به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، محسن نصراللهی، طراح لباس و طراح صحنه آثاری همچون «متری شیشونیم»، «سرخپوست»، «لونه زنبور»، «شاهکش»، «مغزهای کوچک زنگزده»، «هت تریک»، «نهنگ عنبر، سلکشن رویا» و بسیاری از آثار دیگر سینما و تلویزیون ایران است که بارها کاندیدای دریافت جایزه بوده، اما درنهایت برای فیلم «اعترافات ذهن خطرناک من» موفق به دریافت سیمرغ بلورین از سیوسومین جشنواره فیلم فجر شد. او معتقد است حال و هوا، ژانر و محتوای فیلمنامه خود میتواند تکلیف طراح صحنه را در بازسازی فضای دهه60 مشخص کند که بیشتر سراغ نوستالژیها برود یا تلاش کند معماری آن زمان را بهدرستی و دقیق بازسازی کند. «لباسشخصی» فیلمی است که در دهه60 میگذرد؛ فیلمی که تا حدودی توانسته بازسازی خوبی را از دهه60 انجام دهد. به همین بهانه با او گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
بازسازی صحنههای مربوط به دهه60 و سالهای آغازین پس از انقلاب اسلامی برای شخص شما تا چه اندازه چالشبرانگیز است و آیا برای به انجام رساندن این کار، خود را ملزم به پژوهش و مطالعه میدانید؟
زمانی که الزاما از دهه 60 صحبت میشود، باید گفت این دهه یکی از سختترین دههها به لحاظ بازسازی است، زیرا به زمان حال نزدیک است و بهرغم تغییرات بسیاری که تا کنون در زمینه معماری و شهرسازی شاهد بودهایم، اما تصویر مربوط به سالهای گذشته در ذهن همگان وجود دارد. در اینجا باید بگویم بازسازی دهه30 یا 40 از هر نظر برای من بهعنوان طراح صحنه سادهتر به نظر میرسد تا دهه 60. البته تصاویر و عکسهایی هم که از آن دوره باقی مانده است، چندان گویای فضا و حال و هوای آن دهه نیست و نمیتواند نمایش درست و دقیقی از جزئیات به ما نشان دهد. نکته مهمی هم در امر بازسازی صحنهای مربوط به دهه 60 وجود دارد و آن اینکه در غالب آثار، تنها بخشی از فیلم یا سریال مربوط به آن دهه میشود و درنتیجه صرف هزینههای بالا برای هرچه بهتر درآوردن صحنههای مربوط به دهه 60، توجیه اقتصادی ندارد.
آیا مناطق و لوکیشنهایی وجود دارد که المانهایی از دهه 60 را همچنان در خود حفظ کرده باشند؟
بله، بهندرت مناطقی هستند که این ویژگی را دارند که اتفاقا هر زمان به لحاظ مالی در مضیقه باشیم، مجبوریم برای صحنههای مربوط به دهه60 سراغ همین فضاها برویم. به هر تقدیر بازسازی صحنههای مربوط به دهه60 برای شخص من بسیار دشوار است و البته این را هم باید بگویم که هیچ رفرنس یا منبع پژوهشی مناسبی برای این دهه وجود ندارد، در حالیکه شاید برای تاریخهای دورتر این امکان برای طراحان صحنه فراهم باشد.
یکی از آثار طراحی صحنه شما مربوط به فیلم «نهنگ عنبر، سلکشن رویا» است که بخشهایی از این اثر مربوط به دهه60 میشود. زمان طراحی صحنه این فیلم با چه چالشهایی مواجه بودید؟
اتفاقا من برای طراحی صحنه «نهنگ عنبر» سراغ یافتن عکسها و فیلمهایی از دهه60 رفتم، اما واقع امر اینکه به نتیجه مطلوبی نرسیدم و تصاویر باکیفیتی به دستم نرسید. ما نه میتوانستیم شهر را بازسازی کنیم و کل ساختار را تغییر دهیم و نه میتوانستیم به شرایط موجود قانع باشیم. من در سالهای اخیر طراحی صحنه فیلم «سرخپوست» را انجام دادم که هرچند به دوره زمانی قبلتر از دهه60 میپرداخت، اما بهمراتب راحتتر از اثری همچون نهنگ عنبر بود. نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که برای ساخت آثار مربوط به دهههای آغازین قرن معاصر، شهرک غزالی امکانات مناسبی برای طراحی صحنه در اختیار ما قرار میدهد، در حالیکه ما برای بازسازی صحنههای مربوط به دهه60 چنین امکانی را هم نداریم.
آیا آرشیوی برای تهیه اکسسوری صحنههای مربوط به دهه60 وجود دارد؟
خیر، متاسفانه ما در زمینه پژوهش و تامین مواد و منابع پژوهشی که ازجمله آنها میتواند اکسسوریها باشد، دچار ضعف فراوان هستیم. حداقل من به مورد خاصی برنخوردهام که بتواند در قالب آرشیو به من در زمینه طراحی صحنه کمک کند. در حال حاضر با برخی از اپلیکیشنهای مشابه عملکرد سمساریها میشود برای تهیه وسایل صحنه اقدام کرد.
در بحث طراحی صحنه، ایدهآل شما این است که سراغ نوستالژیها بروید یا هر چه بهتر درآوردن حال و هوای آن زمان برایتان اولویت دارد؟
البته پاسخ این پرسش بهشدت مربوط به فیلمنامه است. حال و هوا، ژانر و محتوای فیلمنامه خود میتواند تکلیف طراح صحنه را مشخص کند که بیشتر سراغ نوستالژیها برود یا تلاش کند معماری و فضای آن زمان را بهدرستی و دقیق بازسازی کند.
از میان فیلمهایی که دارای بازسازی صحنههای مربوط به دهه60 میشود، کدام اثر را در امر طراحی صحنه موفقتر میدانید؟
فیلم «سیانور» ساخته بهروز شعیبی با طراحی صحنه آیدین ظریف.
در پایان به نظر شما طراحی صحنه مطلوب در زمینه بازسازی صحنههای مربوط به دهه 60 تا چه اندازه میتواند به یاری کارگردان و بازیگران بیاید؟
طراحی صحنه، طراحی لباس و گریم سه عاملی هستند که در کنار یکدیگر با سهمهای مساوی در ایجاد حال و هوای درست در بازیگران و کارگردانان اثرگذار هستند.
* نویسنده: عطیه پژم، خبرنگار