مجموع شرایط سیاسی و امنیتی غرب آسیا و داخل آمریکا نشان می دهد تنها راه باقی مانده برای ایالات متحده خروج از منطقه استآمریکا باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد هزاران کلیومتر دورتر از مرزهای خود باقی مانده و به درگیری با ملتهای منطقه ادامه دهد یا اینکه ترجیح میدهد منافع خود را در جایی دیگر دنبال کند.
راه خروج
به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فرماندهی مرکزی نیروهای آمریکایی در منطقه موسوم به «سنتکام» چهارشنبه گذشته مدعی شد 11 فروند شناور نظامی ایران به کشتیهای نظامی آمریکایی نزدیک شده و برای آنها ایجاد مزاحمت کردهاند. ساعاتی بعد تصاویر منتشره توسط آمریکاییها نشان میداد که قایقهای سپاه، اطراف شناور آمریکایی را که در خلیجفارس بود، احاطه کردهاند.
ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در بیانیه خود اعلام کرده بود یکی از شناورهای ایرانی تا فاصله ۹ متری یکی از کشتیهای گارد ساحلی آمریکا پیش رفته است و کشتیهای نظامی آمریکا بارها به شناورهای ایرانی اخطار دادند، اما شناورهای ایرانی تا یک ساعت توجهی به این اخطارها نکردند. در متن منتشر شده از سوی آمریکاییها آمده قایقهای سپاه پاسداران ایران در خلیجفارس مانورهای «خطرناک» و «آزاردهندهای» در نزدیکی کشتیهای آمریکایی انجام دادهاند.
ماجرا از چه قرار است؟
بعد از شهادت سرلشکر سلیمانی و ابومهدی المهندس در فرودگاه بغداد که منجر به هدف قرار گرفتن پایگاه عینالاسد محل حضور نظامیان آمریکایی از سوی نیروهای سپاه پاسداران شد، تقابل مستقیمی میان نیروهای دو کشور در منطقه رخ نداده بود تا اینکه از یکی دو هفته پیش و بعد از آنکه چند درگیری محدود میان نیروهای آمریکایی و یگانهای حشدالشعبی در عراق رخ داد، رسانهها از تحرکات گسترده نظامیان آمریکایی در منطقه خبر دادند. این اخبار گویای انتقال ادوات مختلف از کشورهای منطقه به خاک عراق بود. علاوه بر این تحرکات تروریستهای آمریکایی در آبهای خلیجفارس نیز افزایش یافت تا جایی که اعلام شد نیروی دریایی آمریکا در آبهای خلیجفارس اقدام به برگزاری مانورهای نظامی و حتی شبیهسازی درگیری با نیروهای سپاه در خلیجفارس کرده است.
در جریان این مانورها که همراه با افزایش گشتزنی ناوها و کشتیهای آمریکایی در آبهای منطقه بود، شناورهایی چون USS Firebolt و USS Sirocco از نیروی دریایی و شناورهای سبکUSCGC Maui و USCGC Wrangell از گارد ساحلی آمریکا در مسیر تردد کشتیها و آبهای حاشیهای ایران حضور یافتند و با این کار دست به شیطنتهای تحریکآمیزی زدند، اقدامی که البته از دید گارد ساحلی ایران که طبق مقررات بینالمللی مسئولیت تامین امنیت منطقه را برعهده دارد، دور نماند.
کارشناسان چه میگویند؟
کارشناسان در تحلیل این اقدامات، طی هفتههای گذشته گفته بودند که مجموعه اقدامات آمریکا در خلیجفارس همزمان با تحرکات نظامی در عراق میتواند حداقل با دو هدف صورت گرفته باشد؛ اول ارزیابی میزان حساسیت ایران در مقابله با تجاوز نظامی و دوم ایجاد فضایی برای انحراف افکار عمومی آمریکا. «فرهیختگان» هفته گذشته در گفتوگو با کارشناسان تئوری آمریکاییها برای مدیریت افکار عمومی درون آمریکا را بررسی کرده و گفته بود بعید نیست کاخ سفید در اوج بحران کرونا در این کشور به دنبال ایجاد بلوایی در خاورمیانه برای دور کردن افکار عمومی از تلفات چند ده هزار نفری این اپیدمی در ایالات متحده باشد. حالا اما با مدنظر قرار دادن این دو تئوری میتوان رویارویی نیروهای سپاه پاسداران با آمریکاییها را به صورت دقیقتر توضیح داد. البته با مدنظر داشتن چند نکته مهم:
اول: مساله اول در اینباره این است که فارغ از شرایط امروز و مسائلی که در ایران و منطقه مطرح است، این اصل برای همه کارشناسان جا افتاده که آمریکاییها هر زمان که تصور کنند میتوانند به ایران ضربهای بزنند از این اقدام چشم پوشی نمیکنند و برهه کنونی هم از این قاعده مستثنا نیست.
دوم: اصل اثبات شده دوم این است که آمریکا هرگاه احساس کند ایران با چالشی درونی روبهرو شده که قدرت بازدارندگی آن را تحتالشعاع قرار داده و یا حداقل امکان پاسخ نیروهای مسلح به تحرکات آمریکا در منطقه را کاهش داده است، حتما به این فکر فرو خواهد رفت که اکنون موقع عملیات است، چنان که بعد از وقایع آبان و آذرماه گذشته بود که سردار سلیمانی در عراق ترور شد. حالا هم با بروز بحران کرونا بعید نیست که آنها در فکر ضربه زدن به ایران افتاده باشند.
سوم: با مدنظر قرار دادن این دو مساله، میتوان به همان تئوری اصولی دفاع از حاکمیت و منافع ملی یعنی اصل بازدارندگی رجوع کرد که نهتنها در ایران بلکه در قریب به اتفاق کشورها مورد استفاده است. بازدارندگی به معنای این است که یک کشور آنقدر قوی باشد و البته بهگونهای رفتار کند که دشمنان فکر تجاوز و تعدی به منافع ملی آن را از سر بیرون کنند. لذا باید گفت برهمین اساس اقدام سپاه در مواجهه با شناورهای آمریکایی در منطقه هم به لحاظ تئوریک و هم به لحاظ تجربه تاریخی کاملا توجیهپذیر است.
در این میان اما پاسخ به یک سوال مهم بهنظر میرسد و آن این است که آیا آمریکاییها واکنشی به این اقدام ایران خواهند داشت یا خیر؟ برای پاسخ به این موضوع باید به موضعگیری مقامات آمریکایی رجوع کرد.
مایک پمپئو، وزیر امورخارجه آمریکا در اینباره گفته است: «در حال ارزیابی این هستیم که چگونه به بهترین شکل پاسخ داده و نارضایتی خود را درباره اتفاقی که رخ داد، منتقل کنیم.» علاوه بر این وزیر دفاع این کشور نیز پس از اتفاق چهارشنبه گذشته نوشت که شرایط کاملا معمولی و عادی است.
با کنار هم قرار دادن این دو اظهارنظر و البته تجربهای که آمریکا چندی پیش و در ماجرای عینالاسد بهدست آورد باید گفت که به احتمال فراوان آمریکاییها پیام ایران را به خوبی دریافت کردهاند و فهمیدهاند که در صورت هرگونه اقدامی، پاسخی درخور داده خواهد شد. اما سوال اینجاست که آیا تحرکات آنها با این وصف پایان خواهد یافت؟
در جواب باید بگوییم که پاسخ صحیح و قطعی این سوال چیزی نیست جز توصیف سرنوشتی که برای منطقه رقم خواهد خورد، به این معنا که با مصوبهای که پارلمان عراق درباره خروج نظامیان این کشور گذرانده است و حالا عزم راسخی که ایران برای اخراج آمریکا از منطقه پیدا کرده حتما مراحل جدیدی از چالشها آغاز شده است و در این مسیر آمریکا باید تصمیم بگیرد که آیا میخواهد هزاران کلیومتر دورتر از مرزهای خود باقی مانده و به درگیری با ملتهای منطقه ادامه دهد یا اینکه ترجیح میدهد منافع خود را در جایی دیگر دنبال کند.
* نویسنده: مریم عاقلی، روزنامهنگار
مطالب پیشنهادی







