مدیرعامل سابق رایتل می‌گوید یک اپراتور با 50 درصد ظرفیت خدمات می‌دهد، اما وزیر ارتباطات صداوسیما را مقصر کندی اینترنت می‌داند
دو طرف دعوا و مجادله بر سر فرکانس‌‌های 700 و 800 مگاهرتز -که درحال حاضر در اختیار صداوسیماست- بیش از آنکه به‌دنبال ایجاد خدمات بیشتر برای مردم و به قولی نفع ملی باشند، به‌دنبال نفع سازمانی و شخصی هستند.
  • ۱۳۹۹-۰۱-۲۴ - ۱۰:۵۲
  • 10
مدیرعامل سابق رایتل می‌گوید یک اپراتور با 50 درصد ظرفیت خدمات می‌دهد، اما وزیر ارتباطات صداوسیما را مقصر کندی اینترنت می‌داند
روی فرکانس سیاست
روی فرکانس سیاست

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این روز‌ها همه با کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ شما چطور؟ این روز‌ها دنیا درگیر مبارزه با کروناست، این روز‌ها لحظه‌به‌لحظه آمار مبتلایان به کرونا و جان‌باختگان بر اثر ابتلا به کرونا با شیب تند و عجیبی درحال رشد است، این روز‌ها دولت‌‌ها همگی عاجز از مقابله با ویروسی هستند که میلیون‌‌ها برابر کوچک‌تر از انسان است، این روز‌ها بیش از هر زمان دیگری همان دولت‌‌ها و مردمی که سایه هم را با تیر می‌زدند و برای سود بیشتر، از هیچ کاری برای از بین بردن همنوعان و حتی طبیعت فروگذار نمی‌کردند، ندای همبستگی و همراهی سر می‌دهند، این روز‌ها همه‌چیز تغییر کرده است. دنیای پیش، حین و پس از کرونا حتما سه دنیای متفاوت خواهند بود، اما لابه‌لای این تغییرات انگار بعضی چیز‌ها هم همچنان تغییر نکرده‌اند. همین امروز که از خانه بیرون می‌آمدم، متوجه شدم کسی شیشه ماشینم را شکسته و البته چیزی از داخل ماشین عایدش نشده است، یعنی دزد‌ها همچنان مشغول دزدی هستند، یا در شمایی بزرگ‌تر؛ همان‌‌هایی که روزگاری مایحتاج روزانه مردم را احتکار می‌کردند و به قیمت بیشتر در شرایط اضطرار می‌فروختند، حالا ماسک و مواد ضدعفونی‌کننده و... را احتکار می‌کنند. جنگ‌افروزان همچنان دنبال جنگ‌افروزی هستند و بمب‌‌ها همچنان بر سر مردم بی‌گناه جهان از یمن تا... فرو می‌ریزد. کشور‌هایی که ادعای انسان‌دوستی دارند، همچنان تحریم می‌کنند و دست از فشار برنمی‌دارند. سوءاستفاده‌کنندگان از شرایط بحرانی هم که پای ثابت این احوالند و قس‌علی‌هذا... پس در جهان تغییرات، همچنان عد‌ه‌ای هستند که دست از تغییر برنداشته‌اند و تا می‌توانند بر همان ریل قبلی می‌روند و حتی تندتر. کرونا و شرایط پس از آن، وضعیت خاصی را ایجاد کرده است، توجهات از بسیاری از موضوعات برداشته شده و معطوف به دایره خاصی از موضوعات شده است. در همین وانفسا، لابه‌لای همین روز‌های اضطرار و شرایط خاص، اتفاقاتی در جریان است که شاید اگر ما هم تن به شرایط کرونایی می‌دادیم، لازم به بازگو کردن آن نبود، اما خب، پیوند همین مسائل با شرایط کرونایی الزام پرداخت به آن را توجیه می‌کند.

صداوسیما و وزارت ارتباطات؛ جنگ جهانی چندم؟

روز‌های در خانه ماندن، روز‌های فاصله‌گذاری اجتماعی، روز‌های دور از هم بودن و فاصله‌‌های دو متری و چند کیلومتری، اقتضائاتی دارد تا کمتر کار به دعوای خانوادگی و کاهش صبر و طلاق کرونایی و مسائلی از این دست بکشد. بالاخره تحمل چندده روز خانه‌نشینی اگر نگوییم کار هیچ‌کس، کار هرکسی هم نیست. یکی از این اقتضائات، استفاده از تکنولوژی، تلویزیون و... است. خصوصا حالا که از ایام نوروز عبور کرده‌ایم و تب‌وتاب ویژه‌برنامه‌‌ها و احوال نوروزی فروکش کرده است و مردم بیش از پیش میل حضور در جامعه دارند، میلی که با ترس ابتلا به کرونا درآمیخته و برای مهار آن همچنان نیاز به همان اقتضائات احساس می‌شود. دو بازیگر اصلی میدان فراغت و البته کسب‌وکار مردم در ایام کرونایی، صداوسیما و وزارت ارتباطات هستند، دو بازیگری که هرکدام به وسع خود تلاش کرده‌اند باری از فشار روی دوش و ذهن مردم در ایام خانه‌نشینی بردارند و میزان موفقیت این دو، فردبه‌فرد متفاوت بوده است. عد‌ه‌ای راضی و عد‌ه‌ای هم از وضعیت خدمات ارائه‌شده ناراضی بوده‌اند. در اثنای این اتفاقات اما یکی از مسائلی که حسابی روی اعصاب مردم درخانه‌مانده و پای تلویزیون و موبایل نشسته، رفت، کندی نسبی سرعت اینترنت و همچنین سطح نازل برخی تولیدات صداوسیما بود. با این همه اما این مساله فقط در خانه‌‌ها محصور نماند و کار به سطوح بالاتری کشید تا این دو نهاد به تیپ و تاپ هم بزنند. فرکانس‌‌های 700 و 800 مگاهرتز اسم رمز دعوای بین وزارت ارتباطات و صداوسیما بود. ارتباطاتی‌‌ها که حسابی از سوی مردم به خاطر کندی سرعت اینترنت زیر فشار بودند و خودشان هم آمادگی این حجم از هجوم مردم به استفاده از اینترنت را پیش‌بینی نمی‌کردند، توپ را به زمین صداوسیما انداختند که اگر این دو فرکانس، یعنی 700 و 800 مگاهرتز را که بلااستفاده در اختیار آنهاست به ارتباطاتی‌‌ها بدهند، شاهد رشد کیفیت و سرعت اینترنت خواهیم بود. این مطالبه و این جدل بین دو نهاد به‌رغم حساسیت بالا، در خلال اخبار کرونایی مغفول ماند اما دو طرف هرگز از مواضع خود عقب ننشستند و همچنان در تلاش تصاحب و یا حفظ این سرمایه عظیم هستند. البته این اولین جدل بین این دو نهاد نبود و پیش از این نیز سر مسائل مختلف ازجمله نظرسنجی‌‌های تلویزیونی و... از خجالت هم درآمده بودند

دعوای زرگری ارتباطات و صداوسیما بر سر پول و مالکیت

از آنجا که مساله مورد بحث این دو نهاد مساله‌ای تخصصی است، شاید خیلی جایز نباشد به یافته‌‌های شخصی اکتفا کنم، اما پیش از نوشتن نظرات کارشناسان به‌عنوان آنچه شخصا در ارتباط با این مورد به دست آورده‌ام، باید بنویسم که فرکانس‌‌ها موضوعاتی بااهمیت و حساسیت بسیار بالا هستند، شاید بتوان گفت در حد نفت می‌توان از آنها به‌عنوان سرمایه‌‌های ملی یاد کرد. بگذارید کمی به عقب برگردیم و بیشتر در ارتباط با این دو فرکانس مورد ادعای طرفین حرف بزنیم. ایران برخلاف بسیاری از کشور‌های دنیا که دارای تلویزیون‌‌های ماهوار‌ه‌ای هستند، به دلیل نداشتن ماهواره همچنان از سیستم کابلی استفاده می‌کند. در روزگاری که هنوز خبری از تلویزیون دیجیتال نبود، تمامی این فرکانس‌‌ها مورد استفاده صداوسیما بود و برای پخش تصاویر و برنامه‌‌های تلویزیونی مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت. اما به محض انتقال از سیستم آنالوگ به دیجیتال، حجم استفاده از فرکانس‌‌ها به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرد و عملا صداوسیما دیگر احتیاجی به استفاده از دو فرکانس 700 و 800 مگاهرتز نداشت. از آن زمان تا امروز این دو فرکانس که تحت مالکیت وزارت ارتباطات و البته به‌صورت امانی در اختیار صداوسیماست، تقریبا بلااستفاده (اگر از همچنان روشن بودن سیستم آنالوگ چشم‌پوشی کنیم) مانده و همین مساله و اهمیت بالای فرکانس‌‌ها (به‌خاطر ثروت عظیم و لایتناهی که می‌توان از آن به دست آورد) مورد جدل ارتباطاتی‌‌ها و صداوسیمایی‌‌ها بوده است. بار‌ها این مساله حتی به مجلس کشیده شد تا اختیار فرکانس‌‌های 700 و 800 از دست صداوسیما خارج شود که هر بار مجلس با آن مخالفت کرده است.

نکته قابل‌تامل در ارتباط با این موضوع یکی ماجرای درآمد عظیمی است که دارنده این فرکانس‌‌ها می‌تواند از آن داشته باشد، دوم عدم ارتباط مستقیم آن با ماجرای رشد کیفیت و سرعت اینترنت است. اینجا باید کمی بیشتر به جملات دقت کنید. ببینید، وزارت ارتباطات می‌خواهد با سوءاستفاده از شرایط کرونایی و حساسیت‌‌های کمتری که در جامعه و در سطح نهاد‌های نظارتی به این ماجرا وجود دارد، اختیار فرکانس‌‌های 700 و 800 را از صداوسیما بگیرد، اما به جای بیان اصل غرض خود یعنی درآمدزا بودن این اتفاق و سرمایه هنگفتی که این دارایی می‌تواند روانه خزانه ارتباطاتی‌‌ها کند، ماجرای سرعت و کیفیت اینترنت را پیش می‌کشد تا با فشار اجتماعی این مسیر را تسریع کند. البته نمی‌توان تماما منکر اثرگذاری این اتفاق بر سرعت و کیفیت اینترنت شد، اما به اذعان خود وزیر ارتباطات دستیابی به حد بالاتری از فناوری‌‌های اینترنتی خصوصا پروسه دستیابی به تکنولوژی 5G زمان زیادی می‌برد و همچنین تجهیزاتی که در حال حاضر وجود دارد هم قدیمی است و برای نوسازی آنها زمان زیادی لازم است که می‌توان گفت در شرایط احتیاج فوری مردم به سرعت بالاتر و کیفیت بهتر اینترنت، بهتر این است که ارتباطاتی‌‌ها مسیر‌‌های دیگری را انتخاب کنند و فعلا دست از سر درآمدزایی بردارند. مضاف بر این و در تایید این خطوط می‌توان به اظهارات مدیرکل پایش فضای مجازی مخابرات که چند روز پیش و در خلال بالاگرفتن جدل بین صداوسیما و وزارت ارتباطات گفته بود اعتراضات مردم درباره قطعی اینترنت به فرکانس‌‌های صداوسیما ربطی ندارد و اپراتور‌‌ها از حداکثر فرکانس‌‌های خود استفاده نمی‌کنند هم اشاره کرد. اما همان‌طور که گفته شد، این صحنه دو بازیگر دارد و درمقابل اما صداوسیمایی‌‌ها هم گویا نمی‌خواهند استفاده بهتر و کارگشاتری از این فرکانس‌‌های ارزشمند داشته باشند. آنها سوای اینکه می‌توانند با اقداماتی به‌نفع مردم هم درآمدزایی داشته باشند و هم رضایت عمومی را افزایش دهند، پیش‌تر گفته بودند برای تبدیل کیفیت شبکه‌‌های تلویزیونی به hd نیازمند این دو فرکانس هستند، اما نه‌تنها این اتفاق نیفتاد بلکه حتی سیستم آنالوگ را نیز که هزینه زیادی روی دست صداوسیما می‌گذارد هم خاموش نکردند. این درحالی است که تبدیل سیستم آنالوگ صداوسیما به دیجیتال در همه دنیا صرفا برای افزایش کیفیت و صرفه‌جویی در هزینه‌‌ها صورت گرفت، اما با اقدام صداوسیما تبدیل به هزینه اضافه شده است.

منافع ملی حلقه مفقوده جدال ارتباطاتی‌‌ها با صداوسیما

همان‌‍‌‍‌طور که گفتیم مساله، مساله‌ای تخصصی است و بدون اظهارنظر کارشناسان خیلی نمی‌توان حول آن اظهارنظر کرد. در این رابطه، یکی از مسئولان ارشد سابق صداوسیما، کیوان نقره‌کار، کارشناس فضای مجازی و مینا مهرنوش، مدیر سابق رایتل نکاتی را به «فرهیختگان» گفتند که هرکدام به‌خوبی نشان می‌دهد دعوای وزارت ارتباطات و صداوسیما هیچ‌کدام بر سر منافع ملی و مردم نیست. درد پول و قدرت و مالکیت اصلی‌ترین سوژه ماجراست. یکی از مسئولان ارشد سابق صداوسیما که تمایلی نداشت نامش ذکر شود، در ارتباط با این ماجرا و در نقد سرمایه‌سوزی صداوسیما به «فرهیختگان» گفت: «اگر تلویزیون را در خانه روشن کرده و مستقیم به آنتن بدون دستگاه گیرنده وصل کنید،  شبکه یک و دو را دریافت می‌کنید، این یعنی همچنان سیستم آنالوگ درحال کار است. سال‌‌ها پیش باید این فرکانس‌‌ها را خاموش می‌کردیم و از دور خارج می‌شد، این حتی از قوانین صداوسیماست، اما چنین اتفاقی هنوز رخ نداده است. این فرکانس‌‌ها در اختیار وزارت ارتباطات است که به‌صورت امانی به صداوسیما داده شده. وزارت ارتباطات می‌تواند از آنها استفاده کند و پتانسیل ارزان‌تر و خوبی هم برای افزایش پهنای باند است، اما صداوسیما متاسفانه هنوز فرستنده‌‌های آنالوگ خود را روشن نگه داشته. تمام دنیا را که بگردید، فرستنده آنالوگ روشنی پیدا نمی‌کنید و اصولا اساس مهاجرت از سیستم آنالوگ به دیجیتال برای صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌‌ها بوده است. یک فرستنده دیجیتال حداقل جایگزین 6 فرستنده آنالوگ ‌شده و از حجم و انرژی مصرفی کمتر بهره‌مند می‌شود. در این دعوا متاسفانه بحث منافع ملی در نظر گرفته نمی‌شود. یک‌طرف می‌خواهد این را نگه دارد و برای خود سرمایه می‌داند، درحالی‌که استفاد‌ه‌ای جز بحث مربوط به ایستگاه‌‌ها و کانال‌‌های با فرکانس پایین ندارد و طرف دیگر می‌خواهد این را تبدیل به سرمایه و پول کند و می‌تواند دراختیار ‌بخش خصوصی قرار دهد. در هر صورت، این ماجرا مدت‌ها به این شکل باقی مانده است و بالاخره یک‌جایی باید این مساله را حل کنند.

اگر صداوسیما نیاز به این فرکانس دارد، باید دلایل موجهی برای این کار ارائه دهد والا این ظرفیت می‌تواند در خدمت منافع ملی قرار گیرد.»

دو طرف ماجرا بیایند و سازوکارشان را شفاف اعلام کنند

کیوان نقره‌کار، کارشناس فضای مجازی و ارتباطات هم در ارتباط با این مساله با نگاهی دیگر به «فرهیختگان» گفت: «اختلاف بین صداوسیما با نهاد‌های دیگر را قبلا هم شاهد بودیم و در بحث محتوا بوده که کدام‌یک خود را صاحب محتوا بدانند که شاید این اختلاف را با وزارت ارشاد داشتیم. اختلافی بین صداوسیما با یک دستگاه دولتی دیگر همانند وزارت ورزش در بحث پخش آگهی‌‌ها و هزینه‌‌های مربوط به آن بود و این‌بار صداوسیما اختلافی با مجموعه وزارت ارتباطات دارد. فارغ از اینکه این موضوعات باید حل شوند، باید یک نهاد قانونی به این موضوع رسیدگی کند. باید ببینیم این مساله در مجمع تشخیص مصلحت نظام یا شورای نگهبان و یا در کجا قابلیت حل و فصل دارد؛ اولین نکته این است. نکته دوم اینکه فارغ از تمام اینها و لجبازی‌‌هایی که بین سازمان‌‌های مختلف صورت می‌گیرد، ما باید ببینیم منافع مردم کجا تامین می‌شود. یک مجموعه‌ مالکیت و مجموعه دیگر نوآوری داشته و یک مجموعه فرصتی را ایجاد می‌کند و همه باید در کنار هم قرار گرفته و همکاری داشته باشند تا از آن فرصت بهینه استفاده شود. به‌خصوص وقتی می‌خواهیم از نوآوری و ابداع فناوری و از چیزی استفاده کنیم که مدام در دنیا رو به تغییر است. اگر الان وارد آن نشویم، ممکن است عقب بیفتیم و هزینه‌‌های بیشتری را متقبل شویم. از آن سمت هم نهاد‌هایی که می‌خواهند از ظرفیت‌‌های صداوسیما استفاده کنند، باید شفاف بیایند و اعلام کنند قرار است چه اتفاقی رخ دهد. اگر قرار است این ظرفیت‌‌ها به آنها داده شود، چه مزیت‌‌هایی ایجاد می‌کنند؟ اگر این شفافیت‌‌ها ایجاد شود، این‌طور نباشد که دکل‌‌هایی را از سازمان صداوسیما به وزارت ارتباطات بدهیم و درنهایت باز سرویس ضعیف و گران یا اتفاق دیگری را بعدا شاهد باشیم. پروژ‌ه‌ای نباشد که متوجه نشویم چه شد و نفع مردم کجا بود؟ اگر این اتفاقات بیفتد و با حمایت نهاد بالادستی-که تسریع‌کننده است- این مشکلات را حل کرده و بر آن نظارت داشته باشد که اگر این اتفاق افتاد، کجا سود به مردم می‌رسد، این مشکلی نیست که قابل حل نباشد.»

سوای سرعت و کیفیت، دسترسی و دوری از فیلترینگ هم مهم است

نقره‌کار در ادامه و در پاسخ به این سوال که بالاخره مطالبات از مجموعه وزارت ارتباطات در کشور صرفا سرعت و کیفیت نیست(برای مثال میزان دسترسی به منابع و محتوای مختلف، پرهیز از فیلترینگ و موضوعاتی از این دست هم مطالباتی جدی است، مردم سرعت بالا داشته باشند ولی دسترسی‌هایشان محدود باشد، به چه کارشان می‌آید؟)، گفت: «بخشی از جامعه کاربران هستند و بخشی سرویس‌دهندگان و توسعه‌دهندگان نرم‌افزاری که بالطبع هرچه سرعت بالاتر برود، می‌توانیم خدمات به‌روز‌تری ارائه کنیم و امکانات بهتری در اختیار کاربران قرار می‌گیرد. منکر این مساله نیستیم که باید روی سرعت کار کنیم. این که صرفا این جاده را یکطرفه ببینیم یا فقط بگوییم 4G هستیم و از سوی دیگر نرم‌افزار و امکانات یا تناسبی را با آنچه در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد، نداشته باشیم، فایده ندارد و جاده خالی می‌شود که با هر سرعتی می‌توان در آن راند و ما اجازه نمی‌دهیم بیشتر از سرعتی که در کوچه می‌توان رانندگی کرد، ماشین‌‌های ما حضور داشته باشند. لازمه این است که زیرساخت‌‌های سخت‌افزاری و هم زیرساخت‌‌های فنی را ارائه کنیم و اجازه دهیم کاربران به آنچه مدنظر دارند، دسترسی داشته باشند، کمااینکه پیام‌رسان‌‌های داخلی نتوانسته‌اند جایگزین همه کار‌هایی که در تلگرام انجام می‌شود، شوند و واتساپ را هم با قابلیت‌‌های ضعیف نمی‌توان پیش برد. به‌هرحال این حرف هم درست است که اگر فقط به فکر سرعت هستیم، باید به فکر دادن فرصت روی این بستر‌های فرعی و زیرساختی هم باشیم.»

فرکانس یعنی یک سرمایه بی‌‌حد و حصردعوا بر سر آن طبیعی است

سوای تمام این تفاسیر و اظهارات اما گفته‌‌های مینا مهرنوش، مدیر سابق رایتل هم قابل‌توجه است. او که سابقه اجرایی در این حوزه داشته، با تشریح اهمیت بالای فرکانس‌‌ها برای کشور به «فرهیختگان» گفت: «فرکانس ثروتی است که در طبیعت تکرارنشدنی است. بنابراین از نظر شخص من فرکانس یک ثروت ملی در کشور است. به هر دلیلی یا به‌خاطر عدم آگاهی و شناخت قبلا فرکانس‌‌ها به یک‌سری از اپراتور‌ها با هر عنوانی داده شده است اما الان در وضعیت فعلی می‌دانیم داشتن فرکانس به‌معنای داشتن یک ثروت بی‌حد و حصر است. یعنی آن‌قدر می‌تواند پول ایجاد کند که این عدد درمقابل درآمد‌های نفتی و مالیاتی ما قابل‌توجه و چشمگیر است. لذا اینکه الان سر فرکانس دعوا باشد یا افرادی چه در ‌بخش خصوصی و چه دولتی چشم به فرکانس‌‌ها داشته باشند، یک موضوع کاملا طبیعی است.»

وزارت ارتباطات تسهیل‌کننده استفاده از فرکانس‌هاست، نه مالک آن

مهرنوش در ادامه در تشریح وظایف وزارت ارتباطات درخصوص در اختیار گرفتن فرکانس‌‌ها خاطرنشان کرد: «نکته دوم این است که آیا دولت وظیفه دارد فرکانس را از جایی به جای دیگر، به‌ بخش خصوصی که نمی‌دانیم کیست و با چه رانتی قرار است وارد میدان شود، واگذار کند و تولید ثروت داشته باشد یا مجبور است اعلام کند این فرکانس می‌تواند این قابلیت درآمدی را داشته باشد و باید نهادی که فرکانس را دارد از این درآمدزایی کند. نظر من سناریوی دوم است. وزارت ارتباطات وظیفه حاکمیتی و سیاستگذاری دارد و باید بگوید این فرکانس براساس کار کارشناسی نه فقط خودشان، بلکه با نظر کارشناسان دستگاه‌‌های مختلف این مقدار درآمد دارد. بنابراین اگر نتوانید از آن درآمد ایجاد کنید، باید کمک کنیم چطور درآمدزایی کنید.»

به‌جای فرکانس جدید در ارتباط با فرکانس‌‌های موجود شفاف‌سازی شود

مدیر سابق رایتل در ارتباط با ظرفیت استفاده‌شده فرکانس‌‌های دراختیار اپراتور‌های تلفن همراه هم گفت: «نکته‌ای که وجود دارد این است که فرکانسی که الان دست همراه اول، ایرانسل و رایتل است، با ظرفیت کامل استفاده می‌شود؟ خیر. در بسیاری از شهر‌ها و استان‌‌های کشور همین الان ظرفیت اپراتور‌ها خالی است؛ یعنی اینکه با وجود فرکانس جدید می‌توانیم درآمدزایی کنیم، در ابتدا باید بگوییم اول به اپراتور‌ها بگویید فرکانس‌‌های قبلی را گزارش کنند که فول‌ظرفیت کار می‌کنند و مشکل فرکانس داریم و بعد درباره این موضوع صحبت کنیم. حتی همراه اول در بسیاری از مناطق با 50 درصد ظرفیت کار می‌کند. ما ظرفیت‌‌های خالی داریم.»

رویه وزارت ارتباطات  خبر از ایجاد رانت دوباره می‌دهد

مهرنوش در ادامه به جدال اخیر وزارت ارتباطات و صداوسیما اشاره کرد و گفت: «همان‌طور که وزارت ارتباطات نمی‌تواند یقه همراه اول و ایرانسل یا رایتل را بگیرد و بگوید فرکانس خود را برگردانید چون نتوانسته‌اید خوب از آن درآمدزایی کنید، صداوسیما هم همین‌طور است. فقط کمکی که می‌تواند به‌عنوان دولت  انجام دهد این است که باید بستر را فراهم کرده و به صداوسیما کمک کند و بگوید روش‌‌های درآمدی این است. می‌تواند بگوید به این حوزه بیاید و درآمدزایی کند. با روش‌‌های سهم از درآمد می‌تواند شریک شود و بگوید یک ‌بخش خصوصی خوب معرفی می‌کنیم و این روش است و بستر حاکمیتی و دولتی می‌دهیم و این مقدار درآمد ایجاد کنید. اما حالا ادبیات طور دیگری است؛ ادبیات این‌طور است که فرکانس را به ما بدهید تا ما دوباره رانت و امضای طلایی ایجاد کنیم و سال آخر دولت که هیچ‌کس به هیچ‌کس نیست و به کسی پاسخگو نیستیم، به کسی که دل‌مان می‌خواهد، بدهیم. کمااینکه پاسخگویی وزارت ارتباطات در طول چند سال گذشته نشان داده که ما هر کاری بخواهیم، انجام می‌دهیم. نه به کسی پاسخگو هستند و نه وظایف اصلی خود را انجام می‌دهند و هنوز تکلیف شبکه ملی اطلاعات روی هواست و درباره مهم‌ترین مساله مملکت، وزارت ارتباطات نتوانسته تکالیف خود را انجام دهد.»

تکنولوژی5G در این شرایط ربطی به فرکانس‌‌ها ندارد

مدیر سابق رایتل در ادامه به اثرگذاری فرکانس‌‌های 700 و 800 در برخورداری ایران به فناوری 5G اشاره کرد و گفت: «درباره اینکه آیا برای ایجاد تکنولوژی نیاز به فرکانس جدید داریم؟ خیر. در بسیاری از سخنرانی‌‌ها در سال قبل جناب وزیر گفتند تا پنج سال آینده 5G نمی‌تواند به این راحتی بیاید و برای آن نیاز به سرمایه‌گذاری بزرگ داریم. در این وضعیت و شرایطی که داریم آقای وزیر یا ‌بخش خصوصی می‌خواهند  از یک سرمایه‌گذار رونمایی کنند، چون خود من هر سرمایه‌گذاری که آوردم، نپذیرفتند. سرمایه‌گذار داخلی که قطعا نیستند، چون پول نداریم نان مردم را بدهیم و مردم دچار مشکل معیشتی هستند، سرمایه‌گذار خارجی هم هرچه داریم در این وضعیت کرونا کسی سرمایه‌گذاری نمی‌کند. بنابراین تکنولوژی 5G ربطی به فرکانس‌‌ها ندارد و دوستان بیشتر بهانه‌جویی می‌کنند.»

چقدر از درآمد فرکانس‌‌های موجودبه جیب مردم می‌رود؟

مهرنوش در ادامه با اشاره به ظرفیت و لزوم شفافیت فرکانس‌‌های موجود ادامه داد: «اولا خیلی خوب است لیست کل فرکانس‌‌هایی را که وجود دارد، دربیاوریم و بگوییم وزارت ارتباطات گزارش شفاف بدهد که ماهانه و سالانه روی این فرکانس‌‌ها چقدر درآمد ایجاد می‌کند و چقدر ظرفیت درآمدزایی اینها کامل است یا نه، در کجا این درآمد‌ها استفاده می‌شود و چقدر در جیب وزارت ارتباطات می‌رود و چقدر در جیب مردم؟ این سوال مهمی است. چقدر از پول درآمد‌های فرکانس‌‌های فعلی به جیب مردم می‌رود که به نام مردم این همه دعوا و کشمکش می‌شود؟»

هم روش درآمدی از فرکانس‌‌ها شفاف شود هم گزارشی از شبکه ملی اطلاعات داده شود

مدیر سابق رایتل در پایان افزود: «این دو فرکانسی که دست صداوسیماست و فرکانسی که خود ما آن زمان که مدیر رایتل بودم، در اختیار داشتیم که آن هم وزارت ارتباطات و آقای جهرمی با همین مساله بنده را تهدید کردند و گفتند پس می‌گیرند که جزء بهترین نوع فرکانس‌‌های ایران هستند، قرار است از آن چه مدل درآمدی و چه طرح کسب‌وکاری ارائه کنند و می‌خواهند چقدر از این درآمد‌ها را ایجاد کنند؟ این آمار را به دولت و مردم ارائه کنند، نه اینکه فرکانس را بگیرند و بعد بگویند چه کار می‌کنند. مطالبه ما و رسانه باید این باشد که این فرکانس تاکنون چه وضعیتی داشته و این پول‌‌ها چقدر به مردم رسیده و از این به بعد طرح آقای وزیر کجاست و وزارت ارتباطات یا هر کسی که ادعا دارد فرکانس را به او می‌دهند، می‌خواهد با این طرح چه کار کند؟ باز از این طرح چه سودی و چه درآمدی به مردم خواهد رسید؟ این که پهنای باند و سرعت را بالا می‌بریم و حرف‌‌های غیرفنی در این حوزه؛ کاری از مردم پیش نمی‌برد. عدد و رقم باید شفاف باشد. توصیه می‌کنم وزارت ارتباطات به‌عنوان متولی حوزه ICT که متاسفانه تک‌متولی شده است و حاکمیت ICT را گرفته، قبل از اینکه به مسائل مالی فرکانس‌‌های صداوسیما بپردازد، درمورد شبکه ملی اطلاعات که وظیفه اصلی او است و هر لحظه خطر قطع اینترنت از بیرون را داریم، برنامه‌‌ها را به‌درستی ارائه کند.»

سر بی‌کلاه مردم در تمام مجادلات سازمانی

براساس آنچه تا اینجا گفته شد، دو طرف دعوا و مجادله بر سر فرکانس‌‌های 700 و 800 مگاهرتز -که درحال حاضر در اختیار صداوسیماست- بیش از آنکه به‌دنبال ایجاد خدمات بیشتر برای مردم و به قولی نفع ملی باشند، به‌دنبال نفع سازمانی و شخصی هستند. یک‌طرف به دنبال حفظ قدرت و مالکیت خود در دارا بودن دو تا از بهترین فرکانس‌‌های موجود در کشور است و جز این، هیچ برنامه‌ای برای استفاده از این فرکانس‌‌ها ارائه نکرده. طرف دیگر هم که از اهمیت بالای این ثروت عظیم مطلع است و می‌داند برخورداری از آن می‌تواند چه درآمدی را نصیب سازمان و ساختار مطلوبش کند، با تهییج عمومی و ارائه وعده‌‌هایی که خود به خلاف بودن آن واقف است، سعی بر دراختیار گرفتن فرکانس‌‌ها دارد. این بین، اما مثل همیشه این مردم هستند که بازیچه مجادلات بین‌سازمانی می‌شوند که برخلاف تمام شعار‌ها نفعی برای آنها در این جدل در نظر گرفته نشده است.

* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰