نویسنده مجموعه نمایش خانگی «کرگدن» در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:

قرنطینه فرصت مناسبی بود تا سریال های قدیمی و جدید دیده شوند و دیده شدن کرگدن در این روزها شاید اتفاقی نباشد و می‌توان آن را به وجود استانداردهای مناسب در بخش‌های مختلف این سریال دانست.

  • ۱۳۹۹-۰۱-۲۸ - ۰۲:۰۵
  • 00
نویسنده مجموعه نمایش خانگی «کرگدن» در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان»:

کرگدن را با دغدغه‌های اجتماعی و واقعیت‌ها نوشتیم

کرگدن را با دغدغه‌های اجتماعی و واقعیت‌ها نوشتیم

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، نیمه آبان‌ماه سال گذشته بود که قسمت اول سریال کرگدن با تصاویری از بازیگران مشهور و جوان روی جلدش منتشر شد. این سریال که توسط کیارش اسدی‌زاده کارگردانی شده و صادق یاری آن را تهیه کرده، قرار بود در 26 قسمت منتشر شود و تنها چهار قسمت از آن توزیع و پخش نشده است. کرگدن داستان پنج جوان است که به دلیل مهارت‌هایشان و بی‌خبر از وجود مافیای بزرگ و مخوف وارد چالش آدرنالین می‌شوند و اتفاقاتی برایشان می‌افتد. مصطفی زمانی در نقش نوید، سارا بهرامی در نقش رها، هدی زین‌العابدین در نقش گیسو، پوریا رحیمی‌سام در نقش کاظی و بانیپال شومون در نقش دانیال به‌عنوان پنج جوان اصلی حضور دارند. کرگدن را می‌توان برخلاف ساخته‌های مشابه در تلویزیون و همین شبکه نمایش خانگی، یکی از نمونه‌های موفق در حوزه مشکلات جوانان امروزی دانست. پرهیز از شعارزدگی در بیان موضوع و رعایت انصاف در بیان مشکلات و قصور طرف‌های درگیر و نگاه نسبتا معتدل به همه طبقات اجتماعی از ویژگی‌های مثبت این سریال تا الان بوده است. انتخاب روایت غیرخطی برای این مجموعه شاید در ابتدا و برای مخاطب ایرانی ریسک محسوب می‌شد اما با گذشت زمان، مخاطب با این نحوه روایت آشنا شد و آن را پذیرفت. به نظر می‌رسد سازندگان این مجموعه که پیش از این «ممنوعه» را ساخته بودند از حاشیه‌ها و تجربیات آن استفاده کرده‌اند و برای ساخت کرگدن به کار بسته‌اند. بازی‌های روان و به دور از اغراق پنج بازیگر اصلی در کنار بازی بازیگران فرعی، ترکیب مطمئنی را روانه جلوی دوربین کرده است. قرنطینه فرصت مناسبی بود تا سریال های قدیمی و جدید دیده شوند و دیده شدن کرگدن در این روزها شاید اتفاقی نباشد و می‌توان آن را به وجود استانداردهای مناسب در بخش‌های مختلف این سریال دانست. با مهرداد کورش‌نیا نویسنده و کارگردان تئاتر که یکی از نویسندگان این سریال است درباره این سریال صحبت کرده‌ایم.  

ایده سریال کرگدن از کجا آمده است و دغدغه اصلی سریال چه چیزهایی بود؟

ابتدا یک فکر گروهی از دو نویسنده بود یعنی آقای علی اصغری و من. با دو تهیه‌کننده یعنی صادق یاری و برادر ایشان آقای مهدی یاری سر این صحبت کردیم که با توجه به اینکه در جامعه مسائل جوانان و دغدغه‌های آنها وجود دارد چه چیزی به‌عنوان مساله اصلی در بین جوانان هست؟ یکی از آن مسائل ماجرای فضای مجازی و خطرات و مشکلاتی است که در این حوزه وجود دارد یعنی بخشی از آسیب‌شناسی ماجرا است. در این سال‌ها فضای مجازی عاملی شده که ماجرای اینفلوئنسر شدن برخی و تبلیغات و شرکت‌های تبلیغاتی وسط بیاید. در اینجا خواستم درام و داستان جذابی برای جوانان و خانواده‌ها ارائه دهم و در عین حال خوراک فکری داشته باشد که به آسیب‌شناسی این بحث هم اشاره کند. این خیلی اهمیت داشت که بتوانیم بگوییم فکر نکنید همه‌چیز معروفیت و مشهور بودن و پول و ظاهر زرق‌وبرق در فضای مجازی است و پشت این خطرات و مشکلات زیادی وجود دارد. به این رسیدیم که تعدادی جوان باشند و قصه فیلم را هم که شما و بقیه می‌دانید.

تفاوتی که کرگدن با سریال‌های دیگر دارد چه در تلویزیون و چه شبکه نمایش خانگی این است که نگاه کلیشه‌ای به جوان را ندارد. یعنی نگاهش عمیق‌تر است و مشکلات جوانان را ملموس‌تر ارائه می‌کند. شخصیت‌هایی که نوشتید مابه‌ازای بیرونی داشتند یا برآیند کلی چند طبقه اجتماعی در بین جوانان است؟

چون تجربه سریال ممنوعه را هم ما به‌عنوان نویسنده و هم برادران یاری به‌عنوان تهیه‌کنندگان داشتند، تلاش این بود که جامع‌تر جوانان را ببینیم. یعنی اقشار مختلف جامعه را در بین این افراد ببینیم. آدمی را همانند گیسو داشته باشیم که اصلا پول برای او مطرح نیست و خانواده لاکچری دارد تا فردی همانند نوید که بچه جنوب شهر است و مشکلات اقتصادی دارد و طیف‌های وسط و میانی این دو طیف است. خواستیم همه مدل آدم وجود داشته باشد و همه اینها با دغدغه‌های مختلف وجود دارند. هم من و هم آقای اصغری به‌عنوان نویسنده‌ای که سال‌ها در حوزه درام‌های اجتماعی کار کردیم، هم در حوزه نمایشنامه‌نویسی و هم در حوزه سینما کار و تلاش کردیم بخش‌های مختلف جامعه را و مشکلات مختلف جوانان در طبقات مختلف و دغدغه‌های فضای مجازی و مسائل امروزه را در نظر داشته باشیم. یک مدت روی اینها کار کردیم. تلاش ما این بود بتوانیم هم آسیب‌های اجتماعی را درست مورد بررسی قرار دهیم و هم اقشار مختلف جامعه را ببینیم و درعین‌حال روی این، مفاهیمی سوار کنیم که بتواند درست مفاهیم را بیان کند. یکی از بهترین الگوها الگوی سفر سیمرغ است. این سریال سفر یک عده جوان برای رسیدن به قله قاف و رسیدن به حقیقت است. یک تعداد جوان برای کشف حقیقتی جمع می‌شوند که اگر نوید مرده یا این اتفاق افتاده در پس این چه ماجرایی است؟ جست‌وجوی حقیقت و حقیقت‌یابی است که در این مسیر هم کاراکترها و هم مخاطب بازشناختی از این آدم‌ها و از جهان پیرامونی و حوادث پشت‌پرده داشته باشد. این الگو جواب‌دهنده است چون در ادبیات جهان و ایران به‌عنوان الگوی معروف کار شده است و سعی کردیم اینها را مدنظر داشته باشیم.

 من فکر می‌کنم سریال ممنوعه و حاشیه‌هایی که داشتید تجربه خوبی برای سریال کرگدن بود. اینجا عمیق‌تر به جوانان نگاه شد و مشکلاتی که در ممنوعه داشتید را در اینجا نداشتید.

دقیقا. به خاطر اینکه هم کارگردان و هم برادران یاری و هم نویسنده‌ها تاکید داشتیم اخلاق‌گرایانه به موضوع نگاه کنیم. به حاشیه‌های بی‌ربط که جزو مسائل و دغدغه‌های اصلی جامعه نیست، نپردازیم. سعی کنیم الگویی باشیم که بچه‌های ما و خانواده‌های ما سریال را می‌بینند دستاورد فرهنگی داشته باشد. ما اسم این را آورده فرهنگی گذاشتیم. وقتی کسی این سریال را در پروسه 6 ماهه می‌بیند به‌عبارتی چون این 25 قسمت برای 6 ماه تنظیم شده، یعنی تا 6 ماه با یک قصه همراه است تا ببیند چه آورده فرهنگی‌ای برای او و خانواده دارد. تلاش کردیم این آورده فرهنگی در دل سریال وجود داشته باشد. بر کانون خانواده تاکید می‌شود. یکی از مسائلی که آنجا وجود دارد و هرچه جلوتر می‌رویم بهتر مشخص می‌شود این‌که امن‌ترین جا کانون خانواده است. کسی که از کانون خانواده فاصله می‌گیرد صدمه می‌بیند. این یکی از مباحث مهم در این سریال است. کانون خانواده به‌عنوان مامن مطرح است. تلاش‌هایی برای مطرح کردن این مسائل داشتیم.

در این روزهای قرنطینه این سریال دیده می‌شود. بازخوردهایی که داشتم این بود آنهایی که قسمت به قسمت می‌دیدند یک نظر مثبت یا منفی داشتند ولی کسانی که پشت هم سریال را می‌بینند بیشتر جذب شدند یعنی این رشته‌ای و متصل دیدن به نظر من خیلی کمک می‌کند. این یک ویژگی برای سریال است؟

چون در سریال‌سازی ایران این مدل روایت غیرخطی تودرتو را کمتر داشتیم، به همین دلیل مخاطب ایرانی کمتر عادت به این روایت‌های تودرتو و فلش‌بک و به‌هم‌ریختگی روایت داشت و وقتی هفته به هفته سریال را می‌بیند، دیتاها و اطلاعات و معماهای‌ریزی که داریم، همواره پنهان می‌شود و از سوی دیگر کشف و گره‌گشایی می‌شود. وقتی فاصله می‌افتد از زیر چشم برخی تماشاگران در می‌رود یا حافظه‌شان آن را فراموش می‌کند، به همین خاطر ممکن است یک جاهایی را گم کند یا برای او گنگ باشد ولی وقتی پشت هم می‌بینند این مشکل وجود ندارد. دلیل این به‌هم‌ریختگی روایت است.

فرم سریال این اجازه را به مخاطب می‌دهد وقتی پشت هم می‌بیند آن نکات ریز را بهتر کشف کند.

دقیقا. این امکان وجود دارد. این کشف درستی است.

بحث دارو و قاچاق دارو با موضوع سریال و شرایط کنونی همزمان شده است.

یکی از چیزهایی که باید با موضوع فضای مجازی و تبلیغات گره می‌زدیم این بود که چه سوءاستفاده‌گرایانه یا سوداگرایانه است که بتوانیم تعمیم دهیم. مساله‌ای که مردم با آن این میزان درگیرند و مبتلابه آن هستند. دارو ربط مستقیم با سلامت و جان انسان‌ها دارد، یعنی شاید کمتر چیزی این میزان رابطه مستقیم داشته باشد. دارو می‌آید که بهبود ببخشد یا سلامتی بدهد. وزارت بهداشت و درمان اسمش رویش هست و قرار است برای این حوزه کاری کند. متاسفانه سوداگری و سواستفاده زیاد است. با تحقیقی که کردیم به این مساله رسیدیم که این مشکل مربوط به سال‌های اخیر نیست. سالیان سال است هر کسی هر چیزی به دستش رسیده سوداگری کرده است. خواستیم تلنگری به این ماجرا بزنیم و وقتی این کار را کردیم همزمان با کشف دو باند بزرگ قاچاق دارویی و همچنین ماجرای کرونا و اتفاقات آن بود. این نشان می‌دهد وقتی موضوع درست انتخاب کنید تعمیم‌پذیری دارد. این معضلات مخصوص ایران نیست و نیاز به مواد ضروری و بهداشتی را در کل دنیا داریم. کمبود در همه‌جا وجود دارد. از این منظر هوشمندی تهیه‌کنندگان و کارگردان و نویسنده‌ها بود که موضوعی را انتخاب کردند تا تعمیم‌پذیر باشد.

* نویسنده:  سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران