به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، سینمای ایران در سال ۹۸ نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان فروش گیشهای داشت که در مقایسه با سال قبل رقم بیشتری را نشان میدهد. این درحالی است که امسال نسبت به سال پیش، تعداد مخاطبان کمتری در سالنهای سینمای ایران فیلم دیدند و بهطور کل سوددهی صنعت فیلمسازی کشور شیب نزولی داشت. با توجه به فیلمهایی که تا به حال ساخته شدهاند یا درحال طی مراحل ساخت هستند و قرار است در ۱۲ ماه آینده اکران شوند، نمیشود برای سال ۱۳۹۹ سقوط یا صعود قابل مشاهدهای در منحنی تعداد مخاطبان سینمای ایران نسبت به سال جاری پیشبینی کرد؛ اما اتفاقات خارج از سینما خواهند توانست روی این روند تاثیر بگذارند. سال ۱۳۹۸ هم خالی از اتفاقات متعددی نبود که روی فروش فیلمها تاثیر میگذارند؛ خصوصا زمستان امسال پر از رویدادهایی بود که جدا از هر وصفی میشود درموردشان گفت روی استقبال مردم از سالنهای سینما تاثیر مثبتی نداشتند. اما همه اینها کلیت سال ۹۸ را متمایز از سالهای دیگر به لحاظ شرایط اکران نمیکند.
سال ۱۳۹۸ با دو کمدی «رحمان ۱۴۰۰» و پس از آن «تگزاس ۲» شروع شد. رحمان ۱۴۰۰ به دلیل حواشی اخلاقیاش نتوانست اکران خود را تا انتها ادامه بدهد و تگزاس2 جایگزین آن شد. همزمان با این فیلمها یک اثر اجتماعی هم روی پرده رفت که توانست فروش قابلتوجهی داشته باشد. «متری ششونیم» تا قبل از اینکه «مطرب» در نیمه دوم سال رکورددار گیشه شود، فیلم اول جدول فروش بود و پس از آن تگزاس ۲، رحمان ۱۴۰۰ به ترتیب در رتبههای بعدی قرار گرفتند. بعد از رحمان ۱۴۰۰، دو فیلم «شبی که ماه کامل شد» و «سرخپوست» در رتبههای بعدی فروش قرار گرفتند که هیچکدام کمدی نبودند. یک نکته قابلتوجه دیگر در اکران نوروزی 98 که روی باقی سال هم تاثیر گذاشت، قربانی شدن فیلمی مثل «تختی» بود. تختی به لحاظ ساختار، شکلی همهپسند داشت و میتوانست به فروش بالایی برسد، اما چون فاقد ستاره بود و موفق شدن آن میتوانست الگوی جدیدی ایجاد کند که باندهای موجود در چرخه اکران را دچار احساس خطر کند، توزیع سالنها و بهطور کل همه شرایط طوری چیده شد که در گیشه شکست بخورد. این اتفاق در طول سال برای فیلمهای دیگری ازجمله «۲۳ نفر» هم رخ داد.
رقابت کمدیها و آثار جدی در جدول فروش
بررسی اینکه چقدر از جدول سالیانه فروش در سینمای ایران به آثار کمدی و چه مقدار به آثار غیرکمدی مربوط است، از موضوعات مهم سال گذشته بود که صحبتهای فراوانی حول و حوش آن انجام شد. اگر به فهرست فیلمهای سال گذشته نگاهی انداخته شود، اصولا آثار غیرکمدی چندانی دیده نخواهد شد که هدفشان فتح گیشه بوده باشد. روی همین حساب عجیب نیست که جداول فروش یکسره در دستکمدیها باشد. این وضعیت احتمالا در سال پیشرو تا حدی به هم خواهد خورد، چون بعضی از آثار بفروش مثل «روز صفر» و «شنای پروانه» مستقیما گیشه را هدف گرفتهاند و در عین حال کمدی نیستند. با این حال از ۱۰ فیلم پرفروش سال ۹۸ هم سه فیلم کمدی نبودند. در این میان، دو فیلم «متری شیشونیم» با رتبه دوم جدول فروش و «شبی که ماه کامل شد» با رتبه پنجم، اصولا پدیدههای عجیبی هستند. این دو فیلم هیچ تناسبی با آثار دیگری ندارند که در کنار آنها فهرست ۱۰ تایی پرفروشها را تشکیل دادهاند و بهطور مثال فیلم اول امسال در جدول پرفروشها مطرب است و فیلم سوم تگزاس2 و بین این دو فیلم، متری ششونیم قرار دارد که ساختار آن کوچکترین شباهتی به فیلم بالا و پایین خود در این جدول ندارد. همینطور اینکه بعد از رحمان ۱۴۰۰، فیلم پرفروش بعدی «شبی که ماه کامل شد» باشد، مقداری عجیب است. این موارد به راحتی ثابت میکنند فروش بالای کمدیهای سطح پایین به معنای این نیست که طبع و پسند مردم جامعه بهطور کل حول وحوش آثاری در این سطح میگردد بلکه مشخصا برای آنها سرگرمی دیگری در سینما تولید نشده است و عمده آثار غیرکمدی سینما هم کارهای هنری مخصوص مخاطبان خاص بودند.
سینمای ایران و پدیده سرمایهگذاریهای نامعقول
سرمایهگذاری روی سینمای ایران در سال ۱۳۹۸ همچنان تابع شرایطی بود که در 6-5 سال گذشته پدید آمده است. هنوز دولت قصد ندارد روی فیلمها سرمایهگذاری کند و میگوید این عرصه را به بخش خصوصی واگذار کرده است. این روند تا سال ۱۴۰۰ ادامه خواهد داشت و پس از آن هر حالتی محتمل است. این درحالی است که توزیع سالنهای سینما در ایران و بسیاری موارد دیگر روی هم رفته وضعی را ایجاد کردهاند که فیلمسازی در این کشور غالبا به سوددهی نمیرسد. در شرایطی که هم دولت روی فیلمها سرمایهگذاری نکند و هم سرمایهگذاری معقول و دارای توجیه اقتصادی، روی فیلمها ممکن نباشد، میدان به کسانی واگذار خواهد شد که به دلایلی نامعلوم حاضر هستند برای ساخته شدن فیلمها هزینه کنند و ضرر بدهند. چند مورد از چنین افرادی که در سالهای قبل، سرمایهگذاریهای کلانی در این صنعت کرده بودند، در همین سال ۱۳۹۸ به جرم اختلاس و پولشویی محاکمه شدند و موارد دیگری که درحال ادامه فعالیتشان هستند، همچنان نتوانستهاند توجیه اقتصادی معقولی برای این فعالیتها ارائه بدهند که در عین حال سالم باشد.
در بین آثار قرارگرفته در جدول دهتایی فروش 98، موارد متعددی وجود دارد که سرمایهشان توسط چنین افرادی تامین شده. این فیلمها فروش بالایی داشتند اما به سوددهی نرسیدند. بعضی از این افراد به دلیل واکنشهای شدید رسانهای و اجتماعی، رفتهرفته حضورشان را کمرنگتر کردند و بعضی دیگر همچنان درحال ادامه دادن فعالیت هستند و برای ۱۳۹۸ هم آثار متعددی توسط آنها تولید شده است. بهطور قطع این روند نمیتواند تا ابد سینمای ایران را اداره کند و اصطلاحا چرخهایش را بگرداند. در این بین احتمال دارد بر اثر پیوند خوردن نام بسیاری از اهالی سینما با نام سرمایهگذاران مشکوکی که ممکن است پس از این بعضیهایشان مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند، اعتباری را که این هنرمندان تا پیش از این داشتند، زایل کند و آینده شغلی افراد را به خطر بیندازد.
ستارههای قعر جدول فروش
اگر از 10 فیلم پرفروش سال ۹۸ چندپله پایینتر بیاییم و فهرست دهتایی دوم را بررسی کنیم، همچنان ترکیبی به همان اندازه عجیب و نامتجانس خواهیم دید و همان نتیجهگیری که با بررسی 10 مورد اول به دست آمده، تکرار خواهد شد. فیلم یازدهم «جهان با من برقص» است که فضایی در حال و هوای مرگ دارد و دو فیلم بعدی «سامورایی در برلین» و «ایکسلارج» هستند که کمدیهای روحوضی بهحساب میآیند. پس از ایکسلارج، فیلم «رد خون» و پس از آن «زهرمار» قرار میگیرند و این روند ناهمسان حتی شدت بیشتری نسبت به فهرست دهتایی اول پیدا میکند؛ اما قعر جدول ۱۳۹۸ دارای یکدستی خاصی است.
در بین 10 فیلم کمفروش سال گذشته، یک مورد فیلم کودک و یک مستند به چشم میخورند، اما بقیه آثار کمابیش هنری و عمدتا شخصی هستند. این درحالی است که نامهای مهمی مثل مهدی فخیمزاده، محسن عبدالوهاب، خسرو معصومی، مسعود تکاور و برادران محمودی بین سازندگان این آثار وجود دارد. تمام این موارد زیر 300 میلیون تومان فروش داشته و 6 مورد آنها زیر ۲۰۰ میلیون تومان بودهاند. ستارههای مشهور بازیگری مثل علی مصفا، حمید فرخنژاد، بابک حمیدیان، پدرام شریفی، کوروش تهامی، میلاد کیمرام و بسیاری از نامهای شاخص دیگر در این فیلمها بازی کردهاند و بهعبارتی ستارهها هم نتوانستند فروش این آثار را به بیش از ۳۰۰ میلیون تومان، یعنی چیزی در حد هزینه یکی از بنرهای بزرگ شهری برای یک فیلم، برسانند.
* نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار