به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، طی 50 سال اخیر در مقایسه با پنج قرن گذشته، میزان فقر در همه کشورهای جهان از کاهش چشمگیری برخوردار بوده است. با این حال، هنوز فقر بهعنوان یک پدیده هولناک مانعی در راه دستیابی بهعدالت اجتماعی-اقتصادی و همچنین توسعه پایدار بوده و زندگی بشر را مورد تهدید قرار داده است. حال، این سوال مطرح است که چرا جامعه بشری که میلیونها سال سابقه زیست در کرهخاکی دارد تا این اندازه دیر بر این مشکل تاریخی فائق آمده و چرا درجه موفقیت در این زمینه در بخش وسیعی از دنیای امروز تا این حد کم و ناچیز بوده است؟ بهلحاظ تجربی، در سطح جهان تا دهه 1970، استراتژی غالب توسعه، استراتژی رشد اقتصادی بود و استدلال میشد که از طریق رشد اقتصادی بالا میتوان بر فقر فائق آمد، اما تجربه کشورها نشان داد بهرغم رشد اقتصادی سریع، منافع آن نه فقط به گروههای درآمدی پایین نشت نکرد، بلکه وضعیت فقر، توزیع درآمد و اشتغال نیز بدتر از قبل شد. بنابراین از دهه 70 بهبعد مساله فقر و توزیع متعادل درآمد بههمراه توانمندسازی محرومان مورد توجه جدی دولتمردان و سیاستگذاران قرار گرفت و بر این اساس استراتژی نیازهای اساسی، توزیع مجدد درآمد و توزیع مجدد توام با رشد اقتصادی مورد توجه و تاکید قرار گرفت. طی دهههای اخیر در کشور ما نیز این مساله (رفع فقر) مورد توجه گستردهای قرار گرفته است، بااینحال، بهرغم همه تلاشها و صرف منابع مالی قابل ملاحظهای تحتعنوان کمک به اقشار یا مناطق محروم، هنوز حجم وسیعی از فقر و محرومیت در کشور ملاحظه میشود. البته بیانصافی است اگر نگوییم سیاستهای فقرزدایی در کشور در سالهای اخیر نسبت به قبل رشد و بلوغ نسبتا مناسبی داشته و درحالحاضر سیاست سالهای گذشته مبنیبر پولپاشی و اعطای منابع مالی تحتعنوان کمک به اقشار یا مناطق محروم تا حدودی جای خود را به سیاستهای تعریف شده ذیل توانمندسازی محرومان از طریق ایجاد اشتغال، حمایت از نوآوریها و خلاقیتهای مربوط به کسبوکار، اعطای مشاورههای رایگان شغلی، حمایت حقوقی و معنوی از محرومان برای عبور سریعتر از بروکراسی پیچیده اداری جهت اخذ مجوزهای کسبوکار و امثال آن داده است. یکی از این نهادها که بیشترین نقش بهلحاظ قانونی و عرفی در محرومیتزدایی و فقرزدایی دارد، کمیته امداد امام خمینی(ره) است. در این خصوص در ادامه گفتوگوی مفصلی با حجتالله عبدالملکی، معاون اشتغال و خودکفایی کمیته امداد امام خمینی(ره) داشتهایم. عبدالملکی میگوید در طول 3 سال اخیر کمیته امداد 495 هزار شغل ایجاد کرده و در سال 1398 نیز از کل اشتغال ایجاد شده کشور، 40 درصد آن را کمیته امداد ایجاد کرده است. سهم 40 درصدی کمیته امداد از کل مشاغل ایجاد شده کشور در سال گذشته ادعای سنگینی است، اما عبدالملکی به الگوهای نوینی اشاره میکند که اجرا کردهاند و قابلیت تسری به کل سیستم اشتغالزایی کشور را دارد.
فرآیندهای اشتغالزایی در کمیته امداد چگونه است؟
مهمترین برنامه کمیته امداد برطبق اساسنامه آن، رفع فقر و توانمندسازی محرومان از طریق اشتغالزایی پایدار و درآمدزایی پیوسته برای آنها بوده است. از همینرو از سال1374 نیز معاونت اشغال کمیته امداد تاسیس شد و تابهحال هم اقدامات مثبتی را به سرانجام رسانده است. از طرفی مخاطبان برنامههای اشتغال کمیته امداد، در حدود 5/1 میلیون نفر بیکار و البته محروم هستند که از این تعداد بیش از 900 هزار نفر مستعد اشتغال و تحتپوشش دائم کمیته امداد بوده و مابقی تعداد محرومانی هستند که تحتپوشش کمیته امداد نبوده، اما براساس معیارهای سنجش کمیته امداد، نیازمند محسوب شده و در برنامههای اشتغالزایی این نهاد قرار میگیرند. البته قرارگرفتن 500 هزار نفر در برنامههای کمیته امداد از سال 94 و با ابلاغ اساسنامه جدید ازسوی مقاممعظم رهبری آغاز شده که در آن بر اساس فرامین رهبر انقلاب، کمیته امداد بهعنوان یک نهاد حاکمیتی مامور به رفع فقر شناخته شده است. لازمبه ذکر است که براساس بانک اطلاعاتی وزارترفاه موسوم به سامانه رفاه ایرانیان در حدود یکمیلیون و 200 هزار نفر محروم در کشور که بهدلایلی تحتپوشش هیچ نهادی نیز قرار ندارند، میتوانند از برنامههای اشتغال کمیته امداد بهرهمند شده و لازم نیست بهطور قطع عضو جامعه مددجویان قرار داشته باشند، بنابراین برنامههای این نهاد صرفا برای محرومان دائمی نبوده و عمده نیازمندان را مخاطب قرار میدهد. البته برای پیبردن به گستردگی برنامههای اشتغال کمیته امداد، این نکته مهم است که1.5 میلیون نفری که از آنها صحبت میشود، یکسوم از جامعه چهارمیلیونی بیکار کشور را تشکیل میدهند.
آماری از تعداد شغل ایجادشده در کمیته امداد دارید؟
در طول 24سالی که از عمر معاونت اشتغال در کمیته امداد میگذرد، این نهاد توانسته خدمات مثبتی را به اشتغال محرومان ارائه دهد، اما در طول سهسال 96، 97 و 98 اتفاقات قویتر و بهتری در اینمورد افتاده است. در این سهسال که سهسال اول اجرای برنامه ششم توسعه نیز بوده، کمیته امداد توانسته در حدود 495 هزار شغل را برای نیازمندان و محرومان ایجاد کند. در سال99 نیز برنامههای قبلی بهقوت خود پایدار است و اگر تمامی منابع بهطور کامل اختصاص پیدا کند، پیشبینی اشتغالزایی حدود 200 هزار نفر را خواهیم داشت و برای سال1400 که پنجمین سال از برنامه ششم توسعه است هم این رقم را پیشبینی خواهیم کرد. امیداور هستیم با تلاش و برنامه موجود در طول پنجساله برنامه ششم به 900هزار شغل پایدار برسیم. البته براساس الزامات برنامه ششم توسعه برای کمیته امداد، این نهاد باید درطول این پنجسال 350هزار شغل ایجاد میکرد که براساس آمار ارائهشده تابهحال و فقط در طول این سهسال حدود 150 هزار نفر بیشتر از تکالیف برنامه شغل ایجاد کردهایم. بهصورت جزئیتر برنامه اشتغال کمیته امداد در سال 97 بهبعد بهطور کامل بازطراحی شد و در طول سال98، حدود 175 هزار فرصت شغلی سازماندهی شده که براساس برآوردهای وزارتکار از اشتغالهای ایجادشده در سالگذشته که 430 هزار شغل است، تقریبا 41درصد آن توسط کمیته امداد ایجاد شده است. در ادامه این روند هم روبهرشد خواهیم بود، چراکه درمجموع سالهای 90 تا 96، سهم کمیته امداد از اشتغالزایی بهطور میانگین 20درصد از اشتغال کشور بوده است. این آمار در سال 97 به 30 درصد و در سال 98 از 40 درصد عبور کرده است. این اتفاق خرسندکننده با کمک همه دستگاههای اجرایی و شبکه بانکی بوده و قطعا بهتنهایی انجام نشده است. برهمین اساس گفته میشود برنامه اشتغال امداد یک برنامه روبهپیشرفت است.
گفتید در طول سهسال اخیر کمیته امداد 495 هزار شغل ایجاد کرده و در سال 1398 نیز حدود 40 درصد از مشاغل ایجادشده در کشور مربوطبه اشتغالی بوده که توسط کمیته امداد صورت گرفته است. قطعا کار بزرگی است، اما با چه سازوکاری این مشاغل را ایجاد کردهاید؟
برنامههای اشتغالزایی کمیته امداد در قالب دو کلانپروژه شامل: 1- نظام هدایت شغلی و 2- نظام راهبری شغلی پیش میرود. بهصورت مستقل میتوان گفت نظام هدایت شغلی نظامی کارشناسمحور بوده؛ به اینترتیب که یک کارشناس متخصص در اشتغال و اقتصاد که از همکاران ما در این نهاد هستند، بهصورت مستمر به کمک و راهنمایی افراد محروم و متقاضی شغل میپردازند. این کارشناسها که در سیستم کمیته امداد در سامانهای ثبت شدهاند، بعد از ارتباط با محرومان براساس ویژگیهای مختلف منطقهای و شخصیتی به آنها پیشنهاداتی را ارائه داده و در ادامه مسیر نیز به راهنمایی میپردازند. هدایت در مسیر شغلی نیز به این شکل است که اگر متقاضیان، نیازمند دریافت آموزش و اطلاعات خاصی از شغل پیشنهادشده باشند، به آنها یاد داده میشود و سپس برای تکمیل سرمایه به شبکه بانکی معرفی میشوند. البته تسهیلات بانکی که از آن سخن بهمیان آمد، با نظارت کامل کارشناسان ما حتی بعضا به مدت پنجسال در طول دوره پروژه ارائه میشود، بنابراین نظام هدایت و راهبری شغلی موردنظر ما اشتغال هر فرد محروم و نحوه پیشرفت پروژه او را بهدقت زیرنظر میگیرد. این کارشناسان که درعین خبرگی آموزشدیده نیز هستند، پروژه را از خلق مزیت تا پایداری نسبی پیگیری و کنترل میکنند، البته خود این کارشناسان نیز بهصورت مرتب بهوسیله دورهها و آموزشهای لازم تقویت شده و خواهند شد.
مرحله دوم یا نظام راهبری شغلی که یک فرآیند کارآفرینمحور است، به این صورت است که کارآفرینهای حرفهای به ارائه مشاوره مددجویان اشتغال میپردازند. درواقع افراد در قالب رستههای شغلی گروهبندی میشوند و سپس توسط کارشناس خود به کارآفرینی که در آن رسته تخصص و سابقه دارد، معرفی میشوند. البته این کارآفرینان نیز افرادی متخصص و حرفهای در حوزهای خاص هستند که با سابقه خوب خود توانایی کمک به پیشبرد پروژههای شغلی افراد محروم را دارند.
بهعنوان نمونه، مددجویی که قصد راهاندازی پرورش بوقلمون داشته، به کارآفرینی که در این حوزه موفق بوده و همچنان از آن درآمدزایی میکند، معرفی میشود و این کارآفرین تمامی ضروریات را- از تهیه مواداولیه و راهاندازی تا بازاریابی و فروش- آموزش میدهد. این کارآفرینان ازنظر حقوقی نیز تحت تفاهمنامهای با کمیته امداد قرار دارند که براساس آن متعهد میشوند چه مقدار کمک با چه کیفیتی را به مددجویان شغلی (طرف مقابل قرارداد) ارائه دهند. در روند تمامی این تفاهمنامهها بین کارآفرینان و مددجویان شغلی، کمیته امداد بهعنوان ناظر فعالیت خواهد کرد و اگر کارآفرینان نیازمند هرگونه منابع مالی، حقوقی و آموزشی برای مددجویان باشند، ازطریق ما تامین خواهند شد، بنابراین مدل راهبری شغلی که همزمان با هدایت شغلی فعالیت میکند، به پایداری و سودآوری بیشتر طرحها و پروژهها کمک خواهد کرد و مکملی برای آنها محسوب خواهد شد. کارآفرینان گفتهشده کارمند کمیته امداد نبوده و فقط با شناخت کاملی که از حوزه کاری خود دارند، به ارائه نظرات حرفهای میپردازند که البته این برنامه به توسعه زنجیره ارزش حوزه کاری خود آنها نیز کمک خواهد کرد. براساس آخرین آمار در حدود 1200 کارآفرین در قالب راهبری شغلی به مجموعه کمیته امداد درحال کمک هستند که برنامه ما در سالجاری رساندن این عدد به 4000 نفر است. ازطرفی معتقدیم که اگر روزی تعداد این کارآفرینان متصلبهمجموعه به 20 هزار نفر برسد، دیگر بیکاری برای محرومان وجود نخواهد داشت. این نوع راهبری درنهایت به این منتهی خواهد شد که افراد مبتدی و نیازمندبه شغل پس از مدتی خود به کارآفرینانی تبدیل خواهند شد که بتوانند به جمع کارآفرینان ما بپیوندند و به افراد تازهوارد کمک کنند. این مدل با تلاش زیاد، فقر و بیکاری را از بین خواهد برد.
دولت از سال 1396 در قالب قانون اعطای تسهیلات 1.5میلیارد دلاری از محل صندوق توسعه ملی اقدام به اعطای تسهیلات برای اشتغالزایی کرد. بررسیها نشان میدهد طی سهسال تعداد شاغلان مناطق روستایی و عشایر فقط 138 هزار و 740 نفر افزایش یافته است که قطعا فقط بخشی از آنها مربوط به اشتغالهای جدید حاصل از اجرای طرح اشتغالزایی دولت است. تفاوت کار شما با دولت مربوط به همان دو کلان پروژهای است که گفتید؟
بهطور کلی ارائه تسهیلات و پولپاشی محض به هیچوجه ایجاد شغل نخواهد کرد، چراکه سرمایه یکی از هفتپارامتری است که برای ایجاد شغل مهم است و نه تمام آن. درواقع مشاهده میشود که برخی دستگاههای اجرایی برای ایجاد شغل تنها به ارائه وام و تسهیلات اکتفا کرده و در عمده موارد بینتیجه ماندهاند. در روال معمول این کار بهعنوان مثال فرد روستایی با ثبتنام در سامانهای و طی مراحل قانونی اقدام به دریافت وام برای تکمیل یا راهاندازی پروژهای میکند، اما نکاتی مانند ارزیابی پروژهها، استحقاق و استعداد مغفول میماند. درواقع پس از پرداخت این تسهیلات دیگر مراحل نظارت، پیگیری و معضلیابی پروژهها دنبال نخواهد شد و ممکن است پروژه نیمهکاره بماند یا اصلا فرد تسهیلاتگیرنده، پول را برای راهاندازی حرفهای استفاده نکرده باشد. اینها همه درحالی است که عمده مشاوران دستگاههای اجرایی قائل بر این هستند که صرف تسهیلاتدهی، اشتغالزایی درپی نخواهد داشت، مگر آنکه با نظارت، پیگیری و ارائه مشاوره و... همراه باشد.
بهعنوان کارشناس اقتصادی دیدگاه من این است که طرح اشتغالزایی دولت (اشتغالزایی در مناطق روستایی و عشایری) یک اشکال اساسی داشت و اشکال این بود که منابع بودجهای برای پشتیبانی فنی مشاغل درنظر گرفته نشده بود. توجه داشته باشیم وقتی این 5/1 میلیارد دلار تبدیل به ریال و با منابع داخلی بانکها هم تلفیق میشد، رقم تسهیلات به حدود ۱۸ هزار میلیارد تومان میرسید که اگر شما بخواهید فقط پنج درصد آن را بهعنوان بودجه حق فنی در نظر بگیرید، باید رقمی در حدود ۹۰۰ میلیارد تومان به پشتیبانی فنی اختصاص دهید. بااینحال دولت در طرح اشتغالزایی خود چنین تدبیری اتخاذ نکرده بود و مشخص نبود که منابع آن (پشتیبانی فنی) قرار است از کجا تامین شود. بنده در جلسهای این نکته را به آقای دکتر ربیعی، وزیر وقت وزارت کار تذکر دادم و ایشان هم پذیرفتند که اینجا اشتباهی پیش آمده است. مساله این است که اگر شما این بودجه را در نظر نگیرید، حجم زیاد پولی که برای اشتغالزایی پرداخت میکنید، ممکن است به نتیجه نرسد.
در کمیته امداد از قدیم دغدغه بزرگان کمیته این بود که تسهیلات باید به اشتغالزایی، آن هم بهصورت پایدار منجر شود. این موضوع از جهاتی برای ما مهم بود و بهخاطر این هم، تاکید شده اگر برنامه تسهیلاتدهی کمیته امداد منجر به اشتغالزایی نشود بهتر است اصلا این برنامه را انجام ندهیم و لیستهای گزارشدهی و آمارگیری را سیاه نکنیم. دلیلش هم این است که اگر قرار است تسهیلات ما منجر به اشتغال پایدار نشود، چون افراد محروم هستند اگر تسهیلاتی داده شود و این تسهیلات موفق به اشتغالزایی نشود، فرد محروم هم بیکار مانده و هم بدهی قابلتوجهی به مشکلات قبلی او اضافه شده است. از این منظر تاکید ما این است که باید ضریب اصابت این تسهیلات برای اشتغالزایی بسیار بالا باشد و همچنین باید با پشتیبانیهای فنی و اجرایی به ماندگاری مشاغل کمک کند.
به اعتقاد بنده ما در کشور نیازمند چنین الگوهایی هستیم و معتقدیم همین تجربهای که در کمیته امداد داشتیم و راهبری شغلیای که اجرا کردیم بهراحتی قابلیت اجرا و تسری به کل برنامههای اشتغالزایی کشور را دارد، یعنی درصورتیکه نهادهای دولتی و حاکمیتی بخواهند از این نظامات پیروی کنند، برنامههای اشتغالزایی تا حد زیادی میتوانند موفق شوند. این را هم بگویم طرحی که ما اجرا کردیم، میتواند بهعنوان طرح پایلوت مورد ارزیابی کارشناسان مختلف قرار گیرد و موفقیت بالای آن بهراحتی قابل اثبات است. ما معتقدیم نظام راهبری شغلی که ایجاد کردهایم، یک الگوی جدید در حوزه اشتغالزایی است و آماده هستیم این تجربیات را در اختیار دستگاههای حاکمیتی حوزه اشتغال و کار کشور بگذاریم. به نظر من این مدل میتواند بخش زیادی از مشکلات اشتغال در کشور را حل کند.
درخصوص اینکه طرح اشتغالزایی شما چقدر قابلیت اجرایی دارد، لطفا یک مثال عینی بزنید.
برای نمونه باتجربهای که ما در بخش راهبری شغلی کسب کردهایم، مشخص شده که هرکدام از راهبرهای شغلی که ما با آنان همکاری میکنیم، 40شغل در کشور ایجاد کردند. در این خصوص ما برآوردی انجام دادهایم که براساس آن، در کل کشور حدود ۴۰۰ هزار نفر کارآفرین حرفهای داریم و همه آنها افرادی هستند که قابلیت راهبری شغلی را دارند. در نظر داشته باشید اگر هرکدام از این افراد ۴۰ شغل ایجاد کنند، تعداد مشاغل ایجادشده از این ناحیه به رقم جالب توجه ۱۶ میلیون میرسد. این درحالی است که کل مشکل بیکاری ما بین 4 تا 4.5 میلیون نفر را درگیر خود کرده است. همچنین براساس تجربهای که در کمیته امداد داشتیم راهبران شغلی خودشان هم مایل به فعالیت و همکاری در این خصوص هستند، چراکه سود میبرند و منتفع میشوند.
درحال حاضر کمیته امداد درحالی بهعنوان نهاد حاکمیتی در حوزه فقرزدایی فعالیت میکند که ما یک برنامه جامع فقرزدایی در کشور هم نداریم. از این منظر اقدامات مربوط به فقرزدایی بهصورت برنامههای جزیرهای و پراکنده در نهادهای مختلفی همچون بهزیستی، کمیته امداد امام خمینی(ره)، آستان قدس رضوی، وزارت بهداشت، وزارت آموزشوپرورش، سازمان هدفمندی یارانهها، وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی و... انجام میشود. این درحالی است که تجربه کشورهای مختلف وجود یک برنامه جامع با مشارکت نهادهای مختلف را برای توفیق برنامههای رفع فقر تأکید میکند. چرا در همه این 40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود همه تلاشهای قابل تقدیر در زمینه فقرزدایی، هنوز کمیته امداد بازیگر نقش هماهنگکننده اقدامات فقرزدایی نیست. توجه داشته باشیم در حال حاضر انبوه خیریهها در کشور وجود دارد که انصافا متولیان بسیاری از آنها همه زندگی خود و خانواده را صرف خدمت به افراد کمتر برخوردار میکنند. اما نکته قابل تامل اینکه ممکن است بهجهت نبود یک سازمان هماهنگکننده، اقدامات نهادهای مختلف و ازجمله همین خیریهها در برخی جاها با هم، همپوشانی داشته باشند و در سویی دیگر بسیاری از افرادی که درگیر فقر هستند، از این خدمات بیبهره بمانند. بهتر نبود کمیته امداد در این همه سال پتانسیل و ظرفیتهای بخشهای مختلف را تجمیع کرده و با مدیریت یکپارچه و نه فعالیتهای جزیرهای و پراکنده، با همافزایی ظرفیتهای همه نیروها برنامه جامع فقرزدایی را تدوین و با محوریت یک نهاد ناظر و بالادستی فقرزدایی را به نتیجه مطلوب برساند؟ بهنظر میرسد این بزرگترین انتقادی است که میتوان به کمیته امداد داشت. شما موافقید؟
بله، صحبت درستی است و متاسفانه نهادی که هماهنگکننده برنامههای فقرزدایی در کشور باشد و یا یک برنامه جامع فقرزدایی داشته باشد، تاکنون مغفول مانده است. اجازه بدهید از اینجا به بعد نه بهعنوان یک مسئول در کمیته امداد، بلکه بهعنوان یک کارشناس اقتصادی مطالبی را بگویم. از اوایل انقلاب در حوزه محرومیتزدایی و فقرزدایی ما با فقدان یک نهاد هماهنگکننده مواجه بودهایم. در این خصوص کمیته امداد به عنوان متولی فقرزدایی کشور انصافا زحمات زیادی کشیده است، اما بیشتر بهعنوان نهادی که چند میلیون نفر را تحت پوشش دارد و اینها را توانمند میکند تاکنون انجام وظیفه کرده است. از سال ۱۳۹۴ که اساسنامه جدید کمیته امداد توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد، بهلحاظ حقوقی و قانونی این خلأ برطرف شد.
مقام معظم رهبری در بندهایی از اساسنامه جدید کمیته امداد به صراحت تاکید کردهاند که کمیته امداد متولی موضوع رفع فقر و توسعه فرهنگ خیر و احسان در کشور است و برای ریشهکن کردن عوامل فقرزا حتی میتواند سیاستهای کلیای را پیشنهاد دهد و درنهایت این ابلاغیه برای تمام نهادهای حاکمیتی و دولتی لازم الاجراست. در این چهار پنج سال اخیر که مدیریت کمیته امداد تغییراتی را به خود دیده است حرکتهای خوبی در این زمینه انجام شده که نتایج آن را در برنامه هفتم توسعه کشور که در دو سال آتی شاهد اجرای آن خواهیم بود، خود را نشان خواهد داد.
ما درحالی وارد برنامه ششم شدیم که عملا کارهای مربوط به تدوین برنامه پایان یافته بود و ما این برنامه را از دست دادیم اما الان این خبر خوب را میتوانیم بدهیم که ما بهدنبال این هستیم که در برنامه جدید توسعه هم سیاستهای کلی تغییر کند و هم برنامهها با هماهنگی دستگاههایی که متولی رفع فقر در کشور هستند، انجام شود. حتی سیاستهایی را نیز برای ریشهکنی عوامل فقرزا در کشور پیشنهاد خواهیم داد. ببینید الان نظامات اقتصادی ما یک نقصی دارند که فقر از آن خلق میشود، نظام اداری ما، نظام فرهنگی ما، سیاست خارجی ما، نظام پولی ما، نظام مالی ما، بازار سرمایه و... یک خلأ اساسی دارند که منجر به ایجاد و بازتولید فقر میشوند. از این منظر برای برنامه هفتم توسعه سیاستهای کلی و برنامههایی را میخواهیم پیشنهاد کنیم که قطعا با چکشکاری مجمع تشخیص مصلحت نظام و منویات مقام معظم رهبری، طبیعتا برنامه جامعی شکل خواهد گرفت که میتواند سیاستهای فقرزدایی را با موفقیت بالایی همراه سازد و چرخه تولید فقر در کشور را میتواند متوقف کند. از طرف دیگر در ساماندهی برنامههای خیر و احسان و برنامههای خیریههای کشور و نهادهای دیگری که در این زمینه کمک میکنند، کمیته امداد میتواند محوریت را برعهده گرفته و درواقع بتواند یک پلتفرمی را در بستری فراهم کند که به صورت منطقی موجب همافزایی همه نیروها برای مبارزه با فقر در کشور شود.باز هم به عنوان یک کارشناس اقتصادی تاکید میکنم منابع و زیرساختهای کشور آنقدر زیاد است که نباید انتظار هیچ نوع فقری در کشور را داشت. ما کشور فقیری نیستیم؛ نه مردم ما از لحاظ فرهنگی دچار فقر فرهنگی هستند و نه کشورمان از نظر منابع طبیعی کمبودی دارد و همچنین به اندازه کافی جامعه علمی و اجرایی کافی و با دانش بالا برای فقرزدایی داریم. گرچه آمارهای بینالمللی بیان میدارند که فقر در ایران نسبت به برخی کشورها نسبتا پایین است، ولی همین مقدار نیز اصلا برازنده کشورمان نیست. اگر در برنامه هفتم انشاءالله این نظامات برای هماهنگی دقیق اتفاق بیفتد ما میتوانیم امیدوار باشیم که در طول برنامه هفتم، کشور به سمت رفع کامل فقر پیش برود.
بهلحاظ جغرافیایی برنامههای اشتغالزایی کمیته امداد تمرکز ویژه بر روی برخی مناطق یا بر روی برخی مشاغل و بخشهای اقتصادی دارد؟ مثلا تمرکزی بر روی صنایع کارگاهی و صنایع تکمیلی بخش کشاورزی در روستاها و از این دست موارد دارد؟
طبیعتا در برنامهریزی اشتغالزایی کمیته امداد ما توجه جدی به این موضوع بهعنوان یک رکن اساسی داریم که درواقع مطابق استعداد جامعه مخاطب کمیته امداد برای اشتغالزایی برنامهریزی کنیم. اکثریت جامعه تحتپوشش ما یعنی تا 60 درصد مددجویان ساکن مناطق روستایی هستند. ویژگی این جامعه هدف ما سطح پایینی از تحصیل و مهارت است، همچنین اکثریت جامعه هدف ما را زنان سرپرست خانواده تشکیل میدهند که باید به وظایف مادری خود نیز بپردازند و آسیبپذیری خاصی دارند. بنابراین با الگویی که جامعه هدف ما دارد، طبیعی است ما باید بهسمت مشاغلی برویم که با ذات و واقعیتهای جامعه هدف ما همخوانی دارد. اما رکن دوم کار ما، توجه به استعدادهای فضایی است که جامعه مخاطب ما در آنجا قرار دارد. همانطور که گفتم جامعه مخاطب ما عمدتا در مناطق روستایی قرار دارند و البته در مناطق محروم و طبیعتا عمده برنامههای اشتغالزایی ما باید متناسب با محدودیتهای مناطق محروم باشد.در بخش مشاغل روستایی عملا فرد به مهارت خیلی بالایی برای انجام آنها نیاز ندارد، ضمن اینکه این بخش درآمدهای مناسبی دارد و مشاغل آبا و اجدادی این قشر نیز هست. مثل پرورش انواع دام همچون گوسفند، گاو، شتر، شترمرغ، بلدرچین و... این را هم اضافه کنم که چون جامعه مخاطب ما یا زمیندار نیست، اگر هم هست مساحت زمینها بسیار کم است، سعی کردیم زمینه کشت محصولات گلخانهای و غیره برای آنان فراهم کنیم. صنایع دستی از دیگر مواردی است که ما در کمیته امداد برای اشتغالزایی مددجویان روی آن حساب ویژهای باز کردیم. درحال حاضر مددجویان ما یکی بزرگترین تولیدکنندگان فرش دستباف کشور هستند و ما درحال معرفی یک برند فرش دستباف در کمیته امداد هستیم که میتواند در سطح جهانی حرف برای گفتن داشته باشد.در کنار کشاورزی و صنایع دستی، ما از سال گذشته به مشاغل دانشبنیان ورود پیدا کردیم. مشاغل دانشبنیان تاکنون از دید ما مغفول مانده بود. گرچه اکثریت جامعه مخاطب ما از سطح سواد و مهارتی پایینی برخوردار هستند، اما جالب است بدانید ما یک اقلیت بسیار نخبه در بین مددجویان داریم که بسیاری از آنها عضو بنیاد ملی نخبگان هم هستند. این افراد صاحب ابداع و ابتکار و از رتبههای برتر کنکور هستند و ایده دارند.ما در سال گذشته یک برآورد اولیه انجام دادیم که براساس نتایج آن، حدود ۵ هزار نفر افراد مستعد فعالیت در حوزه دانشبنیان در زیرمجموعه خود کمیته امداد را شناسایی کردهایم. از سال 1398 نیز یک برنامه بسیار مفصل برای توسعه مشاغل دانشبنیان شروع کردیم و حتی در زیرمجموعه معاونت توسعه اشتغال کمیته امداد یک مدیریت خاص با عنوان «مدیریت توسعه مشاغل نوین؛ نوآورانه و دانشبنیان» برای ساماندهی این وضعیت ایجاد کردیم. همکاریهایی با معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری داریم و توانستیم با تمام پارکهای علم و فناوری کل کشور تفاهمنامه امضا کنیم. این برنامهها نویدبخش وضعیت بهتری برای مددجویان ما خواهد بود که از حداکثر ظرفیتهای اشتغال در اقتصاد ایران بهره ببرند.
* نویسنده: مهدی عبداللهی، دبیرگروه اقتصاد