به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، کرونا در چین به سرعت پیش میرود و هر روز به آمار مبتلایان و جانباختگان این بیماری مرموز افزوده میشود. شایعات نیز به همان سرعت کرونا در کشورهای مختلف ازجمله ایران منتشر میشود تا درنهایت احتمالا تندیس سریعترین اعلامکننده اولین کرونایی در ایران به فردی اهدا شود! جنگلهای استرالیا مدتهاست میسوزند و کسی ککش نمیگزد و در بهترین حالت کمی دلسوز چهره خسته و مظلوم کوالاها میشویم. لیبرالیسم خشن به جان طبیعت میافتد، از استرالیا تا بلوچستان جان زمین خراشیده میشود و ما بدون توجه به ریشهها فقط روایتگریم. همه این اتفاقات که البته ما فقط بخشی از آنها را نوشتیم در یک مدتزمان کوتاهی میافتد و همین سرعت وقوع و سهلانگاری در پرداخت و اهمیت ندادن به آنها باعث میشود گاهی برخی اخبار و اطلاعات را هم زیرسبیلی رد کنیم و توجهی به آنها نداشته باشیم. یکی از همینهایی که رسانههای رسمی کنکاش در ارتباط با آن را پشت گوش انداخت و کسی گوشی به دست و در پی شهرت به سمتشان نرفت، هشتهزار پرندهای بود که به مشکوکترین و مبهمترین حالت ممکن در میانکاله مازندران جانشان را از دست دادند و سر آخر و در همین سکوت نسبی خبری، سازمان دامپزشکی با اطلاعیهای سر و ته ماجرا را هم آورد و ما را به خدای بزرگ سپرد. اما به هرحال شاید این پرندگان انسان نبودند، شاید کوالا نبودند که دلمان برای نگاههای خستهشان بسوزد، شاید منفعت خاصی برای جریانات سیاسی و سلبریتیها و... نداشتند، اما به هرحال موجود زنده بودند و این مرگ مشکوک و ادامه یافتن مرگشان مسالهای است که نمیتوان به راحتی از کنار آن گذشت.
کابوس تلخ 8هزار لاشه پرنده مهاجردر میانکاله
تقریبا یک هفته پیش بود که جستهوگریخته اخباری مبنیبر تلفشدن چندهزار پرنده مهاجر در منطقه میانکاله مازندران در خروجی رسانهها قرار گرفت. خبر کوتاه و عجیب بود، اما به سرعت درحال انتشار و البته هربار هم به تعداد پرندگان کشتهشده اضافه میشد. پنجم بهمن بود که مسلم آهنگری، فرمانده یگان حفاظت محیطزیست مازندران درمورد آخرین وضعیت مرگ پرندگان مهاجر آزاد پرواز در تالاب میانکاله گفت: «تاکنون نزدیک به دوهزار لاشه کشف شده پرندگانی که بیشترین آنها از نوع چنگر، فلامینگو و اردک نوکپهن بودهاند، جمعآوری شدند.
درحال حاضر نمونهها به آزمایشگاه فرستاده شده اما احتمال آنفلولانزا و نیوکاسل منتفی است.» اما این خبر روزبهروز تکمیلتر شد. ابتدا تعداد لاشههای یافتهشده به سههزار و بعد از آن به چهار و پنجهزار لاشه رسید، اما خب این پایان کابوس مرگ پرندههای مهاجر در میانکاله نبود و روی ریل همین رشد تعداد پرندههای تلفشده، هشتم بهمن حسینعلی ابراهیمیکارنامی، مدیرکل حفاظت محیطزیست مازندران از تلف شدن نزدیک به هشتهزار قطعه پرنده مهاجر در میانکاله خبر داد و اظهار کرد: «نتیجه نهایی علت تلفات پرندگان مهاجر هنوز از سوی سازمان دامپزشکی اعلام نشده است. نزدیک به هشتهزار لاشه پرنده مهاجر جمعآوری و دفن بهداشتی شده است. عمده لاشه کشفشده پرندگان مهاجر که بیشترین آنها از نوع چنگر، فلامینگو و اردک نوکپهن بوده در سواحل گلوگاه و روستای قلعهپایان از توابع بهشهر بوده که درحال جمعآوری است.»
ممنوعیت شکار در منطقه
آنقدر موج اخبار تلخ و عجیب و اتفاقات گوناگون سنگین و پیاپی بود که آنطور که باید و انتظار میرفت به این ماجرای مهم توجه نشد. رسانههای رسمی را هم که زیرورو میکنیم، مطلب تحلیلی خاصی نمیبینیم. به هرحال موج اطلاعات مخابرهشده از میانکاله قطع نشد. ابتدا هفتم بهمن، شهابالدین منتظمی مدیرکل دفتر مدیریت حیاتوحش سازمان حفاظت محیطزیست ضمن بیان اینکه تیمی تخصصی از سازمان حفاظت محیطزیست به منطقه میانکاله برای بررسی علت تلف شدن پرندگان مهاجر اعزام شده است، گفت: «نگرانی ما از بابت شیوع آنفلوآنزای فوقحاد پرندگان و نیوکاسل بود که براساس نمونهبرداریهای انجام شده شیوع این دو بیماری منتفی است. از زمان مشاهده لاشه پرندگان، در این منطقه شکار پرندگان ممنوع اعلام و تمام مجوزهای شکار باطل شد، همچنین فعالیت بازار عرضه پرندگان مهاجر در فریدونکنار متوقف شده است.»
عاملیت سم بوتولیسم بعید به نظر میرسد
بعد از این حسین عرفانی، رئیس اداره مراقبت مرکز مدیریت بیماریهای واگیردار وزارت بهداشت در هیاهوی جستوجوی علت این اتفاق و مطالبهای که از وزارت بهداشت در این حوزه وجود داشت، خاطرنشان کرد: «سازمان محیطزیست و سازمان دامپزشکی برای بررسیهای بیشتر این واقعه در محل مستقر هستند و نکته مهم اینکه موضوع آلودگی به آنفلوآنزای فوقحاد پرندگان در این منطقه منتفی است. نهادی که اجازه اظهارنظر پیرامون شکار پرندگان و ممنوعیت آن را دارد سازمان حفاظت محیطزیست است.» او همچنین در واکنش به سوالی مبنیبر اینکه آیا سم بوتولیسم میتواند علت این تلفات عظیم پرندگان مهاجر باشد، گفت: «این موضوع بعید به نظر میرسد و تاکنون نیز شواهدی مبنیبر این موضوع وجود نداشته، مگر اینکه پس از بررسی نتایج آزمایشها و سایر بررسیهای صورتگرفته این نتیجه به شکل رسمی از سوی سازمان دامپزشکی بهعنوان مرجع ذیصلاح اعلام شود.»
ماجرای پرحاشیه مسمومیت غذایی
تعلل محیطزیست و دامپزشکی در اعلام علت اصلی این اتفاق بازار گمانهزنیها را به شدت داغ کرد. تا جایی که اظهارنظر یک دامپزشک معتمد محیطزیست اذهان را به سمتوسویی دیگر برد و حواشی زیادی به دنبال داشت.
به گفته این دامپزشک علت تلفات مشکوک چندهزار بال پرنده مهاجر زمستانگذران در تالاب بینالمللی میانکاله مسمومیت غذایی است. پیرو این ادعا و اظهارنظر حسینعلی کارنامی، مدیرکل محیطزیست استان مازندران واکنش نشان داد و گفت: «دامپزشک معتمد محیطزیست صرفا نظر شخصی خود را اعلام کرده و این خبر موردتایید ما نیست. مرجع رسمی اعلام این موضوع، سازمان دامپزشکی کشور است و چون سازمان دامپزشکی همچنان علت مرگ پرندگان را اعلام نکرده، هر خبری مبنیبر علت مرگ پرندگان موردتایید نخواهد بود.»
پاشیدن دانههای سمی از سوی شکارچیان دور از انتظار نیست
شیوع آنفلوآنزا یا نیوکاسل بین پرندگان تلفشده سناریویی بود که از همان روزها و ساعات ابتدایی رد شد. با این وجود فاطمه رودباری، عضو هیاتعلمی گروه ویروسشناسی دانشگاه مازندران در واکنش به تلفشدن چند هزار پرنده مهاجر در میانکاله خاطرنشان کرد: «تلفشدن چند هزار پرنده بر اثر ویروس نمیتواند در آن واحد رخ دهد، چراکه تلف شدن پرندگان بر اثر ویروس به دوره و زمان نیاز دارد. وقتی پرندگان در هوای بسته باشند شیوع آنفلوآنزا از طریق تنفس به آنها منتقل میشود. پرندگان تلفشده در هوای آزاد بودند و بیماری آنفلوانزا یا نیوکاسل بین این پرندگان غیرممکن است. پاشیدن دانههای سمی از طرف شکارچیان، آلودگی آبها و وارد شدن آب فاضلاب در تالابها از عواملی هستند که در تلف شدن پرندگان دور از انتظار نیست.»
علت مرگ مشخص شد پیشبینی تلفشدن 10هزار پرنده
بعد از کشوقوسهای فراوان و اظهارات گوناگون پیرامون علل تلفشدن چند هزار پرنده مهاجر در میانکاله و بعد از روزها تاخیر، بالاخره علیرضا رفیعیپور، رئیس دامپزشکی کل کشور پرده از ماجرای مرموز مرگ پرندگان برداشت و در اینباره گفت: «مطالعات میدانی و محیطی سریعا آغاز شد و پس از نمونهگیری شک به بیماری مشترک بین انسان و پرندگان بود که کمتر از ۴۸ ساعت بیماری آنفلوآنزا و نیوکاسل رد شد. با توجه به اینکه آب تالاب میانکاله نیز راکد و باتلاقی است، بیماری بوتولیسم نیز ناشی از همین شرایط منجر به تولید سم در گیاه و آب در این منطقه شده و با تغذیه پرندگان از این آب و گیاه منجر به تلفات آنها شده است. ۳۰ تیپ از بیماری بوتولیسم در جهان شناسایی شده، نوع بیماری که در پرندگان میانکاله مشاهده شده از نوع تیپ «سیام» است که قابلیت انتقال از پرندگان به انسان را ندارد. مرگومیر پرندگان با درصد بالا بر اثر این سم طبیعی بوده است که در بازه زمانی هفت تا هشت روز کاملا مرتفع میشود و شرایط به حالت عادی برگشته و قربانی نخواهد گرفت. میکروبهای این بیماری بیهوازی است و سم خطرناکی در آب راکد و زمین باتلاقی ایجاد میکند و پیشبینی میشود این بیماری حداکثر ۱۰هزار پرنده را در تالاب میانکاله تلف کند.»
برای تحلیل اتفاقات اخیر میانکاله باید این منطقه را بشناسید
با این تفاسیر و علیرغم اطلاعیه سازمان دامپزشکی و معرفی سم بوتولیسم بهعنوان عامل اصلی مرگومیر پرندگان مهاجر در میانکاله گمانهزنیها و شبهات پیرامون این اتفاق بیسابقه در مازندران تمام نشد و همچنان ادامه دارد. پیرو همین ماجرا و بهمنظور بررسی بهتر و عمیقتر آنچه در میانکاله اتفاق افتاد با چند نفر از کارشناسان و فعالان این حوزه گفتوگو کردیم.
اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست در گفتوگو با «فرهیختگان» با انتقاد از اطلاعیه سازمان دامپزشکی در ارتباط با علت کشتهشدن چندهزار پرنده مهاجر در میانکاله خاطرنشان کرد: «اصلا سابقه ندارد که سم بوتولیسم توسط گیاهان تولید شود. این سم به عنوان عامل یک بیماری در گوشت یا ماهی فاسد تولید میشود. شما اگر قوطی کنسرو ماهی را مدتها بگذارید که بماند و در آن باد کند بوتولیسم تولید میشود. این قویترین سم دنیاست، بنده جایی خواندم که اگر میزان اندکی از آن را در یک استخر بریزید و سههزار نفر از آن بخورند، همه آنها میمیرند. حالا کاری نداریم که کرکس نسبت به آن واکنش نشان نمیدهد چون معده این حیوان آمادگی دارد. امکان اینکه بوتولیسم در اثر گیاه و پوسیدگی نی و... ایجاد شود، نیست و نداریم. برای تحلیل اتفاقات افتاده در میانکاله و مرگ چندهزار پرنده شما باید این منطقه را بشناسید، این منطقه 68هزار هکتاری پناهگاه حیاتوحش است که در زمان شاهعباس افسران این پادشاه میآمدند و در این منطقه به شکار میپرداختند (گورخر و...). همین 150 سال پیش هم پسر بزرگ ناصرالدینشاه آمد و در خاطراتش نوشت که در این منطقه 9 قلاده ببر شکار کردیم. امروز هم ما در این منطقه پرندگانی داریم که متعلق به دشت خوزستان هستند، مثل دراج و قرقاول ایرانی و... که در جنگلهای شمال زندگی میکنند و حیات دارند. هوبره و حیوانات عجیب و غریب دیگری هم داریم که در منطقه میانکاله حیات دارند و زندگی میکنند. همه اینها که گفتم یعنی این منطقه زیستگاههای مختلفی دارد. یعنی هم پاسخگوی هوبره است که بیابانها را میپسندد و هم پاسخگوی نیازهای قرقاول است که جنگل را میپسندد و این یعنی این منطقه ارزش بسیاری دارد.»
مرگ این پرندگان از بوتولیسم نیست مرگومیرها ادامه خواهد داشت
کهرم با مشکوک دانستن اتفاقات اخیر در میانکاله به جنگ میان محیطزیست با منتفعان آن خصوصا در این پناهگاه حیاتوحش پرداخت و گفت: «از نظر رفتار مردم باید بگویم ما گروههای مختلفی در این منطقه داریم، مثل شکارچیها، کشاورزها، صیادهایی که ماهی صید میکنند، گلهداران و گامیشداران که همه در مقابل محیطزیست ایستادهاند و به جان آن میافتند. محیطزیست و محیطبانان محیطزیست مقابل اینها میایستند و میخواهند جلوی زیادهخواهیهای آنها را از طبیعت بگیرند و خب در همین جنگ میان محیطزیست و منتفعان محلی و... اتفاقات تلخی رخ میدهد که نتیجهاش همین است که میبینید. نمونهای از دخالت انسانی و به بار آمدن فاجعهای عظیم و مرگ ماهیها در سال 73. در این سال آنقدر سم در قسمت آبی میانکاله ریختند که تمام ماهیها مردند و روی آب آمدند و بوی تعفن تمام منطقه را گرفت، طوری که با هلیکوپتر میآمدند و دام را میانداختند و ماهیها را جمع میکردند. دهه هشتاد هم از سم استفاده شد. اما حالا کار به جایی رسیده که دو همسایه یکدیگر را به سم تهدید میکنند و میگویند اگر فلان کار را کنید سم در آب میریزم. یا مثلا شکارچی که از رفتار محیطبان آزرده شده به مدیرکل حفاظت محیطزیست استان مازندران میگوید اگر این محیطبان را عوض نکنید من در آب سم میریزم، این را گفتهاند و ما شنیدهایم. حالا با این شرایط و با چیزهایی که من عرض کردم بوتولیسم اصلا کاری به گیاه ندارد و یک عامل و ایجنت بسیار سمی است که در اثر گوشت فاسد ایجاد میشود. فاجعه اخیر از کجا نشات میگیرد؟ بهنظر من اینها (دامپزشکی و... ) دارند کاری میکنند که ماجرا را جوری جمعوجور کنند و صدایی هم درنیاید. میگویند بوتولیسم آمد و کشت و تموم شد و فاتحه، بروید دنبال کارتان تا 10 سال دیگر که یکی دو دسته از همین منتفعان منطقهای دوباره به اختلاف با همدیگر بخورند و پدر منطقه را دربیاورند. روز گذشته جلسهای بوده برای بررسی همین مساله، مقامات استانداری و محیطزیست و... همه حضور داشتند و اینها رفتند به منطقه تا پرندههایی را که بیمار بودند با خود به لابراتوار ببرند و روی آنها تحقیقی کنند ولی در راه این پرندگان هم جانشان را از دست دادند. این یعنی این مرگومیرها همچنان ادامه دارد. منتها روزانه 50-60 پرنده بر اثر آن سم میمیرند. دو، سه روز اول تعداد زیادی از این پرندهها مردند و بعد دو، سه روز لاشهها پیدا شد و گمان کردند در مدت زمان کوتاهی چند هزار پرنده مردهاند، درحالی که لاشهها دیرتر پیدا شدند.»
اگر به ابهامات پاسخ داده نشود اعتماد عمومی بیش از این از بین میرود
محمد درویش، پژوهشگر و فعال محیطزیست هم در ارتباط با ماجرای مرگومیر چندهزار پرنده در میانکاله با «فرهیختگان» به گفتوگو پرداخت و خاطرنشان کرد: «نکتهاولی که باید در ارتباط با مرگ پرندههای مهاجر در میانکاله به آن اشاره کرد، این است که تاکنون در چنین ابعادی به خاطر بوتولیسم ما شاهد کشتار دستهجمعی و مسمومیت پرندگان نبودهایم و این اولینباری است که چنین اتفاقی رخ میدهد، به همین خاطر ابهامات و تردیدهای زیادی بین فعالان محیطزیست و متخصصان حوزه پرندهشناسی وجود دارد که اگر واقعا ساکن بودن آب و تمرکز مواد آلاینده سبب شده در میانکاله چنین اتفاقی بیفتد ما به مراتب تالابهایی داریم که حتی اندک ارتباطی را که میانکاله با خزر دارد (با یک دریای بزرگ) ندارند و چنین اتفاقی آنجا نیفتاده است. در کل ساحل خزر ما الان تالاب انزلی را داریم که 70 دهنه فاضلاب با شتاب هفت لیتر در ثانیه مستقیم وارد آن میشود. کل فاضلاب رشت درواقع وارد تالاب انزلی میشود ولی تاکنون گزارشی از چنین مسمومیت و کشتاری دیده و شنیده نشده است. اینها همه جای سوال و تردید دارد. نمیخواهم بگویم که حتما میخواهند واقعیتی را پنهان کنند بلکه انتظار ما این است که به صورت شفاف به این سوالات پاسخ بدهند. اگر به این پرسشها پاسخ ندهند، اعتماد اجتماعی کمرنگتر میشود.
ما به خاطر تجربهای که داریم و به خاطر دروغهایی که -به خاطر مصلحت فلان مدیر و فلان و اینکه مثلا مردم نگران نشوند- گفتیم، باید تلاش کنیم این اعتماد برگردد و این کار سختی است و باید از همینجا شروع کرد. گزارشهای زیادی میرسد که برخی به عمد مواد سمی در آب این منطقه ریختهاند، رقابتی وجود داشته برای شکار که میخواستند چنین کاری کنند و در آب سم ریختند، برخی فکر میکردند میتوانند با این کار مثل برخی مناطق جنوبی کشور که با دینامیت و سمهای رقیق شده کار انجام میشود و شکار میکنند، شکار کنند ولی احتمالا اشتباه کردند و سم بیشتری استفاده شده است و خیلی شبهات و ابهامات زیاد دیگر که به نظر میرسد محققان مستقل و پرندهشناسان نامی کشور مثل منصوری، کهرم و... باید به ماجرا ورود و در اینباره اظهارنظر کنند و رسانه هم نظرات این افراد را منتشر کند تا به این ترتیب ما بتوانیم به یک جمعبندی برسیم.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه