• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۱-۱۸ - ۰۴:۰۷
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

حرف‌های مهم با دست‌اندازهای سخت!

ارتداد بیشتر از اینکه حرفش را در دل ماجراها بزند و زبانش را در دهان شخصیت‌هایش بگذارد، شده بود پاراگراف‌هایی پر از حرف‌های مهم با دست‌اندازهایی که خواندنش را مشکل می‌کرد.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، میثم رشیدی‌مهرآبادی، نویسنده و روزنامه‌نگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: برخی‌ها می‌گویند «تاریخ جایگزین»؛‌ بعضی‌ها هم نامش را گذاشته‌اند «تاریخ بدیل»؛ اما چه فرقی می‌کند؟ مهم این است که در این‌ گونه از داستان‌نویسی، نویسنده خیالاتش را می‌برد به عمق زمان و تغییراتی در اتفاقات تاریخی می‌دهد تا چشم خواننده‌اش را گرد کند! وقتی مخاطب، حسابی با موضوع درگیر شد، حالا بهترین وقت است برای اینکه حرف اصلی‌اش را بزند... .

داستان ارتداد که این روزها با قلم وحید یامین‌پور منتشر شده، دقیقا در همین دایره می‌گنجد. نویسنده به حدود 40 سال پیش رفته و در خط اتفاقات تاریخی، تغییری را ایجاد کرده که از دلش می‌شد هزار ماجرای خواندنی و جالب استخراج کرد اما...

یامین‌پور طرح این داستان را ابتدا با تعدادی از نویسندگان معروف و شناخته‌شده مطرح کرد اما هیچ‌کدام از آنها تن به نوشتن آن ندادند. کار سختی در پیش بود. کلی مطالعات تاریخی نیاز داشت و کلی اعتبار انقلابی تا نویسنده را به «ضد‌انقلابی بودن» متهم نکنند. این طرح سال‌ها ماند تا اینکه خودش دست به کار شد.

داستان دومش، همانی بود که انتشارات کتاب جمکران چاپش کرد و اتفاقا خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت. داستانی درباره شیخ مرتضی انصاری که زاده دزفول و همشهری یامین‌پور بود. خواندن همان فصل اول «نخل و نارنج» که اتفاقا کوتاه هم بود، به راحتی خواننده را مجاب می‌کرد که ادامه‌اش را هم بخواند. یامین‌پور بعد از سال‌ها خواندن و نوشتن در حوزه‌های مختلف، حالا داستانی نوشته بود که سر پا بود و قصه‌هایش را بی‌لکنت، تعریف می‌کرد.

استقبال از این کتاب روز به روز بیشتر شد تا جایی که درآمدش از آن را در لیست دارایی‌هایش برای دوران انتخابات مجلس مطرح کرد. حالا دیگر خیلی‌ها یا «نخل و نارنج» را خوانده بودند یا یک جلد از آن را در خانه و محل کارشان داشتند تا در اولین فرصت بخوانند. احتمالا همین استقبال گرم بود که آقاوحید را مجاب کرد سراغ اولین طرح داستانی‌اش یعنی ارتداد برود. آن را خیلی زود به نتیجه رساند و تحویل انتشارات سوره مهر داد تا چند چاپش را به طور همزمان به بازار کتاب برساند.

رونمایی اول کتاب را در اصفهان ترتیب داد اما هوشمندانه چیزی درباره کتابش نگفت و سفارش کرد مخاطبان، آن را بخوانند و خودشان قضاوت کنند. بعد از آن هم چند مراسم دیگر برای کتابش برگزار شد که نشان می‌داد ارتداد هم در لیست پرفروش‌های 98 جایی برای خودش باز می‌کند و احتمالا همین جایگاه را در 99 هم حفظ خواهد کرد.

حالا یامین‌پور برنامه‌ای در تلویزیون نداشت تا فروش کتابش را به آن منسوب کنند؛ اما کتابی نوشته بود که مخاطبان زیادی داشت. نخل و نارنج، فروش کتاب «ماجرای فکر آوینی» را هم بالا برده بود؛ حالا هم داشت کار خودش را برای ارتداد انجام می‌داد.

ارتداد اما آن چیزی نبود که از نویسنده «نخل و نارنج» انتظار می‌رفت. یامین‌پور در ارتداد هم امامش را به دیار باقی فرستاده و هم نخ داستان را از دست داده است؛ ماجرایی که می‌توانست پر از خرده‌داستان‌های جذاب باشد و در هر صفحه‌اش یکی از شخصیت‌های انقلابی یا شاهنشاهی بیایند و جولان بدهند و خواننده را در ماجراهایشان غرق کنند، حالا شده بود کتابی که برخی صفحه‌های آن را به سختی می‌شد خواند!

ارتداد بیشتر از اینکه حرفش را در دل ماجراها بزند و زبانش را در دهان شخصیت‌هایش بگذارد، شده بود پاراگراف‌هایی پر از حرف‌های مهم با دست‌اندازهایی که خواندنش را مشکل می‌کرد. متنی که خواننده‌اش در میانه نمی‌دانست با یک داستان طرف است یا یک مقاله جامعه‌شناسانه با محوریت تحولات استراتژیک و ژئوپلیتیک 40ساله اخیر در غرب آسیا و جهان!

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

مناظره‌های دور دوم، چقدر شما و اطرافیانتان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کرده است؟



مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟