به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، زمان زیادی تا آغاز بهکار مجلس یازدهم باقینمانده و آنطور که از خبرها و شنیدهها برمیآید منتخبان سخت در تلاشند تا زمان باقیمانده را به نهایی کردن رایزنیها و گپوگفتهای صورتگرفته بگذرانند. رایزنیهایی که بخشی از آنها به برنامهها و دستورکارهای اولویتدار و رتقوفتق امور بروکراتیک در مجلس آتی تعلق دارد و بخش دیگرشان به طور طبیعی حولوحوش انتخابات مهم هیاترئیسه و ریاست مجلس در جریان است. در اینباره با نصرالله پژمانفر، منتخب مردم مشهد در مجلس یازدهم به گفتوگو نشستیم و آخرین تحولات در این زمینه را مورد برسی قرار دادیم. پژمانفر سخت منتقد سازوکارهای موجود در مجلس بوده و قائل به آن است که بسیاری از ناکارآمدیهای مجلس فعلی ریشه در این سازوکارهای معیوب دارد. از این رو باید در اقدامی فوری اصلاح برخی آییننامهها را در اولویت قرار داد و مانع از آن شد که روندهای نادرست گذشته همچنان ادامه یابد.
او هرگونه شعارزدگی و اقدامات شتابزده را آسیبی برای مجلس نوپا میداند و معتقد است برای تعامل با دولت، باید نوعی درایت بهخرج داد و بر این اساس نه دولت را در سال پایانی رها کرد و نه از روز اول استیضاح رئیسجمهور را در دستورکار قرار داد.
منتخب مجلس یازدهم درباره انتخابات ریاست مجلس نیز معتقد است، باید بیش از هر چیز به شاخصههای مقتضی این کرسی توجه داشت. شاخصههایی که از قضا توانمندی در حوزه اجرایی، شهرت و رأیآوری صرف، لابی بیشتر و ... جایی در میان آنها ندارد.
به اعتقاد این نماینده ادوار مجلس در انتخابات هیاترئیسه نیز مانند سایر تصمیمات پارلمانی باید فرآیند اقناع را مورد توجه قرار داد و مراقبت کرد تا این فضا در جامعه ایجاد نشود که نمایندگان دوره جدید در نزاع قدرت تصمیم میگیرند. بنابراین ضروری است نمایندگان مراقبت کنند که متهم به سیاسیکاری نشوند و به عکس در کوتاهمدت کارآمدی مجلس جدید را به مردم نشان دهند.
متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
با توجه به امیدواریهای زیادی که نسبت به مجلس جدید شکل گرفته و انتظاراتی که در محیط نخبگانی و اجتماعی برای ایجاد تحول در کشور توسط این مجلس وجود دارد، نظر شما درباره مهمترین دستورکارهای این مجلس چیست؟
مهمترین وظایف مجلس قانونگذاری و نظارت است و با بررسی مستقل هرکدام از اینها طبیعتا هم عملکرد مجلس دهم روشن خواهد شد و هم اینکه برای مجلس یازدهم چه باید کرد. این موضوع نه یک شعار، که واقعیتی بود که امام(ره) بیان کردند که مجلس در راس امور است. این حقیقتی است که میتوانیم به آن دست یابیم، به شرط اینکه مجلس تراز باشد و بتواند وظایف خود را بهدرستی انجام دهد. متاسفانه مجلس دهم در هر دو حوزه نتوانست به وظایف خود آنطور که باید عمل کرده و اولویتهای کشور را در حوزه قانونگذاری لحاظ کند. مجلس باید بتواند بهواسطه ارتباط نمایندهها با بدنه جامعه مسائل مردم را ببیند. اگر توانست گوش و چشم برای جامعه برای شنیدن و دیدن مسائل مردم باشد میتواند کارآمد باشد و درست عمل کند. ارتباط با آحاد مردم نباید فقط در زمان انتخابات باشد، بلکه در زمان چهارساله کاری هم این ارتباط باید بهصورت مویرگی حفظ شود. مجلس باید به این واسطه مسائل مردم را دقیق ببیند و براساس همان موضوعات و برای حل مسائل مردم قانونگذاری کند. این اتفاق در مجلس دهم نیفتاد و مجلس به مسائلی پرداخت که اولویت جامعه نبود. این موجب شد که نتواند در قانونگذاری جایگاه خود را داشته باشد و در حوزه نظارت نیز اشکالات عمیقی به عملکرد آن وارد بود و نظارتهای مجلس هیچگاه بهدرستی انجام نشد و اگر هم نظارتی صورت گرفت و مسائلی دیده شد، ابزارهای مجلس نتوانستند از ادامه آن روند غلط ممانعت کنند و بازدارندگی داشته باشند. به بیان دقیقتر نهایتا تذکری داده و وزیری استیضاح میشد، اما روند ادامه داشت. بیش از 10سال است که ضعفهایی کشور را درگیر کرده و اوج آن در دولت آقای روحانی بوده است. تذکرات متعدد و کارتهای زرد زیادی به وزرای مختلف داده شده، اما هیچکدام نتوانست در سیاستها تغییری ایجاد کند و همان مسیر ادامه یافته است.
در مجلس دهم در خیلی از موارد دستها برای اعمال نظارت لرزید
این مسائل را باید در مجلس یازدهم حل کنیم. برای اینکه بتوانیم این کار را انجام دهیم باید تغییراتی در خود آییننامه داخلی مجلس انجام دهیم و تغییراتی را نیز در رودربایستیهایی که مانع از پیگیری در مجلس میشود، داشته باشیم. گاهی نمایندهای موضوعی را پیگیری میکند، اما نمیتواند ادامه دهد، چون بعضا این نماینده به رفتار سیاسی متهم میشود. نماینده وظیفه نظارتی خود را انجام میدهد، ولی برای اینکه جلویش را بگیرند، او را به سیاسیکاری متهم میکنند. با این هدف که نظارت شکل نگیرد و نمایندهای که پیگیر موضوع است پشیمان شود. گاهی در مجلس شاهد یکسری لشکرکشیهای سیاسی هستیم که عموما نشاتگرفته از جریانهای بیرون مجلس بوده و مجلس هم در آن وارد شده و این اتفاق منجر شده پروژهای بهخصوص متوقف شود. این معضلات را باید در مجلس یازدهم حل کنیم. مجلس مانند پلیسی است که وقتی متخلفی را جریمه میکند، میگویند این پلیس بیانصاف بود، درحالیکه او وظیفه خود را انجام میدهد. برخورد پلیس با متخلف وظیفه است. اگر پلیس را متهم کردید که چپ یا راست است برخورد با تخلف را پرهزینه کردهاید و این باعث میشود دفعه بعد پلیسی که میخواهد دست به قبض ببرد و از این ابزار نظارتی استفاده کند تا مانع از ارتکاب جرم شود، دستش بلرزد. در مجلس دهم در خیلی از موارد دستها برای دادن رای قاطع و گفتن حرف درست لرزید.
وضع امروز مجلس دهم تصادفی نیست
برای عمل به وظایفی که خود شما هم به بخشی از آنها اشاره کردید، چه چالشها و موانعی وجود دارد و برای رفع آنها چه باید کرد؟
اینکه مجلس دهم به این نقطه رسیده تصادفی نبوده است. جریان و فرآیندی بوده که سالیانسال ادامه داشته و کار را به اینجا رسانده است. بعضی آییننامههای مجلس زمینه ناکارآمد شدن آن را فراهم آوردهاند و این حاصل تصادف نیست. جریانی مجلس را به این سمت برد و این نگاه خود را در قالب آییننامههای پیشنهادی در کمیسیون آییننامهها مصوب کرد و با منطقتراشی برای آنها بستر قانونی برای این موضوع فراهم آورد. پس باید با پروسهای که توانسته چنین فضایی را ایجاد کند، دربیفتیم و همه این جریانات را بههم بزنیم تا بتوانیم به نقطه مطلوب برسیم. مجلس یازدهم در این زمینه کار سختی دارد، چون میخواهد ساختار خود را اصلاح کند؛ از یک سو باید مراقبت کند که متهم به سیاسیکاری نشود و از دیگر سو باید بتواند وظایف خود را پیش ببرد و در کوتاهمدت کارآمدی خود را به مردم نشان دهد. زمان زیاد نیست و مردم انتظار دارند از 7خرداد که مجلس یازدهم شروع میشود، به فاصله کوتاهی اثر اقدامات و تصمیمات آن را در زندگی خود ببینند.
نمایندگان از شعارزدگی و اقدامات شتابزده پرهیز کنند
جامعه به ترکیبی که در مجلس جدید حضور دارد بهصورت یک کل واحد نگاه میکند و آن را درمجموع جریانی میداند که منتقد سازوکارهای حاکم بر دستگاه اجرایی است. به بیان دقیقتر جامعه چندان به دستهبندیهای جزئی و مرزبندیهای درونجناحی توجهی ندارد و نمایندگان مجلس یازدهم را منتسب به جریانی میداند که در نقطه مقابل سیاستها و جهتگیریهای دولت دهم و یازدهم است. با درنظر داشتن این نوع نگاه جامعه به مجلس، فکر میکنید رقابتهایی که احتمالا برای ریاست و هیاترئیسه مجلس شکل خواهد گرفت، به چه شکل خواهد بود؟
البته باید در این مساله مراقبت شود، یعنی اینکه بخواهیم مجلس و دولت را دوقطب متفاوت و درمقابل هم نشان دهیم به نظر من مسیر غلطی است، اتفاقا جریانات همسوی با دولت نیز آنطور که از اظهارنظرها و بحثهایشان برمیآید، از رفتاری که منجر به شکاف بین دولت و مجلس شود و این دو در مقابل هم صفبندی کنند، استقبال میکنند. بههرحال از نگاه آنها دولت در سال پایانی است و به این واسطه میتواند مظلومنمایی کند و بگوید ما میخواستیم مشکلات مردم را حل کنیم، اما مجلس اجازه نداد. باید مراقبت کنیم و درعین عمل به وظایف نظارتی خود نگذاریم از این موضوع یک تلقی سیاسی به جامعه القا شود. یک جراحی نیاز به مراقبت دارد، این عمل لازم است، اما نباید به شکلی باشد که منجر به آسیب بالاتر در جامعه شود.
نباید این تصور ایجاد شود که مجلس یازدهم نیز میخواهد سیاسیکاری کند
مجلس باید چند مورد را مدنظر داشته باشد. نمایندگان واقعا باید از شعارزدگی و فضاهای شتابزده پرهیز کنند. اینکه برخی یکسری وعدهها میدهند و حرفهایی را بیان میکنند که عملیاتی کردن آنها امکانپذیر نیست و حداقل در بازه زمانی کوتاهی امکانپذیر نیست، اعتماد عمومی سلب میشود. باید زیرساختها را فراهم کنیم و بدانیم برخی موضوعات زمانبر است. مجلس همچنین باید بهگونهای عمل کند که زمینهساز این تصور نشود که نمایندگان دوره جدید نیز میخواهند سیاسیکاری کنند. درصورت رفتن فضا به این سمت مجلس از وظایف قانونی خود میماند و این یک آسیب جدی است.
رئیس دهم مجلس شأنی متفاوت برای خود قائل بود
اصلاح آییننامه ضروری است و ما موارد زیادی داریم که آییننامه اشکالاتی را ایجاد کرده است. درحالحاضر مدیریت و هیاترئیسه مجلس نقش بسیار بالایی در مناسبات و سازوکارها دارند و آییننامه اختیارات غیرقابل دفاعی را برای رئیس مجلس پیشبینی کرده که باید اصلاحاتی در آن اعمال شود. رئیس مجلس باید خود را سخنگوی مجلس بداند؛ یکی از اشکالات در مجلس دهم این بود که رئیس مجلس رابطه خود با نمایندهها را رابطهای مستقل میدانست و قائل به آن بود که رئیس مجلس شأنی دارد و درهر جایی شرکت میکند میتواند بدون نگاه به نظرات مجلس عمل کند. بنده مکرر این مساله را به آقای لاریجانی گوشزد کردهام که وقتی در مجلس سهبار موضوع تشکیل وزارت بازرگانی را مطرح میکنید و نمایندگان رای منفی میدهند، وقتی به جلسه سران سه قوه رفتید و گفتید من موافق هستم درواقع به این جایگاه ظلم کردید. در بحث بنزین وقتی نمایندگان چندبار با موضوع افزایش قیمت مخالفت کردند ایشان به جلسه سران قوا رفتند و نظر موافق دادند. این درواقع برخلاف آن نقش سخنگویی بود.
توانمندی فرد در حوزه اجرا الزاما بهمنزله رئیس مناسب بودن برای مجلس نیست
به لزوم پرهیز از ایجاد تلقی سیاسیکاری توسط مجلس اشاره کردید. رقابتهایی را که این روزها بر سر ریاست مجلس در جریان است و نشانههای آن نیز در رسانهها دیده میشود، چطور میبینید؟ این رقابتها نمیتواند زمینهساز شکلگیری چنین تصویری در جامعه شود؟
سطحی از این رقابتها قابلقبول و لازم است که افراد دیدگاههای خود را مطرح کنند. نظر من این است که هرکسی واقعا در این موضوع به این نتیجه رسیده که میتواند ریاست مجلس را عهدهدار شود، خود را عرضه کند و دیدگاهها و برنامههایش را به سمعونظر نمایندگان برساند. منتها باید به دو موضوع دقت داشته باشیم؛ یکی شاخصهایی است که دررابطه با رئیس شدن وجود دارد. بهعنوان نمونه شاخصهای حوزه اجرایی برای مجلس متفاوت است و اینکه فردی مدیر اجرایی توانمندی باشد، الزاما به معنی آن نیست که او رئیس مناسبی برای مجلس هم خواهد بود. مجلس شاخصهای خود را دارد و باید به شاخصها توجه کنیم. مساله دوم فرآیند رسیدن به ریاست است. گاهی این فرآیندها پوپولیستی و نامناسب است؛ مثل همان جریانی که در برخی مقاطع داشتیم که بهزور دست افراد را در دست کسی میگذاشتند و اینطور برای کسی بیعت میگرفتند.
تلفن بیشتر زدن و ارتباط بیشتر گرفتن، ملاک مناسبی برای تعیین ریاست مجلس نیست
موضوع دوم این است که چطور به این آدم برسیم. آیا هرکسی بیشتر تلفن زد و هرکسی توانست ارتباطات اینچنینی برقرار کند برای ریاست مناسبتر است یا فرآیند دیگری را باید در ارتباط با این موضوع بررسی کنیم؟ به نظرم خیلی جای تامل دارد. همه کسانی که میخواهند وارد این فرآیند شوند باید این دوموضوع را مورد توجه قرار دهند. باید بر سر شاخصها به اجماع برسیم و همه بگویند رئیس مجلس تراز باید این شاخصها را داشته باشد و در ادامه فرآیند رسیدن به آن را بررسی کنیم. ما با دوستان خود تلاش میکنیم شاخصها را ببینیم و هرکسی هم هر حرفی داشته باشد، دعوت کردیم تا خود را مبتنیبر این شاخصها عرضه کند.
تنها شاخص برای انتخاب ریاست مجلس شهرت و رایآوری نیست
الان شاخصها برای انتخاب رئیس مجلس احصا شده است؟
بله، بحثهای مبسوطی در این خصوص انجام شده است. در ارتباط با این موضوع مقاممعظمرهبری و حضرت امام فرمایشاتی را بیان کردهاند که کلیات این موضوع را روشن میکند. بخشی از شاخصها هم برگرفته از یکسری تجربیات دوستانی است که چندین دوره در مجلس حضور داشتند. یک نکته دیگر در شاخصها که باید به آن توجه کرد، رایآوری است و کسی باید مطرح شود که رایآوری هم داشته باشد.
نباید این تصور در جامعه ایجاد شود که ما در نزاع قدرت هستیم
به نظر میرسد در شرایطی که ترکیب مجلس یازدهم به کلی تغییر کرده، اگر رقابتها بر سر ریاست مجلس به چالش تبدیل شود جامعه آن را بهمثابه یک جنگ قدرت میبیند و موضوع را اینگونه فهم میکند که در این مجلس هم آش همان آش است و کاسه همان کاسه و نمایندگان جدید هم آمدهاند تا راه همان قبلیها را بروند و دغدغه کارآمد کردن مجلس و رسیدگی به درد جامعه را ندارند. این گزاره را چقدر قرین واقعیت میبینید؟
این حرف را در کلیات درست میبینم ولیکن باید در جزئیات دقت کرد. برخی خود را وحدت میخواندند و میگویند هرکسی اطراف ما نیامد و با ما ملحق نشد وحدتشکن است. ما با اینکه کسی خود را شاخص قرار دهد و ببرد و بدوزد و قبا را به تن خود بکند و بگوید هرکسی با من نیاید وحدتشکن است، مخالفیم و این رویه را غلط میدانیم. مجلس یک کار جمعی است. مجلس اگر بخواهد تصمیمی بگیرد باید نصف بهعلاوه یک و گاهی دوسوم بهعلاوه یک موافق باشند. بنابراین در این مسیر باید به اقناع کردن توجه داشته باشیم. باید مراقبت کنیم این فضا در جامعه ایجاد نشود که در فضای نزاع قدرت تصمیم میگیریم. تصمیم اول مجلس خیلی مهم است. مخصوصا با این شرایطی که وجود دارد و روال در آن بهگونهای است که هرکسی روی این صندلی بنشیند و قائل به اصلاحات آییننامهای و فرآیندی نباشد این مسیر مانند رودخانهای است که میرود و او را هم با خود میبرد. باید فردی بر این کرسی بنشیند که مصمم باشد روالهای غلط سابق را تغییر دهد، نه کسی که تاکید داشته باشد در این فرصت بر همان جایگاه قبلی بنشیند.
رئیس مجلس باید اراده تغییر مناسبات غلط گذشته را داشته باشد
ما در این آییننامه و در این فرآیندها نتوانستیم کار کنیم و یک مجلس ناکارآمد موجب نارضایتی مردم شد. بنابراین باید کسی که در این موقعیت قرار میگیرد چنین ارادهای داشته باشد. وحدت در این است که تامین خواسته مردم صورت گیرد والا وحدت بالذات اصالتی ندارد. اگر وحدت ما موجب این شد که خواسته مردم بیشتر تامین شود و رضایتمندی مردم به نظام بالاتر رود، طبیعتا موفق بودیم.
مصادف شدن سال اول کاری مجلس یازدهم– با توجه به تغییراتی که در ترکیب آن رخ داده- با سال پایانی دولت روحانی حساسیتها درباره عملکرد آن را تا حد زیادی افزایش داده. در چنین شرایطی اگر مجلس بتواند کارآمدی قابلقبولی را از خود به تصویر بکشد، میتواند زمینه تغییر ریل دستگاه مدیریتی و اجرایی کشور در 1400 را هم فراهم آورد. از نظر شما اکنون مساله جامعه این است که چه کسی رئیسمجلس شود یا بیشتر میزان کارآمدی مجلس موردتوجه مردم است؟
من باز هم بر لزوم توجه به شاخصها تاکید میکنم. پیش از این بهطور مثال شاخصها این بود که فلانی لابی بیشتری داشته و تیم قویتری در ارتباط با این موضوع تشکیل داده است. فلانی توانست با وعدههایی که داده، نمایندههای استانها را بهسمت خود جذب کند و... . این فرآیندی بود که تاکنون داشتیم و نتیجه آن انتخاب رئیسی شد که در پایان کار او وضعیت کنونی را در مجلس شاهدیم. باید این شاخصها را بههم بزنیم و دنبال شاخصهای درست برویم و از این شاخصها، فردی دربیاید که بتواند مسائل مردم را حل کند.
اگر سازوکارهای کنونی مجلس تغییر نکند، این مجلس ناکارآمدتر از دورههای قبلی میشود
همچنین باید فرآیند را در ارتباط با این موضوع شفاف بیان کنیم. چون فضای گذشته مجلس تغییر کرده و اصلاحات ساختاری صورت میگیرد، انتظارات مردم افزایش خواهد یافت. روزی رئیسمجلس اقدامی میکرد و کسی حرفی نمیزد، مردم امروز باید خاطرجمع باشند، مجلس چشمهای تیزبینی دارد که اگر خطایی صورت گرفت، ممکن است فریادهای زیادی درمقابل آن خطاها بلند شود. اتفاقا این مجلس از نظر من مجلس بانشاطی است. من به غیر از اینکه هشت سال بهعنوان نماینده در مجلس حضور داشتم، تجربه زیادی هم در حوزه فعالیتهای پارلمانی دارم. اگر ما نتوانیم این وضعیت موجود در مجلس را بههم بزنیم، مطمئن باشید این مجلس همانند مجلسهای قبل و بلکه بهمراتب ناکارآمدتر خواهد بود. چون شرایط در مجلس دهم از زمانی که شروع بهکار کرد تا امروز که در پایان راه است، نسبتا عادی بود. اما امروز که شرایط جامعه اضطراری است، جدیت بیشتری میطلبد.
وزرا بهجای حل مسائل در کمیسیونها با هیاترئیسه میبندند
من پاسخ سوال خود را نگرفتم! این نگرانی بهصورت جدی مطرح است که بهمحض شکل گرفتن این تصور که در مجلس یازدهم هم دعوا بر سر قدرت است، شعار کارآمدی که این مجلس با مطرح کردن آن بر سر کار آمد، به حاشیه رفته و دیگر باورناپذیر شود و به همین واسطه تغییر ریل مورداشاره نیز در سال آینده اتفاق نیفتد. من از گفتههای شما اینطور برداشت کردم که شما مقوله ریاستمجلس را نیز بخشی از صورتمساله کارآمدی میبینید. با این وصف، چه باید کرد که رقابت بر سر ریاستمجلس باعث تحتشعاع قرار گرفتن کارآمدی آن نشود؟
بله، برداشت شما درست است. برای رئیسمجلس نباید شأن و منزلت متفاوتی قائل باشیم. توجه داشته باشیدکه غیر از این موضوع کمیسیونهای ما باید فعال باشند. امروز کمیسیونهای ما چقدر در ارتباط با حل مسائل کشوری نقش دارند؟ وزرا بهجای اینکه مسائل را با روسای کمیسیونها و اعضای کمیسیونها مطرح کنند، با هیاترئیسه میبندند و کار تمام میشود. یعنی موارد زیادی داشتیم که وزیر چهار ساعت در جمع هیاترئیسه حضور یافته و با آنها لابی کرده و وعدهها و امتیازات و امضاهایی را داده. آن وزیر دیگر در چنین شرایطی دنبال پاسخگویی به نمایندهها نیست. میگویند «شاه را ببین و ده را بچاپ!» این کار را کردند. الان در ارتباط با این مساله نباید اجازه بدهیم که مجددا چنین اتفاقی رخ بدهد و چنین روالی حاکم شود. وزیر باید مساله را با آن کسانی مطرح کند که متخصص و عضو کمیسیون ویژه مرتبط با این موضوع هستند. به بیان دقیقتر، وزرایی که مسائل خود را با کدخدا و اطرافیان کدخدا میبستند، از امروز باید با اعضای کمیسیونها و کارشناسان کمیسیونها که مردم را نمایندگی میکنند، مسائل را حل کنند تا مسیر بهنحو اصولی در مجلس درست شود.
نگاهی در برخی محیطهای سیاسی مطرح میشود که از همین الان جریانی میخواهد در پشتصحنه برای تحولات داخل مجلس تصمیم بگیرد. این نگاه را چطور ارزیابی میکنید؟
این موضوع خیلی وجود داشته است. توصیهها به مجلس زیاد میشود و به نظر من بد نیست. خیلی از افراد دلسوز هستند، نقطهنظراتی دارند و مسائلی را بیان میکنند، حرفهای کارشناسیای را بیان میکنند و مصلحتهایی را میبینند. این مساله تا اینجا خوب است، اما اگر مجلس خود را ملزم بداند به اینکه فلان توصیهای که از بیرون شده، چه از دولت و چه جای دیگری، چون او توصیه کرده پس ما مساله را پیگیری کنیم و اینطور تمام کنیم، غلط است. ما شعار «فبشر عبادی الذین یستمعون القول» را شعار قرآن میبینیم و باید مجلس بهسمت «فیتبعون الاحسنه» برود.
این گزاره را که برخی از بیرون مجلس یازدهم را اداره میکنند، قبول ندارم
بحث مشاوره رساندن است و بحث اداره کردن مجلس از بیرون یک بحث دیگر.
ما با این مخالف هستیم که کسی بگوید میخواهند مجلس را از بیرون اداره کنند.
این نگاه را قبول ندارید؟
قطعا قبول ندارم. قبلا این اتفاق رخ میداد.
منظور برای مجلس آتی است.
برای مجلس آتی هم باید صبر کنیم. در مجلسهای قبل چنین بود که نمایندهها به این رسیده بودند، فلان موضوع مثلا در حوزه فضای مجازی یا در موضوع راه این مشکلات وجود دارد و باید فلان کار را بکنند. یا مثلا در ارتباط با مساله وظایف قانونی که درخصوص مسکن مهر وجود دارد، وزیر را میآوردند و میخواستند سوال بکنند، اما وزیر به اندازهای که میخواست با کمیسیون و اعضای کمیسیون صحبت کند و مسائل را حلوفصل کند و قولها را بدهد و عملیاتی انجام دهد تا مشکل حل شود، میرفت و با هیاترئیسه میبست. هیاترئیسه هم بهجای اینکه مساله را حل کند، فلان نمایندهای را که پای طرح سوال یا استیضاح و... را امضا کرده بود، به بهانهای منصرف میکرد. این فساد در مجلس است.
برخی در ذهن خود مسئولیتهای مجلس یازدهم را تقسیم کردهاند
الان نگاهی وجود دارد که عمدتا از دوستان و نزدیکان محمود احمدینژاد مطرح میشود و قائل به آن است که اصولگرایان تا سخنگویان کمیسیونها را هم بستهاند و از بیرون همهچیز را با هم توافق کردهاند. نظر شما در اینباره چیست؟
برخی افراد برای خود چنین برنامهریزیهایی کردهاند و به همین دلیل تلاش میکنند با همان روش غلط گذشته کار را جلو ببرند و وعدههایی را دادهاند. من این را نفی نمیکنم که مثلا توافق کردهاند فلانی نایبرئیس است، فلانی رئیس کمیسیون است، فلانی سخنگو است و... اما این مسیر غلطی است که در انتهای آن کارآمدی مجلس را شاهد نخواهیم بود.
این همان رویه مجلس گذشته است و همان مسیری است که باید آن را بههم بزنیم. تلاش ما همین است که اجازه ندهیم این اتفاق بیفتد. امیدوار هستم نیروهای جدیدی که امروز در مجلس میآیند، تن به این شکل مسائل ندهند و بدانند این تصمیم اولی که میگیرند و در این بازیها بدون دقت ورود پیدا میکنند، خطرناک است و بنای غلطی است که باعث میشود مجلس در چهار سال بعد هم نتواند کاری انجام دهد.
پس معتقد هستید که چیزی از بیرون مجلس اتفاق نمیافتد و اگر هم هست، در ذهن و برنامههای برخی منتخبان است؟
بله، برخی منتخبان این کار را انجام میدهند.
یکی از نگرانیهایی که بهواسطه عملکرد ضعیف مجلس دهم در جامعه پدید آمد، مساله کارآمدی مجلس است. اتفاقی که در کنار نارضایتی از عملکرد دولت، باعث شد خیلیها از بهبود شرایط قطع امید کنند و قید شرکت در انتخابات دوم اسفند را بزنند. فکر میکنید مجلس یازدهم چطور میتواند باعث ایجاد تغییرات ملموس در جهت بهبود وضعیت زندگی مردم شود، بهگونهای که مردم بار دیگر از آن قطع امید نکنند و چهار سال دیگر به همین واسطه شاهد مشارکت 40درصدی نباشیم؟
مجلس نمیتواند کارها را در طول هم قرار دهد. اینکه بگوید من این کار را میکنم و بعد آن یکی را انجام میدهم، قابلقبول نیست. مجلس باید برای همه امور برنامه داشته باشد. آن چیزی که میتواند اعتماد مردم را بازگرداند، مساله نظارت است. دستگاههای نظارتی ما قدری ضعیف هستند و باید کارآمدتر شوند. دیوان محاسبات، سازمان بازرسی و باقی دستگاهها که در حوزه نظارت کمک میکنند باید بهطور جدی ورود کنند و از فسادی که در جامعه ما شکل میگیرد و بهسمتی میرود که این فساد سیستمی شود، ممانعت بهعمل آورند. من فساد سیستمی را قبول ندارم، اما این سراشیبی بهسمتی میرود که اگر جلوی آن را نگیریم، این خطر وجود دارد که فساد سیستمی شکل گیرد. بنابراین مجلس باید خود را در اینجا نشان دهد. مجلس اگر از ابزارهای نظارتی خود و از همه کسانی که میتوانند در این ارتباط کمک کنند، کمک بگیرد، به نظر من میتواند در کوتاهمدت امید را به جامعه بازگرداند. یعنی این حس شود که مجلس مفسدان را یقهگیری کند، با جریاناتی که لابی میکنند و مسائلی را ایجاد میکنند، برخورد خواهد کرد، یک برخورد آموزنده که انگیزه را در مرتکبان جرم کاهش دهد. اگر توانست، به کمک دستگاه قضایی این کار را انجام دهد و برخورد دقیقی در این موضوع داشته باشد.
تقویت بعد نظارتی مجلس اعتماد مردم را احیا میکند
این احتیاج جامعه است. درمقابل مجرم یا مجازات نداریم یا اگر مجازاتی داریم، آنقدر این مجازات بیاندازه و کم و غیرقابلدفاع است که برای مرتکبان جرم بازدارندگی ندارد. اولین انتظار مردم این است که نمایندهها در اینباره اقدام کنند. درواقع این میتواند نقطهای باشد برای اینکه مردم در کوتاهمدت امیدوار شوند، البته در کنار این مسائل دیگر اعم از بحث تولید، رفع موانع تولید، شتاب در تولید و... هم باید وجود داشته باشد.
درواقع شما معتقدید تاثیر اقدام در حوزه قانونگذاری قدری بلندمدت است و برای اقدام فوری باید ابزارهای نظارتی مجلس تقویت شود.
این مسائل میانمدت یا بلندمدت هستند، اما آن چیزی که الان میتواند در کوتاهمدت تاثیر بگذارد همین موضوع است. مضافبر آنکه در برخی موارد میتوان مشکل را با یک قانون اصلاح کرد، به شرطی که قانونی باشد که دولت را ملزم به اجرای آن کنیم. مجلس باید این الزام را ایجاد کند که دولتها قانون را اجرا کنند و اگر حرفی دارند، حرف خود را در قالب لایحه بیان کنند تا مجلس هم بررسی و جمعبندی کند. در نظام ما مشکل این است که دولتها فکر میکنند همهکاره مملکت هستند. فکر میکنند هم باید ببرند، هم بدوزند و هم کسی به آنها نگوید بالای چشم شما ابرو است. بریدن و نظارت حق مجلس است، دوختن وظیفه دولت است. الان کار اجرایی را نباید با کار تصمیمگیری و قانونگذاری دخالت دهیم. این مشکل الان وجود دارد و مجلس باید بایستد و بگوید من بهعنوان نهادی که باید در کلان نگاه کنم و در راس امور هستم، این کار اجرایی است و باید اجرا کنید، این کار قانونگذاری است و در آن دخالتی نکنید یا این کار برای قوه قضائیه است.
رها کردن دولت و استیضاح رئیسجمهور در ابتدای کار، هر دو غلط است
درباره سال کاری اول مجلس بهطور مشخص دو نگاه وجود دارد. نخست آنکه در این یک سال که بخشی از آن هم به استقرار مجلس میگذرد، با دولت فعلی عملا نمیتوان کار خاصی انجام داد. نگاه دوم این است که مجلس باید کاری کند از جنس عملکرد شورای شهر دوم یا مجلس هفتم. سال اول کاری آنها هم مصادف بود با سراشیبی دولت اصلاحات و شباهت زیادی به شرایط امروز داشت. ارزیابی شما درخصوص این دو نگاه چیست؟
به یک مساله باید دقت داشته باشیم. مجلس باید با توجه به مسائل کشور تصمیمگیری کند. افراط و تفریط هر دو بد است. اینکه بگوییم دولت را در این یک سال رها کنیم که هرکاری میخواهد انجام دهد تا به مانعتراشی برای دولت متهم نشویم، غلط است. اینکه نمایندگان از روز اول فرم استیضاح رئیسجمهور را پر کنند و در دستورکار قرار دهند هم غلط است. مجلس یازدهم باید این پیام را به دولت بدهد که نیامدهایم انتقامگیری کنیم بلکه آمدهایم به شما کمک کنیم که مسائل را حل کنید. اگر از این فرصت استفاده نکنید، مجلس انقلابی و قاطع است و از ابزارهای خود استفاده خواهد کرد.
متولی، حرمت امامزاده را نگه نمیدارد!
یکی از مطالباتی که در روزهای منتهی به انتخابات مطرح میشد، این بود که کاندیداها ایدههای خود را برای تغییر شرایط تبیین کنند. شما چه ایدههایی برای خارج کردن کشور از وضع موجود در مواردی همچون خروج از رکود، اقتصاد و معیشت، رفع سازوکارهای تبعیضآمیز موجود در درمان و آموزش، نظام حقوق و دستمزد و... دارید؟
باید تکتک این مسائل را بهصورت ریز و سلولی نگاه کرد. اما اگر در یک کلام بخواهیم بیان کنیم، ما بیشتر از هرچیز نگران عدماجرای قانون هستیم. رویهای که وجود داشت و هیچکسی اساسا حساسیت نداشت چرا قانون اجرا نمیشود و اگر کسی هم اشکالی به قانون داشت، از مسیر خود درجهت اصلاح قانون استفاده نمیکرد. بهعنوان نمونه، من به وزیر ارتباطات میگفتم کسی بخواهد به شبکه اجتماعی برود و از فیلترشکن استفاده کند، کار خوبی است؟ میگفت چندین میلیون آدم به اینجا میروند و همه فیلترشکن استفاده میکنند. میگفتم شما وزیر ارتباطات هستید، مصوب کنید استفاده از این شبکه مجازی اینچنینی آزاد است، اما اینکه خود وزیر از فیلترشکن استفاده میکند وبه آن فضا ورود میکند، بسیار بد است. اگر دستگاههای اجرایی، مجلس و قوه قضائیه حرمت قانون را رعایت نکنند، قطعا در جامعه هم این رفتار بروز پیدا خواهد کرد. یعنی در جامعه، متولی حرمت امامزاده را نگه نمیدارد!
بهنظر من، یک مساله این است که جامعه را در مدار قانون قرار دهیم. همه در مسیر قانون بروند و هر برنامهای وجود دارد، باید در قالب قانون باشد. در بسیاری از مسائل قانون اجرا نمیشود. در تسهیلات بانکی قانون بهدست مجری است، دوست داشت این کار را میکند و اگر دوست نداشت انجام نمیدهد. در اخذ مالیات دوست داشت برای کسی حداکثر میگیرد و دوست نداشت حداقل میگیرد. اینها ریشههای فساد است. در بسیاری از مشکلات عدم اجرای قانون و حاکم نبودن قانون باعث شده اتفاقات ناخوشایندی در جامعه رخ دهد.
اینکه معاون اول رئیسجمهور میگوید امان از دههشصتیها دردناک است!
مثلا در حوزه اقتصادی یک نگاه جدی که در دولت وجود نداشت، نگاه به داخل بود. بهعنوان نمونه در مشهد یک کارخانه تولید دوربینهای مداربسته داشتیم. تعدادی جوان این کار را انجام میدادند. در مقطعیکه این اتفاق افتاد 60درصد قطعات در داخل تولید میشد و 40درصد وارداتی بود. در زمان تعرفهگذاری گفتند اگر این دوربین مداربسته کامل وارد شود، تعرفه پنجدرصد است، چون جامعه نیاز دارد، اما قطعاتی که وارد میشود، تعرفه 45درصد داشت. این نگاه حل مسائل با نیروی داخل نیست. نگاه به حل مسائل با نیروی خارجی است. نتیجه این میشود که در کشور ما تولید شکل نمیگیرد یا اگر کسی بخواهد در مسیر تولید باشد زمین خواهد خورد. من یک نمونه جزئی را برای شما بیان کردم. جوانان برای ما فرصت هستند. اینکه معاون اول رئیسجمهور میگوید امان از دههشصتیها دردناک است! این جمعیت قابلتوجه با این نیرو و با این سطح تحصیلات در هرجای دنیا وجود داشت، بهعنوان فرصت به آن نگاه میشد، اما این دولت بهعنوان تهدید به آن مینگرد. ما به این موضوع اعتراض داریم. درمورد این امر گفتیم اتفاقا اشتباه میکنید. اگر کار در مسیر درست خود قرار میگرفت، نهتنها این اتفاق درجهت نفع کشور بود، بلکه فرصتی بود تا کشور از آن استفاده کند.
بهداشت و آموزش را بهسمتی بردند که هر کسی پول بیشتری دارد، خدمات بالاتری دریافت میکند
مشخصا اگر درباره یک مصداق بخواهیم بحث کنیم، ایده شما برای رفع تبعیض در نظام آموزشی و نظام درمان چیست؟
در ارتباط با این موضوع حقوق مردم درمورد یکسری مسائل که قانون اساسی پیشبینی کرده، ازجمله در بهداشت و درمان و آموزش روشن است. حق مردم است و همه باید از آن استفاده کنند، اما اینکه مسیر را بهسمتی بردند که هرکسی پول بیشتری داشته باشد، خدمات بالاتری دریافت خواهد کرد؛ ما با این مخالف هستیم. در مجلس هم داد زدیم، ولی نتیجه نداد.
ما هم مخالفیم! ولی شأن قانونگذاری و نظارت نداریم. شما که با این مساله مخالف هستید، در هشتسالی که در مجلس حضور داشتید، بهطور مشخص چه اقداماتی علیه سازوکارهای تبعیضآمیز انجام دادید؟ لطفا قدری درباره کارنامه خود در این خصوص توضیح دهید.
موارد متعددی درباره این موضوع بیان کردیم؛ درخصوص استخدامهایی که بهصورت نامناسب انجام میشد و از یک روال درست تبعیت نمیکرد. در موضوع آموزش یا در ارتباط با تبعیضی که نسبتبه هنرمندان وجود داشت، کارنامه من را ببینید. من نباید حرف بزنم. کارنامه هشتساله من را نگاه کنید. در دفاع از جوانانی که به سینما آمدند و حرف داشتند، اما بهدلیل اینکه در بازی یکسری افراد نبودند، به آنها کار ندادند. در تئاتر کسانی که نمایشهای خوبی داشتند، اما یک سالن در اختیار آنها قرار ندادند و... . هشت سال کاری من نشان میدهد که چقدر درمقابل تبعیض در حوزه فرهنگ مبارزه کردم و چندین سوال را مطرح و جلسات متعددی برای شکستن تمرکزی که در تهران انجام شده برگزار کردم. بسیاری از مسائل را در تهران با هزینههای بسیار بالاتری اجرا میکنند، من تلاش زیادی کردم که این اتفاق رخ دهد و امکانات به شهرستانها برود. بخشی از این تلاشها نتیجه داد و اثربخش بود. من گفتم چرا مسابقات بینالمللی قرآن باید در تهران و در برج میلاد برگزار شود؟ باید این مسابقات در مشهد کنار حرم علیابنموسیالرضا(ع) باشد. در موضوع شعر و ادب که فلان نقطه کانون شعر و ادب کشور است، مسابقات برگزار شود. در حوزه سینما عیدیای که به خانه سینما دادند و قرار شد به همه عوامل سینما پراخت شود، بین همه تقسیم نشد و من الان درحال پیگیری این موضوع هستم. مخاطب باید عملکرد را ببیند. من در کمیسیون فرهنگی هستم و این موضوعات را باید بیان کنم. در بخشهای مختلف هم ورود پیدا کردم.
در حوزه آموزش نکتهای درنظر دارید؟
ما بهشدت نسبتبه این موضوع واکنش نشان دادیم. بهطور نمونه من از وزیر سوال مطرح و تصریح کردم که شما برخلاف قانون اساسی شرایطی را ایجاد کردید که هرکسی پول داشته باشد، بتواند از خدمات آموزشی بهتر استفاده کند. برنامه چیست؟ متاسفانه هیچ برنامهای در این موضوع ندارند و تنها چیزی که مطرح میکنند این است که آموزشوپرورش هزینه زیادی دارد و نمیتوانیم تامین کنیم، بنابراین باید بتوانیم بخشی از این هزینهها را از دوش آموزشوپرورش کم کنیم. حال آنکه این توجیه اصلا قابلدفاع نبوده و نیست.
عملکرد مجلس یازدهم در حوزه رفع تبعیض در حوزه آموزش محک خواهد خورد
برای مجلس آینده در این زمینه چه برنامهای دارید؟
بستگی به حوزه کاری دارد. اگر بخواهیم تمرکز داشته باشیم، باید صبر کنیم هرکسی در حوزه کاری خود وارد شود. من اگر در کمیسیون آموزش باشم، یکی از مسائلی که همیشه با آن درگیر بودم، مساله فساد و رانت چه داخل مجلس و چه بیرون مجلس است. این را قطعا پیگیری خواهم کرد و در حوزه بهداشتودرمان هم همینطور خواهد بود.
شما تاکید داشتید قوانینی که وجود دارند، درست اجرا نمیشوند. آیا مشکل فقط اجرای نادرست و اجرانشدن قوانین است یا آنکه مشکل قانونگذاری هم داریم؟ در همین حوزه آموزش، جامعه وقتی میبیند از حدادعادل تا عارف از آموزش خصوصی دفاع میکنند، باتوجه به حضور هر دو بزرگوار با خاستگاههای سیاسی متفاوت در حوزه قانونگذاری، به این جمعبندی میرسد که قوانین و نوع نگاه حاکم بر آنها نیز دچار اشکال است. برای مجلس آینده فکر میکنید تغییر قانونی در این رابطه خواهیم داشت؟
ببینید، من علم غیب ندارم که در مجلس آینده چه میشود و آیا این اتفاق خواهد افتاد یا خیر.
برنامه چطور؟
بههرحال یکی از مسائل همین است که بتوانیم اتفاقاتی را که در مجلس میافتاد و بهشدت روح مردم را آزار میداد، سامان دهیم؛ یعنی به اندازهایکه در ارتباط با حقوق اقلیت چنددرصدی که امکانات بهسمت آنها است، سرمایهگذاری میشود، نگاه بهسمت عموم مردم باشد. باید مجلس در این مساله خود را نشان دهد و قطعا عملکرد مجلس بعد در این موضوع محک خواهد خورد.
عرض بنده این است که آیا برنامهای برای طرح این موضوع و قانونگذاری در این رابطه در مجلس یازدهم وجود دارد؟
قطعا این کار را خواهیم کرد. منتها مهم این است که بتواند در این فرآیند به نتیجه برسد؛ یعنی ما باید بتوانیم قوانین فسادستیزی را تصویب کنیم. از طرف دیگر در حوزه اجرا باید بتوانیم مانعتراشیهای کسانی را که چاه خود را از این مسیر پر کردهاند، از سر راه برداریم. برنامهای را پیشبینی کردیم که انشاءالله نسبت به این امر اقداماتی داشته باشیم.
در مجلس دهم خودنظارتی دقیقی وجود نداشت
بهنظر میرسد یکی از مهمترین اشکالاتی که مجلس با آن مواجه است، ضعف مفرط در حوزه خودنظارتی است؛ اتفاقی که در انتخابات اخیر باعث شد 90 نماینده بهدلیل مسائل عمدتا مالی و اقتصادی ردصلاحیت شوند. ایراد کار کجا است؟ سازوکارهای نظارتی باید چطور عمل کنند که چهارسال بعد بار دیگر این اتفاق رخ ندهد و تعداد زیادی از نمایندگان ردصلاحیت نشوند؟
جایگاه مجلس باید ارتقا یابد. ارتقای جایگاه مجلس هم به این صورت است که بتواند خودبهخود دقت داشته باشد و بدون نگاه به بیرون مسیر را طی کند. در همه سازمانها نظارت وجود دارد. اینطور نیست که یک نماینده از هرجهت مصونیت داشته باشد و هرکاری خواست انجام دهد. این نظارت متاسفانه در مجلس دهم وجود نداشت. مثلا خوب است کمیسیون اصل90 که یکی از مهمترین وظایف آن نظارت بر عملکرد مالی و رفتاری نمایندگان است، گزارش بدهد. در ارتباط با هیات نظارتبر تخلف نمایندگان گزارش بدهند. در ارتباط با نظارت بر سفرهای خارجی نمایندگان گزارش بدهند که چرا برخی بهطور میانگین در سال بیش از 10مورد سفر خارجی رفتهاند که حاصل این سفرها یک خط گزارش نبوده است. چرا کسی این کار را نکرد؟ قانون نداشتیم؟ خود مجلس هم قانون خود را اجرا نمیکرد. باید کاری کنیم که خود مجلس هم قوانین و آییننامهها را اجرا کند.
نباید برای برخورد با تخلف نماینده به ردصلاحیت او در دوره بعدی اکتفا کرد
یعنی شما معتقدید سازوکار خودنظارتی وجود دارد، اما درست اجرا نمیشود؟
بخشی از مشکل همین است، اما آیا این سازوکار هم کافی است؟ ضمن آنکه همین مقدار سازوکاری که وجود داشته هم بهخوبی اجرایی نشده و کاری متناسب با ظرفیت آن صورت نگرفته است. مثلا فلان نماینده که کاری کرده، چرا باید بهجایی برسد که بعد از چهارسال که میخواهد تاییدیه بعدی را بگیرد، بگویند شایستگی برای دوره بعدی مجلس را ندارد؟ او در سال اول یا دوم این تخلف را کرده و مسیر غلط را طی میکند، باید تذکر داده شود. ابتدا تذکرات مصلحانه که رفتار خود را درست کند، وگرنه همانجا باید با او برخورد شود. کار نباید به اینجا برسد.
در اصلاح آییننامه که اشاره کردید، این موضوع هم وجود دارد؟
بله، این هم یکی از مسائل است.
دولتمردان باید بابت تصمیمات غلطشان پاسخگو باشند
شیوه مناسب تعامل با دولت را چگونه میدانید، بهنحویکه دچار افراط و تفریط نشویم و از سویی مجلس، دولت را به حرکت وادارد و از دیگر سو کشور به ورطه بیدولتی نیفتد. حدوسط از نگاه شما کجا است؟
بهنظر من مجلس و دولت نمیتوانند یک ثانیه هم با هم تعامل نداشته باشند و این تعامل باید دائما برقرار باشد. باید تلاش کنیم اگر حرف منطقی در اجرانشدن قانون یا هر موضوع دیگری وجود دارد، در تعامل واقعی این مساله را حل کنیم، اما مطمئنا باید مجلس این اراده را به دولت نشان دهد که در صورتیکه این مسیر را رفت و باز دولت در مسیر قرار نگرفت، مجلس اهل مماشات نیست. چرا برخی از جریانهای فساد به کار خود ادامه میدهند؟ چون ترسی ندارند. نگران آن نیستند و میگویند من فلانی را میبینم و فلانی کار من را درست میکند. باید کار را بهنحوی سامان دهیم که در ذهن متخلف این فضا ایجاد نشود. دوره اینکه فلان وزیر بابت سوءعملکردها و تخلفات صورتگرفته بگوید هیاترئیسه، رئیس و کدخدا را میبینم و موضوع فیصله مییابد دیگر گذشته. مضافبرآن قوانینی که ضعیف است باید اصلاح شوند. الان فرضا گزارش میشود فلان وزارتخانه یا فلان معاون وزارتخانه فلان تصمیم غلط را گرفتند و میلیاردها تومان به مردم ضرر وارد کردند. باید یقه او را گرفت. این قابلقبول نیست که فقط او را از آن قسمت بردارند و چندماه دیگر در جای دیگری مشغول بهکار کنند. مجلس باید از مواردی نظیر اینها جلوگیری کند.
گزینه مناسب برای ریاست، فردی است که شاخصها را بپذیرد و مقبولیت بالا داشته باشد
باتوجهبه شاخصهایی که گفتید در نظر دارید، درحال حاضر گزینه شما برای ریاست مجلس کیست؟
هر کسی که شاخصها را بپذیرد و فرآیند را بپذیرد و مقبولیت بالایی داشته باشد.
در میان گزینههای مطرح، مصداق این موضوع ازنظر شما کیست؟
من هنوز در مقام جمعبندی و بررسی هستم، چون هنوز حرف برخی را در مباحثه جدی نشنیدهام و تعهداتی را که باید انجام دهند، ندیدهام.
خبر هم نمیدهید از دوستان دیگر که به جمعبندی رسیدهاند یا خیر؟
هنوز جمعبندی دقیقی وجود ندارد. اگرچه تعدادی پیشاپیش جمعبندی خودشان را کردهاند، اما بهنظر من این کار غلط است. باید بنشینند و صحبت کنند و مسائل را بشنوند.
* نویسنده: محمد جعفری، روزنامهنگار