به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، حقیقتش را بخواهید، من هم مثل خیلیهای دیگر، مثل همه مردم عادی، مثل کاسبها، دانشمندان، سیاستمداران و همه و همه نمیدانم دقیقا تا کی و چه روزی محکوم به نوشتن از یک ویروس خواهم بود. نمیدانم تا کی باید از اتفاقات و اثرگذاریهای یک ویروس خیلی خیلی کوچکتر از انسان بنویسم، تا کی از ویروسی بنویسم که همه وجوه زندگی فردی و اجتماعی انسان را دستخوش تغییراتی جدی کرده است، فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی را به اغما برده و هنوز معلوم نیست عاقبت آن چه خواهد شد. حالا که نمیدانم و محکوم و مجبور به نوشتن از کرونا هستم، ترجیح میدهم از نگرانیها بنویسم، از نگرانیهایی که جان چندهزار نفر از مردم دنیا و هموطنانم را گرفت، نگرانیهایی که پزشکان و پرستاران زیادی را برای مدت طولانی به فشاری عجیب دچار کرد و جان آنها را هم گرفت. ترجیح میدهم از اتفاقاتی بنویسم که از تکرار آن بیم داشته و از شرایطی بنویسم که در آن قرار داریم. ترجیح میدهم از دنیایی بنویسم که در آن هرچیزی شاید قابلیت پیشبینی و پیشگیری داشته باشد الا همین هیولای کرونا! آنچه پرواضح است و همچنان از روز اول تا امروز برای آن صفحهها سیاه کردیم و کردم، درباره آن سخن گفتیم و گفتم و میگوییم، مواجهه با ویروسی از خانواده کرونا به نام کووید-19 است که ناشناختگی و رفتارهای جدید و متغیر آن هر نوع واکنش جدی و مقابلهای را از آدمیزاد سلب کرده و همه انگشت به دهان منتظر ماندهاند که سرآخر چه خواهد شد. بااینهمه و با این وضعیت که کرونا تابهحال از بیش از چهار میلیون و 600 هزار مبتلا جان حدود 310 هزار نفر را گرفته است، هنوز نه خبری از واکسن و نه داروی موثر برای کنترل این بیماری به گوش میرسد. دانشمندان در اقصینقاط جهان درحال تلاشند اما هنوز یک خبر قطعی از تولید و ساخت واکسن یا داروی موثر بر این بیماری به گوش نرسیده و چیزی که لایتغیر باقی مانده، جولان این ویروس ناشناخته و ناخوانده است. از شرقیترین کشورهای دنیا تا غربیترین و شمالی و جنوبیترین آنها همه درحال مبارزه با ویروسی هستند که در معرفی آن هم عاجز ماندهاند. البته اوضاع از روزهای نخست کمی بهتر شده، نه فقط در ایران، در همه دنیا چنین شده است. اوایل اسفند گذشته و اوایل فروردین جاری را که به یاد بیاوریم، این ادعا تصدیق میشود اما بااینهمه آنچه باز هم پرواضح است اینکه با روزهای قبل از شیوع کرونا همچنان فاصله بسیار است.
هنوز با روزهایی که آزادانه در هر اجتماعی حاضر میشدیم و در هر مجلس و محفلی که دوست داشتیم حاضر میشدیم، فاصله داریم و حتی هنوز مشخص نیست دوباره امکان تجربه آن ایام را داشته باشیم یا نه. کسبوکارها ضرر زیادی کردهاند، اقتصاد ملتها دستخوش تغییرات منفی بسیاری شده و مردم و دولتها و حکومتها فشارهای عجیبی را تجربه کردهاند که البته گریزی هم برای آن نبود، بااینهمه هرچه پیش آمدیم، لزوم اتخاذ تدابیر و تصمیمات جدید برای رسیدن به مرحله زندگی با کرونا جدیتر شد. تصمیماتی که خیلی متاثر از افعال و اقدامات سیاسی و جناحی نبود و نیست و ملاحظههای بهداشتی و حفظ سلامت مردم در آن نقش اساسی دارد. در این گذار ایران هم از این قاعده مستثنی نبود و همهچیز رفتهرفته درحال بازگشت به شرایط متعادلتری است، اما هرچه باشد و هرچه هست، ملاحظهها در ایران بهخاطر شرایط خاص، خاص هم باید باشد و خواهد بود. ملاحظاتی که لزوم توجه به آن را در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
روحانی: از پیک اصلی کرونا عبور کردهایم !
همانطور که گفتیم، هنوز هیچچیز سرجای قبلی خود نیست، توصیهها همان توصیههایی است که در ابتدای شیوع کرونا اعلام شده بود و توقعات نیز بر همان مدار است؛ رعایت بهداشت فردی، ایجاد برخی محدودیتها و ممنوعیتها و درنهایت تلاش برای حفظ سلامت عمومی جامعه. به توصیه مسئولان بینالمللی و مسئولان سازمان بهداشت جهانی هیچکشوری نباید در مواجهه با کرونا سادهانگاری کند و با حصول حداقلی از شرایط نسبتا مطلوب الزامات گذشته را فراموش و فکر کند که کرونا رفته و این مصیبت مرتفع شده است. منتها در چنین شرایطی و با درنظر گرفتن ملاحظههای اقتصادی و سیاسی، برخی کشورها مجبور به ساماندهی وضعیت هستند تا بیش از این قربانی جولان ویروس کرونا نشوند و باز هم باید تکرار کرد که ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. باوجوداین، برخی اظهارات و اقدامات کمی با آن توقعات و الزاماتی که دربارهاش سخن گفتیم، فاصله دارد. یعنی علیرغم وجود و تشدید برخی نگرانیها، انگار برخی در حدود اظهارات هم مراعات لازم را ندارند.
حسن روحانی، رئیسجمهور کشور روز گذشته در جلسه ستاد مبارزه با کرونا طی اظهاراتی خاطرنشان کرد: «مردم باید بدانند شرایط فردا بدتر از امروز نیست، مگر اینکه گفته شود ویروس در چندماه آینده جهش مییابد؛ البته اگر هم جهش بیاید، ما از پیک اصلی عبور کردهایم.» این ادعا که ما از پیک اصلی کرونا عبور کردهایم ولو منطبق با واقعیت، نگرانیهایی را در سطح جامعه ایجاد خواهد کرد. بههرحال به یاد داریم مردم بعد از بازگشایی محدود مشاغل و فعالیتها در اواخر فروردینماه چگونه تا حد نگرانکنندهای خطر کرونا را فراموش کرده بودند. به یاد داریم و البته این روزها هم میبینیم که خیلی از مردم علیرغم تاکیدات مسئولان نظام بهداشت و درمان کشور هنوز آنطور که باید و شاید توصیهها را جدی نمیگیرند و از آن جدیت و وسواس اولیه زیست در شرایط کرونایی فاصله گرفتهاند. پس با وجود این، اعلام این مساله که ما از پیک اصلی کرونا عبور کردهایم (درحالیکه به اذعان کارشناسان شیوع کرونا محدود به یک دوره همهگیری نخواهد بود و امکان دارد هر منطقهای چندین پیک را تجربه کند) و خبر از بازگشایی و از سرگیری بسیاری از فعالیتهای پرریسک نگرانیها را افزایش خواهد داد.
روحانی در جلسه روز گذشته در ارتباط با آغاز بهکار سایر فعالیتهای موجود نیز گفت: «رستورانها بعد از ماه مبارک رمضان در چارچوب پروتکلهای بهداشتی فعالیتهای خود را از سر میگیرند. فعالیتهای ورزشی بازگشایی خواهند شد. رستوران هتلها نیز فعال خواهند شد و... .» با این همه آن چیزی که باید به آن توجه داشت و در کنار لزوم آغاز بهکار فعالیتهای مختلف برای جلوگیری از تبعات اقتصادی و اجتماعی آن لحاظ کردن الزامات و گسترش اثرگذاریها در زمینه مقابله و مواجهه با شرایط بحرانی است. یعنی باید راهکارهایی اتخاذ شود که درصورت این بازگشاییها ما دوباره شاهد اوجگیری (آمارهای چندروز اخیر ابتلا به کرونا در کشور هم صعودی است) همهگیری کرونا در کشور نباشیم. این اظهارات و این بهاصطلاح امیدبخشی به جامعه اگر پیوست عملیاتی برای مقابله با شرایط بحرانی نداشته باشد، جز شعلهور کردن آتش زیر خاکستر کرونا عایدی دیگری نخواهد داشت و ما را به عقب، به شرایط هولناک اسفند 98 و فروردین 99 باز میگرداند.
موج دوم شیوع کرونا شروع شده است
سارا شاهآبادی، مدیرگروه کنترل بیماریهای مرکز بهداشت استان کرمانشاه هم اما اظهارنظر قابلتاملی در ارتباط با آغاز موج دوم اپیدمی کرونا در کشور دارد. او روز گذشته در این رابطه خاطرنشان کرد: «شواهد امر نشان میدهد موج دوم این بیماری در کشور آغاز شده و این شرایط میطلبد که مردم بیش از پیش رعایت نکات بهداشتی و حفاظتی را دربرابر ویروس کرونا داشته باشند. با گذشت سه ماه از شیوع بیماری کرونا تمام مردم نسبت به خطرات این بیماری آگاه شدهاند، اما همچنان شاهد بیخیالی و بیاحتیاطی از سوی بسیاری افراد هستیم. بسیاری از مردم از انجام مراقبتهای بهداشتی و حفاظتی خسته شدهاند، اما باید بدانند تا زمان پایان کرونا این مراقبتها باید ادامه داشته باشد. مانند همیشه توصیه اکید ما خودداری از حضور غیرضروری در سطح جامعه، رعایت فاصله اجتماعی با افراد جامعه و استفاده از ملزومات حفاظتی ازجمله ماسک و دستکش برای پیشگیری از شیوع کروناست.»
در بسیاری از اماکن ورزشی استانداردهای لازم را نداریم
یکی دیگر از مسائلی که روحانی خبر از از سرگیری فعالیتهای آن داد، افعال ورزشی بود. اما ایرج حریرچی، معاونکل وزارت بهداشت روز گذشته در اینباره گفت: «حدود ۲۸۲ هزار مرکز ورزشی وجود دارد که تعداد قابلتوجهی معیشت خود را با کار در آن میگذرانند. ما این مسائل را درک میکنیم، اما مجبور هستیم کاری کنیم که اولا چرخ ویروس نچرخد، ثانیا چرخ اقتصاد مردم در حرکت باشد. در بسیاری از مراکز ورزشی بدنسازی استانداردهای لازم را نداریم. این درحالی است که این مراکز تراکم جمعیتی بالایی نیز دارند که برای بیماری کرونا مناسب نیست. کنار هم بودن وسایل متعدد ورزشی، رختکنهای کوچک، دوش کوچک، عدمدسترسی به تهویه مناسب و... میتواند سبب انتقال ویروس کرونا بهویژه هنگام ورزشهای هوازی باشد.»
با حدس و احتمال و شاید نمیتوان بحران را اداره کرد
همانطور که گفتیم، روز گذشته رئیسجمهور ادعا کرد که از منظر او از پیک اصلی کرونا عبور کردهایم، اما بد نیست در اینباره به اظهارات سعید نمکی در ارتباط با بیان احتمالات در مواجهه با کرونا اشاره کنیم. نمکی چندروز پیش در ارتباط با شرایط مواجهه با کرونا در کشور خاطرنشان کرد: «با حدس و احتمال و شاید، نمیتوان بحران را اداره کرد. عاجلانهترین و کمخردترین نوع برخورد با کرونا، این است که تصور کنیم این ویروس تمام شده است. ویروس کرونا ویروسی متفاوت است و باید با نگاهی متفاوت به آن بنگریم. باید درمورد کرونا در حالت آمادهباش باشیم؛ زیرا اگر ویروس تغییر رفتار دهد، تمام معادلات ما به هم میریزد. برآورد میشود که در پاییز امسال، آنفلوآنزا و کرونا با هم بروز کنند و پیشبینی میشود که یکی از پاییزهای سخت را در پیش داشته باشیم. درمورد کرونا معتقد هستیم در پاییز، پیک بعدی بروز کند.»
نگرانی تهرانیها از کرونا از 71درصد به 46درصد رسیده است!
23 اردیبهشتماه علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران در ارتباط با میزان نگرانی و دغدغه تهرانیها در ارتباط با شیوع بیماری کرونا و خطرات ناشی از آن خاطرنشان کرد: «نتایج آخرین نظرسنجی انجامشده در تهران که نیمه اول اردیبهشتماه انجام شده، حاکی از آن است که متاسفانه تنها ۴۶درصد از مردم تهران بیماری کرونا را خطرناک تلقی میکنند و به نظر میرسد در بینش شهروندان تهرانی در روزهای اخیر تغییری اتفاق افتاده است. این درحالی است که در اواخر فروردینماه بالغبر ۷۱درصد مردم کلانشهر تهران بیماری کرونا را برای خود و خانوادهشان بسیار خطرناک تلقی میکردند. شرایط کلانشهرهایی ازجمله تهران شکننده تلقی میشود و نیازمند این هستیم که مجددا با طراحی برخی برنامهها و رعایت دقیقتر و سختگیرانهتر پروتکلهای بهداشتی شاهد تغییر منطقی نگرش شهروندان نسبت به خطرناک بودن بیماری کرونا باشیم. بههیچوجه شهروندان نباید تصور کنند در شرایط افول قطعی این بیماری هستیم و اوضاع عادی شده است.»
هنوز در موج اول بیماری کرونا مستغرق هستیم
بعد از اظهارات رئیسجمهور در ارتباط با شرایط کرونایی بد نیست برخی اظهارنظرها در ارتباط با شیوع کرونا در کشور و مواجهه مردم با این مساله را هم مرور کنیم. چندروز پیش علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران طی اظهاراتی خاطرنشان کرد: «روزهای اخیر شاهد روند رو به افزایش آمار کشوری بیماران نسبت به هفته گذشته هستیم، اما این الگو را در تهران مشاهده نمیکنیم که این موضوع بهدلیل این است که فعالیتهای مدنی و کاری در تهران با یک هفته تاخیر شروع شد و ما نیز ممکن است در روزهای آتی شاهد تغییرات آماری باشیم. در تهران همچنان با موارد جدید ابتلا به کرونا مواجه هستیم، بنابراین هنوز در موج اول بیماری مستغرق هستیم و بیماری فروکش نکرده است. متاسفانه شتابی که در رهاسازی و بازگشاییها رخ داد موجب شد بخش زیادی از الگوهای ما تغییر یابد. بنابراین نباید حساسیت مردم و مسئولان کاهش یابد.»
ایران در تعداد تستهای کرونا حرفی برای گفتن ندارد!
اما از این شبهتناقضهای گفتاری و علمی که عبور کنیم، همانطور که در خطوط ابتدایی نوشتیم، اگر قرار بر بازگشت به شرایط عادی است یا بهتر، بازگشت به شرایط نسبتا عادیتری نسبت به گذشته است، الزاماتی وجود دارد؛ الزاماتی که البته مولفههای گوناگونی دارد اما یکی از اصلیترین آنها مواجهه فعال با بیماری و به قولی بیماریابی فعال با بهرهگیری از انجام تستهای فراوان و سریع است. بد نیست نگاهی به آمار کشورهای مختلف دنیا، خصوصا آنهایی که همچون ایران قصد عادیسازی روال فعالیتهای مختلف اقتصادی و... دارند، بیندازیم. براساس آخرین آمار منتشرشده در جدول کشورهای دارای بیشترین تعداد مبتلایان به کرونا، آمریکا با حدود یکمیلیونو500 هزار مبتلا در جایگاه نخست قرار دارد و بعد از آن اسپانیا و روسیه با بیش از 270هزار مبتلا در جایگاه دوم و سوم قرار دارند. اما از میزان مبتلایان که عبور کنیم، در تعداد تستهای انجامشده برای شناسایی مبتلایان به کرونا به اعداد عجیب و قابلتاملی برمیخوریم. برای مثال تا امروز آمریکا بیش از 11میلیون تست شناسایی ابتلا به کرونا انجام داده است. بعد از آمریکا روسیه با بیش از 6 میلیونو600 هزار تست بیشترین تعداد تستهای ابتلا به کرونا را از شهروندان خود انجام داده است و همینطور بعد از این دو کشور، آلمان با بیش از سهمیلیون، اسپانیا، ایتالیا و انگلستان با بیش از دومیلیون تست در جایگاههای بعدی قرار دارند.
این اعداد و ارقام به خوبی نشان میدهد ایران با انجام بیش از 650هزار تست خیلی حرفی برای گفتن در این امر ندارد و هنوز فاصله زیادی با شرایط ایدهآل داریم. البته این درحالی است که ایران اخیرا موفق به صادرات کیت تشخیص کرونا به سایر کشورها هم شده است و این نشان میدهد هرچند ما در زمینه تولید کیت تشخیصی به مرحله خودکفایی رسیدهایم و نیازی از این بابت بیپاسخ نمیماند اما در انجام آزمایشها و تستهای گسترده با مشکل و موانع جدی اعم از کمبود تعداد آزمایشگاههای فعال مواجه هستیم و همین مساله همچون دستاندازی در پروسه مواجهه فعال با بیماری کرونا عمل کرده است. پس همانطور که گفتیم برای عادیسازی شرایط و آغاز به کار جدی فعالیتهای گوناگون خصوصا افعال پرریسک باید ابتدا توانمندیهای این حوزه یعنی بیماریابی فعال گسترش پیدا کند و ما بتوانیم به این مرحله برسیم که فرد مبتلا را در اجتماعات مختلف شناسایی کنیم و بعد بهسراغ بازگشاییها و... برویم.
رعایت بهداشت فردی و تغییر نگرش و رفتار از هر اتفاق و تصمیمی مهمتر است
پیرو همین مساله و در جمعبندی آنچه تا اینجا گفته شد، گفتوگویی با علی دباغ، عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی داشتیم. بالاخره اظهارات روحانی، ادعاهایی در ارتباط با گذر از شرایط بحرانی، سادهانگاریها و سادهسازیها و البته درمقابل هشدار و انذارهای بعضی مسئولان و آمار رو به رشد ابتلا به کرونا در کشور و وضعیت قرمز برخی استانها همه حول یک مساله اجماع پیدا میکنند و آن هم انسان است. ما آدمها فارغ از هر مسالهای، فارغ از هر تصمیم و سیاستی باید از سلامتی خود محافظت کنیم و این اتفاق هم خصوصا در این شرایط با فرهنگسازی میسر خواهد شد.
این توصیه شاهکلید اظهارات دباغ بود و با اشاره به همین مساله او به «فرهیختگان» گفت: «وظیفه من این است که حرف علمی بزنم. سیاستمدار و مسئول اجرایی نیستم. ما حرف علمی میزنیم و آن کسی که مسئول اجرایی است هم سیاست میداند و هم از اجتماع و فرهنگ و اقتصاد مطلع است تصمیمگیری کند. پس من نه میتوانم از بازگشایی و ازسرگیری فعالیتها دفاع کنم و نه به آن نقد داشته باشم اما چند مساله را در همان پارادایم علمی بیان میکنم. این ویروس، ویروس بسیار عجیبوغریبی است، خیلی از رفتارهای جدیدی را روزانه از خود نشان میدهد. دانش بشر فعلا در ارتباط با این ویروس بهقدر کافی نرسیده است. منظورم این است که هنوز نتوانسته روشهای مناسبی برای جلوگیری از گسترش و پیشگیری و درمان آن به دست آورد. درعینحال آن عده از افرادی که مبتلا میشوند و ویروس باعث آسیب به آنها نمیشود هم سخت قابلشناسایی هستند و بازتوانی آنها دوره سختی است. پس ما با یک ویروس خیلی جدی مواجه هستیم. این ویروس مرز و خانواده و... نمیشناسد و هرکسی را ممکن است درگیر کند، چیزی که ثابت شده است و از روز اول هم آن را تکرار میکردند تا الان این است که چیزی که بر این ویروس موثر است، رعایت اصول بهداشتی است. اصول بهداشتی هم موثر است و هم ارزان ولی اجرای آن کمی سخت است، چون تغییر رفتار لازم دارد. این ویروس ما را به سمت یک رویکرد قرن بیستویکمی هل میدهد. یعنی در این رویکرد هر انسانی باید حواسش به خودش باشد. ما اگر 85میلیون پزشک هم برای 85میلیون جمعیت داشته باشیم، باز کم است. ما باید دانش فردیمان را بالا ببریم، درکنار دانش باید تغییر نگرش و رفتار هم ایجاد کنیم. اگر مردم ما رعایت نکنند، همه مغازهها و فعالیتها هم تعطیل باشد به دلایلی از خانه خارج میشوند و اجتماع شکل میگیرد. مهم این است که ما رعایت کنیم، همه جاهایی که مسقف هستند و در آنجا بیش از 10نفر جمع میشوند، تجمع شکل میگیرد و باید برای آن پروتکل مشخصی داشته باشیم و وسایل حفاظت شخصی باید کامل باشد. هنوز من فیلمهایی میبینم که رسانهها وقتی میخواهند با کسی حرف بزنند، ماسکشان را زیر صورتشان میگذارند، خب اینطور که نمیشود فرهنگسازی کرد. اگر این امور و بهداشت فردی رعایت شود میتوانیم ادعا کنیم که به اصول پرداختهایم. اصل رعایت اصول اولیه بهداشتی است و مردم باید تغییر نگرش و رفتار دهند و خیلی درگیر حرفها و اظهارات نباشند و به مسائل فرعی توجه نکنند. رسانهها باید مردم را تحتتاثیر قرار دهند و در فرهنگسازی نقش فعال داشته باشند. من میتوانم در این موارد ادعایی داشته باشم اما اینکه تصمیمات اجرایی چه باشد، من نمیتوانم ادعایی کنم. ما باید زندگی با کرونا را یاد بگیریم.»
وقتی میتوانیم ادعا کنیم از پیک اصلی عبور کردیم که از همه تست بگیریم
اما شاید اصل حرفی که ما دنبال آن بودیم و انطباق بیشتری با واقعیت داشته باشد، اظهارات مینو محرز، عضو کمیته کشوری بیماریهای عفونی وزارت بهداشت است. محرز با توجه به اظهارات رئیسجمهور و ناظر به تجربیات سایر کشورها و همچنین وضعیت فعلی ایران در ماجرای مواجهه با کرونا به «فرهیختگان» گفت: «این مسیر اشتباه عادیسازی را آلمان یکبار رفت و دوباره مجبور شد محدودیتها را اعمال کند. ایران هم چنین وضعیتی دارد، همانطورکه از آمار اعلام شده مشخص است، میبینیم که تعداد کیسهای مبتلا درحال رشد هستند. در خوزستان و برخی مناطق دیگر کشور با پیک بیماری روبهرو هستیم و بهنظر من هنوز زود است که بخواهیم فعالیت برخی مشاغل را از سر بگیریم. در مطالعه اخیری هم که انجام شده، بدترین و خطرناکترین محیط برای انتقال آلودگی، رستورانها هستند چون شما حداقل دو ساعت همه با هم بدونماسک و دستکش (با ماسک که نمیشود غذا خورد) در یک محیط بسته درحال غذا خوردن هستید و این از همه بدتر است. مضاف بر این من وقتی خیابانها را میبینم هیچکس اصلا رعایت نمیکند و نه ماسکی روی صورتها هست و نه چیزی، این خوشخیالی را نباید به مردم منتقل کرد. تجربه کشورهای دیگر هم موجود است، بهمحض اینکه این فاصله فیزیکی کمرنگ شود، این بیماری برمیگردد؛ این بیماری هنوز هست، همهجای کشور هست و مرتفع نشده است.
در ووهان که سختترین و دیکتاتورگونهترین مدل مواجهه و قرنطینه پیش گرفته شد و حتی در خانه مردمی که مبتلا داشتند را هم پلمپ کردند بهمحض اینکه محدودیتها را کمی رفع کردند الان مشاهده میکنید که موارد ابتلا درحال رشد است. در آلمان هم همینطور، کمی آنجا محدودیتها را برداشتند و دوباره مجبور شدند به عقب برگردند و تعداد کیسهای ابتلا زیاد شد.» محرز در ادامه به عدمتوانایی ایران در انجام تستهای بالا اشاره کرد و گفت: «مسئولان کشورها، از آمریکا تا همهجای دنیا بهخاطر مسائل اقتصادی سعی میکنند که محدودیتها را رفع کنند، ما هم دلمان میخواهد که این اتفاق بیفتد، مردم خسته و بیکار شدهاند و مشکلات زیادی ایجاد شده، ولی تجربه نشان داده است بهمحض اینکه شل کنید ویروس بهسرعت برمیگردد. این ادعا که ما از پیک اصلی کرونا عبور کردیم هم درست نیست. بالاخره تعداد زیادی از مردم در شهرهایی که شیوع بالا بود، مبتلا شدهاند، اما وقتی میتوانیم چنین ادعایی کنیم که همه را تست کنیم و ببینیم که چند نفر مصونیت پیدا کردهاند؛ ما که چنین قدرتی نداریم تا از همه تست بگیریم. ووهان که دوباره درحال بازگشت به شرایط قبل است، چین میخواهد از همه تست بگیرد، یعنی میخواهد از حدود 12 میلیون نفر تست بگیرد، ما قدرت این کار را نداریم. نمیدانم واقعا این کار درستی است یا نه؟! اما این کشورها چنین امکانی دارند و ما نداریم. هنوز مصونیت جامعه آنقدر بالا نیست که ما بتوانیم همه فعالیتها را از سر بگیریم. بنابراین هیچ جای دنیا ثابت نشده که زود بازکردن و ازسرگیری فعالیتها و آزادی دادنها امکانپذیر است، این اتفاق هنوز برای همه دنیا زود است، برای ایران هم زود است.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه