به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شعیب بهمن،کارشناس مسائل روسیه طی یادداشتی در روزنامه «فرهخیتگان» نوشت: حمله روسیه به نیروهای ترکیه در سوریه اتفاق جدیدی نیست و طی سه هفته اخیر چنین حملاتی بارها در سطوح مختلف و با اشکال غیرمستقیم بین ترکیه و روسیه رخ داده بود اما هیچکدام رسانهای نشد. مساله مهم ریشه این درگیریهاست که مربوط به اختلاف روسیه و ترکیه درباره ادلب است. روسها همگام با دولت مرکزی سوریه تاکید میکنند باید این منطقه از کشور سوریه نیز آزاد شده و مورد پاکسازی قرار گیرد، اما ترکیه مخالف این موضوع است و از تروریستها حمایت میکند. بنابراین وقوع چنین درگیریهایی بین طرفین اجتنابناپذیر است. در کنار این موارد مذاکرات سیاسی میان مسکو و آنکارا نیز به نتیجه خاصی نرسیده است. موضوع تعیینکننده در اینجا توانایی دو طرف در مدیریت بحران پیشآمده است. طرف ترک با توجه به تلفات و آسیبهایی که به آن وارد شده، اگر بخواهد در یک موضع هیجانی و واکنشی وارد عمل شده و رودرروی نیروهای نظامی روسیه قرار گیرد یا قصد آسیب زدن به آن را داشته باشد، قاعدتا وارد مراحل پیچیدهتری خواهد شد.
واقعیتهای میدانی میگویند ترکیه ظرفیت لازم را برای ایفای نقش یک بازیگر موثر منطقهای ندارد. این مساله در طول سالیان گذشته بارها ثابت شده است. آنکارا بارها تلاش کرده بهعنوان رهبر یا بازیگر اول منطقه عمل کند اما هربار شکست خورده است. این کشور نهتنها نتوانسته تنش با همسایگان خود را کم کند، بلکه وارد درگیریهایی شده که هیچ منفعتی برای ترکیه نداشته است. بهعنوان مثال ترکیه مرزهای امن خود در جنوب را بهدلیل دخالت در بحران سوریه به مرزهای کاملا ناامن تبدیل کرده است. در این مناطق گروههای تروریستی در مجاورت خاک ترکیه قرار دارند. طبیعتا این وضعیت، روابط اقتصادی ترکیه با برخی کشورهای عربی مانند سوریه را کاهش داده است.
در حال حاضر ترکیه در مسیر یک انتخاب استراتژیک قرار گرفته است. این کشور یا باید از سیاست داخلی خود برای سیاست خارجی هزینه کرده یا سیاست خارجی جدیدی را برای خود تعریف کند که در آن مسائل و مصالح داخلی نقشی نداشته باشند. اردوغان عادت کرده است که هر زمان در داخل ترکیه با بحران پیچیدهای مواجه شد، آن بحران را با برجستهسازی یک موضوع در سیاست خارجی رفع کند. اینبار اما این برنامه جواب نمیدهد زیرا تلفات بالای نظامیان ترک روی افکارعمومی و احزاب مخالف اردوغان تاثیرگذار خواهد بود و به تعبیر بهتر، اینبار سیاست خارجی تبدیل به بحران شده و در سیاست داخلی اثرگذار خواهد بود.
مشکل اساسی دیگر در ترکیه، مشخص نبودن تکلیف سیاست خارجی این کشور است. ترکیه بهصورت سنتی بهعنوان عضوی از بلوک غرب شناخته میشود اما در سالهای گذشته، غرب حمایتی از ترکیه نکرده است. در مواقع حساس هم ناتو حاضر نشده از آنکارا حمایت کافی کند، به همین دلیل ترکیه باید مراقب باشد روسیه را نیز از دست ندهد. ترکیه برای خروج از وضعیت موجود باید روابط خود را با قدرتهای بزرگ بار دیگر تنظیم کرده و با قدرتها و کشورهای منطقهای نیز وارد همکاری شود.