• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۸-۱۱-۱۵ - ۰۰:۳۹
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

خودِ خودِ جنوب شهر

شنای پروانه هرچند نسخه بسیط «بچه‌خور» نیست، اما نشانی است از توانایی کارگردان در گسترش ایده هایی ناب خفته در جنوب‌شهر به فیلم‌های داستانی بلند که پیش از این در فیلم کوتاه محمد کارت دیده بودیم.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، وحید محرابیان، روزنامه‌نگار طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: «شنای پروانه» یک ورود تماشایی از یک مستندساز حرفه‌ای به سینمای داستانی است. فیلمی که حاصل سال‌ها فیلمسازی و تجربه زیستی کارگردان جوانی است که در محیطی رعب‌آور و غیرقابل دسترس برای مردم عادی زندگی کرده است تا بتواند واقعیت‌های تلخ و خشن آن را برای ما بازگو کند. «شنای پروانه» را نباید به‌عنوان یک فریم زیبا در قاب عکس سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر دید، بلکه این فیلم حاصل سال‌ها تلاش محمد کارت برای نمایش زیبایی‌ها در دل مشکلات جنوب شهر است.

شنای پروانه در جشنواره فیلم فجر همان حسی را در ما شعله‌ور می‌کند که پیش از این توسط «بختک» و «خون‌مردگی» در جشنواره سینما حقیقت در ما تحریک شده بود. شنای پروانه هرچند نسخه بسیط «بچه‌خور» نیست، اما نشانی است از توانایی کارگردان در گسترش ایده‌هایی ناب خفته در جنوب‌شهر به فیلم‌های داستانی بلند که پیش از این در فیلم کوتاه محمد کارت دیده بودیم.

شنای پروانه تریلری اجتماعی است که به آفت فیلم‌های اجتماعی امروز سینمای ایران دچار نشده است. تعداد زیادی از فیلم‌های اجتماعی امروز ایران با مشکل باورناپذیری به دلیل دوری فیلمساز از واقعیت‌های جامعه و ناتوانی او در ارائه روایت و میزانسنی باورپذیر برای مخاطبان از تصورات ذهنی‌اش درباره جامعه روبه‌رو است. کاری که محمد کارت به خوبی از عهده انجام آن برآمده است.شنای پروانه نه مانند «مغزهای کوچک زنگ زده» یک فانتزی از جنوب شهر و نه مانند «متری شیش‌ونیم» یک تصویر چرک شده از آن است. شنای پروانه خود خود جنوب شهر است. فیلمی که توانسته کاراکترهایش را در همان اندازه‌هایی که در واقعیت دیده می‌شوند بر پرده سینما به نمایش بگذارد.شنای پروانه آنچنان پرریتم و تکان‌دهنده شروع می‌شود که تا نیمه‌های فیلم مخاطب را میخکوب خودش می‌کند.

فرازوفرودهای به‌موقع و حساب شده داستان، ریتم خوشایندی را به فیلم داده است. گردش‌های موجود در فیلمنامه نیز باعث شده‌اند که انتهای داستان به هیچ‌وجه برای مخاطب قابل پیش‌بینی نباشد. فیلمنامه طوری توسط کارگردان روایت شده است که مخاطب بارها در طول فیلم دچار حدس‌های اشتباه می‌شود تا این موضوع باعث شگفتی بیش‌ازپیش او در انتهای فیلم و گره‌گشایی اصلی شود.‌شنای پروانه با اینکه می‌توانست فیلمی سیاه و تلخ باشد اما این‌طور نبود. انتخاب فیلسماز برای نمایش شکل‌گیری یک قهرمان که از دل مردم عادی کوچه و شهر برخاسته است و عمل قهرمانانه‌‌اش مصلحانه تعیین شده است، این فیلم را به یک فیلم امیدوارانه و جذاب برای مخاطبان بدل کرده است که در ذهن‌شان باقی خواهد ماند و احتمالا با استقبالی درخور در گیشه‌های سینما مواجه خواهد شد. جسارت محمد کارت در خلق قهرمان در اولین فیلم سینمایی‌اش آن هم در سینمایی که از خلق قهرمان ناتوان است و از آن دوری می‌کند، کاری تحسین‌برانگیز است. 

فیلمساز در طول اثر علاوه‌بر پرداختن به هسته اصلی داستان و پیش بردن پی‌رنگ‌های اصلی و فرعی یک نمای کلی از زندگی و ادبیات لاتی جنوب‌شهری به مخاطبان ارائه می‌دهد. دوربین کارگردان هر لحظه به یک گوشه تاریک از جنوب شهر وارد می‌شود که ما را بیشتر با لایه‌های پنهان کلانشهرهایمان آشنا می‌کند. گوشه‌هایی دنج و دیده نشده از این شهر که تنها با پژوهش و زیستن در جنوب شهر امکان دستیابی به آنها وجود دارد.فیلمنامه و روایت شنای پروانه بسیار منطقی پیش می‌رود و احتمال ایجاد سوال در ذهن مخاطبان برای انتخاب‌های کاراکترها و حوادث فیلم خیلی کم است. موضوعی که تا این لحظه در اکثر فیلم‌های نمایش داده شده در سینمای اهالی رسانه جشنواره فیلم فجر پاشنه‌آشیل فیلمسازان بوده است. دوربین فیلمبرداری نیز مانند دیگر اجزا فیلم شنای پروانه حرکات درستی دارد که به خوبی حس مورد نظر فیلمساز را به مخاطبان ارائه می‌کند.

بازی‌های خوب جواد عزتی و امیر آقایی به‌عنوان دو شخصیت محوری فیلم نقش بسزایی در باورپذیری داستان شنای پروانه دارد. هرچند این بازی‌ها هم با فرازوفرودهایی همراه هستند. خیل گسترده نابازیگرانی که در فیلم حضور دارند فضای باورپذیری برای فیلم به وجود آورده‌اند. تجربه کارت که حاصل سال‌ها مستندسازی و سروکله زدن با قشرهای مختلف مردم در جنوب شهرهاست در مدیریت نابازیگران برای ارائه بازی و تصویری مناسب به مخاطبان در این سکانس‌ها خیلی به چشم می‌آید.در مجموع شنای پروانه را می‌توان اثری قابل توجه در بین فیلم‌های سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر دانست که شانس زیادی برای دریافت جوایز متعدد از این رویداد فرهنگی را داراست.

 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟