به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، زهرا فراورده،کارشناس ارشد ارتباطات در یادداشتی که در اختیار «فرهیختگان» قرار داد، نوشت: تلویزیون رسانه ملی است، پس باید اعتبارش را از مخاطب ملی کسب کند. مخاطب ملی یعنی سلایق مختلف مردم که نیاز به خوراک فکری سالم دارند. حالا تلویزیون به عنوان رسانه ملی، چهاندازه به ملی بودن و اهمیت این اعتبار، بها میدهد؟ حواشی گوناگون به ویژه در چند ماه گذشته، نشان از بی توجهی این رسانه به اعتبارش دارد. به بهانه حواشی صحبتهای امیرحسین رستمی در برنامه «فرمول یک»، در این نوشتار در پنج موقعیت بهم پیوسته، وضعیت تلویزیون را در مواجهه با اتفاقات مختلف مرور کردهایم.
اول: صداوسیما، یک رسانه
یکی از مهمترین عللی که تلویزیون را بهعنوان یک رسانه مهم از جایگاه خودش تنزل داده، رفتاری است که در مواجهه با اتفاقات مختلف دارد؛ رفتاری دوگانه که اگرچه گمان میشود با هدف جذب مخاطب (البته با بدترین شکل ممکن) طی میشود اما در واقع عاملیست برای پس زدن مخاطب و گاهی تا آنجا پیش رفته که سنگینی سایهاش تولیدات خوب این رسانه را نیز به حاشیه برده است.
دوم: صداوسیما، رسانه ملی
تلویزیون رسانه ملی است، پس باید نقشه راهی داشته باشد تا مخاطبش نیز ملی باشد، ملی به معنای دربرگیری قشرهای مختلف جامعه با سلایق گوناگون. جریانی که متاسفانه منصفانه نگوییم وجود ندارد اما بسیار کمرنگ است و سبب شده اساس این رسانه بیش از آنکه متاثر از خردورزی متفکران باشد دستخوش رفتارهای سلیقهای و کوته بینانه شود.
سوم: صداسیما، چهرهها
قبلتر تلویزیون شبکههای کمتری داشت اما در تنوع موفقتر بود. باوجود آنکه توقع میرفت افزایش شبکههای تلویزیون وزنی برای تنوع بیشتر در فرم و محتوای تولیدات آن باشد اما تکرار در مسیر برنامهسازی پیشی گرفت و به مرور از حضور چهرههای مطرح فرهنگی و هنری غفلت شد، فرآیندی که نتیجهاش اولویت دهی به چهرههای درجه چندم و کم مایه در تریبون رسانه ملی بود. حضور پررنگ بازیگران را در چند سال اخیر در مقام اجرا مرور کنید و در کنارش مجریها را! چند درصد از مجری بازیگران، توانمندی لازم را در اجرا دارند؟
چهارم: صداوسیما، چالش مهمانان
حضور چهرههای مختلف از حوزههای متفاوت در برنامههای تلویزیونی بهویژه در برنامههای زنده دردسرهای مخصوص به خودش را دارد اما در دنیای رسانهای امروز غافل شدن از این امکان، ندانستن سادهترین اصول رسانه است. در سالهای اخیر کم نداشتیم چهرههایی که شرط حضورشان در برنامههای تلویزیونی اجتناب از ضبطی بودن برنامه بوده، حالا گاهی موفق شدند و گاهی هم ناکام ماندند. اما این حضور حالت سومی هم دارد و آن زمانی است که یک چهره پای حرفهای خلاف روال معمول را به آنتن زنده باز میکند.
پنجم: صداوسیما، سیاست یک بام و دوهوا!
تلویزیون در دوشب گذشته چند اتفاق متفاوت را پشت سر گذاشته:
اتفاق اول: برنامه «شب موسیقی»؛ پرواز همای مهمان رضا مهدوی بود. همای در چند نوبت حضور در تلویزیون، نسبت به پخش نشدن تصویر درست ساز در این رسانه گلایه خودش را به شکلهای مختلف عنوان کرده، او در این برنامه یکی از اعتراضیترین شعرهای خود را در پخش زنده خواند و در ادامه با مدیریت خوب مهدوی، برنامه به روال معمول پیش رفت و برنامهای متفاوت رقم زد. با قبول اینکه مخاطب شبکه چهار سیما ویژگیهای خاص خودش را دارد، اما نحوه انتقاد همای و مدیریت مهدوی سبب شد هم نقد مطرح شود و هم اینکه از حواشی بیهوده جلوگیری شود.
اتفاق دوم: برنامه «بهار جان»، محمد علیزاده هم به جمع مجریها پیوسته، او قرار است تا پایان تعطیلات نوروز این برنامه را اجرا کند. حمید هیراد از خوانندگان پاپ که چند روزی است بحث ابتلای او به بیماری سرطان خون مطرح شده مهمان علیزاده بود. با آرزوی سلامت هرچه زودتر برای این خواننده، محمد علیزاده با اشاره به بیماری هیراد، نقدهای مطرح شده درباره اشعار او را بی انصافی و رفتار اشتباه خواند و دو مقولهای که هیچ ارتباطی باهم ندارند به هم پیوند زد!
اتفاق سوم: برنامه «فرمول یک»، علی ضیا به استقبال نوروز رفته و شب گذشته میزبان امیرحسین رستمی بود. رستمی از همان ابتدا بی وقفه شروع به نقد از نهادهای مختلف کرد و آنقدر پیش رفت تا آنتن برنامه گرفته شد و علی ضیا بعد از برگشت اعلام کرد که در برنامه «فرمول یک» به سمت امیدبخشی برای شکست کرونا رفتیم و از آنجا که حرفهای امیرحسین رستمی رفیق عزیز من مغایر با فضای ما بود از ایشان درخواست کردیم در فرصتهای بعدی مهمان ما باشند!ش