به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، فوتبال کشورمان رفتهرفته به روزهای حساس انتخاب رئیس فدراسیون نزدیک میشود و بالطبع حرف و حدیث درخصوص کاندیدای این پست و همینطور قوانین حاکم بر انتخابات بیشتر از قبل میشود. روز گذشته فرصتی دست داد تا با پیشکسوت کارکشته و استخوان خردکرده فوتبال که عضو کمیته فنی فدراسیون فوتبال هم هست، درخصوص انتخابات فدراسیون و همچنین انتخاب سرمربی تیم ملی صحبت کنیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با حسین کلانی را در ادامه میخوانید.
حتما خبر دارید که چه نفراتی کاندیدای ریاست فدراسیون شدهاند. فضا را چطور میبینید؟
نمیخواهم درباره شخص و افراد صحبت کنم چون شاید اطلاعات من درخصوص این عزیزان تکمیل نباشد اما درخصوص قوانین باید بگویم عدهای برای انتخاب رئیس فدراسیون حق رای دارند که میتوان به هیاتها، روسای باشگاهها و هیاترئیسهای اشاره کرد که اصلا معلوم نیست چگونه انتخاب شدهاند و آیا اصلا فوتبالی هستند، سابقه مدیریتی دارند یا خیر. اینها میآیند و یکی را بر میگزینند. ظاهرا همه چیز اصولی و درست است اما آیا میدانیم که این روسای هیاتها قانونی انتخاب شدهاند یا اینکه حضورشان در آن مسند انتصاب بوده است؟ خب اگر انتصاب باشد که انتخاب آنها هم انتخاب درستی نخواهد بود و همانهایی که این نفرات را بر سر کار گذاشتهاند برایشان مشخص میکنند که رایشان چه کسی باشد.
حضور بازنشستهها هم حسابی خبرساز شده!
چرا یک فردی که از 20 سالگی وارد کار میشود باید در 50 سالگی که اوج پختگیاش است و در بهترین شرایط دانش و تجربه قرار دارد کنار گذاشته شود؟ البته اینها زمانی است که قرار است انتخابات برگزار شود. در مورد انتصابات حرفی نزنیم بهتر است.
اما گاهی همین قانون بازنشستگان هم با استفاده از تبصرههایی رعایت نمیشود.
من میگویم چند نفر را باید با این قانون از خدمت به مملکت محروم کنیم. مگر مرحوم حجازی را با قانون 27 سالهها از تیم ملی کنار نگذاشتند یا سیدجلال حسینی را به خاطر سن و سالش از حضور در جامجهانی محروم نکردند، پس چرا باز هم میخواهیم همین رویه را پیش برویم. این بازنشستگانی که آقایان علم کردهاند اگر کارایی نداشتند مطمئن باشید که بعد از خروج از کارهای دولتی با حقوقهای بالا جذب شرکتهای خصوصی نمیشدند.
برسیم به تیم ملی، شما یکی از اعضای کمیته فنی فدراسیون هستید. در انتخاب اسکوچیچ نقشی داشتید؟
من اصلا عضو کمیته فنی نیستم و آن زمانی هم که آقای تاج به من لطف داشت و برایم حکم زد هم گفتم که عضو کمیته فنی نیستم. فقط چند مرتبه برای جلسات تیم امید کشورمان به جلسات فدراسیون رفتم که آن هم به خاطر اعتقادم به حمید استیلی بود و دلیل دیگری نداشت.
اما برخی از رفقای شما بهعنوان پیشکسوت فوتبال بابت انتخاب اسکوچیچ انتقاد کرده بودند!
اصلا آن زمان من در عمان حضور داشتم و نبودم که بخواهم به جلسهای بروم. فقط بعد از بازگشتم به ایران خیلی مخفیانه به دیدار آقای تاج رفتم تا از او عیادت کنم که البته خیلی هم مخفیانه باقی نماند! همان زمان هم به آقای تاج گفتم که خودم را در حد کمیته فنی نمیدانم اما ایشان گفتند درخصوص زیرساختها میخواهند از تجربیات من استفاده کنند که گفتم اصلا تجربهای در این زمینه ندارم و تنها آکادمی فوتبالی که در آمریکا داشتم تجربهام در این خصوص است که کافی هم نیست.
حالا اگر روز انتخاب سرمربی در کمیته فنی بودید رای شما به اسکوچیچ مثبت بود یا منفی؟
مطمئنا منفی بود. همه میدانند که حسین کلانی مخالف مربی خارجی است. حرف من این است، چرا از دانش خارجیها استفاده کنیم و مدرس فوتبالی بیاوریم. از شما سوال میکنم وقتی سرمربی تیم ملی میشوی و بهترینهای کشور را به اردو فرا میخوانی، چه چیز جدیدی میتوانی به آنها آموزش بدهی؟ مگر اصلا بازیکنی در آن سطح میتواند چیز جدیدی یاد بگیرد که ما مدام از دانش مربیان خارجی حرف میزنیم. ضمن اینکه به خاطر تفاوت زبان گفتاری نمیتوانند ارتباط خوبی با بازیکنان برقرار کنند. تنها کاری که مربی خارجی میکند سیستم چیدن و ارنج کردن است که آن هم مربیان خودمان با دورههای خوب خارجی میتوانند به بهترین شکل ممکن انجام دهند.
اما مربیانی مثل کیروش هم بودهاند که نتایج خوبی در فوتبال ما گرفتهاند.
این نتایج مقطعی بوده است و باید ببینیم بعد از اینکه از فوتبال ما رفتهاند چه مشکلاتی را ایجاد کردهاند. برانکو با آن همه محبوبیت رفته و شکایت کرده، یا همین ویلموتس که به خاطر چند باخت کلی پول از ما گرفت و باز هم میخواهد. اگر شما میگویید حضور در جامجهانی افتخار است پس ما با مهاجرانی که در زمان حضورش در تیم ملی تنها یک تیم از آسیا به جامجهانی میرفت معجزه کردهایم. مگر با مربیان ایرانی قهرمان جام ملتهای آسیا نشدیم یا به المپیک نرفتیم؟ من باز هم میگویم که مربیان داخلی ما هیچ کموکسری از خارجیها ندارند.
ظاهرا رقم قرارداد اسکوچیچ بسیار پایین است و حتی پول او را به ریال پرداخت میکنند.
بحث بر سر ریال یا دلار نیست. حرف من این است که بیایید متن قرارداد را منتشر کنید تا مردم ببینند چه مفادی در این قرارداد گنجانده شده است. مگر زمان ویلموتس این شفافسازی را انجام دادهاند؟ یا همان کیروش را چه کسی میدانست چه آپشنهایی دارد؟ میگویند دایی را رد صلاحیت کردهاند که این جای تاسف دارد. چه کسی به خودش اجازه داده سمبل فوتبال ما که استاد دانشگاه است را رد صلاحیت کند؟ یا همین داخلیهایی مثل گلمحمدی، تارتار، ویسی و قلعهنویی که حتی اگر نتیجه هم نگیرند لااقل با آبروی مملکتشان بازی نمیکنند. کدام مربی ایرانی بلای اسکوچیچ بر سر نفت آبادان که در راه کسب سهمیه بود را میآورد؟ اینها درد است که متاسفانه گوش شنوایی برای این حرفها و حرفهایی امثال مهدویکیا، کریمی، هاشمیان و... وجود ندارد.
* نویسنده: آرش محمدی، روزنامهنگار