به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ارسال نامهای از طرف جمعی از اهالی سینما به رئیس قوه قضائیه با مضمون درخواست آزادی یا مرخصی برای محمد امامی، متهم کلان اختلاس، ارتشا و انواع تخلفات اقتصادی که سرمایهگذاری کلانی در سینما و شبکه نمایش خانگی هم کرده بود، از جنجالهای خبری در قرنطینه سراسری بود. از علی سرتیپی تا کیانوش عیاری و از محمدحسین مهدویان و نرگس آبیار تا معاون سردبیر روزنامه دولتی ایران، پای این نامه را امضا کرده بودند. همانطور که پیشبینی میشد واکنشها به چنین نامهای سریع و خشمگین بود. از بین خود اهالی سینما منیژه حکمت اولین و تابهحال تنها کسی بود که موضع گرفت. واکنش نسبت به این اتفاق در بین رسانهایها قدری بیشتر و در بین مردم عادی به میزان فراوانی وجود داشت. البته به محض انتشار این نامه که این متهم کلان اقتصادی را با صفتهای مداحانهای ستوده بود، تعدادی از افراد حضورشان در این فهرست را تکذیب کردند. جواد نوروزبیگی از کسانی است که در جمع شدن امضاهای این نامه تلاش فراوانی کرد. با او درباره اینکه این نامه چطور تنظیم شد و امضاهای آن چگونه جمعآوری شدند و البته تمام حواشی دیگر این نامهنگاری، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
آقای نوروزبیگی! درخصوص نامهای که شما و عدهای از اهالی سینما خطاب به رئیس قوه قضائیه و با مضمون درخواست آزادی برای محمد امامی تنظیم کردهاید، توضیح دهید.
ریشه این ماجرا صحبتهای رئیس قوه قضائیه بود که گفت همه زندانیها میتوانند از مرخصی کرونا استفاده کنند. بالاخره زندانها آلوده است و خیلی از زندانیان میتوانند با تمهیداتی به قرنطینه خانگی بروند. عموما محکومان اقتصادی آزاد شده بودند و مشورتی صورت گرفت که این بندهخدا (محمد امامی) هم تا بخواهند حکمش را بدهند و دادگاه برقرار شود، اشکالی ندارد که دوران قرنطینه را طی تمهیداتی بیرون از زندان بگذراند. حرکت ما خداپسندانه و انسانی بود. نه منفعتی برای ما دارد و نه خواهد داشت. نمیدانم چرا یکباره عدهای از همکاران جری شدند و فریاد وااسلاما سر دادند. درصورتیکه متن نامه هم همین است. بهشخصه با اینکه رزومه امامی در آن نامه ارائه شده، کاری ندارم ولی معمولا در چنین نامههایی رزومهای به مسئولان ارائه میشود. در متن هم بیان شد که درخواست اصلی مرخصی کروناست و این امر عجیبی نیست که همه برآشفته شدند. همه امضاکنندگان برای خود جایگاه و شأن و شعوری دارند و این مسائل را در نظر گرفته و این نامه را امضا کردند. دوستان از این منظر نگاه کنند که بزرگانی در این لیست هستند.
استارت این کار از کجا بود؟ ظاهرا خواهر آقای امامی پیگیر بوده که این امضاها را جمع کند.
طبیعتا خانواده نگران هستند و دست به هر کاری میزنند تا فرزندشان آزاد شود و در این مدت نزد آنها باشد. ایشان دو سال و خردهای است که در زندان است و تاکنون بحث اینچنینی نداشتیم، الان بحث شیوع ویروس کرونا پیش آمده و همه بهرهمند شدهاند و خانواده ایشان هم خواستند از این موقعیت استفاده کنند. دغدغه آنها به ما منتقل شد و ما هم گفتیم اگر در حد مرخصی است، امضا میکنیم و پای امضای خود هستیم و کار ما بد نبود. امضاکنندهها حتما با منطق و شعور خود این کار را کردهاند. منفعت مادی برای هیچکسی ندارد. نظر ما برای خدا بود، هرکسی هر برداشتی میکند، خود داند و به ما مربوط نمیشود.
عدهای از کسانی که نامه را امضا کردهاند، گفتند امضا نکردهایم و متن برای ما فرستاده نشده است. میگفتند به ما درست منتقل نشده والا امضا نمیکردیم. نظر شما درباره این دوستان چیست؟
من خودم درمورد ادعایی که برخی دوستان مطرح میکنند که ما از کیفیت نامه خبر نداشتیم، حساس شدم و با خانواده امامی صحبت کردم که چنین چیزی بود یا خیر. آنها گفتند صوت دوستان را داریم و هماهنگ شده بود. البته آنها دنبال جنجال نیستند و میگویند هر کسی میخواهد از امضای خود انصراف بدهد، مختار است، اجباری نداریم. برای همین اعتراض نمیکنند چرا امضای خود را پس گرفتید. دنبال این مساله نیستند. من هم همانند شما حساس بودم و سوال کردم و آنها گفتند صداها موجود است.
متن اولیه نامه را چه کسی تنظیم کرد؟ خانواده یا دوستان سینمایی تنظیم کردند؟
به احتمال زیاد خانواده بودند یا شاید وکیل ایشان بود ولی متن بدی نبود. درخواست مرخصی دارد و میگوید دادگاه هر زمانی تشکیل شود و حکم هر آنچه عدالت بگوید، اجرا شود. میگوید مرخصی داده شود و رزومهای از محمد بیان کرده است.
در نامه راجعبه محمد امامی میگویند یکی از فعالترین و موفقترین چهرههای فرهنگی کشور و چهرهای خلاق است. درمورد امامی اعتراضاتی وجود داشت که مشخص نبود او از کجا آمده و اینکه وی کارت تهیهکنندگی نداشت و ناگهان سال 92 آمد. این صحبتها را که شنیدهاید؟
در حوزه سینما فعال بوده و فیلم ساخته است. در این فیلمها و سریالهای ساختهشده بهعنوان تهیهکننده بوده و اینها رزومه است. تیتراژها را چه کسی اجازه داده که باشد؟ پس قاعدتا بوده است. برای یکی از تشکلهای تهیهکنندگی بوده و کارت آن بیرون آمده است. شرایط را هم داشته و امر عجیبی نبوده. حالا که او در زندان است، نمیتوانیم فعالیتهایی را که در گذشته داشته، از او بگیریم و بگوییم این کارها را نکرده است. این سابقه او است. این را همه میدانند.
یکی از پیشکسوتان سینما گفته بود با این کار، یعنی انتشار این نامه، ممکن است نامههایی که اهالی هنر بعد از این تنظیم میکنند، بیاعتبار شوند، چون افکار عمومی علیه این متن است و طبیعتا اگر به آن توجه نشود، بعد از این ممکن است به نامههایی که دستهجمعی مینویسیم، توجه نکنند.
اهالی هنر برای کسی که جرم مشخص دارد و فعالیت خود را ادامه داده، درصورتیکه طبق قانون نمیتوانست این کار را بکند، نامه نوشته و حمایت کردهاند و کسی حرفی نزده است. کسی اعتراض کرد که چرا در حمایت از فلان شخص که حکم برای او صادر شده، نامه نوشتهاید؟ کسی حرفی نزده است. این هم همان است. میدانم این بحث به وجود میآید که چرا هنرمند و غیرهنرمند را با هم قاطی میکنید. ایشان یک جریان هنری با سرمایهگذاریهای خود ایجاد کرد. حالا هم برای تبرئه او جریانسازی نشده. درخواست نامه یک مرخصی بوده است و خود آقای رئیسی گفته اگر خود خانواده بهتنهایی جلو میرفتند، جنجال به پا نمیشد. چرا باید زود قضاوت کنیم؟ مگر قاضی هستیم؟ پرونده را در اختیار نداریم که حکم میدهیم!
آقای رئیسی عنوان کردند که اگر خانواده بهتنهایی جلو میآمدند، احتمال اینکه به خواسته خود برسند، بیشتر بود؟
نمیدانم. شاید این کار را میکردند. میگویم در این فاصله یکی دو روزه آنقدر اتهام به امضاکنندگان و خود ایشان وارد کردیم که همه باید به زندان برویم و او هم که منشأ این اتفاقات است، حکم محکمی را متحمل شود. بالاخره هرچه هست، دستگاه عدالت باید حکم بدهد؛ غیر از این نیست. کسی طرفداری از ایشان نکرده است. خود ایشان هم بارها بیان کرده اگر یک قران به بیتالمال بدهکار باشم، پرداخت میکنم. چقدر خوب میشد شرایطی را فراهم میکردید که با قاضی پرونده یا بازپرس پرونده صحبتی میشد و شاید کمک به این مسیر کند. شاید من هم به اشتباه خود پی ببرم، ما که دسترسی نداریم، بالاخره بهطور حسی میبینیم که فردی در زندان است و در این شرایط همه مرخصی میگیرند، گفتیم با تمهیداتی بهخصوص او هم از مرخصی بهرهمند شود. ضمانت هم بگذارد. این کار از نظر شما خیلی بد است؟
تا همین جای کار کیفرخواست چند نفر از متهمان بانک سرمایه قرائت شده است.
کیفرخواست ایشان هم صادر شده است؟
ظاهرا قرار بوده بعد از عید دادگاه برگزار شود که کرونا آمد. این نکته را بیان کنم که در کیفرخواستها نام امامی بارها مطرح شد. یعنی نماینده دادستان به برخی جرائم ایشان اشاره کرد. درست است که دادگاه مستقل خود ایشان هنوز برگزار نشده ولی جرائم ایشان مطرح شده است.این جرائم باید در دادگاه برود. کیفرخواست ایشان صادر شده؟ قاضی حکم داده؟ دادگاه او شروع شده است؟
احتمالا صادر شده باشد، اما هنوز قرائت نشده است.
بله. ما نمیدانیم چه خبر است. من بهصورت حسی و در قالب یک حرکت انسانی که شاید برای دیگران هم انجام میدادیم، پای این کار آمدم. به نظر من کار بدی هم نبوده است. روی ایشان حساسیت است و ما گفتیم اگر طی تمهیداتی امکانپذیر است، مرخصی برود، نه اینکه آزادش کنند.
پس درخواست شما درخواست مرخصی بوده است؟
بله. نه حکم ایشان را میدانیم که بگوییم تخفیف بدهید و نه از چیزی خبر داریم. حرفهای ما هم براساس شنیدههاست. دادگاه تشکیل نشده است. آقای عیاری هم تاکید کردند و من هم تاکید میکنم که چیز خاصی نبوده است.
نکتهای وجود دارد؛ زندانی که ایشان هستند با زندانی که افراد دیگر هستند و به لحاظ شیوع کرونا خطرناک است، فرق میکند.
از آن هم اطلاع ندارم که کجا و در چه شرایطی هستند. در نامه هم نیامده که زندان ایشان کجاست. عامیانهاش را میدانم که ایشان اگر میتوانند از این مرخصی بهرهمند شوند تا وقتی خطر کرونا برطرف شد، به زندان برود و حکم او داده شود.
سینماگران بیشتری بودند که با ایشان کار کردند، چطور این تعداد محدود امضا کردند؟
این را هم باید از خانواده سوال کنید. شاید اگر عجلهای در کار نبود و اگر بیشتر سوال و رایزنی میکردند، امضاهای بیشتری جمع میشد و یا موضوع دیگری بوده که به همین میزان اکتفا شده است.
خودتان درباره پولهای مشکوکی که در سینما و شبکه خانگی و حساسیتهایی که در این زمینه وجود دارد، چه موضعی دارید؟ میگویند قبل از اینکه دادگاه برگزار شود و رسما بگویند طرف محکوم است، باید نسبت به آن حساسیت وجود داشته باشد و هنرمندان نباید کار کنند. خود شما چه موضعی در این خصوص دارید؟
من میگویم اگر پول شبههدار را مطمئن شدید شبههدار است، کار نکنید، نه حکم دهید و نه اتهام بزنید. این تنها یک بحث شخصی است که میتوانید با او کار نکنید، چون طرف حکمی ندارد. پولی دارد و میخواهد فیلم بسازد. من اگر به این نتیجه برسم، همین کار را میکنم. خیلیها نزد من برای سرمایهگذاری در فیلم آمدند و انجام ندادم، چون احساس کردم نمیتوان با این آدم کار کرد و من با او مساله دارم.
درمورد رسانههایی که این مسائل را پیگیری میکنند، چون رسالت رسانه با هنرمندانی که میتوانند با چنین افرادی کار کنند یا نکنند، فرق میکند. رسانه باید حساسیت ایجاد کند. در نامهای که نوشتید گفته بودید جنجالآفرینی رسانههای زرد مانع از ورود اهالی هنر به این موضوع شده است.
من معتقدم اگر رسانه طوری خبررسانی کند که به جریان پرونده آسیب بزند و به شکل دیگری دربیاید و فاصله بیفتد، مقصر است. کار رسانه این است که واقعیت را بیان کند، نه این که به یک شکل دیگری خبرسازی کند. اگر رسانهها واقعیت محمد امامی را میدانند، حتما از قاضی اجازه گرفتهاند و در جریان پرونده هستند که این مطالب را عنوان میکنند. اگر جلوتر از قاضی و پرونده حرف بزنند، حرکت اشتباهی است. نباید جلوتر از پرونده باشند.
دو روایت حقوقی وجود دارد که یکی میگوید دستمزدهای بیش از حد متعارف و دیگری میگوید کل دستمزدها؛ اگر ثابت شود از منابع آلوده بوده، باید کسانی که دستمزد گرفتهاند، آن را یا مقدار بیش از حد متعارف را پس بدهند. یعنی این شامل حال تعداد زیادی از اهالی سینما هم میشود. نظر شما در این باره چیست؟
من تقریبا میتوانم بگویم در پروژههایی که امامی داشت، از دستمزدها خبری ندارم. اگر غیرمتعارف بوده و قاضی گفته و کارشناس هم بررسی کرده باشد، بله باید این را بازگردانند. البته دستمزد غیرمتعارف هم تعریف کارشناسی دارد و باید کارشناسی شود.
پس اگر دادگاه حکم کرد، باید مابهالتفاوت را پس بدهند، امضاکنندگان این نامه موافق هستند این پولها بازگردد؟
بحث امضاکنندگان نامه راجع به حکم دادگاه نیست. حکمی داده نشده که کاری داشته باشیم. بحث ما فقط مرخصی است. اگر همه ما نامه بزنیم، چه تاثیری در حکم دادگاه دارد؟
یکسری از مسائل بیشتر از بحث مرخصی مطرح شد.
مثلا چه نکاتی؟
درباره رسانهها و توصیفاتی که از آقای امامی در این نامه شده است.
در نامه میگوییم از میزان حساسیت حضرتعالی در تحقق عدالت، قانونگرایی، اصلاح امور و دفاع از حقوق شهروندان آگاهیم؛ این را به آقای رئیسی میگوییم. از میزان توجه و حساسیت شما به حوزه هنر آگاهیم؛ این هم خوب است. بررسی کارنامه جنابعالی در ایجاد تحول ساختاری و بنیادی در رفع کاستیها نهتنها موجب دلگرمی است، این هم خوب است؛ اینها را هم به رئیس قوه قضائیه میگوییم.
وقتی رئیس قوه قضائیه را این میزان جدی میگیرید و از کار او تمجید میکنید، طبیعتا وقتی حکمی صادر شود، حتی اگر سنگین باشد یا عوامل سینما را ناچار کند یکسری از پولها را بازگردانند، آن قسمت هم باید پذیرفته شود.
بله، باید پذیرفته شود. اگر قاضی حکم دهد که عوامل سینما بیربط پول گرفته یا از این پول شبههدار استفاده کردهاند، باید بازگردانده شود. حکم قاضی حکمی است که روی آن تحقیق و کار کارشناسی شده است. همینطوری قاضی حکم نمیدهد. فکر نمیکنید طولانی شدن پرونده امامی بیشتر به این دلیل است که قاضی تحقیق میکند؟ اگر حکمی صادر شود، بیدلیل نیست. از ابتدا که این مطلب را بیان کردید، من رد نکردم.
زمانی که این بحث مطرح شد، برخی واکنش خوبی نداشتند و گفتند معنی ندارد پول را پس بدهیم. این موضوع برای چندماه پیش است. گفتند اگر هم پول زیادی داده، قرارداد داشته است. اگر امضاکنندگان نامه قاضی را قبول دارند، پس باید آن حکم را قبول داشته باشند.
قاضی براساس کار کارشناسی رای میدهد و مسیر پرونده مشخص است. اگر قاضی به این نتیجه رسید که تمام کسانی که با محمد امامی کار کردهاند، محکوم هستند، باید پاسخ دهند، قاضی به این نتیجه رسیده و باید پاسخ دهیم.
نکتهای دارید که اضافه کنید؟
به نظر من حساسیت نسبت به این موضوع را آنقدر بالا نبرید که مساله اینطور سخت شود. بحث من کلی است و خواهشا این مطلب را به محمد امامی مرتبط نکنید، همانطور که میتواند در این بحث باشد. آنقدر حساسیت را بالا نبرید که فضای رسانه و بقیه مسائل توقع مردم از یک متهم را به حدی بالا ببرند که شاید رای دادگاه چیز دیگری شود. قبلا هم شاهد این مطلب بودهایم و پروندههایی داریم که هنوز بیپاسخ ماندهاند. گفتند فلانی این میزان پول از فلانجا گرفته است، اما درنهایت چه شد؟ یا مطرح شد که فلانی غذای آلوده نوزادان را به کشور وارد کرده است. آنقدر فضا را بزرگ میکنیم که بعد در آن میمانیم؛ چون به جامعه این ذهنیت وارد شده که این اتفاق افتاده و باید این مجازات انجام شود. من میگویم رسالت رسانه درست است که باید اطلاعرسانی باشد ولی بیش از حد بزرگنمایی شود هم با آبروی شخص بازی میکند و هم شاید تاخیر در حکم عنوان حقالناسی به خود بگیرد. قدری در این موارد عدالتمحور حرف بزنیم. در راستای پرونده حرف بزنیم. شاید این بهتر باشد.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار