به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مسعود سیمخواه، معاون آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پرند طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: اردیبهشت امسال اگرچه موسسات آموزشی تعطیل هستند، اما زمان تعطیل نیست و به حرکت و پویش خود ادامه میدهد. با حرکت زمان روز معلم سال 1399 نیز آمد. این روز را بهانه میکنم تا یکی از موضوعات اخلاقی را که مرتبط با دانشگاه است و بهنظر، ایرانیان سابقهای بس طولانی در مراعات این اصل اخلاقی داشتهاند، ولی متاسفانه در سالیان اخیر کمی یا بیشتر از کمی به فراموشی سپرده شده است، با شما در میان بگذارم.
در ابتدا چندجملهای از شیخ عزیزالدین نسفی صاحب کتاب الانسانالکامل را که خود فیالنفسه دربر گیرنده نکات عمیق اخلاقی است، بهعنوان شاهدی از دورانهای گذشته ایرانیان که در این راستا بسیار اخلاقی و ارزشمدار عمل میکردند، نقل میکنم. «آدمیان زبده و خلاصه کائناتاند و میوه درخت موجودات و انسان کامل زبده و خلاصه آدمیان است.» انسان کامل چگونه انسانی است؟ «بدانید که انسان کامل آن است که او را چهارچیز به کمال باشد: اقوال نیک، افعال نیک، اخلاق نیک و معارف. هر که این چهارچیز را به کمال رسانید به کمال خود رسید.» حال که انسان کامل را شناختیم باید بدانیم که «چون انسان کامل خدای را شناخت و به لقای خدا مشرف شد، بعد از شناخت و لقای خدای هیچکاری برابر آن ندید و هیچطاعتی بهتر از آن ندانست که راحت به خلق رساند و هیچ راحتی بهتر از آن ندید که با مردم چیزی گوید و چیزی کند، که مردم چون آن بشنوند و به آن کار کنند، دنیا را بهآسانی بگذرانند و از بلاها و فتنههای این عالمی ایمن باشند و در آخرت رستگار شوند.»«انسان کامل هیچطاعتی بهتر از آن نمیداند که عالم را راست کند و راستی در میان خلق پیدا کند و عادات و رسوم بد از میان بردارد و قاعده و قانون نیک در میان مردم بنهد.» حال که دغدغههای انسان کامل را دانستیم باید بدانیم «صحبت اثرهای قوی و خاصیتهای عظیم دارد. هر فردی که به مقصد نرسید و مقصود حاصل نکرد، از آن بود که به صحبت دانایی نرسید. هرکه هرچه یافت از صحبت دانا یافت. باقی این همه مجاهدات و آداب بسیار، از جهت آن است که تا فرد شایسته صحبت دانا گردد که فرد چون شایسته به صحبت دانا گشت کار او تمام شد.»
همه این جملات را از شیخ نقل به مضمون کردم تا بگویم دانشگاه معدن دانایان است. اخلاق و تمام ارزشهای بشری حکم به آن دارند که حرمت و حریم این معدن و زمردان درون آن حفظ شود. هستند در این معدن، زمردانی که در مرتبهای از مراتب انسان کامل قرار دارند که معلمی چیزی جز راحت رسانیدن به خلق و راست کردن دنیا نیست. اگر آنها را شناسایی و خود را شایسته صحبت آنها گردانیم مزین به زیور معرفت و حکمت خواهیم شد و خود به مرتبهای از مراتب انسان کامل نایل خواهیم گشت.
پس باید در حفظ حریم دانشگاه و حرمت معلمان و اساتید کوشید که این خود آموزهای اخلاقی از دوران کهن و در بین تمام جوامع بشری است. رعایت این حریم رعایت ساختمان، کارگاه و آزمایشگاه بهعنوان سنگ، آهن و بتن نیست، بلکه رعایت معرفت و حکمت است و احترام به معلم و کمر دوتا کردن در پیشگاه ایشان، احترام و افتادگی دربرابر انسانی بهمانند خود یا اربابان زر و زور دنیا نیست که باید از آن بری بود، بلکه احترام به مقام معرفت و حکمت است که تمام دستاوردهای مادی و معنوی بشر از آن است.
بنابراین در پایان دیگر بار به خود رعایت عملی این حریم و حرمت را گوشزد میکنم؛ از آن جهت که آمرین به ارزشها و اصول اخلاقی باید عاملین به آن نیز باشند که این خود بحث مفصلی در آسیب شناسی اخلاق عملی در جامعه است.