• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۸-۱۱-۱۴ - ۰۸:۵۵
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0

روایت یک تقریظ

نمی‌دانم متنی که نوشته‌اند چه چیزی است چون گفته‌اند تا رونمایی تقریظ باید صبر کنم، اما می‌دانم که ایشان به نوجوان‌ها توصیه کرده‌اند که این کتاب را بخوانند و این برای خودم خیلی مهم و ارزشمند است.

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، وجیهه سامانی، نویسنده طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:  یادم می‌آید جرقه اولیه نوشتن کتاب «آن مرد با باران می‌آید» در سومین دوره جشنواره داستان انقلاب به ذهنم خطور کرد. آن فراخوان را که دیدم به ذهنم رسید تا به حال هیچ داستانی درمورد انقلاب کار نکرده‌ام. در موضوعات مختلف جنگ، اجتماع و خانوادگی کارهای مختلفی داشته‌ام. با خودم فکر کردم انقلاب به گردن همه ما حق دارد، مخصوصا ما خانم‌ها که کرامت و عزت‌نفسی که انقلاب به ما داد و زن را از آن جایگاه ابزاری و جنس دومی که داشت، نجات داد و نتیجه‌اش را امروز در حضور پررنگ و موثر بانوان در اجتماع می‌بینیم.

اینها باعث شد تا دینی به گردنم حس کنم. اما اینکه این رمان مختص نوجوانان نوشته شده است هم خودش داستان دیگری دارد. در اطرافم نوجوانان زیادی می‌دیدم که هیچ ذهنیتی نسبت به انقلاب نداشتند. البته نسل ما هم انقلاب را خوب درک نکرد، اما بالاخره در زمان کودکی و نوجوانی ما، رویداد مهم انقلاب پررنگ‌تر بود، در مدارس این اتفاق جدی‌تر گرفته می‌شد و رسانه‌ها بیشتر به این موضوع می‌پرداختند، فیلم و سریال‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شد به نزدیکی نسل ما با این رویداد مهم کمک می‌کرد؛ یعنی ما با روح انقلاب بیگانه نبودیم. اما الان می‌بینیم که نوجوانان و کودکان آشنایی زیادی با انقلاب ندارند؛ یعنی اصلا نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است. این دو عامل در کنار هم باعث شد تا تصمیم بگیرم یک رمان درمورد انقلاب و در ژانر نوجوان بنویسم.

تحقیقات میدانی این کتاب تقریبا 9 ماه زمان برد، چون خیلی از اطلاعات را نداشتم و هرچیزی هم که از انقلاب می‌دانستم محدود به اطلاعاتی بود که از رسانه‌ها به ‌دست آورده بودم. دلم می‌خواست کتاب را مستند‌تر و علمی‌تر بنویسم. 9 ماه زمان تحقیقات میدانی و پژوهش این اثر شد و نگارش کتاب هم تقریبا چهار ماه زمان برد.هر اثر یا داستانی قابل نقد است، درمورد این کار هر نقدی که به ‌لحاظ ادبی یعنی فرم، تکنیک و پی‌رنگ وارد شود، برای من قابل قبول و قابل احترام است. اما مستند بودن اثر، به ‌نظرم کاملا قابل دفاع است. چون تک‌تک اتفاق‌ها و روایت‌هایی که آورده‌ام؛ از واقعه ۱۷ شهریور 57 و اتفاقات میدان ژاله تا 26 دی‌ماه که چهار ماه پایانی رو به انقلاب است، همه حوادثی متقن و مستند است.  درواقع داستان من روایتی تخیلی در بستری از حوادث مستند تاریخی است.

  درمورد تقریظ رهبری بر کتاب هم باید بگویم که من خودم کتاب را به ایشان ندادم. سال گذشته که با چند تن از دوستان نویسنده به دیدارشان رفته بودیم، کتاب «خواب باران» را به ایشان هدیه دادم. چون فکر می‌کردم کتاب «آن مرد با باران می‌آید» کتاب نوجوان است و بهتر است کتاب دیگرم را به ایشان هدیه بدهم. و البته بخت یارم بوده و این کتاب از طریق دیگری به‌دست ایشان رسیده است. دو ماه پیش به بنده اطلاع دادند که ایشان کتاب را خوانده‌اند. اول از اینکه این کتاب به ایشان رسیده تعجب کردم و کلی خوشحال شدم. پرسیدم که چیزی هم برای کتاب نوشته‌اند که گفتند فعلا منتظر باشید. تا اینکه قبل از شهادت سردار سلیمانی خبردار شدم که این اتفاق افتاده است و ایشان تقریظی نوشته‌اند.

نمی‌دانم متنی که نوشته‌اند چه چیزی است چون گفته‌اند تا رونمایی تقریظ باید صبر کنم، اما می‌دانم که ایشان به نوجوان‌ها توصیه کرده‌اند که این کتاب را بخوانند و این برای خودم خیلی مهم و ارزشمند است.  حدود 23 سال است که به نوشتن داستان مشغولم و هنوز هم خودم را شاگرد و یادگیرنده در این مسیر پر‌پیچ‌و‌خم می‌دانم. اما در طول تمام این سال‌ها تلاش، بالاخره یک جاهایی احساس خستگی کرده‌ام؛ کارشکنی‌هایی که وجود دارد، مشکلات و سختی‌هایی که سر راه قرار می‌گیرد، بی‌مهری‌ها، کمبودها، دیده ‌نشدن‌ها و... هرکدام اینها می‌تواند آدم را خسته و ناامید کند و یک جاهایی احساس می‌کنی که دیگر کم‌ آوردی. در این 23 سال خیلی از این اتفاقات برایم افتاده، اما این خبر را که شنیدم، احساس کردم همه این خستگی‌ها و مشکلاتی که در تمام این سال‌ها داشتم، یک‌دفعه برایم هیچ شد. این خیلی برایم ارزش دارد. از هر زاویه‌ای نگاه کنیم، برای من این اتفاق مهم است. در کنار علاقه‌مندی و ارادت قلبی و شخصی بنده به رهبرم، ایشان شخص اول مملکت هستند و اینکه وقت می‌گذارند و کتاب‌ها را می‌خوانند و در موردش نظر می‌دهند و توصیه می‌کنند تا دیگران کتاب را بخوانند، خیلی برایم ارزشمند است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار