• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۲-۰۱ - ۱۳:۰۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
سه سریال، سهم تلویزیون از قصه‌‌های امنیتی

قاب کوچک و قصه‌‌های بلند

سریال‌سازان ایرانی در این سال‌ها هم سراغ دهه 60 و ماجراهای هسته‌ای رفتند و هم روایت‌های سیاسی مثل پروژه نفوذ را در قاب تلویزیون گنجاندند.

قاب کوچک و قصه‌‌های بلند

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شاید برای نشان دادن قصه‌‌های تودرتو و آدم‌های پیچید‌ه‌ای که شخصیت پنهان دارند، ساعت‌ها زمان لازم باشد. نه‌فقط به‌اندازه یک فیلم سینمایی و نه یک مینی‌سریال. صنعت سینمای جهان، علاقه زیادی به‌وجوه پنهان ماموران امنیتی دارد و برایشان قصه‌پردازی می‌کند. اتفاقا فیلم‌هایی با این مدل قهرمان‌هایشان گیشه و فروش خوبی هم دارند.

در سینمای ایران هم آرام‌آرام سروکله ماموران امنیتی به سالن‌‌های سینما باز شد. همین جشنواره پارسال دو فیلم مهم «لباس‌شخصی» و «روز صفر» در دو فرم متفاوت سراغ قصه گفتن با همین مدل آدم‌ها رفت. این روند در سریال‌سازی هم دیده می‌شود. سریال‌سازان ایرانی در این سال‌ها هم سراغ دهه 60 و ماجراهای هسته‌ای رفتند و هم روایت‌های سیاسی مثل پروژه نفوذ را در قاب تلویزیون گنجاندند. برای صفحه امروز سراغ ماموران امنیتی این سریال‌‌ها رفتیم. مامورانی که مطمئنا در پرونده‌‌های این‌چنینی نقش مهمی دارند و می‌توانند مخاطب را با خود همراه کنند. در بحث سریال‌سازی شاید به‌اندازه فیلم‌‌های سینمایی قدرتمند نباشیم، اما دست‌مان هم خالی نیست.

واقعی

زمانی که سریال «گاندو» پخش شد، حواشی زیادی داشت. شاید برای اولین‌بار بود که مخاطب در یک سریال تلویزیونی با یک ماجرای واقعی روبه‌رو می‌شد. ماجرایی که در واقعیت شاید خیلی کمرنگ‌تر از آنچه اتفاق افتاده، به گوش مخاطب رسیده، اما وقتی در قالب سریال و با جزئیات قرار است بگویند در واقعیت چه اتفاقی افتاده است، مطمئنا برای مخاطب جذاب می‌شود. گاندو، ماموران امنیتی جدیدی را هم به مخاطب نشان داد، برعکس آنچه همیشه می‌دیدیم که باید سن و سالی داشته باشند، در اینجا با عد‌ه‌ای جوان روبه‌رو بودیم که می‌توانستند بدون کار‌های خارق‌العاده و یا اینکه بخواهند کار عجیب و غریبی انجام بدهند، مخاطب را با خود همراه کنند.

آن چیزی که سازندگان سریال درمورد جوان بودن این ماموران امنیتی می‌گفتند، این بود که ما براساس واقعیت آن را ساخته‌ایم و حتی سن و سال ماموران امنیتی هم مطابق با واقعیت بود. حتی جواد افشار، کارگردان این سریال درباره این ماموران گفته بود اگر قرار بود واقعیت ساخته شود، شاید باید بچه‌‌های امنیتی جوان‌تر از این هم می‌بودند. موضوعی که خودم هم باورم نمی‌شد.

پخش گاندو حواشی زیادی هم برای سازندگانش داشت. اما مجتبی امینی، تهیه‌کننده این سریال درباره ساخت آن و حرف‌‌هایی که ‌زده شد، گفت: «با توجه به اطلاعاتی که داشتیم، پرونده جیسون رضاییان را انتخاب کردیم. این پرونده نشان‌دهنده ظلمی بود که به مردم ما شد. درکنار نشان دادن پرونده رضاییان نیز داستانک‌‌هایی را که همگی واقعی هستند، با تغییر نام و اسامی آوردیم. این داستانک‌‌های مختلف نشان‌دهنده رخنه و نفوذ ویژ‌ه‌ای است که در سال‌‌های گذشته اتفاق افتاده است و سه سال طول کشید تا این پروژه به آنتن پخش تلویزیون برسد. پروسه تحقیق، نگارش، پیش‌تولید و تولید و پس‌تولید هرکدام یک سال زمان گرفت. تابه‌حال اثری با این استاندارد در تلویزیون ما تولید نشده بود و نکته مهم این است که خلق گاندو این را نشان داد که بدون عشق مثلثی و با شعار مطالبه‌گری و شفاف‌سازی هم می‌توان سریال ساخت. گاندو نشان داد ذائقه مردم می‌تواند چیز‌‌های دیگری هم باشد.»

تکرار آدم‌‌های امنیتی

«تعبیر وارونه یک رویا» آخرین سریالی است که جیرانی در تلویزیون ساخته، سریالی که درباره یک قصه امنیتی است. جیرانی طرح سریالش را با عنوان خانه امن نوشت و در سال 92 تحویل تلویزیون داد.

نقدی که به سریال جیرانی و شخصیت امنیتی او وارد بود، این بود که این آدم در نقش یک سوپرمن ظاهر شده و با پای پیاده از مرز رد می‌شود و به کشور همسایه می‌رود و همین امر کمی سریال را برای مخاطب غیرواقعی می‌کند. اما خود جیرانی برای این موضوع دلیل دارد و درمورد این مساله و نقدی که به سریالش وارد شد، می‌گوید: «ما یک قهرمان داشتیم، طبیعتا کمی سخت بود، اگر مشاور ما درام نمی‌دانست که بتواند با این موضوع کنار بیاید، اینکه مثلا یک آدم تنها از بیابان خود را به آن سر مرز برساند و به خانه امن برود و اسلحه‌اش را بردارد و به خانه تیمی دشمن برود و آدم‌‌ها را بکشد و قهرمان شود. اما چون آقای اصفهانی جدای از کارشناسی، درام می‌دانست، با این موضوع کنار آمد و سعی کرد این موضوع را پوشش منطقی داده و حاشیه آن را از نظر منطقی درست کند.»

با وجود موضوع مهم داستان جیرانی، اما مامور امنیتی این سریال نتوانست برای مخاطب باورپذیر باشد. یک نکته مهم درمورد این سریال-که تقریبا در اکثر سریال‌‌ها با تم پلیسی و یا امنیتی تکرار می‌شود- این است که یک افسر کارکشته‌ اطلاعاتی در راه خدمت به کشور، همه‌چیزش درمعرض خطر قرار می‌گیرد.

همچنین مخاطب دوست دارد پیچیدگی‌‌های جاسوسی را در فیلم ببیند، یعنی غیر از اینکه دلش می‌خواهد مسائل روزمره این فرد امنیتی را دنبال کند، برای درام احتیاج به پیچیدگی‌‌های جاسوسی هم دارد. اما در سریال جیرانی خیلی کم شاهد این موضوع هستیم. بیشتر فرد امنیتی خسته‌ای را می‌بینیم که کار‌های عجیب‌وغریب می‌کند و این برای مخاطب باورپذیر نیست.
 
ترور خاموش

موضوع سریال، موادمخدر بود و شاید با شروع سریال خیلی‌ها فکر می‌کردند مانند سریال‌های دیگری که با موضوع موادمخدر ساخته می‌شود روبه‌رو خواهند بود، اما با پخش چند قسمت، مخاطب متوجه می‌شد که قرار است قصه یک اتفاق حساس امنیتی را ببیند.

موضوع این سریال به نویسندگی حسین تراب‌نژاد و هومان فاضل، امنیت ‌نرم بود و برمبنای واقعیت و یکی از پرونده‌های حساس چند سال اخیر نوشته شده بود؛ پرونده‌ای که تاکنون رسانه‌ای هم نشده بود و مردم درقالبی دراماتیک برای اولین‌بار از آن مطلع می‌شدند. یکی از نقدهایی که به این سریال می‌شد، تشابه‌اش با گاندو بود. ترور خاموش بعد از سریال گاندو پخش شده بود و همین باعث شد تا این سریال و قصه امنیتی‌اش شبیه به گاندو به‌نظر بیاید. برادران معظمی، سازندگان این سریال، این انتقاد را قبول نداشتند و تنها وجه تشابه دو سریال را موضوع امنیتی آن می‌دانستند. سازندگان این سریال درمورد ماموران امنیتی «ترور خاموش» گفتند: «ما حتی ماموران امنیتی را هم براساس واقعیت درنظر گرفتیم و سعی کردیم موضوعات دراماتیک را به این سریال اضافه کنیم. من حتی نمی‌توانم بگویم دقیقا چه بخشی از قصه واقعیت است، ولی کلیت ماجرا واقعی است؛ یعنی تئوری سریال «خاورمیانه آلوده و اروپای پاک» از پرونده‌های واقعی برآمده است که در وزارت اطلاعات به‌سرانجام رسیده است.»

* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟