انتخاب داوران این دوره از جشنواره فیلم فجر، هرچند عجیب به نظر می‌رسد ولی واقعیت همان‌چیزی است که مسئولان فرهنگی برای جریان سینمایی کشور می پسندند. سینمایی که در فرم و محتوا گرفتار محافظه‌کاری است.
  • ۱۳۹۸-۱۱-۲۳ - ۰۹:۳۹
  • 00
انتخاب‌های عجیب اما واقعی

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، معین احمدیان، دبیرگروه فرهنگی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: یک فیلم نه در عرض شش ماه یا همین حدودها که برایش در نظر گرفته شده، بلکه طی سی یا چهل سالی که فهم اش طول بکشد نوشته یا فیلمبرداری میشود. اینکه اثری تا سالها محل رجوع جماعتی باشد، اعتبار و امتیازی مهم برای فیلمساز است و البته که به همان اندازه برایش دردسرساز.

جشنواره فیلم فجر امسال هم کم نداشت فیلمسازانی که فیلمهایشان در معرض مخاطب، زیر سایه آثار قبلی‌شان قضاوت میشد. نمونه اش همین فیلم سینمایی «خروج» ابراهیم حاتمی کیا که برخی ایراد ‌می‌گرفتند، چرا شبیه هیچ کدام از آثار قبلی اش نیست و آخر سر هم کارگردان آب پاکی را روی دستشان ریخت و گفت: «حاتمی‌کیا همینی است که جلوی شما نشسته است. من اگر بخواهم پشت شما بیفتم معلوم نیست عاقبتم چه می‌شود. من دوست ندارم چیزی باشم که شما از من می‌خواهید.»

غیر از فیلم حاتمی کیا، «خورشید» مجید مجیدی را هم با فیلم قبلی این کارگردان یعنی «بچه های آسمان» قضاوت کردند و «خون شد» کیمیایی هم با فیلمهای قبلی اش. مجیدی چندسالی بود از فضای سابق فیلمسازی اش دور شده بود و بازگشت دوباره‌اش به سینمای ایران با استقبال طرفدارانش همراه بود ولی فیلم کیمیایی علیرغم تلاشهایش برای نمایش یک قیصر دهه نودی، چنگی به دل مخاطبانش نزد.

این دوره از جشنواره، نقطه آغاز فیلمسازانی هم بود که از بطن سینمای ایران رشد یافتند و وقتی فیلم اولشان رونمایی شد، با استقبال مخاطبان جشنواره فجر همراه بود. فیلم اولی هایی مثل محمد کارت، سعید ملکان، برادران ارک و امیرعباس ربیعی در اولین گام فیلمسازی خود، توانستند مخاطبانشان را راضی نگه دارند. مخاطبان سخت‌گیر سینمای ایران، در سطوح مختلف رسانه ای، نسبت به آثار اکران شده در جشنواره، کنش‌مند هستند و البته که بالارفتن سطح توقع آنها نسبت به فیلمسازان ایرانی در سالهای اخیر، باعث شده که سینمای ایران به آنچه که در جامعه ایران در حال رخ دادن است، حساس شود. البته که آثار اکران شده با نقطه مطلوب فاصله بسیاری است. به هر حال چه میشود کرد؟! تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه ایران آنچنان سریع است که سینمای ایران در معرض اتهام عقب ماندگی نسبت به واقعیات جامعه است ولی با این وجود تلاش فیلمسازان این دوره از جشنواره فیلم فجر برای مماس شدن با آنچه که واقع میشود، ستودنی است. فیلمهایی مثل «کشتارگاه» و «روز بلوا» اشارات مستقیمی به فساد، رشوه و پولشویی در نظام اقتصادی کشور داشتند و می‌توان نقطه آغاز جریان سینمایی برای سالهای پیش رو باشند.

جشنواره فیلم فجر، در مختصات سینمای ایران، بین مردم و فیلمسازان از جایگاهی برخوردار است که می‌تواند جریان سینمایی کشور را برای سالهای بعد طراحی و هدایت کند؛ مشروط به اینکه انتخاب برگزیدگان جشنواره فیلم فجر دچار محافظه کاری داوران‌ یا لابی‌گری‌های پشت پرده نشود. امسال هم وقتی اسامی نامزدهای جشنواره اعلام شد، شائبه غلبه تصمیمات پنهانی در انتخاب داوران شدت گرفت. نمونه ای که محل حیرت بود اینکه نام ابراهیم حاتمی کیا در هیچ کدام از بخش های فیلمنامه نویسی و کارگردانی، حتی به عنوان کاندید دریافت جایزه قرار نگرفت. همچنین درباره فیلم «روز بلوا» هم عجیب بود که در هیچ کدام از بخشهای این دوره از جشنواره به عنوان کاندید معرفی نشد. جواد عزتی که پرکارترین بازیگر این دوره از جشنواره بود، فقط به خاطر حضور کوتاهش در فیلم سینمایی «آتابای» کاندیدای بازیگر نقش مکمل مرد شد. این در حالی است که نبود او حتی در میان نامزدهای بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد عجیب بود.

انتخاب داوران این دوره از جشنواره فیلم فجر، هرچند عجیب به نظر می‌رسد ولی واقعیت همان‌چیزی است که مسئولان فرهنگی برای جریان سینمایی کشور می پسندند. سینمایی که در فرم و محتوا گرفتار محافظه‌کاری است.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰