به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پیمان طالبی، شاعر طی یادداشتی نوشت: در عالم کتاب و کتابخوانی، یکی از مهمترین دغدغهها، دغدغه «چه بخوانیم» است. در برهههای مختلف زمانی میبینیم که مخاطب سرگردان در فضای مجازی، در جستوجوی کتاب مناسب و نویسنده خوشقلم است و درتلاش که علایق خود را کشف کند و این علایق را از باب برنامهای مطالعاتی برای خود منحصر کند. در تدوین این برنامه مطالعاتی عوامل مختلفی دستبهدست هم میدهند و بر آن مطالعهکننده تاثیر میگذارند که کتاب موردنظر را انتخاب کند. برای مثال پرفروش بودن کتاب موردنظر، از عواملی است که مخاطب را ترغیب میکند که اثر را در برنامه مطالعاتی خود بگنجاند. یا هنگامی که برای مثال اثری از اورهان پاموک، نویسنده ترکزبان میخوانیم و بعد از اتمام خوانش آن را میپسندیم، احتمالا دنبال آثار ترجمهشده دیگری از او میگردیم که در کشور خودمان منتشر شده باشند.
اما یکی از روشهایی که شاید کسی آن را بهعنوان یک روش اصلی و قطعی در انتخاب کتاب برای مطالعه نشناسد، اصل قرار دادن یک یا چند مترجم است. اساسا ترجمه علمی است که نمیتوان بدون اشراف کامل بر موضوع کتابی که قرار است ترجمه شود (کتاب مبدا)، از پس ترجمهاش برآمد و تنها درصورتی با ترجمهای کامل و جامع از اثر موردنظر روبهرو خواهیم شد، که احاطه مناسبی بر موضوع داشته باشیم.
استاد بهاءالدین خرمشاهی در همین مورد در جایی گفته بود: «ترجمه در روزگار ما، یک هنر است و نمیتوانیم آن را فقط یک صناعت بدانیم. البته خیلی از صناعتها هستند که نهایتا به هنر تبدیل میشوند؛ مثل خوشنویسی که ابتدا در قالب نگارش خط برای نوشتن کتاب و ثبت اسناد و مانند آن استفاده میشد، اما بعد بهتدریج، به هنر تبدیل شد و توسط استادان این فن، به اوج عظمت و اعتلا رسید. بنابراین، اگر هم بنا باشد که ترجمه را یک صناعت بدانیم، باید از آن با عنوان صناعت هنرگونه یاد کنیم.» وقتی با همین نگاه آثار مترجمان بزرگ فارسیزبان را بررسی میکنیم، درمییابیم که بعضی از این بزرگان درواقع با ترجمه آثار مختلف نقشه راهی هم در مطالعه درست به ما نشان میدهند؛ یعنی میتوانیم یک سیر مطالعاتی- مثلا در حوزه داستان یا رمان– براساس آثار یک مترجم برای خود تعریف کنیم و مطمئن باشیم که درست و اصولی در عرصه مطالعه پیش میرویم. نجف دریابندری به شهادت آثاری که برای ما ترجمه کرده، یک سیر مطالعاتی برای علاقهمندان ادبیات و هنر تعریف کرده است. این پاراگراف از میلاد عظیمی، استاد دانشگاه تهران درخصوص دریابندری را بخوانید:
«دریابندری مترجم درجهاولی بود. رمان و نمایشنامه و تاریخ و تاریخ هنر و تاریخ سینما و فلسفه غرب و تاریخ فلسفه غرب ترجمه کرد. آقای زهرایی میگفت برتراند راسل، فیلسوف شهیر که دریابندری چند کتابش را ترجمه کرده، در نامهای به نجف از زیبایی نثر او به انگلیسی ستایش کرده است. درمیان مترجمان معاصر محمد قاضی را بیشتر از همه قبول داشت. این را به من گفت و فیلمش را دارم. نقاش هم بود و درباره نقاشی مطالعات داشت و یادداشتها نوشته است. طرحی که از دکتر مصدق کشیده، ماندنی است. عکاس بود. به فیلم و تئاتر علاقه داشت. از جوانی درباره فیلم نوشت. دریابندری بخشی از تاریخ ویرایش ایران است. دریابندری منتقد صاحبسبکی بود. نکتهیاب و شیریننویس و طناز و صریح. تازهجو و درپی استعدادهای نو. عجب نگاه ژرفی داشت این استاد نجف!» آثار دریابندری یک سیر فرهنگی هنری مطالعاتی در حوزههای مختلف برای ما؛ شاگردان مکتب دریابندری است. با اصل قرار دادن نگاه دریابندری در مطالعه، هم باید رمان خواند، هم تاریخ فلسفه غرب دانست و هم تاریخ سینما را جدی گرفت. مخاطب سردرگم امروز که در فضای مجازی(!) دنبال کتاب خوب فرهنگی و هنری برای خواندن میگردد، بهتر از این پکیج چه میخواهد؟
* نویسنده: پیمان طالبی، شاعر