به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، شهریور سال گذشته بود که مجتبی شریعتینیاسر، معاون سابق آموزشی وزیر علوم از تعیین سقف ظرفیت کلاسهای مقطع دکتری در دانشگاهها خبر داد و عنوان کرد: «برای این امر قوانینی برای نظارت بر رشد کمی دانشگاهها اعمال شده تا دانشگاهها بتوانند براساس شاخصهای کیفی و به صورت قانونمدار اقدام به افزایش کیفیت آموزشی کنند. در این زمینه سقف ظرفیت کلاسهای دوره دکتری پنج تا هفت نفر در نظر گرفته شده است.» صحبتهایی که ظاهرا در کلاسهای درس این مقطع تحصیلی در برخی دانشگاهها مانند دانشگاه تهران چندان هم جدی گرفته نمیشود تا جایی که دیگر صدای اعتراض دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی را بلند کرده است. دانشجویان مقطع دکتری جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی یکی از مهمترین دانشگاههای پایتخت امروز با مشکل شلوغی کلاسهای درس مواجهند، تا جایی که به گفته برخی دانشجویان این رشته در کلاسها بعضا تا 30 نفر دانشجو نیز حضور دارند و همین مساله هم باعث شده کلاس درس مقطع دکتری که باید بیشتر جای بحث و گفتوگوی دانشجویان و اساتید باشد، به شیوه کلاسهای مقاطع پایینتر اداره شود.
«م»، دانشجوی ترم دوم جامعهشناسی درباره فضای این روزهای دانشکده علوم اجتماعی و بهویژه مشکلات ایجادشده برای دانشجویان مقطع دکتری این رشته به «فرهیختگان» میگوید: «در دانشکده ما دانشجویان روزانه، پردیس و شبانه حضور دارند و مشکل اینجاست که اساتید دانشجویان پردیس را که باید برای آنها کلاس جداگانه برگزار کنند، به کلاسهای روزانه میآورند و همین مساله باعث شده ظرفیت کلاسها بیش از حد مجاز شود. از سوی دیگر به برخی اساتید به دلایل سیاسی واحدی تعلق نمیگیرد، لذا دانشجویان مجبور میشوند تنها با برخی اساتید دروس را بگذرانند. »
واکنش تند مدیرگروه جامعهشناسی به اعتراض دانشجویی
او با بیان اینکه محدود شدن اساتید باعث شده حتی دانشجویانی که ترمهای گذشته به هر دلیل برخی دروس را نگذراندهاند، مجبور باشند در ترم پیشرو این دروس را بردارند و قطعا همین مساله به شلوغی کلاسها دامن زده، تصریح میکند: «در مقطع دکتری دروس اختیاریای که به دانشجویان ارائه میشود در هر ترم بسیار محدود است و با مکانیسمی که دانشکده در ارائه این دروس اتخاذ کرده، دست دانشجویان برای انتخاب اساتید محدودتر شده که نتیجه آن حضور بیشتر از ظرفیت دانشجویان در کلاسها است. بهعبارت دیگر از آنجا که دانشکده به هر دلیل نمیخواهد به همه اساتید دروس اختیاری بدهد، در نتیجه تنها چند استاد این دروس را ارائه میدهند.»
«م» درباره اعتراض دانشجویان به مدیرگروه جامعه دانشکده علوم اجتماعی نیز میگوید: «اعتراضمان را اعلام کردیم، اما متاسفانه مدیرگروه با ادبیات بسیار بدی به این اعتراض پاسخ داد و حتی راهکارهایمان نیز نادیده گرفته شده است؛ چراکه متاسفانه برخی دروس به اساتیدی داده میشوند که هیچ تخصصی در آن درس ندارند.»
این دانشجوی ترم دوی مقطع دکتری جامعهشناسی ادامه میدهد: «گویی سیاسیکاری مسئولان در اولویت اول قرار دارد؛ بهطوری که یکی از درسهای تخصصیمان به استادی واگذار شده که تخصص آمار و روش تحقیق دارد و قطعا روند فعلی در دانشکده مشکلات زیادی را برای دانشجویان ایجاد کرده است، تلاش میکنیم مکاتباتی را با وزارت علوم داشته باشیم تا شاید از این طریق جلوی رفتارهای غیرقانونی در دانشکده را بگیریم.»
چندشغله بودن اساتید، دانشجویان را به دردسر انداخته است
«آ» یکی دیگر از دانشجویان این دانشکده با بیان اینکه متاسفانه بهطور رسمی و غیررسمی در اکثر کلاسها حدود 20 دانشجوی دکتری در رشته جامعهشناسی حضور دارند، میگوید: «متاسفانه گاهی دو درسی که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، تنها به دلیل ارائه آنها به یک استاد، با یکدیگر تلفیق میشوند، کاری که به وضوح خلاف آییننامه است، اما این کار به راحتی در رشته جامعهشناسی صورت میگیرد و تاکنون اعتراض به اساتید و رئیس دانشکده نیز نتیجهبخش نبوده است.»
او با انتقاد از چند شغله بودن اساتید این دانشکده ادامه میدهد: «بسیاری از اساتید این دانشکده نهتنها در جای دیگر تدریس میکنند بلکه حتی پستهای خارج از دانشگاه دارند و همین مساله باعث شده آنها نتوانند آنطور که باید برای دانشجویان خود زمان بگذارند و در این میان تنها دانشجویان متضرر میشوند.»
دانشکده علوم اجتماعی به پاتوق سیاسی تبدیل شده است
«ش» نیز دانشجوی دیگری است که مشکلات موجود در مقطع دکتری جامعهشناسی دانشگاه تهران را تایید میکند و میگوید: «متاسفانه حاکم شدن جو سیاسی در دانشکده علوم اجتماعی باعث شده عملا توجهی به دانشجویان صورت نگیرد و حتی مدیرگروه جامعهشناسی نیز به دلیل مشغله کاری و پستی که در یکی از معاونتهای شهرداری تهران دارد، عملا دانشجویان را رها کرده و اعتراضات آنها را پیگیری نمیکند، البته طبیعی است که این فرد به خاطر مشغلههای کاری خارج از دانشگاه نتواند مشکلات دانشجویان را پیگیری کند.»
او صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «در همه دانشکدهها و بهطور کلی دانشگاهها روال به این صورت است که درسی مانند روش تحقیق در ترم اول به دانشجویان ارائه میشود، اما در دانشکده ما به دلیل حواشیای که برای خانم صادقی در ابتدای سال رخ داد، این درس ارائه نشد و امروز تنها یک استاد برای این درس در نظر گرفته شده و تا امروز بسیاری از دانشجویان این درس را نگرفتهاند و آنهایی هم که درس را گذراندهاند، در کلاسهای بسیار شلوغ حضور پیدا کردهاند، قطعا مسئولان دانشکده میتوانستند با ارائه آن به اساتید دیگر، باعث خلوت شدن کلاسهای درس شوند.»
این دانشجوی مقطع دکتری جامعهشناسی با بیان اینکه متاسفانه امروزه گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی به جای اینکه یک گروه علمی باشد عملا به یک پاتوق سیاسی تبدیل شده است، تصریح میکند: «سیاسیبازی در این دانشکده باعث شده برخی اساتید حتی دروسی را که هیچ تخصصی در آن ندارند، تدریس کنند، اما درمقابل به برخی اساتید عملا درسی تعلق نگیرد، بهعبارت دیگر هیچ نظارتی روی کیفیت برگزاری کلاسها وجود ندارد و این مساله تنها مختص امروز نیست بلکه پیشتر بارها به خاطر عدم نظارت بر ارزیابی اساتید و همچنین مکانیسم ارائه دروس به آنها، اعتراض وجود داشته که متاسفانه هیچگاه به آن رسیدگی نشده است.»
«ش» با تاکید دوباره بر چند شغله بودن اساتید این دانشکده میگوید: «نکته جالب اینجاست که اکثرا اساتیدی بحث تدریس به دانشجویان در دروس مختلف را برعهده دارند که پستهای دیگری نیز دارند و عملا یا نمیرسند به درستی کلاسهایشان را برگزار کنند یا به دلیل نداشتن وقت، چندین کلاس را با یکدیگر تلفیق میکنند، هرچند به نفع استاد تمام میشود، اما قطعا این امر به ضرر دانشجویان است.»
تلاشهای بینتیجه برای مصاحبه با رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
اظهارنظر دانشجویان مختلف جامعهشناسی این دانشکده درحالی است که تلاشهای خبرنگار «فرهیختگان» درباره چرایی ایجاد این وضعیت از سیدمهدی اعتمادیفرد، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به جایی نرسید، با این حال سیدحسین حسینی، معاون آموزشی دانشگاه تهران با رد تشکیل کلاسهای 20 نفره دانشجوی مقطع دکتری به «فرهیختگان» میگوید: «رویکرد دانشگاه به هیچعنوان رویکرد کمی نبوده و ظرفیتهایمان برای جذب دانشجویان دکتری حداقلی است، البته ممکن است گاهی یک درس بین گرایشهای مختلف یکسان باشد و دانشجویان گرایشهای مختلف صرفا برای تدریس این درس، در یک کلاس حضور پیدا کنند، اما این مساله به صورت موردی است.»
دانشکده علوم اجتماعی و حواشی سیاسیای که دستبردار نیستند!
دانشجویان مقطع دکتری جامعهشناسی این دانشگاه درحالی از وجود سیاسیبازی در این دانشکده انتقاد کردهاند که این مساله در یکی از مهمترین دانشکدههای دانشگاه تهران مسبوقبهسابقه است و شاید جنجالیترین آن را بتوان مربوط به حواشی پیشآمده درباره سهیلا صادقی، استاد جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران دانست؛ استادی که خردادماه امسال در جلسه سهساعته رهبری با اساتید و اعضای هیاتعلمی از وجود باندبازیهای سیاسی صحبت کرده بود، حرفهایی که البته حواشی زیادی را برای این استاد به همراه آورده بود. «متاسفانه تقدم نظم سیاسی بر نظم اجتماعی و نظم علمی، دانشگاه تهران را به جولانگاه نزاعهای سیاسی تبدیل و روح تعامل و همدلی را تضعیف کرده است. امروز بیش از هر زمان دیگر، عزل و نصب مدیران دانشگاهها و دانشکدهها بیشتر از آنکه تابع شایستگیهای علمی، اخلاقی و تجربه باشد، تابع باندبازیهای سیاسی است.» اینها بخشی از صحبتهای سهیلا صادقی بود که همان زمان واکنشهای مختلفی را در پی داشت.
صحبتهای این استاد دانشگاه تهران تنها به عزل و نصبها ختم نشد و او حتی به نحوه تخصیص بودجههای پژوهشی نیز اعتراض و عنوان کرده بود: «جای بسی تأسف است که عرض کنم حوزه پژوهش در دانشگاه تابع رانتبازیهای سیاسی است و معمولا بودجههای پژوهشی کلان در اختیار آن دسته از افرادی قرار میگیرد که در بیرون از دانشگاه دارای اتصالات خاصی هستند. تا جایی که پژوهش بعضا نه براساس نیازهای واقعی کشور و نه به دست متخصصان و صاحبنظران که به دست عدهای صاحبمنصب نوپا و نوظهور میچرخد که تنها قابلیت آنها جذب رانتهای پژوهشی است، نگاهی به کارنامه بعضی از این افراد موید گفتار بنده است.»
البته انتقادات او از نحوه بودجهدهی به پروژههای پژوهشی در دانشگاهها که در همان بازه زمانی با خط خبری رانت پژوهشی در دانشگاهها در رسانهها دنبال میشد، با واکنش وزیر علوم نیز همراه شد و عالیترین مقام مسئول آموزش عالی با رد رانت پژوهشی عنوان کرده بود: «به نظر من جریان خاصی تحتعنوان رانت پژوهشی وجود ندارد.» نکته قابلتامل اینجاست که هرچند مسئولان دانشگاه تهران تاکید ویژهای بر سیاسی نبودن این دانشگاه دارند، اما هر از گاهی خبرهایی از این دانشگاه به گوش میرسد که عملا عکس این مساله را نشان میدهند.
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار