به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محمدعلی فتحالهی، عضو هیاتعلمی و رئیس پژوهشکده نظریهپردازی و روابط بینالملل پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: مقام معظم رهبری که خود رهبری مقاومت و بیداری اسلامی را بهعهده دارند؛ شهید سلیمانی را چهره بینالمللی مقاومت اسلامی دانستند؛ مقاومتی که هویت بینالملل اسلامی را زمینهسازی و نمایان میسازد. او که تربیتیافته اسلام و مکتب امامخمینی(ره) بود، راه بینالملل اسلامی را -که امام راحل منادی تحقق آن بود- گشود. امامخمینی(ره) مفهوم بینالملل اسلامی را در مواردی ازجمله اداره حرمین شریفین و امور حج مطرح کردند و بر آن بودند که چنین هویتی باید امور حج و مکه و مدینه را اداره کند، به این ترتیب که به شکل یک جامعه بینالملل، همه مذاهب و کشورهای اسلامی نمایندهای برای اداره و مدیریت بینالملل اسلامی حج داشته باشند. این نظر فقهی امام(ره) به این معنی است که اگر روزی سعودیها بر حجاز مسلط نباشند؛ اداره مکه و مدینه را باید به عقلانیت جهانی اسلامی و نهاد نمایاننده آن یعنی بینالملل اسلامی واگذار کرد. متاسفانه تاکنون ساختار و نهاد مستقل و مشیر به بینالملل اسلامی به وجود نیامده است.
دیدگاههای حضرت امام(ره) درخصوص جواز اقتدای نماز اهل تشیع به تسنن در مسجدالحرام و مسجدالنبی(ص) حتی در شرایط غیرتقیه نیز ناشی از نگاه بینالمللی ایشان به این مکانهاست. به این معنا که وقتی مکان و محیط، بینالمللی باشد، حکم فقهی مربوط به آن هم فرق میکند. امام(ره) همچنین شعار اتحاد جماهیر اسلامی و ایجاد وحدت اسلامی را مطرح کردند. در وحدت اسلامی قرار نیست تکثرها به وحدت تبدیل شوند. با حفظ تکثرها و علاوهبر آنها، وحدتی علیحده شکل میگیرد. وحدت یک مفهوم سیاسی - حکومتی است و میتواند در سطح جهان اسلام مورد بهره قرار گیرد. وحدت اسلامی، شکلگیری وحدت بر پایه و بنیانهای اسلامی است و همچنین نقدی بر نظام سلطه جهانی است که ممکن است بعضی کشورهای مسلمان -که در چارچوب سلطه جهانی عمل میکنند- با آن مخالفت کنند. برعکس ممکن است بعضی از کشورهای غیراسلامی که اهداف ضدسلطه را قبول داشته باشند؛ بتوانند در آن مشارکت کنند.
بهطور کلی انقلاب اسلامی بهدنبال فضای بالاتر از نظام ملیت و شروع دوره فراملی است و مسیر جهانیشدن و زندگی بینالمللی و فراملی را میگشاید. تمدن نوین اسلامی هم باید خود را مسئول اداره همه مردم جهان بداند. تمدن نوین اسلامی، هویت بینالمللی دارد و بدون داشتن آن نمیتواند صرفا بر ظرفیتهای ملی بنا گردد. اهمیت نگاه بینالمللی برای تمدن نوین اسلامی به اندازهای است که میتوان گفت اگر تمدن مذکور نتواند در ساحت بینالمللی ورود داشته و تاثیرگذار باشد، اساسا شکل نمیگیرد.
با این مقدمه به خوبی میتوان جایگاه ویژه شهید سلیمانی را در جغرافیای سیاسی منطقه و عالم اسلامی درک کرد. ایشان نمونه اعلایی برای آرمان بینالمللی امام(ره) شد. او توانست بهعنوان یک فرمانده برجسته نظامی و همچنین استراتژیست سیاسی و امنیتی، از علائق ملی فراتر رود و هویت بینالملل اسلامی را محقق نماید. او تجربهای از خود به نمایش گذاشت که میتوان از طریق پایبندی کامل به آرمانهای انقلاب اسلامی به عرصههای فرا ملی دست یافت. او نشان داد که حراست از منافع ملی با ایفای نقش بینالملل اسلامی تعارض ندارد و میتوان مصالح امت اسلامی را در نظر گرفت و در عین حال از منافع ملی کوتاه نیامد.
شخصیت سلیمانی، درواقع توانایی، ظرفیّت وجودی و استعداد ملت بزرگ ایران برای ایفای چنین نقش بینالمللی و فرامرزیای را نشان میداد. جامعه ایرانی با رشد و تکاملی که در نتیجه انقلاب اسلامی یافته؛ قادر است که علاوهبر نمایش هویت ملی، بستر نظام بینالملل اسلامی را هم فراهم نماید. لذا میتوان گفت که هدف آمریکا از ترور شهید سلیمانی، تنها شهادت او و ضربه به فعالیتهایش نبود؛ بلکه در پی نابودی این دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی بود. آمریکا میخواست ملتی را بشکند و همه هویت و شخصیت معنوی او را نابود کند. هرچند آنها با قطعهقطعه کردن فرزند ملت ایران، غمی سنگین برای ملت ایران رقم زدند؛ اما این غم برخلاف خواست آمریکاییها، سرمایهای برای زندگی معنوی و انقلابی ملت ایران خواهد بود.
شهید سلیمانی، قدیسی بود که سلوک معنوی را نه در عزلتگزینی و دوری از فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، بلکه با حضور در کوران حوادث مردافکن و مبارزات خونین با ستمگران و مستکبران طی میکرد و آمریکا میخواست تجربه وجود «قدیسی برای زمان کنونی» را از بین ببرد. کی شود که مادر روزگار، دیگربار چنین قدیسی بار آورد اما آیا جز ملت ایران میتوانست مثل این دردانه را به جامعه بشری تقدیم کند.