چرا ورود فیلم‌های سینمایی قبل از اکران به شبکه نمایش خانگی مهم است؟
VOD این ظرفیت را دارد که برای همه مردم ایران باشد، اما معلوم نیست که ساختار سینمای ایران هم در حال حاضر چنین ظرفیتی داشته باشد که برای تمام مردم ایران فیلم بسازد.
  • ۱۳۹۹-۰۱-۲۲ - ۲۳:۰۶
  • 00
چرا ورود فیلم‌های سینمایی قبل از اکران به شبکه نمایش خانگی مهم است؟
سینمای ۹۹؛ هنر و تجربه
سینمای  ۹۹؛ هنر  و تجربه

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، پس از این چه خواهد شد؟ سوالی که این روزها با توجه به پاندمی عالمگیر ویروس کرونا و تبعات آن ازجمله قرنطینه سراسری، فاصله‌گذاری اجتماعی و کسادی کسب‌وکار‌های متعدد در ذهن بسیاری از مردم جهان ایجاد شده، همین است. خیلی زود عبارتی خلق شد به‌عنوان «پساکرونا» که هرکس آن را طوری توصیف می‌کرد؛ اما همه توصیف‌گران در این نکته توافق داشتند که دنیا پس از این شمایل دیگری خواهد داشت و بسیاری از افق‌های ثابت گذشته، شکافته می‌شوند. این سوال را درباره سینما هم باید پرسید؛ پس از این چه خواهد شد؟ در شرایطی که دسترسی به فیلم‌های سینمایی از هزار و یک راه ممکن است، سالن سینما معنایی جز این نمی‌دهد که عده‌ای تماشاچی، تماشای جمعی یک فیلم سینمایی و تاثیرگذاری متقابل احساسات لحظه‌ای‌شان روی همدیگر را بر تماشای فردی فیلم در خانه‌هایشان ترجیح داده‌اند. حالا فاصله‌گذاری اجتماعی مانع از دایر بودن چنین اجتماعاتی شده و چیزی را در کانون توجه قرار داده است که از چند سال پیش در تلاش بود برادری خودش را به خانواده سینما ثابت کند. سیستم پخش VOD، هم‌زمان با شیوع کرونا و لزوم ماندن مردم در خانه‌هایشان -چنان که قابل پیش‌بینی بود- رونق فراوانی پیدا کرد و سینمای ایران هم در بن‌بست یک سو آتش و یک سو دریا، ناگزیر شد به این موج تن بسپارد. جشنواره فجر که ایستگاه اول در ترمینال سالیانه سینمای ایران است، در دوره سی‌وهشتم خود چشم‌انداز پررونقی برای سال ۱۳۹۹ رقم زده بود. به‌طور مشخص می‌شد حدس زد که تعدادی از فیلم‌های فجر سی‌وهشتم مخاطبان فراوانی پیدا می‌کنند و هنوز هم استعداد آن فیلم‌ها در جذب مخاطبان از بین نرفته؛ اما چنین چیزی به همان راحتی‌ها که قبلا محاسبه می‌شد، دیگر روی پرده قابل تحقق نیست. نکته قابل توجه دیگری که اتفاق افتاده، توقف تولید فیلم‌های سینمایی در ایام قرنطینه و فاصله‌گذاری سراسری است. الان که سینماها تعطیل هستند، از ترافیک اکران و تلنبار شدن فیلم‌های دپو شده می‌ترسیم، اما در دوره پس از آن ممکن است با کمبود فیلم مواجه شویم. این مساله جهانی است و فیلمبرداری بسیاری از پروژه‌های عظیم تجاری در سینمای جهان هم متوقف شده‌اند. در هر حال راه‌اندازی مجدد فیلمبرداری پروژه‌ها به نظر راحت‌تر از برگرداندن رونق سابق به سالن‌های نمایش فیلم است. وقتی در چین قرنطینه سراسری لغو شد، مردم دوباره حاضر نشدند به سالن‌های سینما برگردند. سالن‌داران چینی حتی تماشای فیلم را برای خانواده‌ها مجانی اعلام کردند تا شاید پای مخاطبان مجدداً به تاریکخانه‌های نمایش باز شود، اما نشد.

بحث‌های فراوانی در راه هستند که با توجه به گسترش VOD در ایران، راجع‌به تاثیر این پدیده روی ساختار سینمای کشور مطرح خواهد شد؛ آیا مافیای اکران به‌هم خواهد خورد؟ آیا دیگر ممکن نخواهد بود که با آمارسازی گیشه‌ها، بعضی از فیلم‌ها را برکشید و بالا برد؟ آیا دوران فیلم‌های مبتذل و سطح پایین به‌سر می‌رسد؟ می‌شود این سوال‌ها را با سوال‌های دیگری از این دست به پاسخ نزدیک کرد؛ آیا نمی‌شود در آمار بازدید از فیلم‌ها هم مثل آمار گیشه‌ها تقلب کرد؟ آیا تا پیش از این خیلی از سریال‌های شبکه نمایش خانگی، مبتذل‌تر از سطح پایین‌ترین فیلم‌های سینمایی نبودند؟ با این حال شیفت پارادایمی از اکران روی پرده به اکران دیجیتال، تغییرات عمده‌ای در ساختار رسانه‌ای سینما به وجود خواهد آورد که روی متن سینما هم تاثیرگذار است. در سیستم دیجیتال توزیع فیلم مرجعی که مخاطبان برای انتخاب فیلم‌ها به آن اعتماد دارند، امتیازات منتقدان است. به عبارتی سرراست‌تر اینکه مخاطبان چه فیلمی را برای تماشا انتخاب کنند، به امتیازات منتقدان بستگی پیدا می‌کند؛ درحالی‌که در سیستم اکران پرده‌ای، نظرات منتقدان معمولا بعد از دیده شدن فیلم توسط مخاطبان و برای تفسیر و تحلیل آن کارکرد داشت. شبکه نمایش خانگی با تبلیغات زرد و پخش کردن کلیپ‌های کوتاه از مجموعه‌شان در فضای مجازی مخصوص اینستاگرام، روش غیرمعمولی را برای تبلیغات فیلم‌هایشان ایجاد کرده‌اند که توسط آن از حد معینی بیشتر نمی‌توان پیش رفت و چرخ سینما را گرداند.

اگر سینمای ایران بخواهد به سبک سایر کشورها در این بازار فعالیت کند، باید قواعد اصولی آن را بپذیرد وگرنه مخاطبان VOD در بین کسر محدودی از جامعه که اصطلاحا سلیقه اینستاگرامی دارند، باقی خواهند ماند. بزرگ‌ترین فایده‌ای که گسترش اکران دیجیتال در ایران می‌تواند داشته باشد، به‌هم خوردن تمرکز سالن‌های نمایش در کلان‌شهر تهران و به‌خصوص قسمت‌های مرفه‌نشین شهر است.

VOD  این ظرفیت را دارد که برای همه مردم ایران باشد، اما معلوم نیست که ساختار سینمای ایران هم در حال حاضر چنین ظرفیتی داشته باشد که برای تمام مردم ایران فیلم بسازد. نکته دیگر در اکران دیجیتال این است که می‌تواند پای فیلم‌های خارجی را هم به نمایش‌های برابر با آثار سینمای ایران باز کند. سال‌ها بحث بر سر این بود که چرا فیلم‌های ایرانی در بازار بی‌رقیب اکران داخلی نمایش داده می‌شوند. در VOD همه فیلم‌ها باید با آثار خارجی هم رقابت کنند و این ممکن است خیلی‌ها را ناچار به کنار گذاشتن تعارف‌ها و جایگزین کردن کیفیت هنری با حاشیه‌سازی برای دیده‌ شدن فیلم‌ها کند. هنوز زود است که چشم‌انداز سینمای ایران در سال ۱۳۹۹ کاملا حدس زده شود، اما تا همین جای کار مسئولان وزارت ارشاد از طرفی می‌گویند از اکران دیجیتال برای سبک کردن دپوی اکران حمایت می‌کنند و از طرف دیگر می‌گویند باید بعضی فیلم‌ها که احتمال پرفروش شدن‌شان هست، نمایش داده نشوند تا پس از رفع قرنطینه سراسری، بشود در مردم برای رفتن به سالن‌های سینما انگیزه ایجاد کرد.

چین شانس اول و دوم فروش سینمای خود در سال ۲۰۲۰ را در ایام قرنطینه، مجانی دراختیار مردمش گذاشت تا در خانه بمانند (گم‌شده در روسیه و اژدهای چاق). مسئولان وزارت ارشاد ایران می‌گویند آنها اشتباه کرده‌اند و همین باعث شده که بعد از رفع قرنطینه، مردم‌‌شان به سمت سالن‌های سینما هجوم نیاورند؛ اما این نه اشتباه، بلکه سیاست دولت چین بود و آنها نمی‌خواستند بلافاصله بعد از رفع قرنطینه، چنین هجومی به سمت مکان‌های عمومی صورت بگیرد. درضمن، از این هم نمی‌شود مطمئن بود که محاسبات مسئولان وزارت ارشاد همه درست از آب دربیایند و با اکران چند فیلم جذاب پس از ایام قرنطینه، مردم به سالن‌ها هجوم آورند. نکته‌ای که در کلام بسیاری از عوامل سینمای ایران دیده می‌شود این است که «باید ببینیم آیا «خروج» حاتمی‌کیا در توزیع دیجیتال به موفقیت می‌رسد یا نه. اگر خروج موفق بود ما هم به همین شیوه فیلم‌مان را توزیع می‌کنیم...» باید این نکته را هم در پی دغدغه فیلمسازان ایرانی اضافه کرد که اگر خروج در اکران دیجیتال موفق باشد، اینکه محاسبات مسئولان وزارت ارشاد به‌هم بخورد، بسیار محتمل‌تر خواهد شد. کسی چه می‌داند؛ شاید اوضاعی که فکر می‌کنیم به ضرر سینمای ایران تمام شده و باعث ایجاد تغییرات عمده‌ای در آن شود که نهایتا به نفعش باشند.

  قلمرو جدید اکران

با اطلاعیه وزارت ارشاد از روز چهارم اسفندماه تمام برنامه‌‌های هنری و سینمایی در سراسر کشور به ‌مدت یک هفته لغو شدند و این تعطیلی از ۱۱ اسفندماه دوباره به‌مدت یک هفته تمدید شد. اما چنین نبود که سینما‌ها از یک هفته بعد در هجدهم اسفندماه بازگشایی شوند و اکران نوروزی که از لحاظ اقتصادی بهترین فصل اکران در ایران است، مثل سال‌‌های گذشته برگزار شود. بیستم اسفند بود که بین مدیران بخش‌‌های مختلف سازمان سینمایی درباره راه‌‌های جبران ضرر و زیان صنعت سینمای کشور در پی شیوع ویروس کرونا جلسه‌ای برگزار شد، ازجمله موارد مطرح‌شده در این جلسه پیشنهادهایی چون تشکیل کارگروه کرونا، توقف صدور پروانه ساخت، توقف پروژه‌‌های درحال تولید، تقویت حوزه نمایش خانگی برای عرضه فیلم‌‌های اکران‌نشده در این حوزه و همچنین افزایش مهلت دریافت مطالبات موسسات از پروژه‌‌ها بود.

از زمان برگزاری این جلسه، بیش از یک ماه می‌گذرد و طی این مدت، مهم‌ترین اتفاقی که در حوزه سینمای ایران رخ داد، اعلام پخش بیستمین فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا در شبکه نمایش خانگی بود. اعلام این خبر باعث شد مسیر سینمای ایران در باقی‌مانده سال 1399 تا حد زیادی قابل حدس شود؛ سینمای ما به سمت VOD حرکت خواهد کرد و این البته نه فقط به‌معنای پخش فیلم‌‌های اکران‌شده در شبکه نمایش خانگی بلکه به‌معنای استارت زدن اکران در شبکه نمایش خانگی بود.

اعلام شد که بازگشایی سینما‌ها تا پایان فصل بهار منتفی است؛ یعنی اکران دوم نوروز و اکران عید فطر هم لغو شدند. حاتمی‌کیا هم در اثنای همین اخبار بود که اعلام کرد فیلمش را دیجیتالی اکران می‌کند. هیچ معلوم نیست در تیرماه سینما‌ها بالاخره باز شوند یا نه و اگر هم باز شدند، معلوم نیست مردم استقبالی از دیدن فیلم‌ها در سالن‌‌های نمایش داشته باشند. تعدادی از تهیه‌کنندگان ایرانی که خودشان صاحب سالن‌‌های سینمایی هم هستند، درباره به تعویق افتادن زمان نمایش فیلم‌‌شان صحبت کرده‌اند؛ به‌طور مثال غلامرضا موسوی که فیلم «بازیوو» را در اکران نوروزی دارد، به «فرهیختگان» گفت که صبر می‌کنیم تا پس از بازگشایی سینما‌ها در تابستان، فیلم‌مان را ابتدای پاییز اکران کنیم و اضافه کرد که هیچ نقشه‌ای برای نمایش فیلم در سیستم VOD نداریم. او این را چند روز پس از آن گفت که ابراهیم حاتمی‌کیا اعلام کرد خروج را برای اولین‌بار در VOD منتشر می‌کند. اما همه سینماگران ایرانی مثل غلامرضا موسوی به این شرایط واکنش نشان دادند. محسن چگینی، تهیه‌کننده «خوب، بد، جلف2» که در اکران نوروزی 1399 قرار داشت، اعلام کرد اگر فیلم حاتمی‌کیا در VOD موفق بود، ما هم فیلم‌مان را به همان شکل توزیع خواهیم کرد. صادق یاری، تهیه‌کننده فیلم «پسرکشی» که یکی دیگر از اکران‌‌های نوروزی بود هم در گفت‌وگو با «فرهیختگان» همین را گفت و اضافه کرد اگر فیلم حاتمی‌کیا در اکران دیجیتالی موفق باشد، ممکن است فصل جدیدی در نوع توزیع فیلم‌‌های ایرانی رقم بخورد. از این جهت به نظر می‌رسد که نگاهی به پیشینه در ایران و نوع برخورد سینماگران با آن، برای درک مسائل امروز و پیش‌بینی اتفاقات پیش‌رو مفید باشد.

   ایران و پدیده VOD

سیستم تلویزیون‌‌های تعاملی نسبت به بعضی کشور‌های دیگر مقداری دیرتر به ایران ورود کرد و فعالیتش به رسمیت شناخته شد. با این حال طی همین مدتی که از شروع فعالیت یک‌سری شرکت‌‌ها و موسسات فرهنگی در این زمینه می‌گذرد، این شبکه‌‌ها توانسته‌اند استقبال قابل‌توجهی از طرف مخاطبان دریافت کنند. این به‌معنای وجود یک نیاز خفته در جامعه ایران به تلویزیون‌‌های تعاملی، پیش از ورود چنین سیستمی به کشور است.

از 1380 تا 1391، حدود 11 سال بر سر اعطای مجوز به تلویزیون‌‌های اینترنتی (IPTV) بحث و جدل وجود داشت. کشمکش‌‌های بین سه نهاد وزارت ارتباطات، وزارت ارشاد و سازمان صداوسیما بر سر اینکه کدام‌یک متولی این پروژه باشند، توسعه آن را مدت‌‌ها به تعویق انداخت. سال ۱۳۹۱ سایت تلویبیون به‌عنوان اولین سرویس پخش زنده اینترنتی توسط شرکت «سیما رایان شریف» در ‌بخش خصوصی به راه‌ افتاد و سال ۱۳۹۳ پس از اضافه شدن آرشیو کامل صداوسیما به این محصول، اپلیکیشن تلفن همراه آن هم عرضه شد. سال 1394 با ورود بسیاری از فعالان عرصه محصولات بصری به حوزه تلویزیون‌‌های تعاملی همراه بود و این بازار رفته‌رفته جنبه رقابتی پیدا کرد.

«فیلیمو» که اواخر سال 93 از آن رونمایی شد و به سایت آپارات تعلق داشت، باعث دسترسی کاربران ایرانی به آرشیوی عظیم از فیلم‌‌های ایران و جهان شد. پس از آن دو در سال 1394 « VODفیلم‌نت» و «پلان» به کمک اپراتور‌هایی مثل همراه اول و ایرانسل فعالیت خود را آغاز کردند. هر دوی این رسانه‌‌ها توسط موسسه فرهنگی «آیینه‌ جادو» که فعالیت‌‌های خود را از سال 1387 آغاز کرده بود، ایجاد شدند. فیلم‌نت حتی به تولید برنامه‌‌هایی مثل «35» با اجرای فریدون جیرانی پرداخت که بسیار موردتوجه قرار گرفت.

اواخر سال 94 تلویزیون اینترنتی «آیو» به‌عنوان اولین محصول از شرکت باران تلکام با شعار «تلویزیون تحت کنترل شما» آغاز به‌کار کرد. در بستر آیو کاربران می‌توانستند بدون در نظر گرفتن زمان، به کلیه محتوای درخواستی اعم از دیدنی، شنیدنی، بازی، آموزش، خرید و فروش اطلاعات عمومی و... دسترسی داشته باشند. اما از میان تمام تلویزیون‌‌های تعاملی ایران، فیلیمو فعالیت تجاری موفق‌تری داشت. فیلیمو در سال 1396، درحالی‌‌که هیچ رقیبی در ابعاد خود داخل ایران نداشت، به رشد خیره‌کنند‌ه‌ای رسید. این روند ادامه داشت و تا سال 1397 فیلیمو هیچ رقیبی در حد و اندازه‌‌های خود پیدا نکرده بود تا اینکه از سال 1397 «نماوا» به بازار VOD ایران وارد شد و به رقابت جدی با فیلیمو پرداخت. نقطه‌ شروع این رقابت، ورود به بازار پرمخاطب سریال‌‌های شبکه‌ نمایش خانگی بود. فیلیمو و نماوا هرکدام تلاش می‌کردند با استفاده از حق پخش سریال‌‌ها و فیلم‌‌های پرطرفدار ایرانی، مخاطب بیشتری جذب کنند. نماوا مدتی پس از شروع فعالیت خود، موفقیت‌‌های قابل‌توجهی به دست آورد و درنهایت توانست سال 98 را به شکلی چشمگیر و روبه‌جلو آغاز کند. طی همین مدت تلویزیون‌‌های تعاملی دیگری هم در ایران به راه افتادند که فعالیت بعضی از آنها به سوددهی رسیده است.

به لحاظ دسته‌بندی، خدمات پخش آنلاینی که در ایران ارائه ‌شده‌اند، سه نوع مختلف هستند. دسته نخست شامل سرویس‌‌هایی نظیر «آپارات» و «تماشا» است که ‌بخش اعظم محتوای آنها توسط مخاطبان تامین می‌شود (در اصطلاح به آنUGC  می‌گویند) دسته دوم سرویس‌‌هایی نظیر فیلیمو، فیلم‌نت، نماوا و... هستند که کارکرد اصلی‌شان پخش آنلاین فیلم‌‌های سینمایی و سریال‌هاست و دسته سوم سرویس‌‌هایی هستند که نوع فعالیت خود را روی پخش زنده تلویزیون ملی و خدمات جانبی مرتبط با آن، نظیر پخش آرشیو رسانه ملی و... قرار داده‌اند؛ سرویس‌‌هایی نظیر تلویبیون، «سیمای همراه» و ارائه‌دهندگان خدمات iptv  همانند آیو و «آی‌سیما» در این دسته قرار می‌گیرند. البته خدمات ارائه‌شده بسیار شبیه به هم و دارای همپوشانی هستند.

با گسترش فعالیت تلویزیون‌‌های تعاملی در ایران، ممکن است به ابعاد فعالیت در هرکدام از این سه دسته افزوده شود، اما به احتمال قوی، قالب‌‌های اصلی در همین تقسیم‌بندی سه‌گانه باقی خواهند ماند؛ چنانکه فعالیت جهانی چنین سیستمی را هم می‌توان در همین قالب سه‌گانه قرار داد. اکران دیجیتال یا همان اتفاقی که قرار است برای فیلم خروج بیفتد، توسط دسته دوم از تلویزیون‌‌های تعاملی می‌تواند صورت بگیرد؛ منتها نیازمند ایجاد نوع جدیدی از توزیع در این رسانه‌هاست که با مدل اشتراک‌فروشی تفاوت دارد و به فروش لینک معروف است.

بسیاری از بزرگ‌ترین شانس‌‌های تجاری سال 2020 در سینمای آمریکا با شیوع کرونا اکران‌شان را به سیستم VOD منتقل کردند.

* نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰