سرخاب در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: مدیران فقط پیشکسوتان پایتخت‌نشین را ملاقات می‌کنند
خیلی هم خوشحالم که یک ستاره برای استقلال آوردم، اما انگار لذت زحماتی را که ما کشیده‌ایم، دیگران می‌برند؛ نوش جان‌شان، اما تاریخ استقلال را ما نوشته‌ایم.
  • ۱۳۹۹-۰۲-۲۰ - ۰۴:۰۹
  • 00
سرخاب در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: مدیران فقط پیشکسوتان پایتخت‌نشین را ملاقات می‌کنند
دیگران لذت زحمات‌مان را می‌برند، ولی تاریخ استقلال را ما نوشتیم
دیگران لذت زحمات‌مان را می‌برند، ولی تاریخ استقلال را ما نوشتیم

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، نسل دهه60 استقلال را باید نسل طلایی این تیم قلمداد کنیم؛ همان نسلی که یک عنوان قهرمانی و یک نایب‌قهرمانی آسیا را برای این تیم به ارمغان آورد و در تاریخ این باشگاه نام‌شان ماندگار شد. ازجمله این افراد، عباس سرخاب است که با گل‌ها و عملکرد درخشانش در آن سال‌ها به‌همراه صمد مرفاوی بیشترین نقش را در کسب عناوین تاریخی آبی‌ها ایفا کردند، این درحالی است که امروز از عباس سرخاب‌ها کمتر صحبت به‌میان می‌آید و اسطوره‌ها و پیشکسوتان تاریخی باشگاه استقلال آرام‌آرام نام‌شان در گردوغبار فراموشی خاطرات از یادها می‌رود. بعد از مدت‌ها به بهانه مسائل روز باشگاه استقلال به‌سراغ او رفته و البته کمی هم خاطره‌بازی کردیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با مهاجم سال‌های دور استقلال که ملقب به سرخاب ۳۰ ثانیه بود را در زیر می‌خوانید.

از شرایط استقلال شروع کنیم. وضعیت تیم در زمان حاضر را چطور می‌بینید؟

الان حواشی از درون استقلال به بیرون می‌آید! جنگ‌وجدال‌های زیادی هم وجود دارد و به‌نظر می‌رسد هیچ چیزی سر جایش نیست. درواقع مدیریت و کادر فنی و بازیکنان هیچ‌کدام در جایی که باید باشند نیستند. بازیکن برای دل خودش تصمیم می‌گیرد و مربی هم برای دل خودش امرونهی می‌کند و هر مدیری هم که می‌آید، می‌خواهد برای خودش ساختار جدید درست کند. همه‌نوع اشکالات هست. البته از قدیم هم وجود داشته، چراکه هر مدیری که می‌آید می‌خواهد از صفر شروع کند. نه چشم‌اندازی داریم و نه استراتژی که به‌طور مثال یک مدیر بنشیند و برای ۲۰سال آینده این تیم برنامه‌ریزی کند. اگر هم یک مدیر برود، هیچ‌گاه مدیر جدید همان اهداف و برنامه‌ها را ادامه نمی‌دهد و کار را از صفر و چه‌بسا از زیر صفر شروع می‌کند، چون باید با بدهی‌های میلیاردی کار را آغاز کند. به‌نظرم باید اصول، چشم‌انداز و استراتژی را درست تعریف کرد و مسیر اصلی را پیدا کرد تا به موفقیت رسید. اما الان حواشی از دل استقلال پخش می‌شود و فقط هواداران اذیت می‌شوند.

چشم‌انداز استقلال با سعادتمند را چطور می‌بینید؟

از مدیر جدید استقلال چندان شناختی ندارم، چون از تهران و پایتخت دور هستم و آنها هم از پیشکسوتان‌شان خبر ندارند و فقط آنهایی را ملاقات می‌کنند که در تهران هستند و انگار پیشکسوتان شهرستانی امثال عباس سرخاب‌ها فراموش شده‌اند و این خیلی بد است. ما افتخارات زیادی برای استقلال آورده‌ایم و پرچم این تیم را در آسیا بالا بردیم و به‌خاطر زحماتی که با پیراهن آبی کشیده‌ایم، انتظار داریم حداقل با ما هم مشورت کنند، اما حداقل دوستان در بدنه مدیریتی باشگاه، خودشان را بهترین و بی‌نیاز از هرنوع مشاوره و همفکری می‌دانند.

همین داستان‌ها و بی‌ثباتی‌ها ۳۰سال پیش هم وجود داشت، اما استقلال در آن زمان دوبار به فینال آسیا رسید و یک قهرمانی جام باشگاه‌ها را به‌دست آورد. تفاوت چیست که امروز حتی بعضا نمی‌تواند از گروهش هم صعود کند؟

آن زمان مدیران قوی در راس باشگاه بودند؛ افرادی مانند آقامحمدی، میرولد و ایروانی در هیات‌مدیره بودند و ازلحاظ اقتصادی، فنی و حتی سیاسی مدیرانی توانمند و بزرگ به‌شمار می‌رفتند، ضمن اینکه مدیریت باشگاه برعهده اولیایی بود که خودش یک فرد فوتبالی و فنی محسوب می‌شد. آنها یک استراتژی و چشم‌انداز ۵ساله تعریف کردند که بر اساس آن قهرمانی آسیا هم به‌دست آمد. در ادامه اما عمرشان کفاف نداد و به‌خاطر تغییرات دولت، در بدنه باشگاه هم تغییراتی به‌وجود آمد. برهمین اساس معتقدم نباید امور ورزشی را به مباحث سیاسی دخالت داد و همین‌طور می‌شود که بعد از ۳۰سال به‌خاطر همین مسائل درحال درجا زدن هستیم. همواره در این سال‌ها وابسته به دولت بودیم و همین تغییرات دولتی و جابه‌جایی‌هایی که می‌شود، درنهایت هم این ناکامی‌ها را درپی دارد.

استقلال با شما به ستاره دوم رسید، این درحالی است که فصل بعدهم می‌توانست ستاره سوم را به‌راحتی کسب کند، اما در فینال و در ضربات پنالتی این مهم از دست رفت.

درست است، اما الان می‌توانیم ستاره‌های دیگری هم به‌دست بیاوریم و آن قدرت را داریم، چون ازلحاظ فنی بالاتر از سطح آسیا هستیم، ولی امکانات‌مان روی اصول نیست و برنامه‌ریزی درستی نداریم. یک عده دل‌هایشان کوچک است و به‌روز کار می‌کنند و نمی‌خواهند موفقیت بعدی‌ها را ببینند. برخی فقط منافع خودشان را می‌بینند و می‌خواهند اگر اتفاقی می‌افتد، به‌پای خودشان نوشته شود.

یک بحث هواداری هم وجود دارد که بر اساس آن گفته می‌شود استقلال در این سال‌های اخیر از ناحیه وزارت‌ورزش و دولت حسن روحانی متضرر شده و نسبت‌به دیگر تیم مطرح پایتخت به آبی‌ها کمتر توجه شده است!

خود ما هم وقتی برای دوستان پرسپولیسی کری می‌خوانیم، به آنها می‌گوییم تیم‌تان حکومتی است؛ یعنی دولت از شما حمایت می‌کند! نمی‌دانم گرایش دوستان در امور مملکت قرمز است یا خیر، فقط می‌دانم این سال‌ها در حق استقلال ظلم زیادی شده است. به‌نظر می‌رسد انگار برای آقایان، پرسپولیس فرزند اول خانواده است و استقلال فرزند چهارم یا پنجم و شاید فرزند ناخوانده! فعلا که سیستم سیاسی مملکت گرایش بیشتری به تیم پرسپولیس دارد تا نسبت به استقلال، ضمن اینکه همین وزارت را هم دولت روی کار آورده است.

الان به‌عنوان پیشکسوت استقلال هنوز در خاطر هواداران این تیم مانده‌اید و شما را در کوچه و خیابان هنوز به لقب سرخاب ۳۰ثانیه می‌شناسند؟

خیلی از هواداران هنوز هم به من لطف دارند. خیلی جاها می‌رویم و دوست نداریم شناخته شویم، اما ما را می‌شناسند و یک‌جاهایی هم برعکس، در هرصورت ما یک تاریخی را برای استقلال رقم زده‌ایم، اما غبار پیری هم روی چهره ما نشسته و شاید طبیعی باشد که هواداران نسل امروز نسبت‌به گذشته کمتر ما را به‌یاد بیاورند. قبل‌ترها اگر یک‌روز به استادیوم می‌آمدم ۵۰ هزار نفر بلند می‌شدند و عباس سرخاب را تشویق می‌کردند و برایم هورا می‌کشیدند، اما شاید امروز ۵۰ نفر هم بلند نشوند. این طبیعت روزگار است و نباید ناراحت شد و به‌دل گرفت. اتفاقا خیلی هم خوشحالم که یک ستاره برای استقلال آوردم، اما انگار لذت زحماتی را که ما کشیده‌ایم، دیگران می‌برند؛ نوش جان‌شان، اما تاریخ استقلال را ما نوشته‌ایم.

 * نویسنده: محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰