به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، نیروی انسانی، بهویژه نیروی تحصیلکرده و نخبه در هر کشوری جزو سرمایههای اصلی آن کشور محسوب میشود که حفظ و نگهداری از این سرمایهها باید در سیاستگذاریهای کلان یک کشور مدنظر قرار گیرد. کشورهایی که به اهمیت چنین سرمایههایی پی برده باشند، همواره میکوشند تا از مهاجرت و خروج نخبگان و تحصیلکردگان از کشور جلوگیری و حتی امکان حضور نخبگان و تحصیلکردههای کشورهای دیگر را نیز فراهم کنند. دغدغه حفظ سرمایههای علمی در ایران نیز بهواسطه برخورداری از تعداد بیشمار نخبگان و تحصیلکردههای دانشگاهی در گفتمان مسئولان و سیاستگذاران همواره مطرح بوده است. در این راستا نیز آمارهای متعددی ازسوی مراکز مختلف آماری داخلی و بینالمللی ارائه میشود. اما در سطح بینالمللی یکی از راههایی که میتواند وضعیت فعلی ایران در مبحث مهاجرت نخبگان و دانشجویان را تبیین کند، بررسی وضعیت کشور در شاخص جهانی مرتبط با این موضوع است. این شاخص با دو نماد «شاخص جریان بالقوه مهاجرت» و «شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد» در جهان ارزیابی میشود. با استفاده از شاخص جریان بالقوه مهاجرت، ظرفیت مهاجرت در هر کشور سنجیده میشود. بهعبارت دیگر، این شاخص میزان افزایش یا کاهش جمعیت هر کشور درصورت برداشته شدن موانع جابهجایی و مهاجرت را اندازهگیری میکند. درحالحاضر شاخص جریان بالقوه مهاجرت 150 کشور جمعآوری شده است که به اذعان کارشناسان تاکنون هیچ شاخصی درحوزه مهاجرت تا اینحد قابلاستناد نبوده است. اهمیت و کاربرد شاخص جریان بالقوه مهاجرت بهخصوص برای سیاستگذاران و تصمیمگیران یک کشور این است که این شاخص نشاندهنده ذهنیت اتباع هر کشور نسبتبه مقوله مهاجرت است و از اینرو به دولتها کمک میکند تا برای مدیریت مهاجرت نیروی انسانی، برنامهریزی کارآمد داشته باشند. حتی این شاخص میتواند چشمانداز جذب نیرویانسانی موردنیاز از دیگر کشورها را نیز پیشروی دولتها قرار دهد. مزیت دیگر این شاخص آن است که علاوهبر درنظر گرفتن جمعیت هر کشور بهطور عام، شاخص جوانان و استعدادها را نیز بهصورت خاص اندازهگیری میکند. شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد- که بهاختصار «GTCI» نامیده میشود- نیز نشاندهنده توان کشورها در جذب و نگهداشت استعدادها است. در این گزارش قصد داریم به وضعیت ایران در زمینه مهاجرتهای دانشجویی با استناد به آمار و شاخصهای جهانی بپردازیم.
وضعیت ایران در شاخص جریان بالقوه مهاجرت
برای درک بهتر جایگاه ایران درزمینه کاهش یا افزایش جمعیت درصورت برداشته شدن موانع مهاجرت، نمونهای از وضعیت کشورهای دیگر بیان میشود. طبق آمار موسسه «گالوپ» که از سال2005 تاکنون، بهطور منظم پیمایشهایی را برای سنجش پتانسیل مهاجرت و تغییر جمعیت بین 160کشور انجام داده است، بیشترین میزان شاخص جریان بالقوه مهاجرت متعلقبه نیوزیلند با 231درصد و و کمترین آن متعلق به سیرالئون با 70درصد بوده است. این بدان معناست که درصورت برداشته شدن موانع، جمعیت نیوزیلند 231برابر اضافه خواهد شد و جمعیت سیرالئون به 30درصد جمعیت کنونی کاهش خواهد یافت. اما آمارها نشان میدهد شاخص ایران منفی 16درصد است؛ بهعبارت دیگر درصورت حذف محدودیتها، جمعیت کشور 16درصد کاهش پیدا میکند؛ یعنی از هر 100 ایرانی، 16نفر به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند. یکی دیگر از شاخصهای اندازهگیری، شاخص جریان بالقوه جذب استعدادها است که همانطور که گفته شد، ظرفیت مهاجرت در میان افراد تحصیلکرده گویای کاهش یا افزایش جمعیت تحصیلکرده هر کشور درصورت برداشته شدن موانع است.
طبق آمار موسسه گالوپ، قبرس شمالی با 432درصد، رتبه اول این شاخص و سیرالئون با منفی 73درصد جایگاه آخر را بهخود اختصاص دادهاند. این اعداد نشان میدهد درصورت آزادی اقامت در کشورها، جمعیت استعدادهای قبرسشمالی 5.3 برابر و جمعیت تحصیلکردههای سیرالئون به 27درصد جمعیت فعلی آنها در این کشور خواهد رسید. آمار موسسه گالوپ درمورد وضعیت ایران در شاخص مذکور نشان میدهد درصورت حذف محدودیتها جمعیت افراد تحصیلکرده 27درصد کاهش پیدا میکند. البته لازم بهذکر است ایران در دو شاخص کلی و شاخص جذب استعدادها در گروه پرجمعیتی قرار گرفته که در این گروه 67 کشور (حدود دوسوم کشورهای بررسیشده) عضو آن هستند و برخی از کشورها با شاخص منفی78 درزمره کشورهایی قرار دارند که جمعیت تحصیلکرده آن درصورت برداشته شدن موانع، 78درصد کاهش پیدا میکنند.
مقایسه جریان بالقوه استعداد در ایران با کشورهای همتراز
سازمان جهانی یونسکو اطلاعاتی را از درصد تحصیلکردههای 25سال بهبالا ارائه داده است که براساس آن شاخص جریان بالقوه استعداد کشورهای همتراز (کشورهای مشابه از لحاظ نسبت تحصیلکردهها به کل جمعیت) با یکدیگر سنجیده میشود. در سال2016 آمار تحصیلکردههای کارشناسی و بالاتر در ایران 8/18 درصد برآورد شده، این درحالی است که آمارهای داخلی نشان میدهد در سالهای 95 تا 97 یعنی از 2017 تا اوایل 2019 تعداد تحصیلکردههای مقاطع کارشناسی و بالاتر تا حدود 20 درصد افزایش یافته است. در این میان سهم دکتری تخصصی و حرفهای بیشتر شده و سهم کاردانی تقریبا ثابت بوده است. اما برای تبیین بهتر موقعیت ایران در شاخص جریان بالقوه جذب استعدادها باید ایران را با کشورهایی مقایسه کرد که درصد تحصیلکردههای آن با حدود دودرصد کمتر یا بیشتر همسطح ایران باشد. کشورهای پرتغال، فرانسه، ازبکستان، یونان، اسلواکی و فلسطین مشمول این شرط هستند. در میان این کشورها، فرانسه که درصد تحصیلکردههایی مشابه ایران دارد، طبق آمار توان بیشتری برای نگهداشت و جذب تحصیلکردهها داشته است. البته باید درنظر داشت که صرف مقایسه این شاخص بدون درنظرگرفتن موقعیت سیاسی و اقتصادی کشورها با یکدیگر، یک مقایسه یکجانبه است، چراکه جمعیت تحصیلکرده ایران طی سالهای اخیر و بهرغم تحریمهای پیاپی، نوسانات نرخ ارز و فشارهای بینالمللی، روبه افزایش بوده، درحالیکه فرانسه با تعداد تحصیلکرده مشابه ایران، با هیچیک از چالشهای عنوانشده مواجه نبوده است. این نشان میدهد عملکرد نظام آموزشعالی و سیاستگذاری در این حوزه مسیری را طی میکند که حفظ و نگهداشت نخبگان و تحصیلکردگان در اولویت سیاستگذاران قرار دارد.
شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد
یکی دیگر از شاخصهای اندازهگیری که با هدف مقایسه توانایی کشورها در رقابت بر سر استعدادها محاسبه می شود، شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد است. این شاخص در سال 2013 ایجاد شد و اطلاعات و تحلیلهای ارزشمندی در اختیار تصمیمسازان و سیاستمداران برای توسعه استراتژیهای مربوط به استعدادها، رفع چالشهای مرتبط با آنها و کسب مزیت رقابتی در بازار جهانی قرار میدهد. مقایسه کشورها طبق این شاخص، در قالب گزارش تطبیقی سالیانه ارائه میشود و تاکنون در 6نوبت منشر شده است. تعداد اقتصادهایی که توسط این شاخص رتبهبندی شدهاند، از 93مورد در سال 2014، به 125 مورد در سال 2019 افزایش یافته است. گزارش شاخص رقابتپذیری استعداد توسط موسسه اروپایی «مدیریت کسبوکار» منتشر میشود. این موسسه یک مدرسه کسبوکار است که دانشکدههای آن در چند کشور همچون فرانسه، سنگاپور و امارات قرار دارند. مدل شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد یک مدل ورودی ـ خروجی است که ترکیبی از ارزیابی آنچه کشورها برای استعدادها انجام میدهند (ورودیها) و آنچه بهعنوان نتیجه کار خود در ارتباط با استعدادها مشاهده میکنند (خروجیها) ارائه میکند. برای بررسی ورودیها، مولفههایی مانند توانمندسازی، جذب، رشد و نگهداشت مدنظر قرار دارد و در بررسی خروجیها بین دوسطح از استعداد، یکی سطح میانی و دیگری سطح بالا تمایز درنظر گرفته شده است.
طبق گزارش سال2019، ایران در شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد بین 125 کشور در جایگاه 97 قرار دارد و در میان 10 کشور آسیای مرکزی و جنوبی رتبه 7 را کسب کرده است. 10 جایگاه نخست این شاخص بهترتیب از آن سوئیس، سنگاپور، ایالاتمتحده آمریکا، نروژ، دانمارک، فنلاند، سوئد، هلند، بریتانیا و لوکزامبورگ است. در بین کشورهای آسیایمرکزی و جنوبی نیز بهترتیب کشورهای قزاقستان، هند، تاجیکستان، سریلانکا، بوتان و قرقیزستان پیش از ایران و کشورهای پاکستان، بنگلادش و نپال پس از ایران قرار دارند.
طبق نمودار ذکرشده در این گزارش، مقایسه مقدار هریک از زیرشاخصهای شاخص جهانی رقابتپذیری استعداد برای ایران، نشان میدهد زیرشاخص جذب کمترین امتیاز و زیرشاخص نگهداشت بیشترین امتیاز را داراست. بهعبارت دیگر، ایران درسال 2019 توانسته در نگهداشت نیروی تحصیلکرده و نخبه خود موفق عمل کند. قوت ایران در زیرشاخص نگهداشت را میتوان ماحصل سیاستگذاری هدفمند در این راستا دانست. البته لازمبه توضیح است که وضعیت ایران در زیرشاخص جذب، تنها شامل جذب افراد خارجی نیست و جذب کسبوکار از خارج و همچنین پذیرش اجتماعی را نیز دربر میگیرد که طبیعتا این امر میتواند نتیجه سیاستگذاریهای کلان اقتصادی در کشور باشد. برای مثال جذب کسبوکار از خارج بهدلیل نبود امکان نقلوانتقال ارز میسر نبوده و لذا درنتیجه شاخص جذب تاثیر گذاشته است.
آمار کلی دانشجویان بینالمللی ایران
طبق آماری که بهتازگی و توسط گروهی از کارشناسان رصدخانه مهاجرت ایران گردآوری شده است، تعداد دانشجویان ایران در خارج از کشور در فاصله سالهای 2000 تا 2017 روند افزایشی داشته، اما پس از آن در برخی سالها مانند سال 2013 این روند کاهش یافته و در سالهای اخیر (از 2012 تا 2017 ) با نوسانات اندکی در حدود 50 هزار نفر تقریبا ثابت مانده است. روند تغییرات تعداد دانشجویان بینالمللی ایران در مقاصد مهم مهاجرتی گویای این است که بیشترین تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا، سپس در کانادا و بعد در ترکیه بوده است. از میان 10 مقصد اصلی، روند حضور تعداد دانشجویان ایرانی در برخی کشورها بهطور کلی افزایشی و در برخی کشورها بهطور کلی کاهشی بوده است. برای مثال کشورهای ترکیه، ایتالیا و کانادا روند کلی افزایشی و کشورهای مالزی، امارات، استرالیا، انگلستان و هند روند کلی کاهشی را تجربه کردهاند. در میان 10 کشور مقصد تحصیلی دانشجویان ایرانی، مالزی کاهش بسیار زیادی در تعداد دانشجویان ایرانی داشته، بهطوریکه در طول 6 سال، با کاهش حدود 62 درصدی مواجه شده است. پس از آن تعداد دانشجویان ایرانی در انگلستان حدود 57 درصد کاهش یافته و از سههزار و 563 نفر در سال تحصیلی 2011-2010 به هزار و 470 نفر در سال تحصیلی 2019-2018 رسیده است. نکته حائز اهمیت اینکه تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا در میانه سالهای 2010 تا 2014 پیوسته روند افزایشی داشته، اما در سالهای اخیر شتاب رشد تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا کاهنده بوده و درحدود 12500 نفر باقی مانده است.
ترکیه و گرجستان؛ دو مقصد مهاجرتی
ترکیه از کشورهایی است که در سالهای اخیر مورد توجه دانشجویان ایرانی بوده است. تعداد دانشجویان ایرانی در ترکیه از سال تحصیلی 2014-2013 تا سال 2018-2017 معادل 47درصد رشد داشته است و از 4 هزار و 343 نفر به 6 هزار و 4718 نفر رسیده است. در این میان تعداد دانشجویان ایرانی زن نسبت به دانشجویان مرد در این کشور بیشتر بوده و طی سالهای 2000 تا 2017 معادل 9 درصد افزایش داشته است.
یکی دیگر از کشورهایی که در سالهای اخیر مورد توجه دانشجویان ایرانی قرار گرفته، گرجستان است. با وجود اینکه تعداد دانشجویان ایرانی در این کشور عدد قابل توجهی نیست، ولی رشد بالای آن میتواند، توجه برانگیز باشد. طبق آمار از سال 2017 تعداد دانشجویان ایرانی در گرجستان رو به افزایش است و این افزایش نیز بیشتر در دانشگاههای خصوصی این کشور اتفاق افتاده است. تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاههای خصوصی گرجستان از 19 نفر در سال تحصیلی 2014-2013 به 351 نفر در سال تحصیلی 2019-2018 رسیده است. ازجمله دلایل احتمالی این امر میتوان به افزایش تعداد خانوارهای ایرانی مقیم این کشور و توجه بیشازپیش دانشجویان ایرانی به این کشور بهعنوان ترانزیت (مقصد میانی) اشاره کرد؛ به این ترتیب که بهدلیل سهولت روند مهاجرت از گرجستان به کشورهای اروپایی نسبت به ایران، از آن بهعنوان مقصد میانی استفاده میشود.
پیمایش میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان
در اواخر سال1390 پرسشنامهای با هدف سنجش میل به مهاجرت در میان دانشجویان و فارغالتحصیلان 1390 و بعد از آن توسط رصدخانه مهاجرت ایران طراحی و بهصورت آنلاین اجرا شد. آخرین آمارها نشان میدهد تاکنون 920 نفر در این پیمایش شرکت کردهاند. گزارش اولیه مشخصات افراد شرکتکننده در پیمایش مذکور و برخی نتایج حاصل از آن نشان میدهد ترکیب جنسیتی افراد شرکتکننده بهصورت نسبت تقریبا برابر بین زنان و مردان، با سهم 48 درصدی مردان و 52 درصدی زنان بوده است. همچنین از میان 920 شرکتکننده، 723 نفر دانشجو، 195 نفر فارغالتحصیل بعد از سال 1390 و دو نفر محروم از تحصیل بودهاند. اکثر شرکتکنندگان، یعنی حدود 82 درصد از آنها، فارغالتحصیل یا مشغولبه تحصیل در دانشگاههای دولتی بودهاند. طبق نتایج بهدستآمده، بیش از نیمی از شرکتکنندگان در این پیمایش از گروه رشته فنیومهندسی و حدود 20درصد آنها از گروه علومانسانی بودهاند. نکته قابلتوجه اینکه اکثر شرکتگنندگان در پیمایش، یعنی حدود 82درصد آنها مجرد بودهاند. اگرچه تحلیلهای مفهومی و آماری عمیقتر پس از اتمام اجرای پیمایش از سوی رصدخانه مهاجرت ایران ارائه خواهد شد، اما براساس نتایج اولیه پیمایش میلبه مهاجرت، 180 نفر از میان 920 نفر شرکتکننده در پاسخ به این سوال که «تصمیم شما درخصوص مهاجرت از ایران چیست؟» اعلام کردهاند تصمیم دارند در ایران بمانند، 353 نفر معادل 4/38 درصد بیان کردهاند که در این خصوص مردد هستند و 387 نفر معادل 42 درصد اعلام کردهاند تصمیم دارند از ایران مهاجرت کنند.
اما در میان این آمارها توجه به یک نکته ضروری است. از افرادی که تصمیم به مهاجرت به خارج از کشور گرفتهاند یا در این خصوص مردد هستند، درخصوص انگیزه اصلی مهاجرت (یا مهاجرت احتمالی) آنها سوال شده است که نتایج بهدستآمده نشان میدهد بیش از نیمی از افراد انگیزه اصلی مهاجرت خود را اقتصادی و کاری اعلام کردهاند و جالبتر اینکه کانال مهاجرتی برای حدود 67درصد افراد مهاجر تحصیلی، دریافت بورس بوده است.
برگرفته از کتاب «وضعیت ایران در مهاجرتهای بینالمللی دانشجویان»
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامه نگار