به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، از ساعت 23 جمعه 31 ژانویه، به ازای هر شهروند بریتانیا یک برگزیت وجود دارد. برگزیت برای یکی آیندهای روشن و فردایی بهتر از امروز است و برای دیگری سمی است که به یک امپراتوری بزرگ سابق تزریق کردهاند تا جانش را بستانند. به همین دلیل در همان ساعاتی که دهها هزار نفر به خیابانها آمدند تا استقلال از اتحادیه را با کنسرتهای خیابانی جشن بگیرند، در بخشهای دیگر بریتانیا و بهخصوص در اسکاتلند که اکثریت به برگزیت رای نداده بودند، ماتم بر پا بود و مردم برای عزیز از دست رفته شمع روشن کردند. این دوگانگی تنها به مردم بریتانیا محدود نمیشود. جمعهشب سیاستمداران و تصمیمگیران انگلیسی هم دو دسته شده بودند؛ عدهای شادمانی میکردند و عدهای دیگر حزنانگیز به فردای نامعلوم بریتانیا فکر میکردند. اروپا و جهان هم ساعت 23 به وقت محلی جمعه این دودستگی را تجربه کرد. این دودستگی واقعیت پدیدهای به نام برگزیت است. برای بریتانیاییها برگزیت از ابتدا یک قمار سنگین بود؛ قماری که انگلیسیها ترجیح دادند، یکبار آن را تجربه کنند. همه آن کسانی که در 23 ژوئن 2016 به برگزیت رای دادند، میدانستند چه چیزی را نمیخواهند اما نمیدانستند به چه چیزی دست پیدا میکنند و تبعات این تصمیمشان چه خواهد بود. درباره اینکه این تصمیم چقدر عاقلانه بوده است و چقدر کشورهای دیگر توانستهاند افکار عمومی بریتانیاییها را مدیریت کنند، حرف و حدیثها فراوانی است. برخی مانند ژنرال فیلیپ برید لاو، فرمانده ارشد ناتو در اروپا از نقش روسیه و سوریه با استفاده از ابزار مهاجرتهای انبوه و مداوم سخن میگویند و برخی دیگر سفر پنج هزار و 500 تبعه کشورهای ثالث بدون مدارک شناسایی از مرز بین روسیه و نروژ به اروپا را در تصمیم بریتانیاییها به پذیرش برگزیت موثر میدانند. به هر حال هر اتفاقی افتاده، حالا بریتانیا رسما از اتحادیه اروپا خارج شده و به نوعی به تمام آنچه داشته، برای رسیدن به آنچه گمان میکند، پشت پا زده است. بر اساس این گزارش، از ساعت 23 روز جمعه به وقت لندن، بریتانیا راه خود را از بروکسل [مقر اتحادیه اروپا] جدا کرد و رسما از این اتحادیه خارج شد، اما این خروج به معنای بریده شدن تمام پیوندهای بین اتحادیه و بریتانیا نیست و تنها یک مرحله از «فرآیند اجرای برگزیت» است. به عبارت بهتر میتوان گفت که برگزیت هنوز بهطور کامل انجام نشده و مذاکرات برای اجرای گامهای بعدی آن تازه به جریان افتاده است. تنها اقدامات عملی جدایی جمعهشب، بازگشایی سفارت اتحادیه اروپا در روز شنبه در لندن و برداشتن پرچم بریتانیا از برخی نهادهای اتحادیه اروپا در بروکسل بوده است.
چه اتفاقی خواهد افتاد؟
از دیروز که بریتانیا رسما از اتحادیه اروپا جدا شده است، چه اتفاقی برای این کشور خواهد افتاد؟ بر اساس آنچه رسانههای غربی نوشتهاند از روز اول فوریه تا پایان دسامبر ۲۰۲۰ بریتانیا و اتحادیه اروپا وارد «دوره انتقالی» خواهند شد. البته بریتانیا تا پایان ژوئن (پنج ماه دیگر) فرصت دارد درباره تمدید این دوره انتقالی تصمیمگیری کند. در دوره انتقالی، اکثر قوانین اتحادیه اروپا از جمله حقوق شهروندان اتحادیه اروپا برای زندگی و کار در بریتانیا همچنان اجرا خواهند شد؛ بریتانیا عضو بازار مشترک اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند و در تجارت بینالمللی این اجازه را نخواهد داشت که تعرفهها و سهمیههای واردات و صادرات به کشورهای ثالث را خودش تعیین کند. بریتانیا حتی نخواهد توانست فورا حاکمیت مستقل و کنترل مرزی کامل وعده داده شده به طرفداران برگزیت را به دست آورد. در این دوره گرچه نمایندگان بریتانیا باید کرسیهای نمایندگی خود در مجلس اروپا را ترک کنند، اما کشورشان همچنان باید سهمش را برای تامین بودجه اتحادیه اروپا پرداخت کند و مقررات و استانداردهای اتحادیه اروپا را نیز به اجرا بگذارد. در طول دوره انتقالی، بریتانیا تلاش خواهد کرد با اتحادیه اروپا مذاکرات سنگین و فشردهای را برای ریلگذاری روابط آینده میان دوطرف و چگونگی اجرای مراحل آتی برگزیت برگزار کند. اروپا از زبان شارل میشل، رئیس شورای اروپا بهصراحت به بریتانیا گفته است که «بریتانیا هرچه خودش را از استانداردهای اتحادیه اروپا بیشتر منفک کند، شانسش برای دسترسی به بازار واحد اروپا کمتر خواهد شد.»
آتش برگزیت در مناطق چهارگانه بریتانیا
ساعاتی قبل از خروج رسمی بریتانیا از اتحادیه اروپا، بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، وعده داد که برگزیت با ایجاد اتحاد در بریتانیا (انگلیس، ولز، اسکاتلند و ایرلندشمالی) این کشور را «رو به جلو» پیش براند. جانسون در پایان این پیام ویدئویی گفت که «مهمترین چیز درباره امشب این است که این یک پایان نیست، بلکه یک آغاز است... . لحظهای برای از نو شدن و تغییر واقعی یک ملت.»
برخلاف ادعای جانسون درباره اتحاد در بریتانیا پس از برگزیت همزمان با اعلام خروج رسمی این کشور از اتحادیه اروپا، بسیاری از مردم در ایرلندشمالی در اعتراض به این اقدام و مشکلاتی که برای آنها از نظر مرزی با کشورهای عضو اتحادیه پیدا میکنند، دست به تجمعات اعتراضی در مرز این منطقه با جمهوری ایرلند زدند. این مرز همانجایی است که در صورت اجرای کامل برگزیت عبور و مرور آزاد در آن متوقف خواهد شد. در جزیره ایرلند دومجموعه سیاسی وجود دارد؛ یکی جمهوری ایرلند است و دیگری منطقهای اشغالی از سرزمین ایرلندیها که حالا با نام ایرلند شمالی به بریتانیا یکپارچه شده است. در زمان عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا به دلیل عضویت جمهوری ایرلند در این اتحادیه بر اساس قوانین جاری میان کشورهای عضو مرزهای دو ایرلند بدون محدودیتهای گمرکی و عبور افراد روی هم کاملا باز بود. پس از برگزیت عبور و مرور افراد و کالا میان این دو بخش که درهمتندیدگی زیادی با یکدیگر از لحاظ نژادی و اقتصادی دارند با سختی روبهرو خواهد شد.
بریتانیا تصمیم دارد برای مسدودسازی این مرز و اجرای قوانین حاکمیتی خود در مرز میان دو ایرلند پاسگاه و ایستگاههای گمرکی برپا کند. جز ایرلند شمالی وضعیت در اسکاتلند ضلع دیگر مربع بریتانیا نیز برای دولت مرکزی این کشور مناسب نیست. اسکاتلندیها که اکثریتشان در رفراندوم 2016 به ماندن در اتحادیه اروپا رای دادند با احساس بیاهمیت بودن در بریتانیا مواجه هستند، روز جمعه همزمان با شادی در لندن، گلاسکو مرکز اسکاتلند و دیگر مناطق آن در حزن و اندوه فرورفته بود. گفته میشود مردم این منطقه برای امید دادن به یکدیگر برای مقابله با سختیهای برگزیت جلو پنجرههایشان شمع روشن کرده بودند. واکنش مسئولان این منطقه به برگزیت اما برخلاف برخورد احساسی مردم اسکاتلند برخوردی قاطع بود.
نیکولا استورجن، وزیر اول اسکاتلند یا به عبارتی دیگر نخستوزیر این منطقه دقیقا در لحظه وقوع برگزیت در صفحه توئیترش پرچم اتحادیه اروپا را منتشر کرد و نوشت: «اسکاتلند بهعنوان یک کشور مستقل به قلب اروپا باز خواهد گشت.» او هشتگی با این مضمون را هم همراه توئیت خود کرد: «چراغ اسکاتلند را روشن نگه دارید.» در ولز ضلع سوم بریتانیا هم وضعیت نه بهشدت ایرلند شمالی و اسکاتلند اما در حد لازم برای از هم گسیختن این کشور، از لندن خشمگین است. در کاردیف، مرکز منطقه ولز، مارک درکفورد، وزیر اول این منطقه در سخنانی طعنهدار گفت: «ولز که به ماندن در اتحادیه اروپا رای داده بود، بهعنوان یک ملت اروپایی باقی خواهد ماند.» تا اینجای کار سه کشوری که در گذشته به پادشاهی بریتانیا پیوسته بودند، به دلیل برگزیت خواستار استقلال از این کشور هستند، اما جانسون خروج از اتحادیه اروپا را برای اتحاد بریتانیا مفید اعلام کرده است.
131 میلیارد پوند ضرر 15 ساله برگزیت
همانطور که حفظ یکپارچگی فرهنگی بریتانیا، یکی از دلایل رای آوردن برگزیت بود آزاد شدن این کشور از قیدوبندهای اتحادیه اروپا دلیل اقتصادی لندن برای خروج از اتحادیه بود. لندن تا زمانی که در اتحادیه اروپا حضور داشت، نمیتوانست انفرادی و بدون رعایت قوانین اتحادیه با دیگر شرکای اقتصادی خود خارج از اروپا توافق اقتصادی امضا کند. بریتانیا پس از گذشتن از دوره انتقالی، این حق را دارد که با هر کشوری هر توافقی داشته باشد، اما در مقابل «نسیه» توافقات آتی با شرکای غیراروپایی «نقد» توافقات موجود با کشورهای عضو اتحادیه را از دست خواهد داد. فعلا تا 11 ماه دیگر بریتانیا عضو بازار مشترک اروپاست و حتی میتواند با طولانی کردن مذاکرات آن را تا سال2022 نیز تمدید کند، اما این مسیر ناگزیر نقطه پایانی خواهد داشت.
توافقات تجاری درونی اتحادیه اروپا در طول دهها سال ایجاد شدهاند و توافقات تجاری مشابه میان دیگر کشورهای جهان نیز بیش از اندازه زمانبر هستند. بریتانیا باید در مدت حداکثر دو تا سه سالی که میتواند در بازار مشترک اروپا بهطور کامل عضو باشد، دست به جستوجو و مذاکره با دیگر شرکای تجاری خود برای امضای توافقنامههای جدید بزند. در غیر اینصورت تعادل واردات و صادرات این کشور به دلیل اعمال تعرفه بر مبادلات تجاری با اتحادیه اروپا و عدم وجود توافق با دیگر شرکای اقتصادی بر هم خواهد خورد. طبق تحقیقات انجامشده درباره اثرات برگزیت بر اقتصاد بریتانیا در 15 سال آینده تولید ناخالص داخلی این کشور 131 میلیارد پوند به نسبت عضویت بریتانیا در مدت مشابه در اتحادیه اروپا کمتر خواهد بود. این مقدار در صورت عدم توافق لندن و بروکسل بر سر اجرای مسالمتآمیز برگزیت، بیش از سهتریلیون پوند تخمین زده شده است.
لندن حتی اگر پس از خروج بتواند در بازار واحد و اتحادیه گمرکی یکپارچه اروپا بماند، باز هم شاهد کاهش ۵۲میلیارد پوندی در تولید ناخالص داخلی خود خواهد بود. در حوزه رشد اقتصادی اگر بریتانیا تلاش کند در رابطه اقتصادی میان خود و اعضای اتحادیه اروپا از قوانین سازمان تجارت جهانی استفاده کند، رشد اقتصادی خود در 15 سال آینده را با هشت درصد کاهش مواجه خواهد کرد. این مشکلات البته تنها در حوزه اقتصاد بررسی شدهاند و مسائل پیشبینی نشدهای مانند رشد جداییطلبی و مشکلات امنیتی و تاثیر آنها بر اقتصاد بریتانیا را شامل نمیشود.
مخاطرات بریتانیا پس از برگزیت
بریتانیا برای جبران لطمات اقتصادی جدایی از اتحادیه اروپا باید دست به انعقاد توافقات تجاری دوجانبه با دیگر قدرتهای جهانی مانند آمریکا، چین یا هند بزند. اصلیترین گزینه در این میان آمریکاست، اما مذاکره با دولت ترامپ در امور تجاری، کار سختتری است. کارشناسان میگویند رئیسجمهور آمریکا تا زمانی که لندن راضی به صادرات گسترده محصولات کشاورزی و دامی به بریتانیا نشود، از امضای قرارداد تجاری با این کشور خودداری خواهند کرد. برخی تحلیلگران معتقدند بریتانیای خارج از اتحادیه، برای قراردادهای تجاری، ناچار به تکمین از قدرتهای اقتصادی همچون آمریکا، چین یا هند خواهد شد و در این بین شانس آمریکا برای همراه کردن لندن، بیش از سایر رقباست. اما آیا این به معنای تبعیت مطلق لندن از واشنگتن خواهد شد؟ برای پاسخ به این سوال شاید کمی زود باشد، اما بریتانیا حاضر نیست بار دیگر بخشی از یک پیکره باشد.
رهبران بریتانیا سعی خواهند کرد رویکردی مستقلتر از اروپا و آمریکا اتخاذ کنند و در این رویکرد، اولویتشان منافعی است که به دست خواهند آورد. آنها به خاطر همین منافع، دست امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه و آنگلا مرکل صدراعظم آلمان برای نظمبخشی به اروپای واحد و حتی ساخت ارتش واحد اروپایی را رد کردند و درنهایت پس از 47سال از اتحادیه اروپا خارج شدند. بر اساس منافع نیز برخلاف خواست آمریکا با «هوآوی» چین برای دریافت فناوری نسل پنجم ارتباطی (G5) رایزنی کردند. شاید در مسیر تامین اهداف، بریتانیا با اروپا یا آمریکا همراهیهایی داشته باشد، اما این به معنای سیطره یک کشور بر بریتانیا نخواهد بود. حال باید منتظر ماند و دید ضررهای برگزیت انگلیسیهای معاملهگر را ناچار خواهد کرد که به جای نقش قدرت مستقل زیر پرچم آمریکا بروند یا خیر.