به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تنها یک هفته دیگر سال 98 رخت برمیبندد و سال جدید با همه امیدهایش از راه میرسد؛ سالی که با آمدنش نهتنها لباس طبیعت را نو میکند، بلکه روزنههای امید دوباره در دل ایرانیها آن هم بعد از گذشتن از یک سال سخت جوانه میزند، سالی که حتی روزهای پایانیاش هم نفسگیر شده و حالا جنگیدن با ویروس چینی به اولویت اصلی کشور تبدیل شده است. میهمانی که نهتنها ایران، بلکه این روزها بیش از 100 کشور جهان را نیز به خود مشغول کرده، اما قطعا وضعیت را برای کشورهای فارسیزبان که این روزها در حال و هوای نوروز به سر میبرند، متفاوتتر از دیگر نقاط دنیا کرده است.
از همان روزهای اولیه حضور این ویروس منحوس بود که دانشگاهها در وهله اول دست به تعطیلی کلاسها و توقف آموزش حضوری و بعد از آن هم تعطیل کردن خوابگاه زدند و معلوم هم نیست که دوباره چه زمانی سروکله دانشجویان در محوطه دانشگاهها پیدا شود، چراکه دانشجویان و اعضای هیاتعلمی به جز رشتههای پزشکی و پرستاری که سنگر اولشان بیمارستانهای کشور شده، باید در حالت قرنطینه و با استفاده از فضای مجازی دروس نظری خود را فرا بگیرند؛ وضعیتی که ادامهدار بودن یا نبودن آن بستگی به سرنوشت این ویروس منحوس دارد. در اصل دانشگاهیان در حالی به استقبال سال 99 میروند که بهخاطر وضعیت کشور، آینده روشنی را برای برنامههای خود متصور نیستند و شاید بتوان اینطور عنوان کرد که جامعه آکادمیک کشور برای سال آینده در کنار مشکلات همیشگی مانند بودجه، حالا با معضلاتی روبهرو هستند که بخش اعظم آن هم زیر سر کرونا است.
بودجه؛ قصه پرغصه و تکراری دانشگاههای دولتی
بودجه دیگر به یکی از دغدغههای تکراری دانشگاهها تبدیل شده است؛ مسالهای که هرسال بعد از مشخص شدن رقم نهایی اختصاصیافته به جامعه آکادمیک کشور با واکنش روسای دانشگاههای برتر همراه و درنهایت نیز آنچه مدنظر دانشگاهها است، محقق نمیشود. از طرف دیگر دولتیها هم طی چند سال اخیر همیشه از نگاه ویژه آن دولت در اختصاص بودجه به مراکز دانشگاهی صحبت کردهاند؛ مسالهای که البته بهزعم روسای دانشگاهها تنها در حد حرف باقی میماند و رقم درنظر گرفتهشده برای دانشگاهها حتی کفاف دستمزد اعضای هیاتعلمی و هزینههای دانشجویی را هم نمیدهد.
امسال نیز کشوقوسهای بودجهای دانشگاهها از چند ماه پیش بر سر بودجه 99 شروع شد و در کنار روسای دانشگاهها، معاون مالی وزیر علوم از بودجهبندی درنظر گرفتهشده برای جامعه آکادمیک گلایه و عنوان کرده بود: «معتقدیم افزایش تنها 10درصدی بودجه دانشگاهها در سال آینده نسبت به 98، نیاز دانشگاهها و مراکز پژوهشی ما را برطرف نمیکند، چراکه نیازهای این مراکز صرفا در بخش پرداخت حقوق نیست، بلکه فعالیتهای پژوهشی و تحقیقی را نیز شامل میشود.»
علیرغم این موضعگیریها اما با نگاهی به بودجه پیشنهادی برخی دانشگاهها میتوان اینطور نتیجه گرفت که گویی روسای دانشگاههای کشور به اختصاص بودجه نفتی که سالهای سال است گریبان کشور را گرفته، عادت کرده و نمیخواهند تغییری در وضعیت درآمدی خود داشته باشند، چراکه دانشگاه تهران در سال98، 363میلیارد و 479میلیون بودجه داشت، اما این رقم در سال آینده به 688میلیارد و 684میلیون تومان رسیده و در دانشگاه شهید بهشتی نیز بودجه درنظر گرفتهشده برای سال آینده با رشد 58 درصدی از 267میلیارد و 483میلیون تومان به 423میلیارد و 755میلیون تومان رسیده است.
بودجه پیشنهادی درنظر گرفتهشده برای دانشگاه صنعتی شریف در سال آتی نیز 387میلیارد و 124میلیون تومان، علامه طباطبایی 266میلیارد و 783میلیون تومان، علموصنعت 277میلیارد و 746میلیون تومان، امیرکبیر 322 میلیارد و 305 میلیون تومان و تربیتمدرس نیز 358میلیارد و 516 میلیون تومان است؛ بودجهای که امسال نیز طبق رسم هرساله گلایههای زیادی نسبت به ناکافی بودن آن مطرح شده است. هرچند نباید این مساله را فراموش کرد که معمولا بودجه پیشنهادی و تعیینشده روی کاغذ با آنچه درنهایت به دست دانشگاهها میرسد، اختلاف زیادی دارد، اما عدم تمایل و همت دانشگاهیان برای کسب درآمد و کاهش وابستگی به دولت نیز مسالهای نیست که بتوان بهراحتی از کنار آن گذشت. باوجود اینکه دانشگاهها تمایل چندانی برای کسب درآمد و تامین بودجه موردنیازشان ندارند، اما این بدان معنی نیست که میتوانند با خیال راحت به بودجه دولت دلخوش باشند، چراکه هر سال دولت لایحه بودجه را در دو بخش متفاوت ارائه میکند که یکی مربوط به میزان درآمدها، واگذاری داراییهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی ارگانها و نهادهای مختلف تعریف میشود و براساس همین بخش دانشگاهها باید به رقم مشخصشده از سوی دولت در بحث درآمدی برسند و با توجه به افزایش رقم درآمدی دانشگاهها در سال 99 از سوی دولت باید عنوان کرد که دانشگاهها سال سختی را در حوزه درآمدزایی در پیش خواهند داشت.
درست است که دانشگاهیان روشهای محدودی را برای کسب درآمد در اختیار دارند که آسانترین و پرسودترین آن هم گرفتن شهریه از دانشجویان درمقابل خدمات آموزشی، فرهنگی و رفاهی است و در مقابل سختترینش هم ارتباط با صنعت و انجام پروژههای بروندانشگاهی به شمار میرود و با توجه به کاهش تعداد دانشجویان، کسب درآمد از طریق کسب شهریه نیز خود به معضلی برای دانشگاهها تبدیل شده است. از سوی دیگر چند سالی میشود که صحبت پیرامون پروژههای بروندانشگاهی شدت گرفته و اعداد و ارقام ضد و نقیضی هم از سوی مسئولان آموزشعالی در ارتباط با آن گفته میشود.
مسعود برومند، معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم در بهمنماه امسال رقم قرارداد ۹ماهه دانشگاهها با صنعت را ۲۹میلیارد تومان عنوان کرده بود، این در حالی است که اگر دانشگاهها بخواهند ورود جدی به این حوزه داشته باشند، میتوانند بیشتر از خدمات رفاهی، آموزشی و فرهنگی آن کسب درآمد کنند. از مشکل همیشگی دانشگاهها که بگذریم، باید بگوییم سال 99، معضل جدیدی را پیشپای دانشگاهها میگذارد؛ مشکلی که تا امروز آن را تجربه نکردهاند و به همین دلیل باید از همین حالا برنامهریزیهای لازم را برای چگونگی مقابله با آن داشته باشند؛ مسالهای که به خاطر همین میهمان ناخوانده ایجاد شده است.
تغییر در تقویم آموزشی؛ معضل جدید دانشگاهها در سال آینده
از مشکل همیشگی دانشگاهها که بگذریم باید بگوییم سال 99، معضل جدیدی را پیش پای دانشگاهها میگذارد؛ مشکلی که تا امروز آن را تجربه نکردهاند و بههمیندلیل باید از همین حالا برنامهریزیهای لازم را برای چگونگی مقابله با آن داشته باشند. احتمال تغییر در تقویم آموزشی دانشگاهها مسالهای است که بهخاطر همین میهمان ناخوانده ایجاد شده و قطعا درصورت اجراییشدن آن روند اجرایی دانشگاهها در حوزه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، خدماتی و... را دستخوش تغییراتی اجتنابناپذیر خواهد کرد.
13اسفندماه بود که علی خاکیصدیق، بهعنوان معاون آموزشی وزیر علوم از احتمال تغییر در تقویم آموزشی دانشگاهها خبر داده و عنوان کرده بود: «هرچند هنوز برای اظهارنظر در این مورد زود است و امیدواریم مبارزه با کرونا موفقیتآمیز باشد و ما بتوانیم سال آینده بهصورت عادی کلاسها را برگزار کنیم و طبیعی است که در این صورت شاید نیاز به تغییر تقویم آموزشی دانشگاهها نباشد و با کلاس جبرانی، جبران شود؛ اما اگر دانشگاهی نتواند جبران کند، احتمال تغییر تقویم دانشگاه مذکور وجود دارد.» همین اظهارنظر برای متفاوت بودن وضعیت دانشگاهها در سال آتی کافی است. بهعبارت دیگر اگر تغییری در تقویم آموزشی دانشگاهها ایجاد شود تمام برنامهریزی دانشگاهها برای حرکت در مسیر طبیعی آموزشیشان دستخوش تغییر میشود و بیشک ترکشهای این تغییر تنها به دیوارهای کلاسهای درس اصابت نخواهد کرد و حوزه پژوهش را نیز مصون نمیگذارد. این روزها تقریبا تمام دانشگاهها اقدام به برگزاری کلاسهای غیرحضوری کردهاند و این یعنی تعطیل شدن کلاسهای عملی و آزمایشگاهی دانشجویان و البته عدم برگزاری جلسات دفاع، اتفاقی که خواسته یا ناخواسته بر روند پژوهشهای علمی جامعه آکادمیک اثرگذار است و طبیعی است که برای جبران این عقبافتادگی نهتنها اساتید و دانشجویان، بلکه روسای دانشگاهها نیز باید با برنامهریزی دقیق امکان برگزاری کلاسهای عملی دانشجویان را فراهم کنند.
باوجود اینکه دانشگاهها تمایل چندانی برای کسب درآمد و تامین بودجه موردنیازشان ندارند، اما این بدان معنی نیست که میتوانند با خیال راحت به بودجه دولت دلخوش باشند، چراکه هر سال دولت لایحه بودجه را در دو بخش متفاوت ارائه میکند که یکی مربوط به میزان درآمدها، واگذاری داراییهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی ارگانها و نهادهای مختلف تعریف میشود و براساس همین بخش دانشگاهها باید به رقم مشخصشده از سوی دولت در بحث درآمدی برسند و با توجه به افزایش رقم درآمدی دانشگاهها در سال 99 از سوی دولت باید عنوان کرد که دانشگاهها سال سختی را در حوزه درآمدزایی در پیش خواهند داشت. درست است که دانشگاهیان روشهای محدودی را برای کسب درآمد در اختیار دارند که آسانترین و پرسودترین آن هم گرفتن شهریه از دانشجویان درمقابل خدمات آموزشی، فرهنگی و رفاهی است و در مقابل سختترینش هم ارتباط با صنعت و انجام پروژههای بروندانشگاهی به شمار میرود و با توجه به کاهش تعداد دانشجویان، کسب درآمد از طریق کسب شهریه نیز خود به معضلی برای دانشگاهها تبدیل شده است. از سوی دیگر چند سالی میشود که صحبت پیرامون پروژههای بروندانشگاهی شدت گرفته و اعداد و ارقام ضد و نقیضی هم از سوی مسئولان آموزشعالی در ارتباط با آن گفته میشود.
مسعود برومند، معاون پژوهش و فناوری وزیر علوم در بهمنماه امسال رقم قرارداد ۹ماهه دانشگاهها با صنعت را ۲۹میلیارد تومان عنوان کرده بود، این در حالی است که اگر دانشگاهها بخواهند ورود جدی به این حوزه داشته باشند، میتوانند بیشتر از خدمات رفاهی، آموزشی و فرهنگی آن کسب درآمد کنند. از مشکل همیشگی دانشگاهها که بگذریم، باید بگوییم سال 99، معضل جدیدی را پیشپای دانشگاهها میگذارد؛ مشکلی که تا امروز آن را تجربه نکردهاند و به همین دلیل باید از همین حالا برنامهریزیهای لازم را برای چگونگی مقابله با آن داشته باشند؛ مسالهای که به خاطر همین میهمان ناخوانده ایجاد شده است.
سرنوشت مبهم سنوات تحصیلی
سنوات تحصیلی یکی از مسائلی است که همیشه بهعنوان یکی از اصلترین دلایل اعتراضی دانشجویان در دانشگاههای دولتی بهشمار میرود، مسالهای که حتی کار را به برگزاری تجمعات اعتراضی هم میرساند و با توجه به شرایط این روزهای کشور میتوان آن را بهعنوان یکی از چالشهای روسای دانشگاهها در سال 99 دانست. بهعبارت دیگر با توجه به تغییر در وضعیت آموزشی دانشگاهها که این روزها گریبان جامعه آکادمیک کشور را گرفته، بالا گرفتن مشکلات سنواتی برای دانشجویان در سال آینده، اتفاق دور از ذهنی نیست و همانطورکه پیشتر نیز عنوان شده بود عقبافتادگی دانشجویان در دروس نظری و عملی میتواند بخشی از دانشجویان را با مشکلات سنواتی روبهرو کند، مسالهای که در شرایط عادی کشور نیز بارها و بارها شاهد آن بودیم که صدای اعتراضی دانشجویان را بههمراه داشته و قطعا تشدید آن نهتنها باعث ضرر دانشجویان خواهد شد، بلکه دانشگاهها را نیز وارد چالش جدیدی خواهد کرد.
داستان جدید دانشگاهیان برای پذیرش دانشجویان
نامشخص بودن وضعیت جذب دانشجوی جدید هم از دیگر معضلاتی است که هدیه ویروس چینی به دانشگاهها در سال 99 بهشمار میرود؛ چراکه این روزها خبرها از تعویق زمان برخی آزمونها از جمله کنکوری و حتی تغییر در زمان پذیرش بدون آزمون دانشگاهها حکایت دارد. به گفته ابراهیم خدایی، رئیس سازمان سنجش کشور، آزمون دکتری نیمهمتمرکز سال ۱۳۹۹ که قرار بود در تاریخ نهم اسفندماه سالجاری برگزار شود، ۲۸فروردینماه سال آینده برگزار میشود، قطعا تعویق در زمان برگزاری آزمون بهمعنی به تاخیر افتادن زمان اعلام نتایج و درنهایت ورود دانشجو به کلاسهای درس است. البته کروناویروس تنها روند پذیرش دانشجویان داخلی را تحت تاثیر قرار نداده است، بلکه بهنظر میرسد سال آینده برای دانشجویان خارجی نیز سال متفاوتی باشد، دانشجویانی که طی یکی، دو سال اخیر بهدلیل نوسانات بازار ارز با حواشی زیادی روبهرو شده بودند تا جایی که خبر انصراف دستهجمعی دانشجویان خارجی نیز در سال گذشته حاشیههایی را بههمراه داشت و حالا به نظر میرسد ویروس چینی میتواند در روند پذیرش و جذب این دانشجویان مشکلاتی را ایجاد کند. از سوی دیگر جامعه آکادمیک کشور چند سالی میشود که با کاهش جمعیت دانشجویی روبهرو بوده و حالا این ویروس میتواند شرایط را برای جذب دانشجو بیش از پیش سخت کند و طبیعی است که درچنین شرایطی جمعیت دانشجو در برخی رشتهها که با اقبال کمتری همراه هستند نیز به مراتب کمتر از گذشته شود. مسالهای که دانشگاهها را در حوزه درآمدی هم با مشکل روبهرو میکند.
ارتباط با صنعت؛ طفلی که نیاز به مراقبت ویژه دارد
یکی از مولفههای مغفولمانده در دانشگاههای کشور بحث ارتباط با صنعت است، مسالهای که البته طی چند سال اخیر به یکی از دغدغههای اصلی جامعه دانشگاهی و مسئولان آموزش عالی تبدیل شده و تا امروز نیز قدمهایی برای بهبود این حوزه برداشته شده است، اما بهرغم همه تلاشهای صورت گرفته هنوز راه زیادی پیش روی جامعه آکادمیک کشور در این زمینه وجود دارد و شاید بتوان گفت سال 99، سال سختی در این زمینه بهشمار میرود. چراکه با توجه به آنچه تا اینجا درباره مشکلات دانشگاهها در سال آتی از بودجه گرفته تا مشکلات سنوات تحصیلی گفتهایم، بهنظر نمیرسد بتوان توقع چندانی از دانشگاهها برای افزایش ارتباط با بدنه صنعتی کشور و همچنین افزایش پروژههای بروندانشگاهی داشته باشیم.
درست است که براساس آمار، روند جذب پروژههای بروندانشگاهی توسط دانشگاههای بزرگ شدت گرفته اما این بدان معنی نیست که همه آنها به نتیجه رسیده و منجر به تزریق درآمد به دانشگاهها میشود. همچنین از آنجایی که مشخص نیست قطار دانشگاهی کشور چه زمانی بر ریل سابق خود برمیگردد و فعالیتهایش را همانند گذشته دنبال میکند، احتمال کاهش قراردادهای صنعتی با مراکز دانشگاهی وجود دارد که درصورت تحقق آن، دانشگاهها نهتنها فقط یکی از بازوهای درآمدی خود را از دست میدهند، بلکه در حوزه ارتباطگیری دوباره با بخشهای صنعتی نیز با گرههای تازهای روبهرو خواهند شد. از سوی دیگر این روزها شرایط برای فعالیت شرکتهای دانشبنیان سخت شده و تنها شرکتهایی که در حوزههای مربوط به کرونا هستند با تمام توان به فعالیت میپردازند، مسالهای که اگر فکری برای آن نشود میتواند حیات شرکتهای نوپای دانشبنیان را با خطر جدی روبهرو کند، خطری که تبعاتش تنها در دایره همین شرکتها نمیماند و پارکهای علم و فناوری و در دایره بزرگتر زیستبوم فناوری کشور را هم با مشکلاتی همراه میکند و از آنجایی که این زیستبوم عمر چندانی در کشور ندارد، قطعا با مسائل جدی روبهرو خواهد شد.
کلام آخر
در اصل باید بگوییم سال آینده سال سختی برای جامعه دانشگاهی کشور خواهد بود؛ سالی که علاوهبر تداوم برخی مشکلات همیشگی جامعه آکادمیک کشور، روسای دانشگاهها و در کل مسئولان آموزش عالی باید خود را برای فضای جدید حاکم بر جامعه آکادمیک کشور آماده کرده و زمینهای را فراهم سازند تا نهتنها عقبماندگیهای ایجادشده بهخاطر شرایط فعلی کشور را جبران کنند، بلکه از سرعت فعلی قطار علمی کشور نیز در حوزههای مختلف کاسته نشود؛ مسالهای که قطعا با سهلانگاری میتواند مشکلساز شود. البته نباید فراموش کرد که برخی مسائل پیشروی دانشگاهیان در سال آینده تنها مختص ایران نیست و تقریبا تمام دنیا با آن روبهرو شده و خواهد شد و همین مساله شاید بتواند فرصتهای جدیدی را هم در حوزههای مختلف علمی و فناوری در اختیار دانشگاهیان بگذارد؛ فرصتهایی که مهمترین آن تقویت زیرساختهای آموزش مجازی است و شاید دیگر هیچگاه پیش نیاید، چراکه شاید تا همین امسال هیچگاه تصور نمیشد روزی کل آموزش در کشور بهصورت غیرحضوری اجرا شود، مسالهای که هرچند این روزها علیرغم همه کاستیها باز به نحو مطلوبی برگزار میشود، اما سال آینده و با سفید شدن وضعیت آموزشی در دانشگاهها میتوان تمامی نواقص موجود در آن را برطرف کرده و از آن بهعنوان یکی از مولفههای اصلی برای شرایط بحران و حتی در نگاه وسیعتر برای جذب دانشجوی خارجی استفاده کرد؛ کاری که امروزه هم در مقیاس بسیار محدود از سوی تعداد انگشتشماری از دانشگاههای مطرح کشور دنبال میشود.