به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تصور اینکه جنگ تجاری چین و آمریکا، جز با غلبه یکی بر دیگری بهپایان برسد، خوشبینانه یا بهعبارت بهتر سادهانگارانه است. چشمبادامیها در سایه غفلت آمریکا، رشد کردهاند. چینیها براساس اسناد راهبردی خود میدانستند که دودهه «فرصت استراتژیک» برای افزایش قدرت ملیشان در همه ابعاد دارند. بر همین اساس در میان تجاوزات نظامی این کشور به افغانستان و عراق، شرکتهای چندملیتی را جذب و بیشتر و بیشتر کار کردند، اما فقط چند صباح زودتر از آنکه اژدهای زرد چینی بیدار شود، آمریکا در دوره اوباما و با ورود چین به آفریقا، متوجه تبعات سالها غفلتش شد. از آن روز به بعد، واشنگتن سیاستهای مهار پکن را در دستورکار خود قرار داد، اما دیگر پکن یک کپیکار قهار نبود که بهراحتی متوقف شود. آنها با ورود دیگر کشورها به چین، به بسیاری از تکنولوژیها دست پیدا کرده بودند و هیچقدرتی نمیتوانست بهآسانی ترمز پیشرفتشان را بگیرند. پس از اوباما، دونالد ترامپ با شدت بیشتری این برنامه را در دستورکار خود قرار داد؛ او استراتژیاش را خیلی لخت و عیان بیان کرد و گفت که چین در اقتصاد از آمریکا سوءاستفاده میکند و باید شرکتهای آمریکایی به خاک آمریکا بازگردند. ترامپ با این دیدگاه، بر تولیدات چین مالیات بست و جنگ تجاری با پکن را آغاز کرد. چین هم مقابله بهمثل کرد تا درنهایت دوطرف در ژانویه 2020، پس از 18 ماه جنگ تجاری، پای میز مذاکره بنشینند و به توافقی در هشت سرفصل دست پیدا کنند. این توافق تجاری، دو مرحلهای بود و مرحله نخست تنها کارکرد آتشبس بین طرفین را داشت. توافق برای دوطرف در این مرحله سودمند بود، ولی برای چینیها در درازمدت منافع بیشتری داشت، چراکه آنها برای پیشرفت نیازمند آرامش بودند و با این توافق آرامشی نسبی بر اقتصاد دنیا سایه میافکند. قرار بود مرحله دوم این توافق طی روزهای آینده برگزار شود، اما در آستانه این دور از مذاکرات، دونالد ترامپ با از سرگیری مذاکرات تجاری با چین مخالفت کرده است. خبرگزاری فرانسه بامداد سهشنبه نوشت: «دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در نشست خبری با از سرگیری مذاکرات تجاری با چین مخالفت کرده است.»
به گزارش ایرنا، ترامپ در پاسخ به اظهارات اخیر مشاوران چینی درمورد از سرگیری مذاکرات فاز اول توافقنامه تجاری، گفت: «نه، نه به هیچوجه، حتی کم. من علاقهای ندارم. ما یک توافقنامه امضا کردیم، من هم این را شنیدهام، آنها میخواهند مذاکرات تجاری را مجددا از سر بگیرند تا معامله بهتری برایشان انجام شود.» او با اشاره به توافق ماه ژانویه گفت: «بیایید ببینیم که آیا آنها مطابق معاملهای که امضا کردهاند، عمل میکنند یا خیر؟» این سخن ترامپ یک معنا بیشتر ندارد و آن بازگشت به جنگ تجاری با چین است، چراکه در توافقنامه مرحله نخست قید شده بود چنانچه چین بخشی از آن را نقض کند، آمریکا میتواند همه تعرفههای لغوشده را دوباره بر کالاهای چینی تحمیل کند. چین متعهد شده بود، طی یک بازه دوساله، میزان واردات از آمریکا را به ۲۰۰ میلیارد دلار برساند. اینکه چگونه در بازه چندماهه ترامپ به این نتیجه رسیده که چین به تعهداتش عمل نکرده است و باید آماده آتش دوباره جنگ تجاری دوطرف بود، بهحتم بیارتباط به تحولات اخیر جهانی و بهویژه بحران کرونا نیست. ترامپ هفته گذشته اعلام کرد درمورد پایان دادن به مرحله اول قرارداد تردید دارد. به گزارش گلوبالتایمز، این اظهارنظر چندساعت پس از آن مطرح شد که طرفین قول دادند به توافقنامه پایبند باشند، اما افزایش درگیریها بر سر همهگیری کرونا بر این قرارداد تاثیر گذاشته و مرحله دوم مذاکرات را بهتعویق انداخته است.
توافق بهتر است یا عدم توافق؟
مخالفت ترامپ با از سرگیری مذاکرات و احتمال از سرگیری جنگ تجاری، درحالی است که او در آمریکا تحت شدیدترین فشارها قرار دارد. ناکارآمدی مواجهه دولت او با ویروس کرونا، او را در کانون انتقادات قرار داده است. همین ناکارآمدی و تاخیر در مقابله با ویروس بهدلیل تبعات احتمالی آن بر اقتصاد آمریکا، باعث مرگ 81 هزار آمریکایی و تعطیلی مشاغل در این کشور شده است. تاکنون بیش از 20 میلیون نفر در آمریکا بهدلیل تعطیلی مشاغل بیکار شدهاند و پیشبینیها حکایت از این دارد که تبعات این ضربه اقتصادی چندسال ادامه خواهد داشت. مجموع این شرایط آن هم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2020، شرایط را برای ترامپ وخیمتر کرده و اگر او جنگ اقتصادی با چین را از سر بگیرد، وضع بهمراتب بدتر هم میشود و حداقل حمایت سفیدپوستان طبقات پایین را از دست میدهد. اما چرا ترامپ در چنین شرایطی حاضر به مذاکره با چین نیست؟ حتی اگر او نخواهد به شرایط پیش از توافق (جنگ تجاری) بازنگردد، باز هم یک توافق قطعی بهنفع او در انتخابات ریاستجمهوری بود. بااینحال چرا ترامپ راضی به توافق نهایی با چین نیست؟
منافع ضدیت با چین برای ترامپ
دونالد ترامپ با علم به اینکه سیستم اقتصادی آمریکا نمیتواند در رقابت با غول چینی، پیروز شود، راهبرد خود در مواجهه با چین را تضعیف اقتصادی چین تعریف کرد تا با یک تیر دوهدف را بزند و هم چین تضعیف شود و هم آمریکا قدرت برتر اقتصادی دنیا باقی بماند. در سه سالونیم گذشته، ترامپ توانست روایت خود از تهدید چین را در جامعه نخبگان آمریکا و حتی بین دموکراتها تثبیت کند. حتی در رسانههای دموکراتها همچون نیویورکتایمز مفاهیم ضدچینی و ضرورت مقابله با چشمبادامیها به وفور یافت میشود. در چنین شرایطی است که تندروهای ضدچینی به مواردی از هراسهای ژئوپلیتیک، نقض حقوق بشر و مشکلات اقتصادی بهعنوان زنگ خطر اشاره کردهاند و از بخش بزرگی از تشکیلات سیاسی دو حزب اصلی آمریکا از ادعای دولت ترامپ در راهبرد امنیت ملی ۲۰۱۷ مبنیبر اینکه چین تهدیدی است که مستلزم راهبردی با رقابت تمامعیار است، استقبال کردهاند. این وضعیت بدانمعناست که با روی کار آمدن هر شخص دیگری در آمریکا، نبرد با چین ادامه پیدا خواهد کرد. این وضعیت دستاورد ارزشمندی برای ترامپ به حساب میآید و او نمیخواهد حالا که چینیها را گوشه رینگ برده، با یک توافق رهایشان کند، بهخصوص در شرایط فعلی که درست یا نادرست، چینیها متهم اصلی شیوع ویروس کرونا در جهان هستند. ترامپ در سهماه گذشته به خوبی از فرصت کرونا استفاده کرده و با خبرسازی رسانههای روبرت مرداک، توانسته چین را مقصر وضعیت فعلی معرفی کند و حتی از دریافت غرامت از چینیها هم بگوید. ترامپ درکنار این، بهخوبی توانسته دموکراتها را به چین وصله بزند و چین را گاوشیرده آنها جا بزند تا از شرایط نفرت از چین، ضد دموکراتها بهرهبرداری کند.
کاهش سرمایهگذاری چین در آمریکا
برخلاف آمریکا، چینیها اقداماتشان را در سکوت و هوشمندانه انجام میدهند. براساس تحلیل جدید «پروژه سرمایهگذاری ایالاتمتحده و چین» میزان سرمایهگذاری چین در آمریکا در سال ۲۰۱۹ به پنجمیلیارد دلار کاهش یافته و این پایینترین سطح سرمایهگذاری از زمان بحران مالی جهانی در یک دهه اخیر است. به گزارش رویترز، گزارشی که روز گذشته (سهشنبه) منتشر شد، نشان میدهد سرمایهگذاری چین در آمریکا حتی قبل از همهگیری کرونا نیز کاهش یافته بود.
براساس تحلیل جدید، برخلاف کاهش سرمایهگذاری چین در آمریکا، اما سرمایهگذاری آمریکا در چین در سال ۲۰۱۹ افزایش داشته و به ۱۴میلیارد دلار در مقایسه با ۱۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ رسیده است.
ائتلافسازی علیه چین
ترامپ علاوهبر اینکه در داخل کشور توانسته کمی اتحاد علیه چین ایجاد کند، در خارج از کشور هم موفقیتهایی به دست آورده است. برای بسیاری از تحلیلگران، شیوه مواجهه واشنگتن و پکن، یادآور جنگ سرد دو ابرقدرت آمریکا و شوروی در قرن گذشته است. مورخان در تاریخ شروع و پایان جنگ سرد کاملا موافق یکدیگر نیستند، اما در دوره زمانی بین سالهای ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۹۱ فروپاشی شوروی نظر مشترک دارند. اینبار اما شرایط کمی متفاوت است؛ چراکه شوروی را بحران اقتصادی به فروپاشی کشاند اما چین دومین قدرت برتر اقتصادی در دنیاست. بر همین اساس نیز تابستان سال گذشته چندین محقق دانشگاهی هشدار دادند که یک جنگ سرد جدید بین ابرقدرتها میتواند جهان را وارد یک رقابت شدید نظامی کرده و از همکاریهای ضروری درباره تهدیدهایی مانند گرم شدن زمین جلوگیری کند. برای ترامپ این هشدارها اهمیتی ندارد؛ چراکه او توانسته چند کشور دیگر را در جنگ تجاری علیه چین با خود همراه کند. ژاپن و هند دو کشوری هستند که تمایل دارند دشمن مشترکشان یعنی چینیها را مهار کنند. آنها با آمریکا ائتلافی تشکیل دادهاند تا قدرت اقتصادی چین را مهار کنند و مانع تغییر نظم جهانی شوند.
تسنیم به نقل از رویترز نوشته که مقامات آگاه در دولت آمریکا اعلام کردند که دولت ترامپ در تلاش جدی برای دست یافتن به راهکاری است که زنجیره تامین کالاها و تجهیزات صنعتی را از چین خارج کند. اعمال تعرفههای جدید از سوی دولت آمریکا بر چین به بهانه مجازات پکن برای مدیریت شیوع ویروس کرونا نیز در همین راستا صورت گرفته است. مقامات فعلی و سابق دولت آمریکا معتقدند آسیبهای اقتصادی و آمار مرگومیر در آمریکا به دلیل ویروس کرونا باعث شده وابستگی زنجیره تامین و تولید ایالاتمتحده از چین فاصله بگیرد و حتی شاید به سمت کشورهایی گرایش پیدا کند که رابطه دوستانهتری با واشنگتن دارند. مقامات فعلی و سابق آمریکا گفتهاند وزارت بازرگانی و خارجه این کشور درتلاش برای یافتن راهکارهایی است تا فرآیند خرید و تولید شرکتهای خود را به خارج از چین منتقل کند.
هند و اختصاص زمین به شرکتها
هند یکی از متحدان پرقدرت آمریکا در آسیاست و دو کشور در تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و نظامی با یکدیگر همکاری دارند. هند و چین جزء سریعترین اقتصادهای دنیا هستند اما بهطور کلی هند در ۳۰ سال گذشته از چین عقب افتاده است. چین در همه شاخصها از هند سبقت گرفته است و این امر موجب نگرانی هند و آمریکا شده است. اکنون در شرایطی که آمریکا در تلاش برای کاستن از سرعت رشد اقتصاد چین است، هند فرصت را غنیمت شمرده و تلاش کرده تا شرکتهای چندملیتی را از چین خارج کند. هند زمینی به مساحت دوبرابر اندازه لوکزامبورگ را برای جذب شرکتها از چین اختصاص داده است.
یک مقام هندی گفته مساحت در نظر گرفته شده برای شرکتهای خارجی به اندازه ۴۶۱هزار و 589 هکتار است. هماکنون ۱۱۵هزار و ۱۳۱هکتار زمین برای کاربرد صنعتی در ایالتهایی مانند گجرات، ماهاراشترا، تامیل نادو و اندرا پرادش وجود دارد. به دست آوردن زمین یکی از بزرگترین مشکلات شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری در هند بوده است و شرکتهایی مانند آرامکو عربستان از تاخیر در اختصاص زمین به پروژههای خود در هند انتقاد کردهاند. دولت هند در 10 بخش ازجمله دارویی، ابزار پزشکی، الکترونیک، مهندسی صنایع سنگین، تجهیزات خورشیدی، فرآوری مواد غذایی، مواد شیمیایی و منسوجات را بهعنوان مناطق تمرکز برای ارتقای تولید انتخاب کرده است. این کشور از سفارتخانههای هند در سراسر دنیا خواسته تا شرکتهایی را که در جستوجوی گزینههای سرمایهگذاری هستند، شناسایی کنند.
بهگفته مقامات هندی شرکتهای خارجی به دنبال خروج از چین پس از پایان بحران کرونا هستند. این اقدام با هدف کاهش وابستگی به چین و همچنین عدم اختلال در زنجیرههای تامین کالا در جهان انجام میشود. درحال حاضر شرکتهای خارجی باید با صاحبان زمین به صورت شخصی در هند وارد مذاکره شوند که این امر یک پروسه طولانی قانونی را بهدنبال دارد. راهول باجوریا یک اقتصاددان در بانک بارکلیز در اینباره گفت: «روند مشخص و سریع اختصاص زمین یکی از عواملی است که میتواند به گسترش سرمایهگذاری مستقیم خارجی در هند کمک کند. یکی از شرکتهایی که قرار است از چین به هند نقلمکان کند، شرکت اپل است. اپل هنوز این گزارش را تایید نکرده اما این شرکت تلاش زیادی کرده تا وابستگی خود به چین را کاهش دهد و برخی محصولات خود را در کشورهایی مانند ویتنام و هند به تولید برساند. این شرکت کوپرتینویی بهدنبال انتقال یکپنجم ظرفیت تولید خود از کشور چین به هند است. این کار درآمد اپل از تولیدات محلی را به میزان پنجمیلیارد دلار طی پنج سال آینده افزایش میدهد.»
ژاپن و مقابله با چین
ژاپن نیز در مواجهه با چین، نام صدها شرکت بزرگ خود ازجمله موسسات صنعتی مشهور را با هدف مقابله با چین و برخی کشورهای دیگر، در یک فهرست امنیتی قرار داده است تا از آنها حمایت کند. گزارشها حاکی است این فهرست شامل ۵۱۸ شرکت ژاپنی است که ازجمله آنها میتوان به تولیدکنندگان معروفی چون تویوتا و سونی اشاره کرد، براساس این طرح قرار است فعالیت شرکتهای چینی و شرکتهای خارجی سرمایهگذار در موسسات ژاپنی با دقت بررسی شود. به گزارش ایرنا، پیشتر بررسیها شامل شرکتهای خارجی میشد که ۱۰ درصد از سهام شرکتهای ژاپنی را خریداری کنند اما از این به بعد حتی خرید یک درصد از سهام شرکتهای این فهرست، بررسیهای موشکافانه را برای خارجیان به دنبال خواهد داشت. این اقدام پس از آن صورت میگیرد که ژاپن یک بودجه کلان بهعنوان بستهکمکی برای شرکتها و موسساتی اختصاص داد که قصد دارند چین را به مقصد ژاپن یا کشورهای آسیای جنوبشرقی ترک کنند. به نظر میرسد ژاپن نیز در کنار اتحادیه اروپا و آمریکا تدابیری برای آنچه مقابله با مخاطرات امنیتی چین خوانده، اتخاذ کرده است. پیش از این نیز یک روزنامه ژاپنی نوشته بود که این کشور پس از شیوع ویروس کرونا قصد کرده است تا کارخانهها و تولیدکنندگان خود را از چین خارج کند.