دانشجویی سالهای گذشته بدان پرداخته بودند و امسال در پوستین مدرنیته و تغییر ادبیات روایی بهمحضر رهبر انقلاب ارائه شد. حضرتآقا هم بهصورت ضمنی به این مساله اشاره کردند و فرمودند که از بیان حرفهای تکراری و مطالبی که پاسخ آنها در گذشته داده شده است اجتناب کنید.
بهنظر من هسته سخت جریان دانشجویی دربرگیرنده سه مولفه بسیار مهم آزاداندیشی، مطالبهگری و آرمانخواهی است که تشکلهای دانشجویی باید به داشتن آن افتخار کنند. وجه افتراق جریان دانشجویی با احزاب سیاسی نیز در همین روحیه ناب دوران جوانی نهفته است، چراکه دانشجو قادر است با کمترین تعلقات خاطر به مسائل مادی و با نگاه ارزشی به حل مشکلات نگاه کند، تحلیل کند و درنهایت وارد میدان عمل شود. حال آنکه عمده فعالیت احزاب سیاسی ناظر به گرفتن امتیاز و سهمخواهی از زنجیره قدرت است. در این راه اجر کسانی که با نیت الهی و برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی وارد فضای جریان دانشجویی میشوند بیش از دیگران است. دانشجویانی که در محیط داخل و خارج دانشگاه بیآنکه چشمداشتی به کسب قدرت و مسائل مادی داشته باشند خودشان را برای انقلاب اسلامی هزینه میکنند.
به همین جهت دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب مصداق بارز «شفافیت» در عرصه حکمرانی کشور است! شفافیت در عرصه کلام، رفتار و عمل!