به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، خاصیت جنگهای فرسایشی، تحمیل تغییر در محاسبات متجاوز و در بسیاری از موارد، تحمیل شکست به او است. برایناساس کشوری که روی کاغذ دست برتر را دارد و قدرتمندتر است، در طراحی نظامی خود، کوتاهی زمان عملیات را یک پارامتر مهم و اثرگذار تلقی میکند. ائتلاف متجاوزان به یمن هم در 25 مارس 2015 (6 فروردین 94) با اطمینان از تحمیل شکست در چندهفته به یمن، عملیات را در این کشور آغاز کرد. پنج سال از آن روزها میگذرد و نهتنها از ائتلاف چیزی باقی نمانده که دو کشور اصلی و حتی نایبان میدانیشان هم به جان هم افتادهاند و هریک اهداف خود را دنبال میکنند. «شورای انتقالی جنوب» که موردحمایت ویژه اماراتمتحده عربی است، دو روز پیش یعنی یکشنبه هفتم اردیبهشت در منطقه تحتکنترل خود اعلام خودمختاری کرد. این شورا در بیانیهای ضمن اعلام وضعیت اضطراری گفته است، در عدن و دیگر استانهای جنوبی یمن اعلام خودمختاری میکند. شورای انتقالی جنوب دولت «عبدربه منصورهادی» را که موردحمایت سعودیهاست، به فساد و ناکارآمدی متهم کرده است. در بیانیه شورای انتقالی جنوب آمده که دولت خودگردان فعالیتهای خود را از روز شنبه آغاز کرده است. زمزمههای اعلام خودمختاری این شورا از بیانیه شامگاه چهارشنبه هفته گذشته شنیده شد. این شورا که از قبایل جداییطلب جنوب یمن تشکیل شده است، در بیانیهای اعلام کرد یک منطقه خودمختار تشکیل داده که عدن پایتخت دولت منصورهادی وابسته به عربستان نیز جزئی از آن است. دولت مستعفی منصورهادی نیز گفته است این اقدام «پیامدهای خطرناک و فاجعهباری» برای مذاکره صلح خواهد داشت.
بازیگردانی شیخنشینها
برخلاف دولت مستعفی، شورای انتقالی و پشتیبانش، بهطور جدی در صحنه میدانی درحال عملیات برای اجرای طرح خود هستند. یک منبع دولت مستعفی یمن به شبکه الجزیره گفته که پس از اعلام خودمختاری امارات هم به میدان آمده و تلاش میکند «سقطری» را بیثبات و یک درگیری خونبار در این استان همزمان با شورش شورای انتقالی جنوب آغاز کند. دولت محلی استان سقطری، بیانیه شورای انتقالی جنوب یمن را رد کرده و آن را «کودتا» علیه دولت منصورهادی خوانده است. این منبع ادامه داد که امارات در تلاشهای خود برای خرید 13 نفر از افسران ارتش «عبدربه منصورهادی» رئیسجمهور فراری یمن برای کودتا علیه مقامات محلی شکست خورده است. به گفته منبع مذکور اماراتمتحدهعربی بیش از 270 عنصر را در ابوظبی برای شورش در سقطری آموزش داده است. این منبع خاطرنشان کرد که ابوظبی یک کشتی و چندین قایق و بالگرد برای اجرای یک عملیات کماندویی در سقطری تجهیز کرده است.
چرا خودمختاری؟
درگیریهای شورای انتقالی جنوب و دولت منصورهادی، ریشه در درگیریهای سال گذشته دارد. نیروهای شورای انتقالی جنوب، تابستان گذشته با نیروهای منصورهادی یمن درگیر شدند و در 19 مرداد توانستند ساختمانها و پایگاه نظامی عدن را تصرف کنند. ظاهرا پادرمیانی دوستانه امارات و عربستان این دو جناح را در ماه نوامبر همان سال به توافقی رساند که به نام محل امضای آن «توافق ریاض» نام گرفت.
این پیمان با فشارهای سنگین عربستان روی امارات و وعده برای پیروزی در جنگ مقابل انصارالله و اشغال صنعا موردتوافق قرار گرفت. قرار بود نیروهای جداییطلب جنوب و دیگر نیروها، در کابینه منصورهادی مشارکت داشته باشند و همزمان نیروهای آن تحت فرماندهی نیروهای دولت مستعفی یمن فعالیت کنند. اما اتفاقی قابلتوجه در صحنه میدانی یمن، آخرین وعده ریاض به ابوظبی را نیز انجامنشده باقی گذاشت. عربستان سعودی اواخر سال گذشته میلادی، سعی کرد از منطقه «نهم» در نزدیکی صنعا، پایتخت این کشور را به تصرف خود دربیاورد، اما عملیات انصارالله در این منطقه نتایج معکوسی برای ریاض بهدنبال داشت. ناتوانی در جنگ و عملا شکست پروژه تقسیم قدرت، امارات را برآن داشت تا برای حفظ داشتههای خود در یمن در سیاستهایش بهسرعت تجدیدنظر کند. حالا محمد الحضرمی، وزیرخارجه دولت مستعفی یمن میگوید اقدام شورای انتقالی جنوب بهمثابه خروج از توافق ریاض است. او تصریح کرده است: «شورای بهاصطلاح انتقالی مسئول پیامدهای این اقدام خطرناک و فاجعهبار است.»
روزنامه فرامنطقهای «رایالیوم» در تحلیلی، یکی از بهانههای این اتفاق را سیلهای ویرانگر اخیر در این منطقه دانسته است. به نوشته این روزنامه، سیلهای ویرانکنندهای که هفته گذشته در شهر عدن و شهرهای اطراف آن رخ داد، منجر به کشته شدن ۲۱ نفر و تخریب برخی موسسات و خانهها شد و پشت ائتلاف عربی را شکست و ارتباط شکننده میان شورای انتقالی و دولت مستعفی را که تنها به یک مو بند بود، از بین برد. در پی جاری شدن سیل، ملت یمن در عدن خودشان را بدون هیچگونه پشتیبانی، خدماترسانی و یا عملیات نجات برای مقابله با این فاجعه یافتند و بههمینمنظور به خیابانها آمده و علیه دولت عبدربه منصورهادی، رئیسجمهوری مستعفی کشورشان تظاهرات کردند. شورای انتقالی جنوب یمن نیز از خشم مردم علیه دولت مستعفی برای طرح اولیه و مهم خود برای اعلام خودمختاری و جدایی سوءاستفاده کرد. درواقع شورای انتقالی جنوب یمن پیش از این قدرت واقعی نظامی و امنیتی در عدن بود و اکنون و با اعلام وضعیت فوقالعاده و خودمختاری، تحکیم تسلط اداری خود و برچیدن نهادهای وابسته به دولت منصورهادی را آغاز کرده است. نیروهای شورای انتقالی کنترل همه وزارتخانهها، بندر عدن، فرودگاه آن و بانک مرکزی را بهدست گرفته و مانع از بازگشت نخستوزیر دولت منصورهادی به عدن شدهاند. این بدان معناست که دولت منصورهادی هم پایتخت اولیه و رسمی «صنعا» و هم پایتخت موقت خود (عدن) را از دست داده است و باید در جستوجوی پایتخت سوم برای انتقال دولت خود به آنجا باشد و احتمال داده میشود که این پایتخت استان حضرموت باشد.
مارب، استان تعیین کننده
یکی از استانهایی که شورای انتقالی جنوب مدعی تسلط بر آن است، استان مارب، محل تجمع نیروهای دولت مستعفی منصور هادی است. اعلام این موضوع، عملا بهمعنای اعلان جنگ یکطرف علیه طرف دیگری و یک کشور به کشور دیگر برای خارج شدن از یمن است. اما این معادله یک عضو دیگر دارد و آن انصارالله است. نیروهای انصارالله حالا درحال انجام عملیاتهایی مقدماتی برای ورود به مرکز استان مارب هستند و درگیری احتمالی میان دوطرف ائتلاف عربی در جنگ یمن (امارات و عربستان) میتواند اوضاع را بهنفع انصارالله رقم بزند. درحالحاضر و باوجود ادعای آتشبس در یمن، سعودیها در تلاش هستند تا بخشهایی از استان مارب را از انصارالله پس بگیرند. روز گذشته جنبش انصارالله از خنثیسازی تلاشهای نیروهای وابسته بهدولت مستعفی در استان مارب در شمالشرقی یمن خبر داد. بهگزارش ایسنا، بهنقل از خبرگزاری اسپوتنیک، یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن دربیانیهای در توئیتر اعلام کرد، ارتش و کمیتههای مردمی توانستند تلاشهای دشمن برای نفوذ بهسمت پایگاههای نیروهای انصارالله در رغوان مأرب را ناکام بگذارند. وی گفت، جنگندههای ائتلاف طی ۲۴ساعت گذشته ۱۸حمله هوایی در مناطق مختلف انجام دادند. باوجود حمله جنگندههای سعودی به مواضع انصارالله اما آنچه در این بین قابل تامل است، حذف آرام و بیسروصدای سعودیها از صحنه میدانی یمن است. آنها فقط تماشاچی تحولات هستند و همین خشم دولت مستعفی را درآورده است.
سرتیپ «مسفر الحارثی»، مسئول بازرسی و کنترل وزارت دفاع دولت مستعفی منصور هادی، در صفحه فیسبوک خود با انتقاد از سکوت دولت سعودی، این سیاست را «غیر قابل درک» توصیف کرد و نوشت: «آیا سیاست عدم موضعگیری و سکوت میتواند توفان را از میان ببرد؟» واقعیت این است که سعودیها از مدتها قبل پیامهایی برای پایان جنگ بهطرف یمنی دادهاند، اما بهدلیل درخواستهای سنگینتر از وزن میدانیشان، انصارالله حاضر بهپذیرش این درخواستها نشده است. با اعلام خودمختاری منطقه جنوب، عربستان عملا بخش زیادی از نیروهای مبارز علیه انصارالله را از دست میدهد. آنطورکه رویترز نوشته است، جنگجویان جنوب یمن، بدنه اصلی نیروهای نظامی در جنگ علیه انصارالله را تشکیل میدهند. با گسترش اختلافات در میان نیروهایی که در گذشته متحد بودند، عملا فرصت برای انصارالله برای تمامکردن کار مهیا میشود. اگر انصارالله بتواند مارب را فتح کند، با توجه به تقسیمبندی جدید در این کشور، عملا دولت مستعفی پایان پیدا میکند و عربستان بدون هیچ نیروی موثری در صحنه میدانی باید عرصه را ترک کند. شرایط در یمن برای ریاض بهگونهای دردناک درحال رقم خوردن است. آخرین متحد تبدیل به اولین دشمن شده است. این برای عربستان و حاکمان بیتجربهاش ضرر سنگینی است چراکه آنها در سال 2015 جنگ یمن را بهصورت اسمی با ائتلافی شامل 33 کشور مسلمان آغاز کردند، اما حالا و پس از چند سال درگیری و هزینههای سرسامآور، باید جنگ را تقدیم به اماراتیها کنند.
چرا مارب مهم است؟
در هفتههای اخیر، انصارالله موفق به پاکسازی استان مهم «الجوف» که دارای مرزهای گستردهای با عربستانسعودی است، شد و عملا ریاض را ناچار به صرف توان و تجهیزات بیشتر در این منطقه کرد. ارتش و نیروهای مردمی یمن بلافاصله بهسراغ استان مارب که مرکز طرفداران دولت مستعفی منصورهادی است، حرکت کردند. در عملیات دو هفته گذشته انصارالله، بیش از ۸۰ نفر از نیروهای ائتلاف متجاوز عربی به هلاکت رسیدند. این استان دارای اهمیت بسیار بالایی است. با تصرف این استان، عربستان عملا از معادلات میدانی یمن حذف خواهد شد. استان مارب از نظر اقتصادی، سیاسی و جغرافیایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. امکانات اقتصادی موجود در این استان بسیار گسترده هستند و چاههای نفت فراوان و منابع گازی زیادی در آن قرار دارند.
تولید روزانه چاههای این استان، 200 هزار بشکه بود که بهدلیل بحران جاری، در مقطعی به 50 هزار بشکه در روز کاهش یافته است. علاوهبراین ایستگاه اصلی تولید نیروی برق برای تمام استانهای یمن در مارب قرار دارد. آنطور که سیدصادق الشرفی، فعال رسانهای یمنی به تسنیم گفته است، این امکانات دردست اخوانالمسلمین و رژیمهای عربستان و امارات قرار دارند و هماکنون درآمدهای این منابع به جیب افراد خاص و خانوادههای پرنفوذ و رژیمهای عربستان و امارات سرازیر میشود. اگر نیروهای انصارالله و کمیتههای مردمی بتوانند کنترل این منابع را که از ثروتهای ملی یمن بهشمار میروند در دست بگیرند، تغییرات بسیار گستردهای در اقتصاد یمن رخ خواهد داد و کارمندانی که در ارتش و سایر ارگانهای دولتی کار میکنند و از سهسال پیش تا بهامروز حقوق خود را دریافت نکردهاند، میتوانند از حقوقشان بهرهمند شوند. بهرهمندی انصارالله و کمیتههای مردمی از این منابع اقتصادی و توزیع آن میان نیازمندان و پرداختکردن حقوق معوقه کارمندان، عملا نشان خواهد داد که دولت صنعا برخلاف دولت ادعایی در یمن، کارآمد و مقتدر است.
تفاوت اولویتها عامل نزاع ریاض و ابوظبی
نخستین اولویت عربستان در یمن، سرکوبی آزادیخواهان این کشور بود که توانسته بودند وارد صنعا شده و کنترل برخی امور کشور را دردست بگیرند. ریاض از ابتدای تاسیس، یمن را معضلی امنیتی برای خود میدانست. یمن بخش جنوبی منطقه مشهور «تهامه» است. این منطقه که نواری در کناره دریای سرخ است از خلیجعقبه اردن در شمال آغاز شده و در جنوب به یمن میرسد. شهرهای مهمی مانند مکه، مدینه و جده در این منطقه واقع شدهاند. از نگاه سعودیها قدرتگیری نیروهای ضدسعودی میتواند آینده تسلط سعودیها بر حجاز را که شهرهای مهم مذهبی در آنها واقع شدهاند به خطر بیندازد زیرا ریشه سعودیها به منطقه «نجد» در شرق عربستان باز میگردد و آنها حجاز را در آغاز حکومت آلسعود به اشغال درآوردهاند. بر این اساس دغدغه امنیتی، مهمترین دلیل ورود ریاض به جنگ یمن بوده است و دیگر حوزهها مانند اقتصاد در ردههای بعدی قرار داشتهاند.
برای اماراتیها اما اولویتبندی سعودیها برای ورود به جنگ یمن هیچ ارزشی ندارد و آنها بهدلایل دیگر وارد این جنگ شدهاند. نگاه نخست اماراتیها به یمن اقتصادی است. ابوظبی به سواحل و بنادر طولانی این کشور در شاهراه جهانی «بابالمندب» چشم دوخته است. شرکت «دیپیورلد» وظیفه توسعه بنادر در جهان را برای اماراتیها برعهده دارد. این شرکت در 40 کشور جهان سرمایهگذاری کرده و اکثر سهامش متعلق به امارات است. کشورهای شاخ آفریقا از دهه 1990 میلادی نقطه تمرکز این شرکت برای سرمایهگذاریهای آتی بودهاند اما وضعیت کشورهای آفریقایی در آن زمان مهیای حضور همهجانبه امارات نبود. این کشور در سالهای اخیر توانسته در سایه حضور نظامی در یمن جایپای خوبی در کشورهای شاخ آفریقا مانند سومالی و جیبوتی پیدا کند. این کشورها درست روبهروی سواحل گسترده یمن قرار دارند که حالا اغلب در اختیار امارات هستند. در سال ۲۰۱۶ شرکت دیپی توانست از منطقه خودمختار سومالیلند که تاکنون مورد شناسایی هیچ کشوری در جهان قرار نگرفته امتیاز 30 ساله بهرهبرداری از بندر بربرا را کسب کند. اماراتیها برای حفظ زنجیره اقتصادی خود در اطراف بابالمندب تحرکات نظامی گستردهای نیز داشتهاند. امارات در سال 2015 توانست در جنوب اریتره یک پایگاه نظامی تاسیس کند. این پایگاه برای نیروهای اماراتی در یمن نقش پایگاه لجستیکی را ایفا میکند. امارات در شاخ آفریقا بنادر را دراختیار میگیرد و برای حفاظت از آنها نیروهای نیابتی ایجاد کرده و از طریق پایگاههای نظامی خود در آن منطقه از نیروهای نیابتیاش حمایت میکند. این فرآیند استقرار امارات در شاخ آفریقاست که یمن در جنوب غربی آسیا نیز بخشی از آن پازل در طرح امارات است.
اما سرکوبی انصارالله برای اماراتیها برخلاف سعودیها در اولویت دوم قرار داشت. امارات میخواست با سرکوب انصارالله محور مقاومت را در منطقه تضعیف کند تا بتواند در خاورمیانه منافع بیشتری را کسب کرده و در مناطقی دیگر مانند شاخ آفریقا و یمن با متحدان ایران روبهرو نباشد. این اولویت اما به چند دلیل بهطور کامل از سیاستهای امارات خط خورد. انصارلله در سال ششم جنگ نهتنها قابل سرکوبشدن نیست بلکه میتواند درصورت لزوم امارات را با انواع موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد هدف قرار دهد. صنعا تاکنون بهطور عمده فرودگاه دبی را با پهپاد و تاسیسات اتمی «البرکه» را با موشک کروز مورد هدف قرار داده است. مساله دیگری که باعث شده امارات اولویت سرکوب انصارالله را از دستورکارش خارج کند، ایران است. ایران بهعنوان متحد اصلی انصارالله قطعا در مقابل تلاشها برای مورد هدف قرار دادن این گروه سکوت نخواهد کرد. درگیری امارات با عمق راهبردی کم با ایران میتواند خسارات هنگفتی برای این کشور بهبار بیاورد. آسیبرسانی به چهار نفتکش در الفجیره نشان داد ابوظبی توان مقابله با یک ضرر کوچک و غیرمستقیم را ندارد. امارات با تحلیل شرایط به این نتیجه رسیده است هرگونه اصرار بر اولویت دومش در یمن یعنی سرکوبی انصارالله میتواند اولویت اول آن یعنی اقتصاد را در یمن و حتی خاک اصلی این کشور در شهرهای دبی و ابوظبی بهخطر بیندازد.
* نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار