اکبر نصراللهی:
مدرس دانشگاه معتقد است که مخاطب با استفاده از تکنولوژی ارتباطی که برایش فراهم شده نقش تولید، توزیع و مدیریت پیام را ایفا می کند و حتی در برخی از خبرگزاری ها شاهد هستیم که مخاطبان خودشان به رسانه سوژه می‌دهند و این یعنی رسانه تعاملی و تعاملی بودن رسانه محصول پیشرفت و رشد و همه گیر شدن تکنولوژی های ارتباطی است.
  • ۱۳۹۸-۱۲-۰۳ - ۱۴:۴۰
  • 00
اکبر نصراللهی:
رسانه‌های تعاملی باید تقویت شوند؛ مردم باید خود را در رسانه‌ها ببینند
رسانه‌های تعاملی باید تقویت شوند؛ مردم باید خود را در رسانه‌ها ببینند

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، مخاطبان امروز متفاوت از گذشته شده اند، این را متخصصان علوم ارتباطات و رسانه می گویند. کاربران فضای مجازی هر آنچه که دوست دارند را در این فضای نوین بارگذاری می کنند؛ هر آنچه را که می بینند و برای شان جذاب است را به انتشار می پردازند. آنها دیگر منتظر رسانه ها نمی مانند که هر پیامی را دریافت کنند، بلکه خودشان به تولید محتوا می پردازند.

اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم ارتباطات و مطالعات رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز معتقد است که رسانه های تعاملی دارای سه شاخص فناوری، محیط ارتباطی و درک مخاطب هستند. یعنی این نوع از رسانه با استفاده از تکنولوژی در بستر ارتباط دو طرفه به فعالیت می پردازند. 

این مدرس دانشگاه معتقد است که مخاطب با استفاده از تکنولوژی ارتباطی که برایش فراهم شده نقش تولید، توزیع و مدیریت پیام را ایفا می کند و حتی در برخی از خبرگزاری ها شاهد هستیم که مخاطبان خودشان به رسانه سوژه می‌دهند و این یعنی رسانه تعاملی و تعاملی بودن رسانه محصول پیشرفت و رشد و همه گیر شدن تکنولوژی های ارتباطی است. 

بنظر شما چرا اصلاً رسانه‌ها باید به سمت تعامل با مخاطبان حرکت کنند؟

ما از دهه 1990 با پدیده ای بنام ارتباط جمعی شخصی روبرو هستیم؛ در این پدیده تنها خبرگزاری‌ها،  رادیو و تلویزیون، تولیدکننده و توزیع کننده اخبار و سایر قالب های رسانه ای نیستند، بلکه مردم هم تولیدکننده و هم توزیع کننده هستند.

در تکنولوژی های ارتباطی مخاطب با هر وسیله ای، در هر زمانی، هر پیامی را می تواند تولید و منتشر کند. در چنین شرایطی انحصار تولید و انتشار اخبار و دیگر کارکردهای رسانه همچون سرگرمی و آموزش، شکسته می شود و همه می توانند در عین حال که مصرف کننده هستند، تولید کننده و توزیع کننده باشند.

در زمانی تولید اخبار در اختیار خبرگزاری ها بود و حتی برخی از کشورها که خبرگزاری ملی نداشتند، تولیدات خبرگزاری ها توسط رادیو و تلویزیون و مطبوعات توزیع می شد، یعنی رادیو، تلویزیون و مطبوعات، واسطه و توزیع کننده پیام های تولیدی خبرگزاری ها بودند و مردم مستقیم از تولیدات خبرگزاری ها نمی‌توانستند بهره مند باشند و در عین حال رسانه های مختلف همچون رادیو، تلویزیون و مطبوعات این امکان را نداشتند که در نقاط مختلف دنیا و حتی در کشورها دفتر داشته باشند و خودشان تولیدکننده پیام باشند.

زمانی که جلوتر می رویم متوجه می شویم که خود رادیو و تلویزیون، بخشی از اخبار و پیام هایی را که نیاز داشتند را از خبرگزاری ها دریافت و بخش دیگر را خودشان تولید می کردند، پس انحصار تولید مقداری شکسته می شود و کشورهای مختلف صاحب خبرگزاری های ملی خودشان می شوند و بعد از سال 1990، ما با پدیده ای به نام پدیده ارتباط جمعی شخصی مواجه می شویم، یعنی مخاطبان و مردم برای تولید پیام و توزیع پیام نیاز به مجوز ندارند و هر کدام از کاربران یک خبرگزاری، رادیو و تلویزیون و مطبوعات یک نفره هستند می توانند هر خبری را به هر زبانی و به هرجایی که دوست دارند، منتشر کنند و این انحصار شکسته شد.

زمانی که می گوییم رسانه‌های تعاملی یعنی امکانی ایجاد شد تا افراد در عین حال که مصرف کننده هستند، تولید کننده باشند و مدل تولید، توزیع و مصرف اخبار و سرگرمی ها و پیام های آموزشی تغییر پیدا کرد. در گذشته مخاطبان تنها مصرف کنندگان اخبار بودند و از رادیو و تلویزیون و مطبوعات خبر دریافت می کردند،‌ آموزش می دیدند و سرگرم می شدند، اما الان خودشان تولیدکننده هستند.

جالب است که مردم به خوبی با نرم افزارهای مختلف موبایلی آشنا هستند و به خوبی از آن استفاده می‌کنند؛ بنابراین مخاطبان نه تنها تولید کننده هستند، بلکه خودشان می توانند جریان ساز باشند. این حوزه آنقدر وسیع و عمیق شده است که در برخی از مواقع، رسانه های رسمی و خبرگزاری ها در زمین تولیدات شهروند خبرنگار بازی می کنند و مجبور هستند به تولیدات شهروند خبرنگار توجه کنند، شهروند خبرنگاری که جریان ساز هستند و اگر به هردلیلی رسانه های رسمی به یک موضوع و سوژه ای توجه نکرده و آن را برحجسته نکند و به اندازه اهمیت و ارزشی که دارد، به آن نپردازند، خود مردم این موضوع را تولید، برجسته و ویروسی می کنند و در نهایت همه مردم در مناطق مختلف دنیا با آن رویداد و واقعه آشنا می‌شوند و کنشگران سیاسی اجتماعی فرهنگی مجبور هستند به آن موضوع توجه کنند.

همچنین نظریه تأثیر سی ان ان(CNN) می گوید که رسانه های خبری تلویزیونی 24 ساعته دنیا سه نقش دارند که می توان به نقش برجسته ساز، بازدارنده و شتاب زا اشاره کرد. بنظر می رسد می توان این نظریه را به ایران تعمیم دهیم. وقایعی که این روزها در ایران شاهد هستیم، مشاهدات و مطالعاتم نشان می دهد که این نظریه در ایران کاملا قابل اجرا و آزمایش شده است، به عبارتی فضای مجازی که به عنوان یک نماد و به عنوان یک نشانه رسانه تعاملی است، این نظریه بارها در ایران آزمایش شده و در فضای مجازی خود را نشان داده است؛ یعنی فضای مجازی در ایران نقش برجسته ساز، نقش شتاب زا دارند و نقش بازدارنده دارند.

منظورتان از این سه نقش تأثیر فضای مجازی بر عملکرد کاربران چیست؟

 ما در وقایع مختلف این سه نقش را در فضای مجازی شاهد هستیم؛ برای مثال در زلزله «ازگله»، جهانگیری معاون اول رئیس جمهور، با کفش وارد چادر زلزله زده می شود، این موضوع به گونه ای در فضای مجازی برجسته و ویروسی می شود که او را مجبور به عذرخواهی می کنند. همچنین در ماجرای سیل خوزستان در بهار 98، استاندار خوزستان، برخورد نامناسبی را با شهروند خوزستانی داشت و همین موضوع آنقدر در فضای مجازی برجسته می شود که استاندار خوزستان مجبور به عذرخواهی می شود. موضوعات اینچنینی بسیار است.

چنین نشانه هایی و چنین شواهدی در مورد نظریه تأثیر فضای مجازی را می توانیم در ماجرای مربوط به اخذ عوارض از تونل های تهران، کارواش سعادت آباد، درگیری مأموران شهرداری، دستفروش در بابل، درگیری نیروهای ارتشی با مردم معترض در محمودآباد مشاهده کنیم؛ بنابراین فضای مجازی یک رسانه تعاملی با سه نقش برجسته ساز، بازدارنده و شتابزا است و هنوز صداوسیما، خبرگزاری های دولتی و غیردولتی، مطبوعات،  متوجه این امر نشده اند و نتوانسته اند از ظرفیت رسانه های تعاملی خوب استفاده کنند.

 شاخص های رسانه های تعاملی چه مواردی است؟

رسانه های تعاملی دارای سه شاخص فناوری، محیط ارتباطی و درک مخاطب است. زمانی که صحبت از درک مخاطب می کنیم، یعنی مخاطبان حس کنند به واسطه امکانی که تکنولوژی های ارتباطی برای شان فراهم کرده است، خودشان در تولید، توزیع و مدیریت پیام نقش دارند و مخاطب حس کند که در تلویزیون دیده می شود و حتی می تواند با ارائه سوژه هم در خبرگزاری دیده شود. اگر این اتفاق رخ دهد،‌یعنی شاهد یک رسانه تعاملی هستیم.

اگر مخاطب این احساس را نداشته باشد که خود را در رسانه اش ببیند، آن رسانه تعاملی نیست. رسانه باید از خود بپرسند که چقدر مخاطبان و مردم ایران حس می کنند که نیازها، تولیدات، خواسته ها، مشکلات و آرمان های شان را در رسانه ها پرداخته می شود،‌ این یعنی یکی از شاخص های رسانه تعاملی، یعنی مردم و کاربر حس کند که نقش دارد و دیده می شود و نیازهایش مورد توجه قرار می گیرد.

نکته دوم مربوط به فناوری است، یعنی فناوری و تکنولوژی هایی که در دسترس مردم هستند، این امکان را برای مردم فراهم کرده اند تا بتوانند در کوتاه ترین زمان و با سرعت زیاد، به تبادل دوطرفه پیام بپردازند. یعنی مردم در عین حالی که مصرف کننده هستند، تولید کننده باشند. درگذشته تنها نقش دریافت کننده داشتند، اما امروز مخاطب در آن واحد هم دریافت کننده، هم تولیدکننده و هم توزیع کننده است. مدل ارتباطی در این نوع رسانه، یک طرفه و از بالا به پایین نیست، بلکه دوطرفه است. این مدل عمودی نیست، بلکه افقی است.

محیط ارتباطی یکی دیگر از شاخص های رسانه های تعاملی است، یعنی تولید، توزیع و مصرف پیام، باید استمرار و پیوستگی داشته باشد و مخاطب این امکان را داشته باشد تا بتواند بازخورد نظراتش را از رسانه دریافت کند. این موضوع بسیار مهمی است که رسانه‌ها بتوانند بازخورد و واکنش مخاطبان را مشاهده کنند.

مسئولان تغییر آرایش رسانه‌ای را درک نکرده‌اند

نکته ای که در این خصوص فوق العاده مهم بوده موضوع راهبرد بازدارندگی رسانه ای است، یعنی مسئولان و رسانه های رسمی، آرایش جدید رسانه ای را متوجه شوند و درک کنند که اگر قرار باشد به بازدارندگی رسانه ای دست یابند و راهبرد بازدارندگی را محقق کنند، باید آرایش رسانه ای موجود را متوجه شوند و نقش شهروند خبرنگار را درک کنند و خبرها، اطلاعات و سرگرمی های مورد نیاز مردم را خودشان به موقع، جامع و صادقانه تأمین کنند که اگر این کار را نکنند، نمی‌توانند مانع فعالیت های توسعه طلبانه رسانه های رقیب و دشمن شوند.

راهبرد بازدارندگی رسانه ای، راهبردی است که بیشتر در روابط بین کشورها و در حوزه های نظامی و نظامی‌گری استفاده می‌شود، یعنی دو کشوری که با یکدیگر در حالت جنگ هستند، محاسبه گر می شوند و طرف دیگر را ارزیابی می کنند. هر طرفی، طرف دیگر و مقابل را ارزیابی می کند و به این جمع بندی می رسد که اگر به کشور دیگر حمله کند، به واسطه توانمندی که آن کشور دشمن و رقیب دارد، سود حمله به آن کشور به مراتب از زیانش کمتر است.

این راهبرد را ما می توانیم به موضوع رسانه‌ها تعمیم دهیم و راهبرد بازدارندگی رسانه ای را اتخاذ کنیم. در گام اول برای رسانه های ایران پیشنهاد می کنم که در مقابل توسعه طلبی رسانه های رقیب و دشمن بایستند و خبرهای مورد نیاز مردم ایران را خودشان تأمین کنند و هرچه زودتر، صادقانه و جامع‌تر در اختیار مردم بگذارند. اگر این اتفاق انجام شوند، رسانه های محاسبه گر به این جمع بندی می رسند که هر اندازه رسانه های جدیدی ایجاد کنند،‌ سودی نخواهد داشت.

این امکان باید برای رسانه های داخلی فراهم شود تا رسانه های داخلی در گام اول بازدارنده باشند و در گام بعدی بتوانند تهاجمی عمل کنند و بتوانند راهبردشان را فعال کنند.

 در عصری که ما با پدیده ارتباط جمعی شخصی روبرو هستیم و با پدیده شهروند خبرنگار مواجهیم و شاهد رسانه های تعاملی هستیم، دیگر مخاطب منفعل نیست، بلکه فعال است و می تواند با تولید و توزیع پیام، سونامی خبری ایجاد کند. در چنین شرایطی حتما باید رسانه های رسمی و مسئولان رسمی کشور، این نوع آرایش رسانه ای را متوجه و درک کنند. 

این امکان باید برای رسانه های داخلی فراهم شود تا رسانه های داخلی در گام اول بازدارنده باشند و در گام بعدی بتوانند تهاجمی عمل کنند و بتوانند راهبردشان را فعال کنند. درحال حاضر معمولا رسانه های ما در حوزه های بحرانی و رویدادهای بسیار حساس و مورد نیاز مردم، رویکردشان سنتی است.

بنظرم حتما باید با درک شرایط موجود و با شناخت رسانه های تعاملی و با شناخت دشمن و امکاناتی که در اختیارشان دارند، با شناخت تغییر در مصرف رسانه ای، مردم را در تولید دخالت دهیم و به نیازهای شان پاسخ داده شود و خود مردم هم به نوعی بخشی از کار را بگیرند و در آن مشارکت کنند. این موضوع در شرایط کنونی کمک کننده جبهه فرهنگی ایران و رسانه های رسمی ایران است.

رسانه‌های تعاملی می‌توانند بخشی از بار نهادهای فرهنگی را کاهش دهند

معتقدم درک تعاملی بودن رسانه و میدان دادن به مردم و افرادی که دغدعه کار ملی و فرهنگی و کار مبتنی بر اسلام و نظام جمهوری اسلامی دارند، می توانند بخشی از باری که بر دوش نهادها و دستگاه های رسمی است را کم کنند و مانع تلاش دشمنان به ویژه آمریکایی ها را برای جلوگیری از روایت درست از ایران، جبهه مقاومت و جبهه اسلامی شوند و در نهایت با مشارکت شهروند خبرنگار، تصویر درستی از ایران، کشورهای اسلامی، جبهه مقاومت ارائه دهند و از آن طرف روایت درستی از اقدامات ظالمانه و دوگانه آمریکایی ها و جبهه غرب به مخاطبان و افکار عمومی در همه جای دنیا منعکس شود.

بنظر شما تا چه اندازه تعاملی شدن یک رسانه می‌تواند به افزایش مخاطبان آن و نزدیک شدن تولیدی‌هایش به دغدغه‌های مردم کمک کند؟ 

مخاطب ما دغدعه اقتصاد، تعصبات دینی و ملی دارند و اگر به این مخاطب تریبون داده شود، این مخاطب فعال می شود.

زمانی که مخاطب خود را در رسانه نمی بیند، پیام هایش را برای تلویزیون معاند ارسال می کند. یعنی مخاطب برای حل مشکلاتش، موضوعات را برای این نوع رسانه معاند ارسال می کند. این امر می تواند برای کشور فاجعه و نشان از بی‌اعتمادی باشد. متأسفانه آستانه تحمل مسئولان کم و توقع از رسانه بالاست، به همین دلیل آنچه که از رسانه های رسمی انتشار پیدا می کند، بیشتر غلبه شعارهای مسئولان و وعده های غیرقابل محقق مسئولان است و کمتر نیازها، مشکلات و مطالبات مردم منتشر می شود.

بنظر شما رسانه چه زمانی می‌توانند ادعا کنند که رکن پنجم دموکراسی هستند؟

نصراللهی: بهتر است که عددی برای این ارکان نیاوریم، بنظرم رسانه رکن بسیار مهمی در حکمرانی و اداره کشور هستند. ما زمانی می توانیم ادعا کنیم که رسانه ها رکن، مدافع حقوق، چشم و گوش و وکیل مردم هستند که مردم نیازها، مطالبات، دغدغه ها، سوژه ها و موضوعات مورد نیاز خودشان را از رسانه خودشان مشاهده کنند. در این شرایط می توانیم بگوییم که رسانه ها رکن اساسی اداره کشور هستند.

اگر رسانه‌ها بخواهند رکن و چشم و گوش مردم باشند و اثرگذار شوند و به نوعی صدای مردم باشند، مخاطبان باید به آن رسانه اعتماد کنند و رسانه هم موضوعات آن را در اولویت قرار دهند. تا کنون بیشتر رسانه ها عملکردشان یک طرفه بوده و سعی در انعکاس شعارها و مطالبات مسئولان داشتند.

در این موضوع شکی نیست که رسانه ها باید به روایت زحمات و تلاش های قوای مختلف و مسئولان باشند اما این نکته را فراهموش نکنند که به انعکاس نیازها و مطالبات مردم هم بپردازند و این ارتباط یک طرفه نباشد بلکه به صورت تعاملی باشد. 

بنظر می رسد با وجود آنکه تکنولوژی های لازم برای تولید پیام از سوی مردم فراهم شده است و دیگر مخاطب مصرف کننده نیست و می توانیم شاهد یک ارتباط تعاملی باشیم، اما متأسفانه همچنان رسانه های ایران یادشان می رود که چه امکاناتی در اختیار مردم است و مردم چه سونامی و جریان های خبری را می توانند ایجاد کرده و رسانه های رسمی را مجبور به برخی از وقایعی که مسئولان و رسانه ها توجه نکرده اند، به آن توجه کنند.

 از امروز رسانه ها با درک شرایط فعلی مخاطبان و درک شرایط خودشان و تغییر در آرایش رسانه ای موجود فرصت و امکان را به مخاطبان بدهند تا آنها خودشان را به نوعی در رسانه شان ببینند و دیگر مردم به سمت رسانه های رقیب و دشمن نروند. مردم باید امیدوار باشند تا بتوانند به رسانه اعتماد کنند.

با «فارس من» آشنایی دارید؟ به نظر شما این سیستم تا چه اندازه توانسته به تعاملی شدن هر چه بیشتر خبرگزاری فارس کمک کند؟

درسال های اخیر برخی از رسانه  ها از جمله فارس سرویس ها و امکاناتی ایجاد کرده اند که براساس آن امکانات، ظرفیت ها و بستر نرم افزاری را برای مردم فراهم کرده اند تا نیازها و مطالبات شان را مطرح و منعکس کنند. همچنین نتایج پیگیری های شان را هم در آن بخش شاهد هستند. در این شرایط شاهد یک رسانه تعاملی هستیم که مردم حرف ها و نیازهای شان را در آن رسانه می بینند. این اقدام خبرگزاری فارس قابل تقدیر است و باید حمایت های بسیاری از این بخش انجام شود. 

اگر برخی از اشکالاتی که در آن حوزه خبری وجود دارد و برخی از مسائلی که طرح می شود، ممکن است به مذاق برخی از مسئولان خوش نیاید که در این شرایط باید مسئولان آستانه تحمل را بالا ببرند و از این اقدام حمایت کنند. اگر به دلایلی این بخش از خبرگزاری فارس حذف شود و یا مانع اقداماتش شوند، مردم به رسانه های معاند رجوع می کنند و مورد حمایت آنها قرار می گیرند. «فارس من» قدم مثبتی‌ست برای الگوی تعامل یک رسانه با مخاطبانش. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰