به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، عاطفه جعفری، روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: Talent show یا «نمایش استعدادها» قالبی است که در دهه 80 میلادی از جشنهای دبیرستانی به مدیوم تلویزیون راه پیدا کرد اما از ابتدای قرن بیستویکم بود که انگلستان این مدیوم برنامهسازی را قوام داد و به آمریکا و پس از آن به سرتاسر دنیا صادر کرد. در ابتدا، اکثر این نوع برنامهها برای رقابت بین خوانندهای ناشناس تولید میشدند اما کمکم نمایشهای سرگرمیساز دیگری مثل رقص، دوبله، بازیگری، هنرهای رزمی، نواختن ساز، شعر، نمایشهای کمدی یا سایر فعالیتها هم به فهرست اجراها اضافه شد. جرقه دوره نوین این نوع از برنامهسازی را سیمون فولر بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ با برنامه «سلطان پاپ» زد. سلطان پاپ تا سال ۲۰۰۳ پخش شد اما بهرغم موفقیت بالا، ضبط و انتشار آن تا مدتی نامحدود متوقف ماند؛ چون یکی از داورهای این مسابقه بهنام سیمون کاول در سال ۲۰۰۴ مستقلا برنامه «فاکتور ایکس» را راهاندازی کرد و روی سلطان پاپ سایهای بزرگ انداخت.
سیمون کاول همان کسی است که مدتی بعد برنامه استعدادیابی (Got Talent) را هم ساخت و استعدادیابی همان برنامهای است که «عصر جدید» بر اساس الگوی آن ساخته شده است. بهطور کل چند مدل اصلی برای انتخاب برگزیدگان این نوع مسابقات سرگرمیسازی تلویزیونی وجود دارد. در یکی از مدلها خود شرکتکنندگان به همدیگر رای میدهند. در مسابقات قدیمیتر موسیقی و خوانندگی، این معمولترین روش بود که در این زمینه میشود رقابتهای یوروویژن را مثال زد. این شیوه حتی به مسابقات آشپزی هم سرایت کرد. در یک مدل دیگر، داوران مسابقه غیر از قضاوت درمورد تکتک شرکتکنندگان، هرکدام مربی و هدایتکننده یکی از آن شرکتکنندگان یا یک تیم از آنها میشود. در رقابت بین استندآپکمدینهای خندوانه این شیوه به اجرا درآمد. در مدلی دیگر، مخاطبان برنامه رای میدهند که بهترین اجراها به چه کسانی تعلق دارد. این روش معمولا با روشی که از رای داوران استفاده میکند، ترکیب میشود. اگر برگزاری برنامه در حضور تعدادی از مخاطبان باشد، میشود بهجای سپردن داوری به رای عموم مردم، تنها از حاضران در سالن نظرسنجی کرد.
استعدادیابی شعار اصلی تمام این مجموعههای تلویزیونی موسوم به Talent show است، اما هیچگاه افرادی که در این نوع برنامهها برگزیده میشوند، ستارههای واقعی و حرفهای عالم هنر نخواهند شد؛ چون این روش از ستاره شدن، با قاعده آنچه به «ستارهسازی استودیویی» مشهور است همخوانی ندارد و ستارهها را آدمهایی دستیافتنی و خودمانی میکند. نکته دیگر درمورد برنامههای استعدادیابی تاکید ویژه آنها روی فاکتورهای ملی است. تا سال گذشته میلادی بیش از 70 برنامه استعدادیابی توسط شرکت سایکو تیوی (SYCOtv)، متعلق به سیمون کاول به زبانهای مختلف دنیا ساخته شدهاند و غیر از دیالوگهای مجریان، حتی در عنوانبندی تمام آنها تاکیدات ویژهای روی ملیت افراد میشود. این حجم از توجه به عنصر ملیت از این جهت لازم است که برگزیدگان هر تلنتشو، تا مرتبه برندگان یک مسابقه ملی بااهمیت قلمداد شوند و سایه اتهام هجو بودن و هزل بودن، از بالای سر این نوع مسابقات کنار برود. «شهرت موقت و محدود» عمدهترین محصول چنین برنامههایی است. یکی از نظریهپردازان اجتماعی درباره دوره پستمدرنیسم گفته بود که «در این دوره هرکس تنها 10 دقیقه مشهور است» و این تعبیر، سوای مبالغهای که داشت، مقدار زیادی از خصوصیات چنین دورهای را توضیح میداد.
برنامههای استعدادیابی، در ابتدای قرن بیستویکم و همراه با قوام یافتن دوره پستمدرنیسم رشد پیدا کردند و به تولید انبوه شهرت موقت و محدود پرداختند. اعطای مرجعیت فکری به ستارههای مشهور رسانهای، از ابتدا درونمایه اصلی این نوع برنامهها بود که از آن با عبارت حق امضا به بتها نام برده میشد. «فاکتور ایکس» یا همان دلیل دلبخواهی و بینیاز از منطق، برای رای دادن یک داور به یک شرکتکننده که نام برنامه مشهور سیمون کاول هم بود، اشارهای تلویحی به این درونمایه دارد. برنامههای استعدادیابی از خاصیت سرگرمکنندگی بسیار بالایی برخوردارند و در آنها شرکتکنندگان صرفا برای برنده شدن یک مبلغ هنگفت مالی به رقابت نمیپردازند، بلکه بر سر شهرت و محبوبیت رقابت میکنند. در مسابقاتی که برای برنده شدن یک مبلغ مالی رقابت میشود، بازندهها خیلی به چشم میآیند و این قسمت تلخ ماجراست چون امکان دارد خیلی از مخاطبان هوادار یکی از آن بازندهها باشند یا با او احساس همذاتپنداری کنند اما در مسابقات استعدادیابی، بیشتر از همه، این داوران هستند که همذاتپنداری مخاطب را برانگیخته میکنند نه برنده یا بازندههای رقابت. مطابق پیشبینیهای خوشبینانه، ساخت این نوع برنامهها حداقل بین ۵ تا ۱۰ سال دیگر در نقاط مختلف دنیا میتواند مخاطبان انبوهی را جذب کند و پس از آن هم امکان دارد که در مقیاسی محدودتر، مخاطبان قابلتوجهی داشته باشد.