به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمدمحسن راحمی، روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: -1 نودودومین دوره جوایز سینمایی اسکار، شاهد پدیده بینظیری بود. «بونگ جون هو»، کارگردان کرهای که پیشتر نخل طلای جشنواره کن را برای فیلم «انگل» بهدست آورده بود، موفق شد در اسکار امسال چهار جایزه بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم خارجیزبان و بهترین فیلم را بهدست آورد. اما اتفاق غیرمترقبه و منحصربهفرد این بود که برای اولینبار یک فیلم توانست همزمان جایزه «بهترین فیلم خارجیزبان» و «بهترین فیلم» آکادمی را بهدست آورد. در تمام دورههای پیشین هیچ فیلمی چنین افتخاری کسب نکرده بود و اساسا فیلمهای غیرانگلیسیزبان تنها در بخش اسکار فیلمهای غیرانگلیسیزبان شرکت داده میشدند و اسکار «بهترین فیلم» مختص به فیلمهای انگلیسیزبان بود.
2 - دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی انتخاباتی خود در جمع هوادارانش در ایالت کلرادو نسبت به اسکار 2020 و اهدای جایزه به فیلمی از کرهجنوبی شدیدا انتقاد کرد. ترامپ گفت: «[دیدید] جوایز اسکار امسال چقدر بد بود؟ [هو کردن حضار به نشانه تایید]... «و جایزه تعلق میگیرد به فیلمی از کرهجنوبی»! [اشاره به نحوه اعلام برنده جایزه در مراسم اسکار] این دیگر چه کوفتی بود؟! [خنده حضار] ما به اندازه کافی با کرهجنوبی مشکلاتی داریم؛ بهویژه در تجارت! با وجود این، [آکادمی] جایزه بهترین فیلم را به آنها میدهد. آیا این خوب بود؟! نمیدانم! من دنبال فیلمهایی مثل «بر باد رفته» هستم. آیا میتوانیم دوباره فیلمهایی چون «بر باد رفته» را داشته باشیم؟ لطفا! [ تایید حضار]... یا [سانست بلوار فیلمی از بیلی وایدر]... یا خیلی فیلمهای خوب دیگر. «برنده از کرهجنوبی است»! من فکر میکردم منظورشان جایزه «بهترین فیلم خارجی زبان» است. اما نه! [جایزه بهترین فیلم بود]. اصلا این اتفاق قبلا سابقه داشت؟!» البته داستان منازعات ترامپ با اعضای آکادمی اسکار و برخی از مطرحترین سلبریتیهای آمریکایی، سریالی دامنهدار است. در همین مراسم امسال وقتی «برد پیت» برای دریافت جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد روی سن رفت با کنایه به عدم مجوز نمایندگان مجلس برای اخذ شهادت از جان بولتون علیه ترامپ در جریان استیضاح در سنا گفت: «به من گفتهاند که برای صحبت کردن در اینجا فقط 45 ثانیه فرصت دارم. البته این 45 ثانیه بیشتر از زمانی است که مجلس سنا هفته پیش به جان بولتون [برای شهادت علیه ترامپ] داد.«
-3 اما چرا نباید این کنش ترامپ را در قالب قسمت جدیدی از سریال کشمکش با اعضای آکادمیک تحلیل کرد؟ بهنظر میرسد اگر با این عینک به این اقدام او نگاه کنیم ظرافتی که در این سیاستورزی ترامپ وجود دارد -که از قضا از عوامل اصلی پیروزی او در انتخابات گذشته و احتمالا موفقیت او برای تمدید دوره ریاستش بر ایالات متحده در کارزار پیش رو است- را نادیده گرفتهایم. کرهجنوبی، کرهشمالی نیست که دشمن آمریکا به حساب بیاید. کرهجنوبی یکی از اصلیترین متحدان استراتژیک آمریکاست، اما ترامپ از هر موقعیتی برای برجسته کردن «امر ملی» در برابر «امر جهانی» یا Universal استفاده میکند. «دیگری»سازی او با اشاره به فیلم «بر باد رفته» ویکتور فلمینگ که یک فیلم آمریکایی تمامعیار و حتی «نژادپرستانه» تلقی میشود، دقیقا در راستای همان راهبرد کلان در فعال کردن شکاف «ملی» در برابر «غیرملی» یا «جهانی» است. با حضور ترامپ در کاخ سفید، این پدیده در سپهر سیاست بینالمللی تبدیل به یک تب جهانی شد. برگزیت، داستان پرتلاطم خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، مهمترین قرینه بسط مدل سیاستورزی ترامپ در جهان است. دو دهه پیش «امر یونیورسال» در قالب ایده «دهکده جهانی» به مثابه یک آرمان مطلق محسوب میشد، اما با سر برآوردن اژدهای چین و قدرتهای نوظهوری چون روسیه و دیگر کشورها و بهخصوص با ظهور پدیده ترامپ، افق جهانیسازی با مخاطره جدی روبهرو شده است.
4 - تحلیل پدیده ترامپ یکی از جرقههای اصلی بود که ایده کتاب آخر فرانسیس فوکویاما، تحلیلگر ارشد استراتژی، را شکل داد. فوکویاما در کتاب «هویت: تقاضای کرامت و سیاستهای رنجش» میکوشد تا با تمرکز بر بحث «هویت»، رخدادهای جدید عالم سیاست را تحلیل کند. او سودای بازشناسی «هویت» را عنصر اصلی شکلدهنده بخش عمدهای از رخدادهای سیاسی امروز دنیا ازجمله ملیگرایی، پوپولیسم و اقتدارگرایی میداند. همراه با بالا گرفتن دغدغه هویت در جوامع مختلف، این موضوع در قالب صورتبندیهای مختلف «امر ملی» به مساله اصلی متفکران بسیاری در اقصی نقاط دنیا تبدیل شده است. تازهترین نمونه بومی این تلاشها، کتاب جدید سیدجواد طباطبایی با عنوان «ملت، دولت و حکومت قانون» است. طباطبایی در مطلع این کتاب که چند روزی است منتشر شده، مینویسد: «این دفتر جستاری درباره «مشکل» ایران است و ملاحظات دفترهای سهگانه تاملی درباره ایران را دنبال میکند.» هرچند طباطبایی مدعی است در پروژه ایرانشهری به «ایران» به مثابه یک مساله فلسفی مینگرد اما در بخش پایانی این اثر، اذهان را متوجه ابعاد سیاسی طرح خود میکند: «بحث من یک جنبه ناظر بر استراتژی نیروهای ملی برای دفاع از کشور در شرایط بحرانی و در محاصره نیروهای عربی-تورکی و سلفی-نوعثمانی دارد.» بهنظر میرسد با افول «امر جهانی» در مقابل «امر ملی»، این «امر ملی» است که در قالبهای متفاوتی درحال «جهانی شدن» است.