به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پیتر سینگر، فیلسوف اخلاق مشهور استرالیایی و استاد دانشگاه پرینستون در مقالهای که با همکاری پائولا کاوالیری نوشته است، دلیل جهش کروناویروس و سازگاری آن با بدنانسان را محیط فراهم برای این جهش میداند و از نظر او این محیط عبارت است از بازارهای کشتار روز حیوانات موسوم به «بازارهای تَر». او بازارهای تر چینی را عاملی موثر در این جهش و در جهشهای احتمالی آینده میداند و هشدار میدهد که باید آن بازارها برای همیشه تعطیل شوند. از منظری اخلاقی نیز تذکر میدهد که در این بازارها با حیوانات به بدترین شکل برخورد میشود، ولی منظر اخلاقی او در این مطلب بسط نمییابد.
فارغ از اینکه در منشأ زیستشناختی کروناویروس با سینگر توافق داشته باشیم یا خیر، نکته مورد اشاره او کماهمیت نیست. چنین محیطهایی برای جهش مناسبند، ولی این محیطها از عوارض و آثارند و اصل نیستند. نکاتی مهمتر هم در کار است که سینگر در این مقاله به آنها اشاره نکرده است. اول اینکه با شیوع کروناویروس و همهگیری آن و پراکندگی آن در سطح جهانی، محیطهایی فراوان برای جهشهای مکرر آن پیدا خواهد شد. دیگر محیطهای خاصی مثل بازارهای تر مطرح نیستند (لااقل برای کروناویروس دیگر بازارهای تر تنها محیط ممکن و مناسب جهش نیستند). انسانها در اثر مراودات بینالمللی خود اعم از تجاری و سیاحتی، این ویروس را به محیطهای مختلفی انتشار دادهاند و اکنون محیطهای مناسب و نامشخصی دراختیار کروناویروس است که نمیتوان شناسایی یا تعطیلشان کرد. دومین نکته که سینگر در این مقاله به آن نپرداخته، آن است که این بازارها مکانهایی مدرن هستند نه ریتوال یا آیینی. گذشته از اینکه در قرون گذشته چنین انتقالی ناممکن بود، این توسعه سیاسی و اقتصادی و... است که موجب انتقال و پاندمیک شدن کروناویروس است. بهعلاوه بههیچ گرفتن حیوانات و طبیعت امری مدرن است. البته سینگر به عدمرعایت حقوقحیوانات یا خودبرتربینی انسانها نسبت به سایر گونههای جانوری اشاره کرده است، اما این مطلب باید تفصیلی پیدا کند از این قرار که حتی اگر فرض شود این بازارها محیط مناسب برای جهش کروناویروس و سازگاری آن با انسان بودهاند، این سهلانگاری نسبت به طبیعت و بیمبالاتی در رفتار با حیوانات و بهطور کلی بیپروایی در مواجهه با طبیعت، امری مدرن است. پیشتر و در آیینهای ماقبل مدرن، طبیعت و زمین و حیوانات اینهمه مورد «مصرف» و فاقد ارزش نبودند. در ادیان حقوق حیوانات مورد تاکید بوده و بلکه برای انسان درمقابل حیوانات تکالیفی نیز تعیین شده است، گرچه در مواردی هم اجازه داشته از بعضی از انواع آنها بهره گیرد. جامعه مصرفی جدید است که در آن انسان خواهان آزادی و بیمبالاتی مقابل سایر موجودات است و این امری بیسابقه است.
به نکته سومی هم میتوان و باید اشاره کرد که این نکته نیز گرچه در مقاله سینگر نیست، اما با مطالب مورد اشاره او نیز بیارتباط نیست. کروناویروس امری است تاحدی شناختهشده. ایبسا بسیاری بیماریها که منجر بهمرگ یا نقصی در بشر میشوند، ولی عوامل آن تا این حد شناختهشده نیستند چراکه شاید تا این حد همهگیر نیستند. آیا این نکته موجب ترسو لرز ما نخواهد شد؟
در مواقعی مثل شیوع بیماریهای همهگیر میتوان بشر را با توجه دادن به نتایج نگرش و اعمالش، متوجه بازنگری در عاداتش کرد. در اوضاع عادی، بشر نیازی به فکر کردن و توجه به امور عادی نمیبیند، ولی در بحرانها و مشکلاتی که عادات را مختل میکنند میتواند به عادات و رویههای خود بیندیشد. خصوصا دستبرداشتن از مدعیات اصلی مدرن که موجب بیمبالاتیها و بیپرواییهاست میتواند در این بحران مورد توجه قرار گیرد.
اسلاوی ژیژک در همین دوران شیوع کروناویروس نوشته بود که ما باید دربرابر بحرانهای آتی اتحاد پیدا کنیم. سینگر هم بر آن است که غیر از کروناویروس، با این رویه (که بازارهای تر جزئی و نتیجهای از آنند) بحرانهایی دیگر در پیش خواهیم داشت. این بحرانها میتوانند مثل کروناویروس ناشناخته یا تا حدودی مورد شناسایی باشند و مواجهه با آنها میتواند کاملا ما را غافلگیر کند و علم و تکنولوژی برای تدارک و چاره آنها -مانند بحران جاری- بعید نیست که نتوانند بهموقع وارد عمل شوند. در آن صورت چهچیزی در انتظار بشر خواهد بود و آیا انسان آمادگی مواجهه با بحرانهایی قریبالوقوع مثل این بحران را دارد؟ آیا بحرانها بناست یکییکی از راه برسند یا آنکه ممکن است همزمان با چند مصیبت و بحران درگیر شویم؟
فکر قرن هجدهمی بر آن بود که علم مشکلات بشر را حل خواهد کرد و کار بشر را بهتدریج پیش خواهد برد و مشکلاتی که خود ایجاد میکند، مانند آلودگی محیطزیست و...، را نیز چاره و حل خواهد کرد. اما اکنون و خصوصا با این بیماری درسآموز، افق دیگری مقابل آن آرزوها گشوده شده است و میدانیم که ممکن است علم با تاخیر از راه برسد؛ وقتی که کار از کار گذشته است. در این میان البته بعضی برآنند که باید بحرانها را پذیرفت و برای آنها در زندگی روزمره جایی باز کرد و در یک کلام یعنی باید به بحرانها عادت کنیم و آنها را اموری عادی در زندگی روزمره بدانیم. این تلقی البته برای بحران جاری که چاره عاجلی برایش سراغ نداریم، ممکن است درست باشد اما آیا نباید برای بحرانهای قریبالوقوع آتی -که مشخص نیست چه شدتی دارند و کی از راه میرسند و چه آسیبی بهبار میآورند و...- چارهای بیندیشیم؟ بیمبالاتی و بیپروایی مدرن یک عادت است و تلقی مدرن نیز به عادت بدل شده است. آیا وقت بازنگری در این عادات از راه نرسیده است و نمیرسد؟
سینگر در این مقاله درحد شناسایی بشری ما حکم به تعطیلی بازارهای تر داده است، یعنی ما منشأیی را میشناسیم و آن را تعطیل میکنیم، اما او به حدود دانش و جهل بشری التفات نکرده است. جهل نیز میتواند موجب عمل شود و خصوصا احتیاط در عمل از آنجاست که به جهل بشری متذکر باشیم و بدانیم که همهچیز را نمیدانیم و همه مشکلات را چاره کردن نتوانیم. پس بهتر بود که فیلسوف اخلاق ما بهمسائلی کلی و فراگیر که منشأ اصلی کروناویروس و بحرانهای زیستمحیطی و اخلاقی و... هستند و بحرانهای بزرگتری را نیز میتوانند به بار آورند، توجهی میکرد.
اینک ترجمه متن نسبتا خوب و دلسوزانه سینگر و کاوالیری را از نظر میگذرانید.
از حیث تاریخی تراژدیهایی مانند تراژدی همهگیر و در جریان کووید-19 گاه منجر به تغییرات مهمی میشوند. منشأهای ممکن کروناویروس جدید -حسب برخی اقوال بازارهای تَر (یا بازارهای کشتار تازه) هستند که در آنها جانوران زنده فروخته و پیش چشم مشتریان سلاخی میشوند- باید برچیده شوند؛ نهتنها در چین، بلکه در اقصای عالم.
[یادداشتی از دانشگاه] پرینستون- تصاویر آخرالزمانی شهر قرنطینهشده ووهان به همه ما رسیده است. تمام جهان نفسش را مقابل شیوع کروناویروس جدید در سینه حبس کرده و دولتها مشغول اتخاذ یا تمهید اقداماتی شدیدند که ضرورتا حقوق فردی را بهپای خیر جمعی قربانی خواهد کرد.
برخی [از افراد و دولتها] عصبانیت خود را متوجه کافی نبودن شفافیت چین در شیوع این ویروس کردهاند. اسلاوی ژیژک، فیلسوف از پارانویای راسیستی (ترس و اضطراب شدید و نژادپرستانه) سخن گفته است [یعنی بعضی افراد هستند که کرونا را از سر ترس و توهم به مسائل نژادی مربوط میدانند] آن هم در زمانی که بیماریهای واگیردار شدیدتر بسیاری در جهان وجود دارد که روزانه باعث مرگ هزاران نفر میشود. [بعضی از] آنها که به نظریههای توطئه تمایل دارند نیز بر این باورند که ویروس کرونا سلاحی بیولوژیک (زیستشناختی) به قصد هدف قرار دادن اقتصاد چین است. عده معدودی نیز بهدنبال سبب اصلی و صِرف این بیماری فراگیرند.
هم ویروس سارس (سندروم تنفسی حاد) که در سال 2003 شایع شد و هم این ویروس فعلی، میتواند تا بازارهای تر(wet markets) چینی ردگیری شود، بازارهایی در فضای باز که در آن جانوران زنده فروخته و فیالمجلس برای مشتریان سلاخی میشوند. تا اواخر دسامبر 2019 تمام کسانی که در اثر این ویروس بیمار شده بودند ارتباطهایی با بازار هوانَن در ووهان داشتند.
در بازارهای تَر چین جانوران متعددی فروخته و برای خورده شدن کشته میشوند. از تولهگرگها، مارها، لاکپشتها، خوکچههای هندی، موشها، سمورها، گورکنها تا گربههای زباد. بازارهای مشابهی در سایر کشورهای آسیایی ازجمله ژاپن، ویتنام و فیلیپین نیز وجود دارد.
در بازارهای تر کشورهای استوایی و نیمهحاره سیاره ما، پستانداران، طیور، ماهیها و خزندگان گوناگون بهفروش میرسند. در این بازارها جانوران درهم و چسبیده بههم نگهداری میشوند و نفس، خون و فضولاتشان با هم میآمیزند. چنانکه جیسون بوبین، خبرنگار رادیوی عمومی و ملی ایالات متحده (US National Public Radio) اخیرا گزارش داده است: «ماهیهای زنده در طشتهای روبازند و تمام سطح [زمین اطراف] از آبی که آنها پاشیدهاند، خیس شده است. میز غرفهها از خون سرخ است، چراکه فروشندگان ماهیها را از طشت بیرون آورده و همانجا مقابل مشتری خرد میکنند. لاکپشتهای زنده و سختپوستان دیگر در جعبههایی روی هم تلنبار شدهاند و از سروکول هم بالا میروند. یخها آب میشوند و لایولجن کف غرفهها مضاعف میشوند. همهجا را آب فراوان، خون، فلس ماهی و روده مرغ برداشته است.» بازار تر واقعا چنین جایی است.
دانشمندان میگویند که نگهداری جانوران مختلف در نزدیکی هم، در مجاورت طولانیمدت با هم و با مردم، سبب ایجاد محیطهای ناسالمی میشود که ممکن است علت و منشأ جهش [ژنتیکی] باشند، جهشی که کووید-19 را قادر به بیمار کردن انسان کرده است. علیالخصوص کروناویروس که مدت زیادی در بدن بعضی حیوانات بوده و متحمل جهشهایی از میزبانهای غیرانسانی به میزبانهای غیرانسانی دیگر شده و نهایتا این قابلیت را کسب کرده که به گیرندههای سلولی انسان متصل و با میزبان انسانی سازگار شود.
این شاهد سبب شد که چین در 26ژانویه ممنوعیتهایی موقتی بر تجارت جانوران وحشی اعمال کند. این اولینبار نیست که چنین قوانینی در مواجهه با یک بیماری همهگیر وضع شده است؛ چین در پی شیوع سارس، جفتگیری، حملونقل و فروش گربههای زباد و سایر حیوانات وحشی را محدود کرد، اما شش ماه بعد این ممنوعیتها لغو شد.
امروزه، بسیاری خواستار بسته شدن دائمی «بازارهای تر» هستند. ژو جینفنگ، رئیس «بنیاد حفاظت از تنوعزیستی و توسعه سبز» در چین از دولت خواستار ممنوعیت دائم «خریدوفروش غیرقانونی حیوانات وحشی» شده و گفته است که «کنگره ملی خلق» در حال بحث درمورد لایحهای برای ممنوعکردن تجارت گونههای تحتحفاظت است. اما تمرکز روی گونههای محافظتشده، راهبرد دولت چین برای انحراف توجه مردم از شرایط وحشتناک حیوانات در بازارهای تر چینی است [شرایطی] که [حیوانات] مجبورند [در آن] زندگی کنند و بمیرند. آنچه جهان واقعا محتاج آن است تعطیلی دائمی بازارهای تر است.
بازارهای تر برای حیوانات جهنم روی زمین هستند. هزاران موجودی که درک و حس دارند زنده و تپنده پیش از اینکه بهطرز بیرحمانهای قصابی شوند، ساعتها رنج و اضطراب را تحمل و نظاره میکنند. این تنها بخش کوچکی از رنجهایی است که انسانها، نهفقط در چین، بلکه در هر کشوری، در مزارع، آزمایشگاهها و صنعت سرگرمی بهطور سیستماتیک بر حیوانات تحمیل میکنند.
اگر ما از تامل درمورد آنچه در حق حیوانات روا میداریم- و البته اغلب ما چنین تامل و تفکری نمیکنیم- دست بکشیم، درواقع مرتکب کاری شدهایم که سفیدپوستان برای نشان دادن آنچه برتری نژادی خود نسبت به انسانهای «درجه دو» میدانند، مرتکب میشوند. ما نباید آنچه را در حق حیوانات روا میداریم با این ادعا که «ما گونه برتر این سیاره هستیم»، توجیه کنیم. اکنون که منافع حیاتی انسان بهوضوح در موازات با منافع حیوانات غیرناطق قرار گرفته، بر ماست تا با تامل بر این بخش کوچک از رنجهایی که ما بر حیوانات تحمیل میکنیم، از آن بهعنوان فرصتی برای تغییر دید خود نسبت به اعضای انواع حیوانات غیرناطق این سیاره استفاده کنیم.
برای دستیابی به تعطیلی و ممنوعیت بازارهای تر باید برابر بعضی ترجیحات فرهنگی [که برای جوامع بهصورت عادت درآمده است] و همچنین مقاومتهای ناشی از این واقعیت که بسته شدن این بازارها باعث ایجاد دشواریهای اقتصادی برای کسانی میشود که از کار در این بازارها امرار معاش میکنند، ایستادگی کنیم. اما حتی بدون بذل درک اخلاقی به حیوانات غیرانسانی -درک و توجهی که آن حیوانات شایسته دریافت آن هستند- باز نگرانیهایی خاص درکارند که [به ما میگویند این بازارها] بهطور قاطع آثار خطرناکتری از همهگیری یا همهگیریهای مکرر جهانی یا شیوع همگانی جهانی خواهند داشت.
مارتین ویلیامز، نویسنده مستقر در هنگکنگ که متخصص حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست است، میگوید: «تا زمانی که چنین بازارهایی وجود داشته باشد، احتمال بروز سایر بیماریهای جدید وجود خواهد داشت. مطمئنا زمان آن رسیده که چین این بازارها را تعطیل کند. این اقدام پیشرفتی در زمینه حقوق حیوانات و حفاظت از طبیعت خواهد بود و همچنین خطر ابتلا به بیماری «ساخت چین»(1) را که باعث آسیب به تمام مردم جهان میشود، کاهش خواهد داد.»
فراتر از این مسأله، میبینیم که از حیث تاریخی، تراژدیها گاه به تغییرات مهمی منجر شدهاند. بازارهایی که در آن حیوانات زنده فروخته و سلاخی میشوند نهتنها در چین بلکه باید در سراسر جهان بسته شوند.
پینوشت:
1. کنایه است به محصولات ساخت چین و «بیماری» را هم به کنایه، محصولی ساخت چین برشمرده است.
* نویسنده: ترجمه و مقدمه: محمد علیبیگی،روزنامهنگار