به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، میکائیل دیانی، روزنامهنگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: «خورشید» تازهترین اثر سینمایی مجید مجیدی در همه چیز به اندازه و استاندارد است. یک قصه خیلی خوب که از همان دقیقه اول مخاطب را دچار استرس میکند! حادثه محرک در همان ۱۰دقیقه اول شکل میگیرد و فیلمنامه براساس ساخت شاهپیرنگ به خوبی جلو میرود. از همان دقایق ابتدایی فیلم، با گره و مساله داستان آشنا میشویم و در دل شاه پیرنگ قصه جلو میرویم و کشف و شهود و شاخ و برگهایی را در دل آن میبینیم. فیلم در نقاطی، مخاطبش را غافلگیر میکند. نشانهگذاریها درست تعبیه شده و هر نشانه در ادامه به کمک داستان میآید. نیما جاویدی با نگارش این فیلمنامه نشان داد که ساخت فیلم مهم «سرخپوست» هم یک اتفاق نبوده و واجد مهارتی ویژه در نگارش فیلمنامه است. اتفاقاتی که در طول فیلم میافتد هم به قصه اصلی کمک میکند. کودکی که دنبال گنجی در سرداب مدرسه است و این کودک چند همراه دارد و قصه همراهی این کودکان در دل داستان اصلی میگنجند. اتفاقاتی هم که برای آنها میافتد در مسیر قصه اصلی فیلم، تعلیق دارد.
دوربین کاملا به اندازه و بهجا حرکت میکند و هومن بهمنش در این فیلم، دوباره تواناییهای خلق تصویر را به رخ میکشد و در این میان دکوپاژ مجیدی دیدنی است. برخلاف برخی فیلمهای امسال جشنواره که مشکل جدی قاب تصویر داشتند؛ این فیلم نه کلوزآپ اضافه دارد و نه لانگشات بیهدف! با یک کلاس کارگردانی طرف هستید که همه قابها و دکوپاژها براساس منطق سینمایی طراحی شده است. تصاویر بهگونهای کنار هم چیده شدند که مخاطب دچار سرگیجه نشود. سردرگمی تصویری چیزی است که در اکثر فیلمهای این دوره از جشنواره، دیده میشد و مخاطب را هم اذیت میکرد، اما بهمنش برای فیلمبرداری این کار، دوربین روی دست معقولی دارد که با چشمان مخاطب همراهی میکند و اینگونه نیست که بخواهد چشم را اذیت کند. اینها را اضافه کنید به اینکه در فیلم ما صحنههای خیلی سخت و لوکیشنهای محدود میبینیم اما دوربین کاربرد درست خودش را دارد.
کارگردانی خیلی خوب مجید مجیدی و بازی گرفتن از کودکان نابازیگر اینجا نیز رخنمایی میکند. او چند بازیگر جدید به سینمای ایران معرفی کرد و نقش اولی که حتما باید جزء نامزدهای سیمرغ باشد. مهمترین ویژگی سینمای مجیدی، بازی گرفتن از نابازیگران است و چیزی که سینمای او را از فیلمسازان دیگر متمایز میکند، همین است که میتواند از نابازیگران کودک و نوجوان به بهترین نحو بازی بگیرد. او در فیلمهایش حسی را به مخاطب منتقل میکند که این حس ناب را نمیتوان با سلبریتیها به جان مخاطب تزریق کرد.
«خورشید» نویدبخش یک بازگشت موفقیتآمیز برای کارگردانی است که چند سالی بود با دنیای نابازیگران فاصله گرفته بود. فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» این ویژگی را نداشت و «آن سوی ابرها» فیلمی که در هندوستان ساخته بود هم اصلا این حس ناب نزدیک به سوژه را منتقل نمیکرد؛ اما فیلم خورشید این نوید را میدهد که ما قرار است همان مجیدی خالق «آواز گنجشکها» و «رنگ خدا» را بینیم که به خوبی میتواند از نابازیگر کودک بازی بگیرد و بتواند با چند کودک، داستانی را خلق کند که مخاطب، آن داستان را لمس کند و از دیدنش لذت ببرد. فیلم نشانهگذاریهای خوبی هم دارد. از تصویر بالا رفتن بچههای کار از دیوار مدرسهای که به زور میخواهند از آنها بگیرند؛ تا کفشباران شاکی معلم مدرسهای که برای آنها نقش مأمن و پناه را دارد و حتی صحنه پایانی زمانی که علی قهرمان قصه بعد از ناکامی خودش را در آب قنات تطهیر میکند!
پیوند عمیق ایرانی و افغانستانی از نقطههای خوب فیلم است و مجیدی تنها جایی که بار احساسی بالایی را برای مخاطب ایجاد میکند جایی است که بیننده با تمام وجود برای بازیگر افغانستانی فیلم دلسوزی میکند و به گریه میافتد! مجیدی در فیلم المانهای خودش را نیز حفظ کرده است؛ کودک، حوض و آب و باران و سنجاق سر؛ فقط به جای ماهی از کبوتر استفاده کرده است! خورشید قطعا جزء سه فیلم برتر جشنواره امسال است.