به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بدترین اتفاق برای هواداران یک باشگاه مردمی و بزرگ این است که همزمان با بدهیهای نجومی شاهد استعفای مدیرعامل باشند. واقعا از این بدتر نمیشود، تیم فوتبالی که مدعی قهرمانی در لیگ برتر است و خود را برای مراسم جشن قهرمانی آماده میکند، هر هفته جایگاه خود را درصدر جدول تثبیت کرده و میرود تا یک قهرمانی قاطعانه دیگر را به ثبت برساند اما ناگهان کوهی از شایعات و اخبار ضدونقیض بر سر هوادارانش آوار میشود؛ بدهیهای عجیب و غریب، میراث مدیران قبلی و محصول مدیران فعلی، قراردادهای عجیب و غریبتر که مشخص نیست با چه منطقی بسته میشوند و با چه منطقی فسخ میشوند. اعدادی عجیب و غریب در شرایطی که شاید سادهترین و بیاطلاعترین هواداران هم در هنگام رویت این قراردادها مطمئن بودند باشگاه توان پرداخت آن را نخواهد داشت اما چرا چنین قراردادهایی منعقد میشود و چرا در پرداخت آنها بینظمی صورت میگیرد و دهها اما و اگر و چرای دیگر!
به بهانه استعفای مدیرعامل پرسپولیس، شفاهی یا کتبی و شایعه یا خبر استعفای احتمالی مدیرعامل استقلال، همچنین رویت وضعیت مشابه در سایر باشگاههای کشور و البته بحرانیتر از همه در تیم ملی سری بزنیم به موارد مشابه در فوتبال اروپا.
چرا مقایسه میکنیم؟
اولین چیزی که به ذهن خواننده میرسد این است که این چه مقایسهای است؟! یک فوتبال دولتی و سیاستزده در حالی که به دست نااهلش سپرده شده، چطور ممکن است با یک فوتبال خصوصی و مستقل که تا حدود زیادی به دولت وابسته نیست و البته بسیار مدرن و پیشرفته و مردمی به نظر میرسد مقایسه شود؟ حق دارید، مشخصا نمیخواهیم به دولتی بودن یا نبودن فوتبال که برای فوتبال دوستان ایرانی بحثی قدیمی و کسلکننده شده اشاره کنیم اما به سراغ موارد دیگری میرویم که شاید در دل یک فوتبال دولتی و بیمار هم با رعایت آنها اوضاع بهتری رقم بخورد.
راهکارهای پرس برای فرار از اخراج
از یک باشگاه بزرگ در اسپانیا شروع کنیم؛ رئالمادرید که از سال ۲۰۰۹ تاکنون مدیرعاملی به نام فلورنتینو پرس را به خود دیده است. به سال ۲۰۱۲ باشگاه رئالمادرید با سنگینترین بدهیها در تاریخ خود مواجه شد. ماجرای برجهای پرس در قلب مادرید و درگیری حقوقی او با شهرداری این شهر بر سر زبانها افتاد و کار به جایی رسید که هیاتامنایی باشگاه او را تهدید به برکناری و برگزاری انتخابات زودهنگام کرد. پرس فارغ از خوب و بد مدیریتی به هرحال مدیر کوچکی نیست و شاید حق داشته باشد ادعا کند از علم مدیریت بینصیب نبوده و نیست. او برای مهار بحران سال ۲۰۱۲ سه سلاح اساسی داشت؛ نخستین سلاح او یک تیم حقوقی پنجنفره شامل زبدهترین وکلای حقوقی و به صورت تخصصی در شاخه فوتبال بود. وکلای پرس فقط یک هفته وقت لازم داشتند تا به قاضی مادریدی ثابت کنند باشگاه رئالمادرید بیرون از این پرونده است و پرس به صورت یک فرد حقیقی باید مشکل پیشآمده را حل کند، در واقع اولین اقدام پرس جدا کردن مسائل حقوقی از مسائل حقیقی بود. او درنهایت در این دادگاه به پیروزی رسید و به شهردار مادرید باج نداد.
همزمان باشگاه با کسری بودجه هشتونیم میلیون یورویی مواجه شده بود و پرس برای حل این مشکل به سراغ سلاح دوم خود رفت؛ بازاریابهای قوی و تیم تخصصی جذب اسپانسر. تیم او در کمتر از یک ماه پنجمیلیون یورو از محل جذب اسپانسر جدید به باشگاه تزریق کرد و هیاتامنا در این خصوص حرفی برای گفتن نداشت. جالب اینجاست مدیرعامل بهعنوان یک فرد مسئول قبل از حل این مشکلات از حساب شخصی خود و به اعتبار خود کسری بودجه را جبران کرد تا پس از جذب حامی مالی پول خود را برداشت کند.
سلاح سوم پرس تیم اداری بسیار قوی در باشگاه رئالمادرید بود، هواداران رئالمادرید بعدها معترف بودند بهشدت تحتتاثیر روابطعمومی باشگاه و شفافسازی و روشنگری آن قرار گرفتند. یک روابطعمومی قوی باعث شده aدر رسانههای خطرناک و کاملا قدرتمند در اسپانیا حتی جرأت شایعهسازی و دامنزدن به این موضوع را نداشته باشند.
نقش بازاریابی در حل بحران یووه
مثال دیگر از این دست میتواند باشگاه یوونتوس ایتالیا باشد، جایی که به سال ۲۰۱۴ به خاطر خلفوعده فیات و دو شریک عرب در این عرصه با کسری بودجه عجیب و بدهیهای عجیب و غریبتر نسبت به مربی خود و چند بازیکن خارجی مواجه شد.
یوونتوس چگونه مشکل را حل کرد؟ بله حواسمان هست که این یک باشگاه دولتی نیست و به احتمال زیاد به دست اهلش سپرده شده اما در این باشگاه بزرگ اتفاقات دیگری هم در جریان است. نزدیک به یکسوم بدهی سال ۲۰۱۴ میلادی در باشگاه یوونتوس فقط از محل فروش تکنولوژی چمن استادیوم به قطر و امارات فراهم شد. بیش از ۵۰ درصد از نیروی انسانی در این پروژه جوانان داوطلب و هواداران یوونتوس بودند. بخش مهمی از بدهی سال ۲۰۱۴ یوونتوس را نیز یک تیم بسیار زبده و جوان بازاریابی فراهم کردند. یوونتوس در آن سال حق نداشت لوگوی روی پیراهن خود و همچنین تبلیغات روی وبسایت و سایر فرصتهای تبلیغاتی خود را تغییر دهد اما این تیم جوان و حامیان مالی تازه را متقاعد کردند ضمن پرداخت مبلغ دو سال دیگر منتظر رویت لوگو و محصولات خود باشند.
* مترجم: بابک سرانیآذر