به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، بر اساس ماده 61 قانون اساسی افغانستان در فاصله 30 تا 60 روز مانده به پایان دوره کار قانونی رئیسجمهور(خرداد سال پنجم بعد از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری) باید انتخاباتی برای تعیین رئیسجمهور جدید برگزار شود. به همین منظور دولت اشرف غنی نخستین مرحله انتخابات را با ثبتنام از نامزدها در دی ماه 97 آغاز کرد. در آن هنگام 18 نامزد ثبتنام کردند تا پایان انتخابات 13 نامزد در عرصه رقابت باقی ماندند. بر اساس برنامهریزیهای انجام گرفته زمان برگزاری انتخابات 29 فروردین ماه تعیین شد، اما پس از دوبار تعویق سرانجام در 6 مهرماه برگزار شد. با توجه به تعویق تاریخ انتخابات ریاستجمهوری، دادگاه عالی افغانستان مجوز ادامه فعالیت اشرف غنی را تا پایان فرآیند گزینش رئیسجمهور جدید صادر کرد. در مورد دلایل تعویق تاریخ انتخابات نیز بحثهایی چون مهیا نبودن امکانات و شرایط امنیتی مطرح میشد، با این حال بسیاری بر این اعتقاد بودند مذاکرات صلح با طالبان و تمایل آمریکاییها به برگزاری انتخابات پس از تعیینتکلیف این مذاکرات، عامل اصلی این تعویق بوده است. علاوهبر این، کشمکش بر سر تعیین اولویت میان انتخابات یا پیگیری گفتوگوهای صلح، فرآیند انتخابات را بهشدت تحتالشعاع قرار داده، حتی برگزاری آن در هالهای از ابهام است.
سرانجام با دستور دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برای توقف گفتوگوهای صلح با طالبان پس از یک حمله انتحاری در کابل، برگزاری انتخابات نیز قطعیت یافت، هر چند پیامد این بلاتکلیفی و کشمکش، سرد شدن فضای رقابتهای انتخاباتی، دلسردی و میزان مشارکت بسیار پایین مردمی بود. در حالی که مشارکت در پایینترین سطح خود (2.8میلیون نفر از حدود 10میلیون واجد شرایط) قرار داشت، ابطال یک میلیون رای و مشکلات زیاد در روند شمارش آرا، لطمه جدی دیگری به اعتبار برگزاری انتخابات وارد کرد. بر همین اساس وقتی نتایج انتخابات پس از تاخیر بسیار زیاد و درست یک سال پس از شروع این فرآیند اعلام شد، تنها اشرف غنی و تیم انتخاباتی وی بودند که از نتایج رضایت داشتند و در مقابل سایر نامزدها و بهویژه عبدالله عبدالله، رئیس اجرائیه افغانستان به هیچعنوان حاضر به پذیرش این پیروزی نزدیک و شکننده رئیسجمهور (کسب اکثریت 50.64درصد آرا) نشدند. با بالا گرفتن روند اعتراضات جان دابس، سفیر ایالات متحده در کابل این نتایج را مقدماتی خواند و اعلام کرد که برای روشن شدن نتایج نهایی گامهای زیادی باقی مانده است. نماینده سازمان ملل نیز معترضان را به استفاده از راهکارهای قانونی و تعیینشده فراخواند. با ارجاع موضوع به کمیسیون شکایات انتخاباتی، پس از حدود دوماه بررسی و تاخیرهای مکرر در اعلام نتایج قطعی، در میان تعجب و ناباوری معترضان همان آمارهای مقدماتی بدون هیچگونه تغییر و دگرگونی قابل ملاحظه، مجددا مورد تایید قرار گرفت. این اقدام کمیسیون این سوال را پیش میآورد که سرانجام این همه شکایت و وعده بازشماری آرا چه شد و از آن مهمتر این همه تاخیر در اعلام نتایج از سوی کمیسیون چه توجیهی داشته است؟
بازتاب داخلی نتایج نهایی انتخابات ریاستجمهوری
کمیسیون انتخابات افغانستان در 29 بهمن ماه و دقیقا 14 ماه بعد از شروع نخستین گام انتخابات ریاستجمهوری، نتایج قطعی را اعلام کرد. در این مورد یک نکته قابل تامل وجود داشت؛ کمیسیون انتخابات نتوانسته بود به اتفاق آرا برسد، چراکه از هفت نفر عضو آن، یکنفر حاضر به پذیرش و تایید این نتیجه نشده و آن را خلاف ماده 61 قانون اساسی و دیگر قوانین انتخاباتی دانسته بود. هر چند مخالفت یکی از اعضا نمیتوانست مانعی بر سر راه اعلام نتایج باشد اما بهطور قطع این موضوع به حیثیت کمیسیون لطمه وارد کرد. در شرایطی که مخالفت عبدالله عبدالله و تیم انتخاباتی و حامیان سیاسیاش با این نتایج قابلپیشبینی بود، آنها در گامی فراتر، از تشکیل یک دولت موازی به رهبری عبدالله عبدالله خبر دادند.
در همین راستا، ژنرال دوستم از حامیان اصلی تیم ثبات و همگرایی خبر داد که بهزودی والیانی (استانداران) برای ولایات شمالی از سوی رئیسجمهور منتخب آنها تعیین خواهد شد. از سوی دیگر اعلام شد که «شورای انسجام مجاهدین» نیز در حمایت از عبدالله موضعگیری کردهاند. گلبدین حکمتیار نفر سوم انتخابات ریاستجمهوری هم نتایج را عجولانه و غیرقانونی خواند، اما در عین حال حاضر نشد حکومت موازی تیم ائتلاف ثبات و همگرایی را مورد تایید یا حمایت قرار دهد. رحمتالله نبیل، دیگر نامزد انتخابات نیز از مرگ مردمسالاری و دموکراسی در افغانستان سخن گفته و از آغاز مرحله جدید بحرانهای دشوار در این کشور خبر میدهد. گویا در میان نامزدهای انتخاباتی تنها فرامرز تمنا، جوانترین نامزد و کسی که مادر زنش در راس کمیسیون انتخابات قرار دارد، نسبت به نتایج اعتراضی نداشته و در همان دور مقدماتی پیروزی اشرف غنی را مورد پذیرش قرار داده بود.اما جدا از مواضع نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری و حامیان نزدیک آنها، حامد کرزی، رئیسجمهور سابق افغانستان که در انتخابات اخیر از هیچکاندیدایی اعلام حمایت نکرده بود، اساس انتخابات را زیرسوال برده و آن را یک روند تحمیلی، غیرملی، بحرانزا و موجب تفرقه توصیف میکند. علاوهبر این، او کل این فرآیند را انعکاسدهنده اهداف خارجیها و در راستای تضعیف حاکمیت ملی کشورش بر میشمرد. در کنار تمامی این موضعگیریها طالبان هم با حفظ خط سیر گذشته خود در برابر برگزاری انتخابات، ضمن جعلی و نمایشی خواندن آن، تاکید میکند که ملت مسلمان افغانستان تنها پس از پایان اشغال در مورد مسائل داخلی تصمیم گرفته و سرنوشت خود را مشخص خواهد کرد.
نتایج انتخابات ریاستجمهوری و بازتابهای خارجی آن
در کشوری که حضور نیروهای خارجی در تامین امنیت و ثبات سیاسی آن نقش اساسی دارد و بخش بزرگی از بودجه آن از محل کمکهای خارجی تامین میشود، بهطور قطع واکنشها و نظرات این حامیان امنیتی و مالی نقش تعیینکننده و درخور توجه در آن خواهد داشت. آنگونه که پیش از این هم اشاره شد، آمریکاییها از ابتدا تمایل چندانی به برگزاری انتخابات آن هم قبل از به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح، نشان نمیدادند. پس از برگزاری انتخابات نیز ظاهرا برخی مقامات واشنگتن بهویژه شخص خلیلزاد تمایل زیادی داشتند که میان اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری و امضای توافق صلح طالبان با آمریکا، هماهنگی و پیوندی ایجاد شود. بر همین اساس برخی تحلیلها فشار ایالات متحده را عامل اصلی تاخیرها و تعویقهای مکرر در کار کمیسیون انتخابات دانستهاند. اکنون که کمیسیون نتایج قطعی را اعلام کرده است، دقیقا روشن نیست که این کار با هماهنگی و رضایت واشنگتن انجام گرفته است یا خیر؟ از یکسو با توجه به اعلام نتایج انتخابات بلافاصله پس از ملاقات اشرف غنی با وزرای خارجه و دفاع آمریکا در مونیخ، این گمانهزنی تقویت میشود که کابل با رضایت یا حداقل اطلاع کاخ سفید دست به این کار زده است. از سوی دیگر ادامه ملاقاتها میان عبدالله عبدالله و خلیلزاد و از آن مهمتر سکوت و عدم موضعگیری واشنگتن در قبال اعلام پیروزی اشرف غنی، تردیدهایی را در این رابطه ایجاد کرده است.
اما صرفنظر از مواضع ایالات متحده، دیگر کشورها و نهادهای بینالمللی هم استقبال گرمی از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری افغانستان به عمل نیاوردهاند. تا لحظه نگارش این مطلب کشورهای همسایه یا تاثیرگذار در تحولات افغانستان همچون ایران، پاکستان و روسیه در برابر این موضوع سکوت اختیار کردهاند. کشورهای اروپایی هم به صورت انفرادی واکنشی نشان ندادهاند، اما جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیام تبریکی برای اشرف غنی ارسال کرده که با واکنش تند عبدالله عبدالله مواجه شده است. وزیر خارجه هند و امیر کویت از معدود مقامات سیاسی خارجی هستند که پس از تاخیر زیاد با ارسال پیام تبریک شفاهی یا کتبی به اشرف غنی، عملا نتایج انتخابات را مورد پذیرش قرار دادهاند. هرچند دفتر نمایندگی سازمان ملل در کابل بهصراحت پیروزی اشرف غنی را تبریک نگفته است، در اطلاعیه خود از آمادگی این نهاد برای همکاری و حمایت از دولت جدید افغانستان خبر داده و در عین حال از کمیسیون انتخابات شفافسازی بیشتری را در مورد بازشماری آرا درخواست کرده است.
انتخابات ریاستجمهوری و سرنوشت مذاکرات صلح با طالبان
همانگونه که پیش از این اشاره شد مذاکرات صلح با طالبان مساله برگزاری انتخابات ریاستجمهوری را در هالهای از ابهام قرار داده بود. حتی زمانی که با توقف مذاکرات صلح توسط ترامپ انتخابات برگزار شد، باز هم افرادی چون حامد کرزی میزان مشارکت پایین مردم را به رفراندومی علیه انتخابات و حمایت از فرآیند صلح تعبیر کردهاند. پس از برگزاری انتخابات هم تلاش زیادی شد که اعلام نتایج قطعی تا پیش از امضای توافق صلح آمریکا و طالبان، تحقق پیدا نکند. به نظر میرسد در این مورد میان اهداف و برنامههای آمریکا و طالبان همسویی وجود داشته و حتی گمانهزنیهایی مطرح شده بود که دوطرف برای تشکیل یک دولت موقت و ایجاد یک ساختار جدید با حضور طالبان به توافقاتی دست یافتهاند. انجام چند دور مذاکرات میان گروهها و احزاب سیاسی افغانستان با طالبان آن هم در غیاب دولت کابل، این حدس و گمانها را تقویت میکرد. در چنین شرایطی تاکید و پافشاری بسیار زیاد اشرف غنی بر برگزاری انتخابات از یکسو و تداوم اقدامات خشونتآمیز طالبان از سوی دیگر، مسیر مذاکرات صلح و شاید هم آینده سیاسی افغانستان را تغییر داد.
صرفنظر از انگیزههای شخصی که برای اصرار اشرفغنی بر حفظ نقش و موقعیت دولت و پافشاری در برگزاری انتخابات بیان میشود، استدلال اصلی خود او این بود که آمریکا برای انجام مذاکرات صلح و برای خروج نیروهای خود از افغانستان مسیر نادرستی را انتخاب کرده است. رئیسجمهور افغانستان در یک نشست خبری ضمن اشاره به همین نکته، تاکید میکند که مردم افغانستان مشکلی با خروج نیروهای خارجی از کشورشان ندارند، اما مساله مهم این است که اگر این مذاکرات با دولت کابل انجام گیرد و نه با طالبان، تنها در این صورت مدیریت آن قابل کنترل خواهد بود. در همین راستا، سال گذشته طرح هفت مادهای منتسب به دولت افغانستان انتشار یافت که در آن مراحل گفتوگوهای صلح تشریح شده بود. مذاکرات مقامات کابل و واشنگتن برای خروج نیروهای خارجی از افغانستان، مذاکرات صلح میان دولت و طالبان و سرانجام گفتوگو و رایزنی با همسایگان و سازمانهای بینالمللی به ترتیب بخشهایی از مراحل این مذاکرات را شکل میداد. روشن است که اشرف غنی مذاکره با طالبان را تنها در چارچوب حفظ و بقای ساختار کنونی دولت میپذیرد و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری تنها راه تامین این هدف و خواسته بوده است. سخنرانی اشرف غنی پس از اعلام نتایج قطعی انتخابات کاملا گویای همین رویکرد است: «هر کس در این کشور حضور دارد خواهر و برادر ما و شریک ما در تحکیم قانون اساسی است... قرار است جامعه کثرتگرا و پرتوان افغانستان طالبان را جذب کند. اسم این روند مذاکرات است... نتایج مذاکرات یعنی نمایش قدرت، جذبه و سینه فراخ جامعه و دولت برای جذب طالبان و هر گروه مسلح دیگر.»
ساعتها و روزهای سرنوشت برای افغانستان
تردیدی نیست که مردم افغانستان روزها و حتی ساعتهای سرنوشتسازی را سپری میکنند. با توجه به نقش تعیینکنندهای که آمریکاییها تاکنون در عرصه سیاسی و امنیتی افغانستان ایفا کردهاند، بخشی از تحولات آینده در گرو تصمیم واشنگتن و متحدانش خواهد بود. عدم اظهارنظر و سکوت آمریکاییها در قبال نتایج نهایی انتخابات میتواند توجیهات مختلفی داشته باشد. دوگانگی و اختلافنظر میان مقامات کاخ سفید در رابطه با افغانستان میتواند بخشی از این احتمالات در نظر گرفته شود. این احتمال زمانی تقویت میشود که بدانیم بسیاری از تصمیمات و اقدامات مهم اشرف غنی بلافاصله پس از ملاقات مستقیم او با مقامات ارشد کاخ سفید مثل ترامپ یا وزرای خارجه و دفاع آمریکا گرفته شده، نکتهای که در واقع نوعی دور زدن شخص خلیلزاد محسوب میشود. اما از زاویهای دیگر شاید سکوت آنها در چارچوب ادامه به بنبست کشاندن انتخابات و پیگیریهای گذشتهشان برای تشکیل یک دولت موقت با مشارکت طالبان، قابل تعبیر باشد. اما صرفنظر از نقش خارجیها در افغانستان، این خود مردم افغانستان هستند که میتوانند بخش عمدهای از تحولات آینده را رقم بزنند. مردم افغانستان سالهاست که نتایج تلخ این اختلافات و تفرقهها را چشیدهاند. در کنار این موضوع آنها طی دودهه اخیر مدیریت آمریکا و متحدانش را نیز تجربه کردهاند؛ همان مدیریتی که چرچیل راجع به آن اینگونه اظهارنظر میکند: «بعد از آزمایش تمام روشهای ممکن میتوانید به آمریکاییها در انجام کار درست اعتماد کنید.»
اظهارات اشرف غنی در مورد وحدت جامعه و مردم افغانستان و تقسیمناپذیر بودن کشورش، پاسخ به همان مدیریتی است که راه چاره را در تجزیه افغانستان میبیند. اکنون نوبت نسل جدید سیاستمداران افغانستان است که از تکرار وقایع تلخ گذشته جلوگیری کنند و رهبر و راهنمای مردم خسته از جنگ و خونریزی باشند. مقاله اخیر سراجالدین حقانی در نیویورکتایمز را شاید بتوان دلیلی بر این مساله برشمرد که طالبان هم میتواند با قرار گرفتن در کنار این سیاستمداران، گرهگشای این شرایط دشوار و پیچیده باشد: «گروه طالبان متعهد است با دیگر طرفهای افغان بر اساس مشورت و احترام واقعی برای ایجاد یک نظام سیاسی جدید و فراگیر توافق کند؛ توافقی که در آن صدای همه افغانها منعکس شود و هیچ افغانی احساس نکند که صدایش شنیده نمیشود.»
* نویسنده: میراحمد رضا مشرف، روزنامهنگار