به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بعضی آن را با تماشای فوتبال در استادیوم خالی مقایسه کردند. بعضی ذوقزده، از چنددقیقه مانده به 9 شب پای گوشی یا سیستمشان نشستند تا با خواننده همراهی کنند. بعضی هم اولین سوالشان این بود که هزینه این کنسرتها را چه کسی میدهد و از کجا؟ گروهی هم معتقد بودند که این ایده سرقتی است و باید به صاحبان اصلی این ایده مبلغی پرداخت میشد. شهرداری تهران برای نوروز 99 برنامهای با عنوان «نوروزگاه99» ترتیب داده بود که با ورود کرونا و خانهنشینی مردم تبدیل به «نوروزخانه 99» شد. دفتر موسیقی ارشاد با همکاری شهرداری تهران، بانی اجرای طرح کنسرتهای آنلاین شدند. کنسرتهایی که با وجود بینندگان فراوانش اما حاشیه هم کم نداشته است؛ از اعتراضات حمید حامی روی صحنه تا لغو اجرای گروه لیان به خاطر حضور جنابخان یا همخوانی رضا صادقی با علی یاسینی و نشان ندادن سازها.
سرقت ایده؟
آیا پدیده کنسرت آنلاین پدیده تازهای است؟ قطعا آنها که با موسیقی و اخبارش آشنا هستند، به این سوال جواب منفی میدهند. آخرین ماه بهار 95 بود که سامانه کنسرت آنلاین کشور که نام اختصاریاش را «حام» گذاشته بود، با مدیریت حامد عنقا، نویسنده و تهیهکننده تلویزیون، از کنسرت علیرضا قربانی در تالار اندیشه حوزه هنری پوششی آنلاین را ارائه داد. هرچند وضعیت فعلی اینترنت، مخصوصا در یکماهه اخیر، چندان تعریفی ندارد، اما چهار سال پیش اوضاعش بدتر بود و خیلیها از قطع و وصل شدن اینترنت و گوش ندادن کامل به یک قطعه شاکی بودند. این کنسرتهای آنلاین حامی مالی داشت و کسی نگران برنگشتن پولش نبود و به همین دلیل ادامه پیدا کرد و درنهایت شگفتی در شهرستانها بیشتر از تهران از آن استقبال شد. فضای هیجانی این کنسرتها به جشنواره موسیقی فجر رسید و حتی قرار شد در دوره سیودومش تمام کنسرتهای جشنواره بهصورت آنلاین پخش شود، البته در ادامه همه کنسرتهای جشنواره از این سامانه پخش نشدند و اختلافات بین حام و مجموعه ارشاد آغاز شد. درنهایت پروژه پخش آنلاین موسیقی در سال 96 به آخر خط رسید و بعد از مشکلاتی که میان آنها و بنیاد رودکی به وجود آمد، عطای کار را به لقایش بخشیدند. قطعا کنسرت علیرضا قربانی اولین تجربه کنسرت آنلاین در ایران بود، اما شرایط استفاده از اینستاگرام با وضعیت فعلی متفاوت بود.
کنسرت آنلاین مردم را در خانه نگه میدارد؟
«از طریق برگزاری کنسرتهای آنلاین مردم میتوانند شادی جمعی را در کنار هم، نه به شکل فیزیکی بلکه به شکل مجازی تجربه کنند.» این بخشی از حرفهای محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران در گفتوگو با تسنیم است. ظاهرا دلیل اصلی برگزاری کنسرتهای آنلاین و متحمل شدن هزینههای زیاد توسط شهرداری، نشاندن مردم در خانه است؛ آن هم در ساعتی که سریالهای تلویزیونی پخش میشود، آن هم برای یک ساعت، آن هم با اینترنتی که شادترین آهنگها را هم میتواند به کندترین یا غمانگیزترین ترانه تبدیل کند. حقشناس که خود چهرهای رسانهای و فرهنگی است، کاش فنیتر و کاملتر صحبت میکرد. «در خانه ماندن برای ایرانیان که انسانهای اجتماعیای هستند، ممکن است آثار و عواقبی داشته باشد که نیازمند دقت بیشتر است، لذا با توجه به اصل شادی، برگزاری کنسرتهای آنلاین با استفاده از امکانات روز یک اقدام خوب است.» این جملات هم بخش دیگری از گفتوگوی وی با تسنیم است. کسی مخالف برگزاری کنسرت آنلاین نیست، اما کاش حقشناس از خود چند سوال میکرد؛ آیا مردم نمیتوانند در ماشین و خیابانها این کنسرت را تماشا کنند؟ آیا مشکل ماندن در خانه مردم فقط یک ساعت در شبانهروز است؟ بهتر است سهم کنسرت آنلاین را که ایده خلاقانهای هم نیست، به اندازه خودش بدانیم و نه کمتر و نه بیشتر. شاید چون شهرداری برای این پدیده هزینه زیادی میکند، دوست دارد سهمش بیش از یک ساعت در روز باشد، اما واقعیت چیز دیگری است حتی اگر مخاطبان آن را بعدها هم تماشا کنند.
اینستا، موسیقی و مردم
آنهایی که با لایوهای اینستاگرام آشنا بودند، از کنسرتهایی که دیگران میرفتند و فیلمش را زنده برای دوستانشان به اشتراک میگذاشتند، کسب فیض میکردند. البته با زمینه صدای خودشان فیلم را زنده به اشتراک میگذاشتند! در یکی دو سال اخیر با وجود تذکرات فراوانی که در سالنهای برگزاری کنسرت میدهند، اما تعداد این پخشهای زنده فردی بیشتر شد. شاید اگر اختلافات سامانه پخش آنلاین با مجموعه ارشاد هم پیش نمیآمد، در زمانه فعلی، رقیبی جدی مثل اینستاگرام کارش را سختتر میکرد. اینستاگرام هم مثل آن سامانه رایگان است و شاید دیگر هیچ حامی مالیای به معرکه نیاید و از سامانهای پشتیبانی نکند. اما تجربه کنسرتهای آنلاین اخیر و آمارهای غیررسمی و گاه رسمی نشان میدهند که با وجود سایتهای متعدد برای پخش این کنسرتها، اما سهم بسیاری از نحوه تماشای کنسرتها به اینستاگرام تعلق داشت. ظاهرا باید به این رسانه جدید احترام گذاشت و جدیاش گرفت. البته برخی کارشناسان معتقدند بعد از رفتن کرونا باید منتظر ماند و دید که آیا همچنان مردم پایبند اینستاگرام و کنسرتهایش خواهند ماند یا نه. برخی دیگر هم میگویند که اینستا جای خود را در غیاب فعالیتهای موسیقی تلویزیون باز کرده و بهجای امنی برای انتخاب و شنیدن آثار موسیقایی تبدیل شده است. برای این کنسرتها البته آمار مختلفی از طرف نهادها و سایتهای مختلف ارائه میشود که البته نمیتوان و نباید به همه آنها اعتماد کرد. درواقع سازوکاری برای سنجش تعداد بینندهها بهطور رسمی و با کمترین خطا وجود ندارد. اینکه روبهروی یک کنسرت آنلاین چند نفر مینشینند و تماشایش میکنند، مبهم است. با این همه اما نمیتوان از این ظرفیت بهسادگی عبور کرد. این ظرفیت وجود دارد و برای سلیقههای متنوع موسیقی یک بستر مناسب است که باید از آن مراقبت شود.
کنسرت آنلاین آندرا بوچلی میتواند یک نمونه متعالی برای برگزارکنندگان و خوانندگان داخلی باشد. کیفیت اجرا و نحوه ارائه آن بیشک یک مدل فوقالعاده است. برای برگزاری کنسرت آنلاین البته فقط نباید به خوانندگان و برگزارکنندگان توجه کرد. اینترنت مساله اصلی است. کمتر کسی است که از وضعیت فعلی اینترنت در ایران راضی باشد. برای انجام کارهای بزرگ باید ساختارهای قوی و عظیم داشت. چه بخواهند و چه نخواهند، موسیقی وارد مرحله جدیتر و تازهتری شده است. مرحلهای که اگر به آن توجه شود و بدون حیف و میل بودجه و با تخصیص اعتبار بجا و صحیح با آن رفتار شود، خروجی ملموس و قابل استفادهای خواهد داشت.
یکی از مسائل غیرشفاف در بحث هنرهای آنلاین، نحوه محاسبه تعداد مخاطبان است. هنوز فرمول خاص و معتبری برای تعیین میزان مخاطبان وجود ندارد. طرفداران هر خواننده در روزهای گذشته مدعی شدند که کنسرت آنلاین خواننده محبوبشان مخاطبان میلیونی داشته است. اعداد پنج میلیون و هفت میلیون مثل نقل و نبات در دهانها میچرخد و کسی هم نمیگوید که با چه مبنایی به این ارقام رسیدهاند. اشتباهی که در نحوه محاسبه تعداد بازدیدکنندگان کنسرتها صورت میگیرد این است که بخش آفلاین را هم حساب میکنند و هر مخاطب کنسرت آنلاین را ضرب در دو یا سه نفر میکنند که باز هم مبنای مشخصی نیست.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار