جوابیه ستاد احیای دریاچه ارومیه به گزارش «فرهیختگان» و پاسخ ما
دریاچه ارومیه سال‌هاست که از بی‌آبی و خشکسالی رنج می‌برد و ما هم مثل خیلی دیگر از مردم از بارش‌های اخیر خوشحالیم، چراکه باعث آبگیری این دریاچه شده است، اما گره زدن این مساله با اقدامات ستادی تحت‌عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه نوعی بی‌احترامی به مواهب الهی و نزولات آسمانی است.
  • ۱۳۹۹-۰۲-۱۸ - ۰۱:۳۵
  • 00
جوابیه ستاد احیای دریاچه ارومیه به گزارش «فرهیختگان» و پاسخ ما
ابر و باد و مه و خورشید و فلک و احیای دریاچه ارومیه
ابر و باد و مه و خورشید و فلک و احیای دریاچه ارومیه

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متن جوابیه ستاد احیای دریاچه ارومیه به گزارش «فرهیختگان» به این شرح است:

مدیرمسئول محترم روزنامه فرهیختگان
موضوع: پاسخ به مطلب مندرج در صفحه جامعه شماره روز یکشنبه مورخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۹ با اقتباس مطالب مصاحبه فردی به نام محمد درویش با عنوان «ستاد احیای دریاچه ارومیه کارنامه شکست‌خورده و ناموفقی داشته است» در سایتی غیرمعتبری به نام رکنا 27 فروردین 1399.
با سلام و احترام؛

 سایت خبری رکنا در خبر شماره ۵۵۹۳۷۵ مورخ ۲۷ فروردین ۱۳۹۹، در گفت‌وگویی با فردی به نام محمد درویش تحت‌عنوان «آسمان بارید دریاچه زنده شد. مسئولان پز دادند!/ عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه زیر تیغ نقد» مطالبی پیرامون طرح نجات دریاچه ارومیه را منتشر کرده که در کمال تعجب روزنامه وزین فرهیختگان نیز بدون توجه به اصالت مطالب بیان شده نسبت به استفاده از همان سخنان فاقد ارزش، نموده است. لذا به استناد ماده ۲۳ قانون مطبوعات، پاسخ موارد مطروحه را به حضور ارسال می‌گردد تا طبق قانون پیش‌گفته عینک در اولین شماره آن روزنامه در همان صفحه منتشر گردد. متن پاسخ ستاد احیای دریاچه ارومیه به شرح زیر است:

 نقد عالمانه، هنگامی موفق به ادای رسالت خود یعنی بهبود و ارتقای وجه و وضع موجود خواهد شد اولا ناقد بر جنبه‌های مختلف پدیده نقدشونده احاطه داشته باشد و ثانیا در بیان آنها، به بررسی و ارزیابی توأمان نقاط قوت و ضعف پرداخته و به بیان دقیق‌تر، از صراط انصاف خارج نگردد. گزارش این گفت‌وگوی موفق به احراز این دو شرط کلیدی نشده؛ ولو با ذکر القاب کارشناسی پرطمطراق، نقد طرح شده جنبه نمایشی به خود گرفته و به جای اثر سازنده، با ارائه ملغمه‌ای از اطلاعات نادرست و نادقیق، ارزش عمل دست‌اندرکاران طرح، کشاورزان، کارشناسان و نخبگان دانشگاه‌ها و نیروهای خدوم دستگاه‌های اجرایی در حوضه را نادیده گرفته است. مساله چرایی تکرار هر ساله این تیتر خبری در این ایام، یک بار در اردیبهشت ۱۳۹۸ در روزنامه جوان و این بار با استفاده از روزنامه فرهیختگان توسط فردی پرمدعا و مغرض است که دست بر قضا نگاهی گذرا بر اعداد و ارقام بیان شده توسط ایشان فقدان هر گونه صواب در حوزه منابع آب را نشان می‌دهد در جایگاه خود نیازمند رسیدگی است.

جای تعجب ندارد، برخلاف تکیه گزارش گفت‌وگو بر آگاهی به عدد و رقم ردپایی از اشراف حداقلی بر اعداد در حوزه منابع آب که به‌صورت ادواری و متمادی در دسترس عموم قرار دارد دیده نمی‌شود و طبیعتا از این عدم تسلط چیزی جز ادعایی بی‌اساس نظیر هدررفت اعتبارات طرح ملی نجات دریاچه ارومیه انتظار نمی‌رود. به عنوان نمونه، درمورد کشف چغندرقند در حوضه آبریز دریاچه ارومیه از افزایش ۳۰هزار هکتاری سطح زیرکشت چغندر قند در عرض ۵ سال در یک شهرستان میاندوآب گفته شده است یک حس حداقلی به هکتار و هزار و چغندرقند ناگفته گویای این است که چقدر این عدد خارج از عقل است. اطلاعات مستند وسعت کشف این محصول در کل ۲۱ شهرستان حوزه در سطح نیاز کارخانجات استان تنظیم گردیده است. با در نظر گرفتن این مطلب که وسعت کل کشت چغندرقند در کل استان آذربایجان غربی از سال ۹۳-۱۳۹۲ تاکنون حدود ۳۰هزار هکتار تنظیم شده و بر این اساس سطح زیر کشت چغندر قند در شهرستان میاندوآب از ۶۰۱۸ هکتار در سال زارعی -۱۳۹۲ ۹۳ با روندی کاهشی به ۳۵۶۰ هکتار در سال زراعی ۱۳۹۷ - ۹۸ رسیده است. البته که برای ایجاد هیجان‌رسانی اغراق و غلو در اعداد ارقام یک شیوه پیش‌پاافتاده و منسوخ است ولی ذکر این ارقام و نادرست، عملا نادیده گرفتن زحمات کشاورزانی است که در دل در گرو دریاچه ارومیه داشته و با همراهی مثال‌زدنی خود با طرح ملی نجات دریاچه ارومیه، اقدام به کاهش سطح زیر کشت محصولات کرده‌اند....

گفته شده که بارش سه‌ساله اخیر در تمامی ۶۰ سال گذشته بی‌سابقه بوده است. اولا که طول دوره عمر برداشت داده‌ها بارش در حوضه دریاچه ارومیه قدمت۵۱ ساله دارد و ۹ سال پیش از آن طلب متخصصین آب کشور از فرد مورد مرجع قرار گرفته در آن روزنامه، همچنین لازم به توجه است طول دوره اجرای طرح نجات دریاچه ارومیه به شش سال گذشته مربوط می‌شود که هم شاهد سالی با کمبود بارش ۳۱ درصدی بارش نسبت به میانگین ۵۱ ساله در سال آبی ۹۶_۱۳۸۵ بوده و هم سال‌های ترسالی همچون سال آبی گذشته نیز در خود داشته است. جهت استحضار خوانندگان محترم آن نیز نام وگرنه که مصاحبه‌شونده بارها بیشتر این اصول ابتدایی به ایشان آموزش داده شده و البته که بارش حوضه آبریز دریاچه ارومیه در سال آبی جاری نسبت به سال آبی گذشته ۳۲ درصد کمتر بوده است.

 نمونه بارز دیگر از فاصله دانش ایشان، بیان بارش ۸۰ میلیارد مترمکعبی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است. حاصلضرب بارش‌های ۲۷۷، ۲۰۹ و ۴۹۴ میلیمتری در سه سال آبی گذشته بر وسعت ۵۱۸۰۱ کیلومتر مربعی حوضه آبریز عددی بین ۱۴،۳میلیارد مترمکعب تا ۲۵۶ میلیارد مترمکعب در این حوزه خواهد شد. باید تاکید کنیم که با آشنایی ابتدایی با چرخه آب به عنوان کلیدی‌ترین رکن فرایندهای زیست‌محیطی هر منابع آب مقدار را که میزان آب تجدیدپذیر است که همه برنامه‌های نیاز آبی اعم از شرب، صنعت کشاورزی و نیاز زیست‌محیطی می‌باشد و مابقی نزولات به اشکال مختلف به چرخه آب بازگشته و از دسترس استفاده بشری خارج هستند. آب تجدیدپذیر آبی است که در یک بازه زمانی معین از طریق چرخهای هیدرولوژیکی یک منطقه تجدید می‌گردد شامل نر‌ها مخازن و سفره‌های آبی ناشی از نزولات جوی روان آب‌ها و آب‌های زیرزمینی است که میزان پتانسیل بالقوه سالانه آب تجدیدپذیر حوضه آبریز دریاچه ارومیه برابر با حدود وو۷،۱میلیارد مترمکعب است این‌جاست که ۴،۷میلیارد مترمکعب آب موجود در دریاچه ارومیه با در نظر گرفتن تامین کلیه نیازهای شرب، صنعت و کشاورزی حوزه اهمیت ویژه خود را نشان می‌دهد. البته که یادگیری تفاوت بین بارش مستقیم با منابع آب تجدیدپذیر با توجه به کسری قدرت یادگیری ایشان نیازمند صرف وقت بیشتری خواهد بود.که پیشنهاد می‌نماید از این پس پیش از تعجیل در مصاحبه‌های متعدد قدری بر سوابق خود بر ادبیات ابتدایی منابع آب بیافزایند.

در پاسخ به شائبه هدررفت منابع مالی طرح ملی نجات دریاچه ارومیه، ضمن تاکید بر این مطلب که دستگاه‌های نظارتی از ابتدای کار تاکنون به‌طور پیوسته بر نحوه عملکرد این اعتبارات نظارت و اشراف داشته‌اند. نگاهی به طیف گسترده اقدامات طرح ملی نجات دریاچه ارومیه که تفصیل آنها در این مقال نمی‌گنجد و در ذیل تنها به اسامی آنها اکتفا شده.نشان می‌دهد که امتیازات این طرح ملی به دست دستگاه‌های اجرایی استان و در پروژه‌های احیای دریاچه مصروف شده‌اند و یقینا هموطنان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تغییر محسوس و جهش خاص حوضه در حیطه مدیریت منابع آب جهت احیای دریاچه را شاهد بوده‌اند و ثمرات آن را تصدیق می‌نمایند.

شرکت‌های آب منطقه‌ای: طرح تعادل بخشی، طرح سر دهنسازی، اصلاح و بازسازی دریاچه‌ها و آبگیری‌های رودخانه‌ها، طرح مرمت و بازسازی شبکه‌های آبیاری و زهکشی، طرح لایروبی و مسیرگشایی رودخانه‌های منتهی به دریاچه، طرح تکمیل و تجهیز شبکه‌های سنجش آب‌های سطحی و زیرزمینی، احداث سد سیلوه و کانال انتقال آب جلدیان، احداث سد چپرآباد و پروژه اتصال زرینه‌رود به سیمینه‌رود.

 سازمان‌های جهادکشاورزی: مطالعه و اجرای سیستم‌های نوین آبیاری تحت فشار، مطالعه و اجرای خطوط انتقال آب لوله، مطالعه و اجرای شبکه‌های فرعی آبیاری و زهکشی، تهیه نقشه کاداستر اراضی کشاورزی، طرح جامعه زراعت، طرح جامعه ترویج، اصلاح و نوسازی باغات درجه ۲ و حذف و جایگزینی باغات درجه ۳.

شرکت‌های آب و فاضلاب: طرح‌های احداث و ارتقای ظرفیت تصفیه

 تصفیه‌خانه‌های شهرهای حوضه آبریز، طرح‌های احداث و ارتقای شبکه‌های جمع‌آوری فاضلاب و خطوط انتقال و احداث ایستگاه‌های پمپاژ.

اداره کل‌های منابع طبیعی: تهیه و اجرای طرح‌های جامعه مقابله با بیابان‌زایی.

اداره کل حفاظت محیط زیست: طرح حفاظت، پایش و احیای دریاچه ارومیه، تالاب‌ها و رودخانه‌ها در معرض خطر.

اداره کل هواشناسی: ارائه خدمات فنی، هواشناسی و اقلیم‌شناسی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه.

ضمن شاکر بودن از الطاف الهی در نزول بارش قابل توجه در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، خالی از لطف نیست که در تبیین گوشه‌ای از اثر اقدامات طرح ملی نجات دریاچه ارومیه در مساعد شدن وضعیت دریاچه، مروری بر نتایج گزارش رسمی شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی داشته باشیم. در این طرح، تنها لایروبی وهشت رودخانه اصلی حوضه آبریز دریاچه ارومیه در محدوده استان آذربایجان غربی، ظرفیت آب گذری آنها را از ۲۲۹ مترمکعب بر ثانیه بر ۷۹۳ مترمکعب بر ثانیه ارتقا داده است. به عنوان نمونه دیگر، در قالب اجرای طرح سر دهنه‌سازی اصلاح و بازسازی دریچه‌ها و آبگیرهای رودخانه‌های استان آذربایجان غربی با احداث ۷۳ سردهنه بر روی رودخانه‌های باراندوز، نازلو،گدار، سیمینه‌رود و زرینه‌رود، شاخص بهره‌وری انسداد انهار با رشدی ویژه به حد ایده آل رسیده و در همه موارد، با مدیریت آب سطحی در دشت‌های مربوطه، ضمن تامین به موقع و مکفی نیاز کشاورزی، آب مازاد‌ای را که پیش از آن صرف توسعه بی‌رویه کشاورزی می‌شد را به سمت دریاچه رهنمون ساخته است. در پایان، مجددا تاکید می‌شود طرح ملی نجات دریاچه ارومیه هیچ‌گاه به دنبال استفاده ابزاری از نتایج طرح نبوده و نیست و توفیق خدمت به مردم و حال خوب این روزهای دریاچه ارومیه را که در شرایط فعلی ناشی از شیوع بیماری توانسته بارقه امیدی در دل مردم حوضه و کشور باشد را موهبتی الهی می‌داند و تلخ کردن شیرینی این اتفاق نویدبخش در کام دوستداران دریاچه ارومیه را خلاف منش ایرانیان می‌داند.
با تشکر
روابط عمومی ستاد احیای دریاچه ارومیه

پاسخ «فرهیختگان»:

«نقد عالمانه، هنگامی موفق به ادای رسالت خود یعنی بهبود و ارتقای وجه و وضع موجود خواهد شد اولا ناقد بر جنبه‌های مختلف پدیده نقدشونده احاطه داشته باشد و ثانیا در بیان آنها، به بررسی و ارزیابی توأمان نقاط قوت و ضعف پرداخته و به بیان دقیق‌تر، از صراط انصاف خارج نگردد.» این بخشی از همین جوابیه‌ای است که ستاد احیای دریاچه ارومیه به روزنامه «فرهیختگان» فرستاده و به گزارش این روزنامه انتقاد کرده است. با وام گرفتن از همین مساله باید به دوستانی که زحمت نگارش این جوابیه را کشیده‌اند، گفت که با چه سند و مدرکی ادعا می‌کنند که گزارش تولیدی این روزنامه و گفت‌وگو با محمد درویش، فعال محیط‌زیست اقتباس از مطالب رسانه دیگری بوده است؟ آیا یک فعال و کارشناس حوزه محیط‌زیست امکان این را ندارد که در یک روز یا در فواصل زمانی نزدیک با چند رسانه در ارتباط با یک مساله خاص گفت‌وگو کند؟ پس باید به این دوستان گفت کمی خشم خود را از مطالب ارائه‌شده در گزارش فروخورند و صرفا به‌دلیل شباهت محتوای دو گزارش در دو رسانه (البته درمورد یک مساله واحد) به رسانه دیگر انگ اقتباس یا کپی‌برداری از محتوای رسانه دیگر را نزنند. با توجه به همین مساله می‌توان گفت به‌صورت کلی این جوابیه از همان ابتدا و از همان محتوای موضوع جوابیه غلط‌‌‌ اندر غلط نوشته شده و می‌توان به‌سادگی از کنار آن عبور کرد، چراکه مشخص است مسئولان روابط‌عمومی ستاد احیای دریاچه ارومیه زحمت خواندن گزارش روزنامه «فرهیختگان» را به خود نداده‌اند و صرفا با مشاهده تیتر و نزدیکی محتوا به گزارش رسانه‌ای دیگر دست به قلم شده و این‌طور عصبانی و با غرض به گزارش «فرهیختگان» نقد وارد کرده‌اند.

اما از این مساله که بگذریم، باید گفت نکات جالب دیگری هم در این جوابیه وجود دارد. به‌هرحال می‌دانیم یکی از اصلی‌ترین شعارهای دولت تدبیر و امید و همچنین شخص رئیس‌جمهور مساله احیای دریاچه ارومیه بود، ماجرایی که نه‌تنها برای دولت، که برای همه مردم ایران و مردم این منطقه حیاتی و مهم بوده و خواهد بود. اما این اهمیت داشتن به‌معنی این نیست که چشم بر واقعیت‌های موجود ببندیم و به‌بررسی فعالیت‌های ستادی تحت‌عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه که بودجه مشخصی دارد و... نپردازیم، پس وقتی در ارتباط با این مساله به نوشتن گزارش می‌پردازیم و به این ماجرا توجه می‌کنیم حتما نشان از اهمیت بالای این موضوع و دلسوزی جامعه رسانه‌ای کشور دارد. این مساله هم که رسانه‌ها برای بررسی دقیق فعالیت‌های دریاچه ارومیه سراغ چه کسانی بروند و از نظرات چه کارشناسانی بهره‌مند شوند، در اختیار رسانه است. اما برای بهتر روشن شدن موضوع و تشریح مشی «فرهیختگان» به‌عنوان تنها روزنامه دانشگاهی کشور باید اشاره کنم که بارها برای ارتباط گرفتن با آقای تجریشی، دبیر این ستاد با آن مجموعه به طرق مختلف ارتباطاتی گرفته شد، اما هر بار تقریبا این مساله به در بسته خورد و امکان گفت‌وگو آن هم از طرف روابط‌عمومی آن مجموعه حاصل نشد. چندین سفر آقای تجریشی و جلسات ایشان و چندبار هم نامه‌نگاری (که البته نامه‌نگاری‌هایی هم صورت گرفت) بهانه شد تا اینکه امکان گفت‌وگوی حضوری ایجاد نشود. مضاف‌بر این و در چنین شرایطی بهتر این است که نگارنده به‌جای دخالت نظرهای شخصی خود با کارشناسان این حوزه به گفت‌وگو بنشیند و به‌همین‌منظور می‌توان ادعا کرد محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیط‌زیست و از مدیران سابق سازمان حفاظت از محیط‌زیست کشور از صالح‌ترین و مطلع‌ترین افرادی است که می‌توان سراغ او رفت و از نظراتش در حوزه‌های این‌چنینی بهره برد. در جایی از جوابیه متاسفانه و به دور از اخلاق و انصاف نسبت‌های ناروایی به محمد درویش داده شد؛ به‌عنوان فردی پرمدعا و مغرض از او یاد شد! خیلی قصد دفاع از شخصیت محمد درویش و فعالیت‌های او در حوزه محیط‌زیست ندارم، اما لازم می‌بینم به چند مساله و موضوع در همین رابطه اشاره کنم.

یکشنبه 19 خرداد 1398، برنامه میزبان، رادیو ایران شاهد مناظره محمد درویش، فعال و پژوهشگر محیط‌زیست با مسعود تجریشی، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه بود! در این برنامه انتقادات زیادی به پروسه فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه ارومیه از طرف درویش وارد شد و تجریشی به‌عنوان دبیر این ستاد با بخش قابل‌توجهی از این انتقادات موافق هم بود! خب، پس اگر درویش فرد مغرض و پرمدعایی است و نباید به گفته‌های او در رسانه‌ها اعتماد شود و... چرا دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه حاضر به مناظره با او شده است؟ البته آن هم نه برای یک برنامه و چند دقیقه، که این مناظره بخش دومی هم داشت و در تاریخ 26 خردادماه نیز همین برنامه دوباره میزبان مناظره درویش و تجریشی در ارتباط با مساله احیای دریاچه ارومیه و اقدامات ستد احیای این دریاچه بوده است.

اما این، همه تناقض‌گویی‌های موجود در این جوابیه نیست و نبود. در جایی دیگر به اجرای طرح سردهنه‌سازی اصلاح و بازسازی دریچه‌ها و آبگیرهای رودخانه‌های استان آذربایجان‌غربی با احداث ۷۳ سردهنه روی رودخانه‌های باراندوز، نازلو، گدار، سیمینه‌رود و زرینه‌رود و... اشاره شده است که در این رابطه هم بد نیست به اظهارات فرهاد سرخوش، مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان‌غربی در 21 آبان‌ماه 1397 اشاره کنیم که با ابراز تاسف از اینکه طبق بررسی کارشناسان، در زمین‌های بالادست در اطراف نازلو و باراندوز ارومیه توسعه اراضی کشاورزی اتفاق افتاده است، اظهار کرده: «طبق مصوبه هیات‌دولت هرگونه توسعه اراضی کشاورزی و تبدیل کشت دیم به آبی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه ممنوع است ولی طبق بازدید میدانی و بررسی‌ها با Gps مشخص شد در مناطق ذکرشده این تغییرات انجام شده که لازم است جهاد کشاورزی استان با این تخلف به‌جد برخورد کند.» نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، مساله کشت چغندرقند است که مسئولان روابط‌عمومی ستاد احیای دریاچه ارومیه در جوابیه بالا اعداد اعلام‌شده در گزارش روزنامه «فرهیختگان» را غیرمنطقی می‌خوانند. اما اسمعیل کریم‌زاده، رئیس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان‌غربی دی‌ماه 96 در این‌ ارتباط با اشاره به میزان سطح زیرکشت رفتن زمین‌های کشاورزی این استان برای تولید چغندرقند اظهار داشت: «امسال 30 هزار هکتار از اراضی استان برای تولید این محصول به زیرکشت رفته است.» قربانعلی سعادت، استاندار سابق آذربایجان‌غربی نیز در این رابطه گفته بود: «مصوبه‌هایی که در سال 95 در ارتباط با کشت محصول چغندرقند و خریدوفروش این محصول وجود داشت، باید عملی می‌شدند که نشدند. طبق برنامه‌ریزی‌های انجام‌شده، قرار شد تا 24هزار هکتار سطح زیرکشت چغندرقند برود که متاسفانه 32 هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان به زیرکشت این محصول رفت.»

اما از همه اینها مهم‌تر اظهارات خود مسعود تجریشی، دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه در ارتباط با ماجرای کشت چغندرقند در این منطقه است. او شهریورماه سال گذشته در این رابطه در گفت‌وگو با رسانه‌ها گفت: «میزان چغندرقند تولیدی آذربایجان‌غربی یک میلیون تن بیشتر از میزان ابلاغی وزارت جهاد کشاورزی بود و این تخلف در سال آبی ۹5-۹6 به‌میزان ۷۵ میلیون مترمکعب از سهم دریاچه را کاهش داده است. یکی از این دلایل، علاوه‌بر توسعه سطح زیرکشت آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه، افزایش سطح زیرکشت چغندرقند در حوضه آبریز دریاچه بوده است. بررسی‌های صورت‌گرفته نشان‌دهنده افزایش پنج هزار و 100 هکتاری سطح زیرکشت چغندرقند در شهرستان‌های حوضه آبریز از سال 94 تا سال گذشته بوده است. گزارش‌ها نشان داده که در سال گذشته 407 هزار تن چغندرقند از آذربایجان‌غربی به مقصد استان‌های خراسان‌رضوی، اردبیل، فارس، خراسان‌شمالی، قزوین و اصفهان خارج شده است. اضافه مصرف آبی که به‌واسطه تامین نیاز چغندرقند کارخانه قند مهاباد به دریاچه ارومیه تحمیل می‌شود، 108 میلیون مترمکعب است که می‌تواند در سال‌های آینده دریاچه ارومیه را با چالش مضاعفی روبه‌رو کند.»

پس با این تفاسیر بهتر این بود که دوستان روابط‌عمومی ستاد احیای دریاچه ارومیه به‌جای عجله کردن و انتشار چنین جوابیه‌ای کمی سخنان روسا و مسئولان خود ستاد احیای دریاچه ارومیه را بازخوانی و مرور می‌کردند و بعد به رسانه می‌تاختند.

در جای دیگر جوابیه آمده است که طول دوره عمر برداشت داده‌های بارش در حوضه دریاچه ارومیه قدمت۵۱ ساله دارد و ۹ سال پیش از آن طلب متخصصین آب کشور از فرد مورد مرجع قرار گرفته در آن روزنامه است. این نکته ‌هم اما همچون سایر ادعاهای موجود در این جوابیه پرغلط و شتابزده ایراداتی دارد، چراکه میانگین بارندگی درازمدت از طریق ایستگاه‌های وزارت نیرو ۵۱ ساله است. اما قدمت آن در ارومیه برای سازمان هواشناسی برمی‌گردد به سال ۱۹۵۱ میلادی؛ یعنی ۶۹سال!

در پایان باید دوباره تاکید کنیم که رسالت رسانه همواره روشنگری و پیگیری مسائلی است که برای همه مردم دارای اهمیت بالایی است. دریاچه ارومیه سال‌هاست که از بی‌آبی و خشکسالی رنج می‌برد و ما هم مثل خیلی دیگر از مردم از بارش‌های اخیر خوشحالیم، چراکه باعث آبگیری این دریاچه شده است، اما گره زدن این مساله با اقدامات ستادی تحت‌عنوان ستاد احیای دریاچه ارومیه نوعی بی‌احترامی به مواهب الهی و نزولات آسمانی است.

فرهیختگان

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰