• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۸-۱۱-۱۵ - ۰۰:۲۷
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۱
  • 0
  • 0
«فرهیختگان» کارنامه بازیگری جواد عزتی را بررسی می‌کند

همانی که سینمای ایران می‌خواست

عزتی نه فردین است و نه وثوقی، نه مرحوم انتظامی است و نه پرویز پرستویی؛ عزتی همانی است که سینمای ایران کم داشت.

همانی که سینمای ایران می‌خواست

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»،  «ستاره»، «بازیگر» یا «پولساز»؛ هر اسمی روی او می‌توان گذاشت. انبان فیلم‌هایش پر است از آثاری که هم جایزه گرفته‌اند و هم گیشه را تسخیر کرده‌اند. عزتی امسال با حضور در فیلم‌های «شنای پروانه» به ‌کارگردانی محمد کارت، «مغز استخوان» ساخته حمیدرضا قربانی، «خورشید» به‌ کارگردانی مجید مجیدی، «آتابای» ساخته نیکی کریمی و «دوزیست» به ‌کارگردانی برزو نیک‌نژاد لقب پرکارترین بازیگر دوره سی‌و‌هشتم را از آن خود کرده است.

آنهایی که در سال 83 و هنگام پخش سریال «من یک مستأجرم» از بازی یک پیک‌موتوری که پیتزا می‌آورد و چند جمله کوتاه می‌گفت و می‌رفت خوش‌شان آمد فکرش را نمی‌کردند که یک دهه بعد او تبدیل به یک مهره اصلی و پراهمیت در سینمای ایران می‌شود. سریالی که در آن بازیگرانی مانند امیر جعفری، سعید آقاخانی، بهاره رهنما، کمند امیرسلیمانی و ریما رامین فر حضور داشتند، اولین حضور جدی عزتی در تلویزیون را رقم زد. عزتی هنوز به 40 سالگی نرسیده اما عملکردش در دهه 90 به تنهایی برای تمام دوران یک بازیگر کفایت می‌کند. اگر دهه 80 را دوره معرفی و شناسایی عزتی بنامیم دهه 90 دوران ثبات و میوه‌چینی اوست. شروع کار جواد عزتی در سینما به حضورش در «طلا و مس» برمی‌گردد؛ نقشی با ساختار و ظاهری متفاوت از یک بازیگر طنز اما با همان درونمایه‌های کمدی با ریشه‌هایی از موقعیت اما کنترل شده و محدود که قرار نیست نیش و طعنه و کنایه باشد بلکه صمیمیت و کامل‌کننده‌ای است برای حضور ساده «بهروز شعیبی» و برجسته‌تر کردن نقش او در طلا و مس.

    دهه 80 عزتی؛ برای تلویزیون

اکثر آثار جواد عزتی در دهه 80 حول تلویزیون می‌چرخد و تعداد فیلم‌های سینمایی‌اش به عدد چهار در این دهه نمی‌رسد. «کمربندها را ببندیم» و «لطفا دور نزنیم» از مهدی مظلومی، «هیچ‌کس» عبدالحسن برزیده، «باغ‌مظفر»، «مرد هزارچهره» و «قهوه تلخ» از مهران مدیری، «سه‌دونگ سه‌دونگ» شاهد احمدلو، «چاردیواری» سیروس مقدم و «قرارگاه مسکونی» جواد رضویان مهم‌ترین سریال‌هایی هستند که عزتی تا قبل از ورود به دهه 90 در آنها ایفای نقش کرده است. سریال‌هایی که هرکدام‌شان در زمان پخش خود موفق بودند و بازی‌های جواد عزتی در آنها به یادماندنی. نقش «بابا اتی» در قهوه تلخ با محمدحسن در «هیچ‌کس» را در ذهن‌تان مقایسه کنید تا متوجه شوید که درباره چه استعدادی صحبت می‌کنیم.

اکثرا بازی عزتی در نقش «بابا اتی» را یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های طنز تلویزیون و سینما در آن قالب می‌دانند. جواد عزتی توانسته بود در نقشی که آکسان‌های مختلف و سختی داشت، به قالبی بدیع از ترکیب واقعیت یک پیرمرد و فانتزی‌های آن شخصیت برسد و یک نقش ماندگار خلق کند. این‌طور بود که او در میان آن همه ستاره بزرگ طنز که در سریال قهوه تلخ حضور داشتند، بابا اتی را به یکی از پرطرفدارترین شخصیت‌ها در میان مردم تبدیل کرد.دهه 80 هرچند برای عزتی به «نقش اول بودن» نگذشت اما کمتر کارگردانی، فارغ از موضوع فیلم یا سریالش، می‌توانست از کنار چنین چهره‌ای به راحتی بگذرد. شاید بتوان با قاطعیت گفت که مردم سال‌ها زودتر از کارگردان‌های سینما عزتی را می‌شناختند و متفق‌القول بودند که لیاقتش بیشتر از این نقش‌های درجه دو و سه است. عزتی پس از «طلا و مس» در «آفریقا» اثر فوق‌العاده و قابل‌تحسین هومن سیدی حضوری پررنگ و موثر داشت تا با تغییر ژانر سبک و قدرت بازی خود را نیز آزمایش کند و فضای جدیدی را از سینمای ورای کمدی و طنز تجربه کند. «آفریقا» در زمان پخش توانست نگاه مثبت منتقدان را به خود جلب کند و بازیگری عزتی در سینما هم تا حدودی تثبیت شود. «همه چی آرومه» ساخته مصطفی منصوریار و «هم‌بازی» غلامرضا رمضانی کارهای بعدی او در سال‌های پایانی دهه 80 بودند. فیلم‌هایی که البته نه در نگاه مردم موفق بودند و نه منتقدان را راضی کرد.

   دهه 90، درخشش یک ستاره

نسبت بین تلویزیون و سینما در این دهه برای عزتی تا حدودی معکوس شد. «بیمار استاندارد» از سعید آقاخانی، «دردسرهای عظیم1و۲» ساخته برزو نیک‌نژاد، «دودکش» محمدحسین لطیفی، «هفت‌سین» اثر مرحوم یدالله صمدی و «دست بالای دست» محسن یوسفی مجموع سریال‌های عزتی تا انتهای سال 98 است. نقش «لطیف» در دردسرهای عظیم یکی از تجربه‌های موفق در حوزه طنز خانوادگی و ملایم بود. گویی برگ‌برنده او برای ستاره شدن، همین سریال بود، زیرا برای اولین‌بار نقش اصلی یک مجموعه با درونمایه کمدی به عزتی سپرده شد و او هم به خوبی توانست از پس آن بربیاید و توجه مخاطبان را به خود جلب کند. در واقع پس از پخش دو فصل این سریال بود که او توانست به شهرتی گسترده‌تر در میان مردم دست پیدا کند و نامش را بیشتر بر سر زبان‌ها بیندازد.اما سینما برای عزتی خواب‌های خوبی دیده بود؛ از نقش روحانی گرفته تا دزد و مامور امنیتی و لات جنوب‌شهری را آنقدر خوب در سینمای ایران بازی کرد که تا سال‌ها بعد بتوان ردپایش را در بازیگری پیدا کرد.«سعی کردم آهسته‌آهسته ژانر خود را تغییر بدهم. هیچ‌وقت قرار نبود و دوست نداشتم به فیلمی اضافه شوم تا آن را شیرین کنم. همیشه دوست داشتم وزنه فیلم‌های جدی هم سنگین باشد. حتی تعداد آنها خیلی بیشتر از فیلم‌های کمدی است که بازی کردم، البته تعداد سریال‌های کمدی آنقدر زیاد است که در ذهن مردم به‌عنوان بازیگر کمدی شناخته می‌شوم. با این حال دوست داشتم سینما را جدی‌تر دنبال کنم.»

این بخش از گفت‌وگوی عزتی را می‌توان دلیل اصلی تغییر‌رویه او در دهه 90 دانست؛ تغییری که برای او هرچند با ثبت دو رکورد عجیب در تاریخ سینمای ایران یعنی بازی در «هزارپا»، پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران و «آینه‌بغل»، سومین فیلم پرفروش تاریخ سینمای ایران همراه بود اما حضور پررنگ و متفاوتش در آثاری چون «تنگه ابوقریب»، «لاتاری» و «ماجرای نیمروز» را وجاهت می‌بخشید. عزتی همزمان با طراوت و تازگی در بازیگری به پختگی هم رسیده است و حالا با اعتمادبه‌نفس بیشتری می‌تواند راهش را ترسیم کند. چهره شیرین ذاتی‌اش در کنار تجربه سال‌ها بازیگری در تئاتر و راحتی به اندازه‌اش در بازیگری از او چهره منحصربه‌فردی در سینما ساخته است.

عزتی با بردن جایزه بهترین بازیگر مرد در جشن حافظ برای بازی در فیلم ماجرای نیمروز جای پای محکم‌تری در سینما پیدا کرد و در عین حال از او می‌توان به‌عنوان یکی از پولسازترین و جدیدترین پدیده‌های دنیای کمدی سینما نام برد.با هم فهرستی را که در ادامه می‌آید دقیق مرور کنیم تا معنی واقعی تنوع و قدرت‌نمایی یک بازیگر را متوجه شویم: «ماجرای نیمروز: ردخون»، «جهان با من برقص»، «چهار انگشت»، «جان‌دار»، «ما همه با هم هستیم»، «لاتاری»، «تنگه ابوقریب»، «هزارپا»، «آینه‌بغل»، «ماجرای نیمروز»، «اکسیدان»، «خرگیوش»، «هفت معکوس»، «پارادایس»، «زاپاس»، «در مدت معلوم»، «تگرگ و آفتاب»، «شیار۱۴۳»، «فرشته‌ها با هم می‌آیند»، «کلاشینکف» و «همه‌چیز برای فروش». کارنامه‌ای پربار و مناسب با سلایق مختلف که نشان می‌دهد سینمای ایران گمشده خود را پیدا کرده است. شاید در این فهرست فقط نتوان از ساخته ضعیف کمال تبریزی یعنی «ما با همه هستیم» دفاع کرد و یک بازی متوسط رو به پایین از عزتی را پذیرفت. البته این فیلم آنقدر بد بود که سطح استاندارد همه بازیگران را به شکل معناداری پایین آورد.

عزتی را می‌توان از معدود بازیگرانی دانست که خلاقیت و قدرت خلق تیپ‌های مختلف شخصیتی از افراد مشابه را در یک حرفه، صنف یا پیشه‌ای خاص دارد. به همان اندازه که نقش جوان شاد و بی‌خیال را خوب بازی می‌کند برای یک نقش جدی تاریخی یا جنگی مایه می‌گذارد. گاهی شخصیت یک روحانی را به‌عنوان یک نقش اول به اوج کمال می‌رساند و گاهی در «شیار۱۴۳» با بازی متفاوت خود از یک بسیجی گروه تفحص شهدا به بلوغ و کمال اثر فوق‌العاده نرگس آبیار یاری می‌رساند. اما اوج کار جواد عزتی و شاید به نوعی شاهکار هنر بازیگری او جایی در مقابل ژانر کمدی همیشگی اوست. در هر دو قسمت «ماجرای نیمروز» جواد عزتی قدرتمندترین و چندلایه‌ترین شخصیت این اثر است؛ حتی فراتر از شخصیت‌های اصلی، عزتی با حضورش در نقش یک پاسدار اطلاعاتی پا را فراتر از آنچه پیش‌تر خلق کرده بود، می‌گذارد و با آن طراحی چهره خاص و عالی جان‌بخشی فوق‌العاده‌ای به شخصیت اثر می‌دهد که باعث و بانی چندین تعلیق مهم «ماجرای نیمروز» می‌شود.

   مقصد این مسیر

هرچند خیلی از منتقدان و اهالی سینما معتقدند امسال، سال جواد عزتی است و سیمرغ جشنواره روی شانه‌های او می‌نشیند اما فارغ از اینکه این پیش‌بینی محقق شود یا خیر، سوال اصلی اینجاست که عزتی چه سقفی برای آرزوهای هنری خودش متصور است؟ یا اصلا سینمای ایران چقدر می‌تواند از این ظرفیت استفاده کند؟ جواد عزتی نشان داده اهل حاشیه و ادا درآوردن نیست. نه شبیه نوید محمدزاده و حامد بهداد است و نه ویژگی‌های ظاهری شهاب حسینی و رضا گلزار را دارد. همانقدر که می‌تواند هم‌اندازه عطاران در یک فیلم طنز بدرخشد به همان اندازه می‌تواند گلزار را در آینه‌بغل محو کند. عزتی در ظاهر جاه‌طلب نیست و انگار می‌خواهد راه خودش را برود. در تاریخ سینمای ایران بازیگران و استعدادهای جدی در طنز و درام و اکشن کم نبوده‌اند، بازیگرانی که بعد از درخشش در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی به یک چهره پرطرفدار تبدیل می‌شوند و در برابر خود پیشنهادهای مختلفی می‌بینند. موفق گذرکردن از این گلوگاه اما انگار یکی از مهم‌ترین مراحل برای هر بازیگری است.

بسیاری از بازیگران پراستعداد اما تازه‌کار سینما، با انتخاب‌های نادرست خود یا ورود به حواشی مختلف، راه رشد خود را می‌بندند اما جواد عزتی در این مورد هم کاملا باهوش عمل کرده است. مگر چند بازیگر در سینمای ایران داریم که در هر دو ژانر طنز و جدی اینقدر خوب ظاهر شده باشند.برای یک بازیگر که تعداد نامزد شدنش در جشنواره‌ها از تعداد آثارش بیشتر است، شاید مهم نباشد که امسال سیمرغ بگیرد یا نگیرد اما مهم این است که جواد عزتی نشان داده همانی است که سینمای ایران می‌خواسته و می‌خواهد. چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب مشابه چنین بازیگری در سنیما نداشتیم و نداریم. عزتی نه فردین است و نه وثوقی، نه مرحوم انتظامی است و نه پرویز پرستویی؛ عزتی همانی است که سینمای ایران کم داشت.

* نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار،  روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟