روشن است این رخداد‌های توصیف‌شده در قرآن هیچ‌یک محصور در آخرالزمان نیست و در تمامی مراحل تاریخ بشر می‌تواند رقم بخورد و فرجام آن نیز محصول کنش انسان در مواجهه با مصیبت‌‌هاست.
  • ۱۳۹۹-۰۱-۲۳ - ۰۱:۰۲
  • 00
کرونا در حصار تحلیل‌های آخرالزمانی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فاطمه رایگانی، دانشجوی دکتری فلسفه طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: همه ما قصه «دیستوپیاها» را شنیده‌ایم؛ کابوس‌‌های اجتماعی‌ای که بعد از شکست‌خوردن ایده‌‌های آرمان‌شهری در عرصه عمل، متولد شده و به لطف خلاقیت نویسنده‌‌ها هر روز در یک قالب جدیدتر خود را عرضه کردند. اما پشت تمامی‌شان یک جمله نهیب می‌زند: «آنچه در آینده می‌آید، وحشتناک‌تر از تصور ماست!» و این وحشت محصول انسان است. این تصاویر ویران‌شهری در آغاز بیشتر با به ‌چالش کشیدن ساختار‌های سیاسی در آثار جرج اورول یا رمان‌‌هایی مثل «فارنهایت 451» و «دنیای قشنگ نو» بازنمایی شدند. اما از اواسط سده نوزدهم با جدی شدن این رویا که تکنولوژی جهان پیش‌روی ما را بهشت خواهد کرد، در کنار خوشبینی افراطی به علم، بدبینی‌‌های فلسفی و اخلاقی هم جوانه زدند و تصاویر جدیدی از فاجعه‌‌‌های پیش‌رو پیش‌بینی کردند. مضامینی مثل غلبه ربات‌ بر انسان، شیوع بیماری‌‌های حاصل از آزمایش‌‌های علمی، نابودی زمین بر اثر زیاده‌خواهی بشر و... رفته‌رفته یک نگرانی جمعی را ایجاد کرد که اگرچه در ابتدا محدود و در فضای نخبگان فکری بود، اما با ورود هالیوود و فراگیرشدن فیلم‌‌های دیستوپیایی تصویری از «آخرالزمان» در عامه انسان‌‌ها شکل گرفت.

این صفت آخرالزمانی را که در موقعیت‌‌های روزمره خود به‌کار می‌بریم، براساس آن چیزی است که هالیوود در این چند دهه روایت کرده است؛ روایت‌‌هایی که حالا با پیدا شدن کرونا بیشتر از هر زمان دیگری در ذهن ما یادآوری و بازتعریف می‌شوند.

تصویر انبوه جنازه‌‌های روی‌ هم سوارشده، بیمار‌هایی که دیگر در هیچ‌جایی پذیرش نمی‌شوند و در آوارگی محض فقط مرگ را به انتظار نشسته‌اند، غارت محموله‌‌های بهداشتی در گوشه‌وکنار دنیا، استیصال کادر درمانی و فیلم گریه‌‌های از روی درماندگی‌شان، فریاد‌های فراخواندن کمک که تقریبا هیچ پاسخی ندارد و... اگرچه برای ما بهت‌آور و رعب‌انگیز است، اما چندان ناآشنا نیست و هرکدام یک یا چند نما از همان فیلم‌‌ها و داستان‌‌ها را به ذهن ما متبادر می‌کند. بعضی از این شباهت‌ها آن‌قدر زیاد است که انگار کسی نشسته و همین روز‌های ما را روایت کرده است. این همان چیزی است که همیشه از آن می‌ترسیدیم و انتظارش را نیز می‌کشیدیم. طبیعی است وقتی اتفاق را قبلا فیلم‌‌ها و رمان‌‌ها روایت کرده باشند، سرانجام واقعه نیز براساس همان‌‌ها پیش‌بینی شود. بر همین اساس دو نوع نگاه شکل گرفته است؛ آنهایی که با پذیرش قرائت آپوکالیپسی1 از آخرالزمان مطمئن هستند، باز هم علم به داد ما خواهد رسید و همین امروز و فرداست که یک کشف جدید هم ما را نجات بدهد و آنهایی که باور کرده‌اند این انتهای راه است، مگر اینکه معجز‌ه‌ای به داد ما برسد؛ مثل بیمار‌هایی که رنج بیماری افسرده‌شان کرده و باور کرده‌اند دیگر هرگز خوب نخواهند شد.

در این میان، جوامع دینی می‌توانند وضع متفاوتی داشته باشند؛ آنهایی که در کنار فیلم‌ها، روایت‌‌های نقلی دیگری هم از آخرالزمان و فرجام اتفاقات آن دارند. علاوه‌بر این تصویر زندگی هرروزه آنها خالی از مصائب نیست. در چنین قرائتی وضع فعلی جهان و همه‌گیری کرونا می‌تواند در بافتی غیر آخرالزمانی هم تعریف شود و فراتر از تعریف، نقش انسان در فرجام این رخداد دیده شود. با این ‌حال، اغلب تحلیل‌‌ها و توصیف‌‌های اندیشمندان دینی نیز بیشتر رنگ‌وبوی نزدیکی ظهور دارد. این محدود شدن به نگاه‌‌های آخرالزمانی و ندیدن ابعاد دیگر رخداد‌های این ایام می‌تواند رهزن باشد.
 
     ابتلائات و مصائب انسانی در سنت الهی

ابتلا و گرفتاری در متن روزمره انسان و جامعه دیندار نقش اساسی دارد. اگرچه مقیاس و زمان این ابتلائات قاعده یک‌خطی ندارد و تابعی از عوامل مختلف است، اما زیست فردی و جمعی انسان در آن اثرگذار است. در بسیاری از آیات و روایات، این بلایا پیش‌بینی و یا از گذشته تاریخ توصیف شده است و دو قالب عمده دارد: «امتحان برای اهل ایمان و فرصت یا عقوبت برای گنهکاران. به‌طور مثال در آیه 155 سوره بقره آمده: «وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأَموالِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ»؛ یعنی قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی با کاهش در مال‌‌ها و جان‌‌ها و میوه‌ها آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به صبر‌کنندگان! علامه طباطبایی در تفسیر آیات 153 تا 157 چند نکته مهم را یادآور می‌شود2:

۱. اینجا یک بلای عمومی و جمعی پیش‌بینی شده است. اگرچه بلا‌های فردی سنگین و سخت است، اما مانند بلا‌ها و محنت‌هاى عمومى مهیب و هول‌انگیز نیست. بلاى فردى وقتى روى مى‌آورد صاحب بلا هم در نیروى تعقلش و هم در استوارى عزمش و هم در ثبات نفسش، از قواى دیگر افراد کمک مى‌گیرد. اما بلاهاى عمومى که دامنه‌اش همه‌جا گسترده مى‌شود، شعور عمومى را سلب می‌کند و احتیاط و تدبیر چاره را از هیات اجتماع مى‌گیرد و درنتیجه نظام حیات از همه مردم مختل مى‌شود و خوف چندین برابر و وحشت متراکم مى‌شود.

2. این مصیبت برای اهل توحید رخ می‌دهد. یعنی کسانی در زمره اهل ایمان هستند و در آستانه جهاد در راه خداوند قرار دارند.

3. مردم در این مصیبت هرگز به مدارج تعالى و رحمت پروردگارى و به هدایت نمى‌رسند، مگر آنکه در‌برابر آن صبر و مشقت‌هایش را تحمل کنند.

 4. صبر در قرآن معنای انفعالی ندارد بلکه عبارت است از خوددارى از جزع و ناشکیبایى و از دست‌ ندادن امر تدبیر. یعنی در کنار حلم و بردباری اقدام و عمل نیز در صبر مندرج است.3 در ادامه نیز توضیح داده می‌شود صابرین کسانی هستند که الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ. این آیه نباید این‌گونه فهمیده شود که صابرین کسانی هستند که فقط این آیه را به زبان می‌آورند بلکه در عمل و رفتار این باور را نشان می‌دهند.

باید توجه کرد این وضعیت اشار‌ه‌ای به آخرالزمان ندارد بلکه نوعی خبر از آینده نزدیک برای قومی است که در آستانه جهاد هستند و درضمن این خبر تکلیف‌شان نیز تصریح شده است. فرجام واقعه هم در نسبت با انجام همین تکلیف رقم می‌خورد و از چیز از قبل معین‌شد‌ه‌ای خبر داده نمی‌شود بلکه هر نتیجه‌ای در محصول واکنش انسان‌هاست.

آیاتی که ابتلائات گذشتگان را توصیف کرده‌اند به فهم این قاعده کمک بیشتری می‌کنند. در آیات 42 تا 45 سوره انعام جریان این‌گونه روایت می‌شود:

 «وَ لَقَد أَرسَلنا إِلى أُمَمٍ مِن قَبلِکَ فَأَخَذناهُم بِالبَأساءِ وَالضَّرّاءِ لَعَلَّهُم یتَضَرَّعونَ» یعنی ما به سوی امت‌‌هایی که پیش از تو بودند، (پیامبرانی) فرستادیم؛ (و هنگامی که با این پیامبران به مخالفت برخاستند) آنها را با شدت و رنج و ناراحتی مواجه ساختیم؛ شاید (بیدار شوند و در برابر حق) خضوع کنند و تسلیم شوند! در این آیه که بازهم به یک ابتلای جمعی اشاره دارد علت اصابت بلا انانیت، استکبار، استعلا و غرور انسانی است و دعا و تضرع لازم است تا این را بشکند.4

آنان که طبق آیات قبل در همین سوره در مقابل معجزات الهی خاشع نشدند و به توان خود غره بودند، به مصیبتی سخت گرفتار می‌شوند تا خدا را یادآور شوند. دعا و تضرع اینجا نقش انفعالی به این معنا که دیگر کاری از بشر ساخته نبوده و معجز‌ه‌ای لازم است، نیست بلکه نقش شکستن استکبار نفس در برابر قدرت الهی دارد. این تضرع تنها زمانی مقبول می‌افتد که این انکسار از سطح زبان فراتر رفته و درون بشر رخ بدهد. اما این قوم از فرصتی که به آنها داده شد، استفاده نکرده و مسیر گذشته را پیش می‌گیرند. جالب اینجاست که درمقابل این تمرد و سرکشی خداوند مسیر عقوبت را نه از طریق بلایای بیشتر که از مسیر نعمت‌‌های مادی طی می‌کند: «فَلَمَّا نَسوا مَا ذُکرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَیهِمْ أَبْوَب کلّ‏ شی‏ءٍ حَتی إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَهُم بَغْتَه فَإِذَا هُم مُّبْلِسونَ» یعنی وقتى عذاب ما را به‌کلى از یاد بردند درهاى همه لذائذ مادى را به رویشان گشودیم و وقتى سرگرم و شادمان به آن شدند، به ناگاه گرفتیم‌شان، پس آن‌گاه ایشان فرومانده و خاموشانند.

بر این اساس تصویر دیگری از ابتلائات جمعی به دست می‌آید. ابتلائات ناشی از طغیان نفوس نوع بشر است و برای نجات از آن راهی جز تضرع الهی نیست و اگر چنین نشود، ممکن است امن و آسایش نعمات دنیوی چنان جامعه را در خود ببلعد که بلای بعدی را نفهمند و به یکباره در آن غرق ‌شوند.

روشن است این رخداد‌های توصیف‌شده در قرآن هیچ‌یک محصور در آخرالزمان نیست و در تمامی مراحل تاریخ بشر می‌تواند رقم بخورد و فرجام آن نیز محصول کنش انسان در مواجهه با مصیبت‌‌هاست. البته که این مدعا نافی ضرورت در انتظار فرج‌بودن بودن نیست، اما مقهور تحلیل‌‌های رایج آخرالزمانی هالیوودی شدن و در انتظار نشستن فرجام‌‌های از پیش تعیین‌شده حداقل در جوامع دیندار نسخه مجربی نیست و چه‌بسا مسیر سقوط را هموارتر کند.

پی‌نوشت:

1- واژه‌ای یونانی به‌معنای افشای دانش که در کتب دینی به معنای افشای چیزی است. در مکاشفات یوحنا وحی‌ای است که او دریافت می‌کند و از پیروزی نهایی خیر بر شر و پایان عصر حاضر حکایت دارد.
2- رک. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ج2، ص240
3- بیانات رهبری در 19/6/87 و 2/1/99
4- بیانات رهبری در  28/11/73

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰