به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، در قرن حاضر، شرایط کاری در حال تغییر است. با حضور گسترده اینترنت و فناوریهای نوین در زندگی امروز بشر، بسیاری از مشاغل بهصورت مجازی به حیات خود ادامه میدهند، از جمله رانندگان تاکسی که با گوشی هوشمند کار میکنند و نیز استادانی که به صورت دیجیتال کلاسهای درس خود را تشکیل میدهند. بنابراین برای پذیرش این تغییرات باید آمادگی لازم را پیدا کرد و یکی از کلیدها ایجاد آن، شرایطی است که دانشگاهها برای دانشجویان فراهم میکنند تا با آمادگی لازم با فناوریهای نوین و انقلاب چهارم صنعتی مواجه شوند. درواقع، انقلاب چهارم صنعتی نسل تازهای از مشاغل را در دنیا شکل میدهد.
دولتهای نوظهور باید فناوریهای جدید را بپذیرند
اقتصاد جهان وضعیت بیثباتی دارد. تنشهایی که در سالهای اخیر میان دو اقتصاد بزرگ جهان یعنی آمریکا و چین ایجاد شده، اقتصاد جهان را با رکود ناگهانی مواجه کرده است. با توجه به شیوع ویروس کرونا در چین، اقتصاد این کشور از 30 سال گذشته تاکنون با کمترین رشد خود روبهرو شده است. در این بین، کارشناسان معتقدند که در این مسیر باید انزواطلب بود و واقعیت انقلاب چهارم صنعتی را نادیده گرفت. ظهور فناوریهای هوشمند بخشی از این انقلاب صنعتی به شمار میرود که تمام جوانب زندگی بشر امروز را دربرگرفته است، بهطوری که در این مسیر هیچ چشمانداز توسعهای را نمیتوان برای این فناوریها در نظر گرفت. با وجود این، برگزیدن این مسیر، راهی است که اقتصادهای نوظهور را قادر میسازد در راه تحول جهش داشته باشند. استدلالی وجود دارد مبنیبر اینکه توسعه فناوری باید خطی و متوالی باشد. اگر دولتها، بخش خصوصی و شهروندان با همکاری یکدیگر نسبت به مهار فناوری اقدام کنند، میشود توسعه و رشد اقتصادی را تسریع کرد؛ درست مانند اتفاقی که در کشورهای آسیاسی جنوب شرقی رخ داد.ترس از خودکار شدن فناوریها در بخشهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را نشان میدهد. بهترین راهحلی که برای جایگزینیهای شغلی یافت میشود، مستلزم سازگاری آموزشی، علمی و سیستمهای نوآورانه است. این باور بهطور گسترده وجود دارد که انقلاب چهارم صنعتی، اقتصاد را به نابودی میکشاند.
موسسه جهانی مککینزی با بررسی تاثیر فناوری هوش مصنوعی در اقتصاد جهان در گزارش اخیر خود به این نکته اشاره میکند که این احتمال وجود دارد خروجی اقتصاد جهانی تا سال 2030، با افزایش 16درصدی به 13تریلیون دلار برسد. وقتی این فرآیند شکسته میشود، اتوماتیک شدن مشاغل 11درصد رشد پیدا میکند که تا سال 2030 حدود 9تریلیون دلار به تولیدات ناخالص داخلی جهانی میافزاید، در حالی که نوآوریهای فناورانه در سرویسها در تولید ناخالص داخلی حدود 7درصد افزایش مییابد که رقمی بالغ بر 6تریلیون دلار را دربرمیگیرد. تصور کنید بهعنوان مثال، موتور بخار در دهه 1800، رباتها در دهه 1990 و رواج فناوری اطلاعات در دهه 2000 بهرهوری نیروی کار را به ترتیب 0.3، 0.4 و 0.6 درصد در سال افزایش داده است.
دانشگاهها کلید حل مشکل
انقلاب چهارم صنعتی بهنوعی کلید یافتن راهحلهایی برای بیشترین مشکلات به شمار میرود. اقتصادهای نوظهور با ترس از گسترش نابرابریها نمیتوانند مانع از رشد انقلاب چهارم صنعتی شوند. در عوض، باید آمادگی لازم برای تغییر روند فناوریها به سمت فناوریهای هوش مصنوعی حاصل شود تا جامعه نهایت استفاده را از قابلیتهای این فناوریها داشته باشد. علم و نوآوری حوزههایی هستند که تا حد بالایی قابلیت تسهیل روند رشد فناوری را دارند، اما سرمایهگذاری در این حوزهها هزینهزاست و دولتها قادر به تامین آن نیستند. بنابراین باید بین بخشهای خصوصی و دولتی هماهنگی وجود داشته باشد تا راحتتر هزینههای توسعه این حوزهها تامین شود. دانشگاهها دارای توانایی ذاتی در گشودن قفلهایی هستند که ممکن است بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از پیشرفت انقلاب چهارم صنعتی حاصل شوند. تحقیقات در راستای کشف راهحلهای معنادار و نوآورانه برای حل مشکلات دنیای واقعی از جمله ذخایر آب، تغییرات آب و هوایی، ناامنی غذایی و نابرابریهای عمیق هدایت میشوند.
تبدیل چشمانداز
عصر بعدی فناوری در آموزش عالی ارتباط مستقیمی با موفقیت دانشجویان دارد. بیش از 75درصد از کارکنان بخش آکادمیک و مدیریتی دانشگاهها از نقشه مسیر فناوری در جهان بیاطلاعند، حال اگر این فناوری را در آینده در نظر بگیرید، این میزان حتی به صددرصد هم خواهد رسید. ظهور فناوریهایی مانند هوش مصنوعی قابلیت ایجاد تغییر در آموزش عالی را دارد. این فناوری به استادان اجازه میدهد که بیشتر روی ارتباط چهره به چهره با دانشجویان خود تمرکز کنند، در حالی که در یادگیری انطباقی شخصی از هوش مصنوعی و بینش دادهها برای ارائه مفاهیم فردی و انحصاری به دانشجویان استفاده میشود. علاوهبر این، فناوری میتواند بهعنوان یک شیوه ارزیابی مورد استفاده قرار گیرد. دانشجویان از مدلهای ارزیابی جاری دل خوشی ندارند، اما میشود با هوش مصنوعی روند ارزیابیها را متحول کرد. حوزهای که در آن فناوری آموزش را شکل میدهد، وضعیت فیزیکی و دیجیتال هوشمند است. فناوری بهویژه اینترنت اشیا موقعیتی را برای خلق تجربههای یادگیری فراهم میکند. اینترنت اشیا، تحلیل داده و برنامه رایانهای چتبات از تاثیرگذارترین فناوریها در آموزش عالی هستند، در حالی که فناوری هوش مصنوعی بهعنوان یک راه برای اکتشاف پیشروی دانشگاهها قرار میگیرد. غوطهور کردن دانشجویان در فضایی نوآورانه و خلاق باعث میشود بتوانند در دنیای فناوری هوشمند این روزها نیازهای خود را برطرف کنند.
Sethuraman Panchanathan، مدیر اداره فناوری و نوآوری دانشگاه آریزونا تحقیقات گستردهای درباره یادگیری ماشینی انجام داده و تاکنون مسائلی را پیرامون اثرات هوش مصنوعی و سیستمهای خودکار در آینده آموزش و اشتغال در دنیا مطرح کرده است. دانشجویانی که آینده درخشانی را برای خود ترسیم میکنند و خانوادههای آنها به دنبال آن هستند که برای تسلط بر فناوریهای هوش مصنوعی چه دروسی را باید پشتسر گذارند و در چه مشاغلی باید مشغول فعالیت شد تا دانش و تسلطشان در این زمینهها بالا برود. او معتقد است سیستم آموزشی دانشگاهها باید همگام با تغییرات فناوری پیش رود و به جای اینکه نظام آموزشی مرعوب فناوریهای خودکار و هوشمند امروزی شود، باید با استفاده از افرادی کارآزموده، مهارتدیده و باتجربه علاوهبر آموزش دانشجویان در این حوزهها، همگام با فناوریهای خودکار هوشمند کار کند.
ترس از حذف نیروی کار انسانی
به گزارش تایمز، ظهور یادگیری ماشینی و هوش مصنوعی تنها مفهومی نیست که در آینده بتوان از آن بهرهمند شد بلکه امروز هم در بسیاری از جنبههای زندگی روزمره ما درحال استفاده است و بهعبارتی چندسالی است وارد زندگیهایمان شده است. مشاغلی که براساس هوش مصنوعی فعالیت میکنند، از هر نظر ایمن و بیخطر هستند؛ بهعنوان نمونه میتوان به تستهای تشخیصی در مراقبتهای درمانی پزشکی اشاره کرد که حتی فرآیند درمان بیماریها را تسریع میکند. بسیاری از نمونههای از پیش تعیینشده در ارزیابیها تعداد مشاغل متعددی را نشان میدهند که با فناوریهای هوشمند دچار تغییر و تحول شده یا حتی حذف خواهند شد. انجمن اقتصاد جهانی برآورد میکند که استفاده از سیستمهای خودکار هوشمند 133 میلیون موقعیت شغلی جدید ایجاد خواهد کرد و این درحالی است که این سیستمهای خودکار و ماشینی تا سال 2022 جایگزین 75 میلیون شغل خواهد شد. اما با وجود سرعت تغییراتی که امروزه با آن مواجه هستیم، واقعیت اینجاست که شیوه زندگی، یادگیری و کار ما همیشه درحال تحول است. در این میان تنها یک چیز ثابت باقی میماند و آن توانایی انسان در یادگیری، رشد و موفقیت به حکم شرایط است.
شرایط باید واقعی باشد
هنوز هم وقتی تغییرات سرعت میگیرند، آماده بودن برای تغییرات کلید اصلی موفقیت است. مسئولیت موسسات آموزشی و دانشگاهها تنها به مهارتآموزی به دانشجویان و دانشافزایی به آنها محدود نمیشود بلکه باید آنها را اهل رقابت با سیستمهای خودکار بار آورد تا بتوانند در دنیای کاری موفق عمل کنند. با پیشرفت فناوری همیشه احتمال آن وجود دارد که مشاغل فناورانه و جدید جایگزین مشاغل سنتی شوند و دانشگاهها باید دانشجویان را بهگونهای تربیت کنند که بتوانند بهطور دائم خود را با زندگی حرفهای وفق دهند. درحقیقت، انعطافپذیری، سازگاری و وفقپذیری با نوآوریهای جدید و آموزش دروس بینرشتهای ازجمله الزاماتی است که دانشگاهها باید در برنامه آموزشی خود بگنجانند تا دانشجویان را برای ورود به دنیای فناوری آماده کنند. این کار با غوطهور کردن آنها در فضایی امکانپذیر است که روح نوآوری در آن جاری باشد. بهعنوان مثال، در دانشگاه ایالتی آریزونا بهتازگی از آزمایشگاه تمرینی موسوم به Practice Labs رونمایی شده است که نوعی الگوی یادگیری تجربی را پیشروی دانشجویان قرار میدهد، بهطوری که دانشجویان میتوانند در گروههای بینرشتهای و در کاری گروهی و با مشارکت یکدیگر مسائل پیچیده را شناسایی و حل کنند. دانشجویان در قالب این آزمایشگاه قادرند با همکاری یکدیگر و در قالب کار حرفهای در محیطی واقعی، نمونههای جدید خلق کرده یا اپلیکیشنی جدید توسعه دهند.
وظیفه سنگین دانشگاهها
اما از آنجا که سردمداران دنیا همواره درحال تجزیه و تحلیل و بحث و مباحثه پیرامون آینده مشاغل هستند و مدام به این فکر میکنند که شغلهای آینده به چه شکلی باید باشند، چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم دانشجویان و فارغالتحصیلان جدید روند بازار را کنترل کرده و از آن باخبر باشند و حتی تصمیمات عاقلانه درباره حوزه آکادمیک و مسیر شغلی خود اتخاذ کنند. یک گام مهم برای دانشگاهها، استخدام استادانی است که نهتنها در رشته تخصصی خود حرفهای و کارآزمودهاند بلکه فعالیت و ارتباط تنگاتنگی هم با صنعت دارند. علاوهبر این، دانشجویانی که فرصت دستیابی به دانش تجربی و کار آکادمیک را دارند، میتوانند آمادگی بهتری برای سازگاری با شرایط و کار با فناوریهای روز داشته باشند. بهعنوان مثال، دانشجویی که در آزمایشگاه تمرینی یا تنظیماتی مشابه کار میکند، بهتر میتواند میزان واقعی سیستمهای خودکار استفادهشده در محیطهای کاری را تشخیص دهد. تاثیری که این فرد روی کارمندان میگذارد بیشتر از دانشجویی است که تنها در کلاس درس حضور داشته و تجربه کار در محیطهای واقعی و آزمایشگاهی را نداشته است. درواقع، یادگیری تجربی بیش از آنکه یک گزینه باشد، یک الزام است که هم دانشگاهها بهعنوان راهکاری برای تربیت دانشجویانی کارآزموده از آن استفاده کنند و هم دانشجویان از آن در قالب فرصتی برای افزایش تجربه کار عملی در دوران دانشجویی بهرهمند شوند. دانشجویانی که فرصت لازم برای درگیر شدن با شرایط واقعی کار تجربی را در دوران تحصیلات آکادمیک پیدا میکنند، همکاری، سازگاری با شرایط و تدبیر موثر را میآموزند. آنها در کنار شناخت این مهارتها یاد میگیرند که خلاق بوده و تفکر تحلیلی داشته باشند. این مهارتها را هر دانشجو جداگانه میتواند کسب کند.
* مترجم: ندا اظهری