به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، چند سالی است بحث رقابتیبودن جشنواره تئاتر فجر مورد پرسش قرار گرفته است و از سوی دیگر، گروهی اعتقاد دارند این جشنواره در هر دوره باید موضوعی مشخص را به گروههای نمایشی پیشنهاد دهد. چند نشست نیز درباره آسیبشناسی و شکل و شمایل جشنواره برگزار شده است که هرکدام از آنها دریچههایی تازه پیشنهاد دادهاند. این روزها سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آغاز و فرصت خوبی ایجاد شده تا این مسائل را با شهرام کرمی، مدیرکل هنرهای نمایشی در میان بگذاریم. او خود، نمایشنامهنویس و کارگردان است و سابقه دبیری ۱۹ جشنواره مختلف را در کارنامه دارد. گفتوگوی ما را در ادامه میخوانید.
جشنواره تئاتر فجر برخلاف فراخوانش فاقد رویکرد موضوعی است. درحالیکه بهخوبی میتواند موضوعی مشخص را بهمنظور تولید آثار تئاتر پیشنهاد دهد که تاکنون به آن توجهی جدی نشده است. این روزها براساس آثار روی صحنه میتوان جشنوارهای با موضوع مهاجرت یا خانواده راه انداخت. میتوانیم بهسوی مضامینی مشخص برویم و از این فضای کلی جدا شویم.
البته اگر مضامینی مشخص درخصوص جشنواره درنظر بگیریم، خیلی خوب است و باعث محدودیت هم میشود. با این وجود اگر ما مثلا موضوع خانواده را انتخاب کنیم، باعث میشود کلی از گروههای نمایشی امکان حضور در جشنواره را از دست بدهند. آیا جامعه هنری این شرایط را میپذیرد؟
جامعه هنری بهراحتی شرایط و موضوعهای جشنوارههای خارجی را میپذیرد و بهنظر میرسد این فضا باید درباره جشنوارههای داخلی نیز مورد توجه قرار بگیرد.
اگر به رویدادهای غیر ایرانی نگاه کنیم با معیارهای دیگری مواجه میشویم و همهچیز فرق دارد. من اعتقاد دارم برنامهریزی در حوزه تئاتر ایران با مشکلات فراوانی روبهرو شده است چون همه تئاتریها دوست دارند در تمام جشنوارههای داخلی حضور داشته باشند. البته این دوره از جشنواره مانند تمام جشنوارههای دیگر مشکلاتی مختص به خود نیز داشت که حواشی مخصوص به خود را دارد. برخی از گروههایی که اجرا داشتند و فرم حضور در جشنواره را پر کردهاند باید پس از چند ماه دوباره گروه خود را گردهم جمع میکردند و تمرین را از نو کلید میزدند و دوباره آماده میشدند. این موضوع بهخودیخود باعث بیانگیزگی میشود. هنرمندان دوست دارند کارهای خود را زودتر آماده کنند و سریع اجرا بروند. فردی پیش من آمده بود که درخواست کمکهزینه میکرد. او باید فرمهایی را پر میکرد که نکرده بود و وقتی دیده بود کارش فروش ندارد بهدنبال کمکهزینه روانه شده بود. من به او گفتم چرا فرمها را پیش از اجرا پر نکردهاید؟ پاسخ داد فکر میکردیم کارمان با فروش خوبی مواجه میشود ولی نشد. خیلی از گروههای نمایشی با این مشکل دست به گریبان هستند و وقتی به مشکلی جدی میخورند به سراغ اداره هنرهای نمایشی میآیند. بهنظرم در ایران، مهمترین انگیزه گروههای نمایشی وابسته به رقابت و جایزه است. آنان با حضور در جشنواره میخواهند ارزشهای هنری و کاری خود را در معرض قضاوت قرار دهند. با این حال، اگر ما رقابت را حذف کنیم با بیانگیزگی روبهرو میشویم و اگر رقابت را پررنگتر کنیم با خلأ مواجه میشویم چون برخی از گروههای نمایشی اشباع شدهاند. من در مقطعی به سراغ پژوهش در زمینه تئاتر لالهزار رفتم. یکی از بازیگران این عرصه میگفت روزی پنج اجرا داشتم چون از صبح تا شب روی صحنه بودیم. او میگفت من از تئاتر لذت میبردم ولی وقتی تعداد اجراها بیشتر شد با بیانگیزگی روبهرو شدم. این بازیگر را چند وقت پیش هم دیدم و پرسیدم چهخبر از تئاتر و او گفت بیکار شده و احساس خیلی بدی دارد. بهنظرم فعالیت هنری اینگونه است. من هم هربار نمایشنامهای را کارگردانی میکردم با حجم انبوهی از مشکلات و سختیها مواجه میشدم که با خودم فکر میکردم دیگر نباید کارگردانی کنم! به خودم میگفتم این آخرین کارت است ولی بعد از دو ماه به سراغ کاری جدید میرفتم. بیکاری هنرمند را اذیت میکند. من معتقدم باید شیوه اجرایی جشنواره تئاتر فجر تغییر کند چون پس از این همه دوره باید شاهد پیشرفت جدیتری در آن باشیم.
برخی میگویند جشنواره تئاتر فجر باید یک دوره یا بیشتر متوقف شود تا تغییراتی در آن اعمال شود.
من اصلا با تعطیلی جشنواره موافق نیستم.
نوع زمانبندی جشنواره بهگونهای شده است که دبیر جشنواره پس از سه ماه معرفی میشود و اصلا هم فرصت کافی درجهت چیدمان شکل اجرایی جشنواره ندارد. شکل کلی جشنواره به سمت و سویی رفته است که در آن جایی درخصوص تغییرهای جدی نیست. ما شاهد هستیم که جشنواره هیچ اسپانسری ندارد چون فرصت کافی درجهت جذب و مذاکره با اسپانسرها وجود ندارد.
تاکید میکنم با تعطیلی جشنواره در هر شکلی از آن موافق نیستم. درست است که میگویید احتیاج به بازنگری داریم، ولی باید اشاره کنم جشنواره تئاتر فجر بسیار مهم است. این جشنواره میراثی بسیار مهم برای ماست. این گردهمایی در دوران جنگ شکل گرفت و در زمانی بهوجود آمد که مشکلات فراوانی از جمله حفظ مرزها در کار بود. ما روزانه درحال شهید دادن بودیم ولی فرهنگ را هم حفظ میکردیم البته که جشنواره تئاتر فجر بهدنبال پاسداشت روحیه انقلابی هم بود. این جشنواره در سطح منطقه هم به جایگاه والایی رسیده است و حتی باید ادعا کنیم در بین ۲۰ رویداد مطرح تئاتر جهان قرار دارد. ما جشنوارههایی چون آوینیون و ادینبورگ را در سطح اول جهان داریم ولی جشنواره تئاتر فجر هم میتواند درکنار آنها قرار بگیرد. باید از میراث این جشنواره نگاهداری کنیم و ارزشهای آن را حفظ کنیم. به نظرم باید ایدههای جدیدی به جشنواره تزریق شود. ما محدودیت در زمینه انتخاب دبیر جشنواره داریم. اگر یادتان باشد دبیران جشنواره در گذشته از میان هنرمندان تئاتر انتخاب نمیشدند ولی این موضوع در آییننامه جدید برطرف شده است و حالا یک هنرمند باید مدیریت هنری این جشنواره را برعهده داشته باشد. نکته دوم این است که دبیر جشنواره باید اعتماد هنرمندان دیگر را جلب کند. نکته سوم هم این است که دبیر جشنواره باید در هماهنگی با سیستم اداره کل هنرهای نمایشی پیش برود. این سه نکته خیلی مهم هستند. ما همیشه دبیران جشنواره را انتخاب کردیم و بعد گفتیم ایدههای خودتان را ارائه دهید اما چه اشکالی دارد که این سیستم تغییر کند و اول فراخوان بدهیم. یعنی اینکه هنرمندن اول ایدههای خود را ارائه دهند و بعد از میان آنان دبیر جشنواره را انتخاب کنیم.
گویا در دوره نخست، آقای اسدی با ارائه پروپوزال، دبیر برگزیده شد.
تا آنجا که من میدانم اینگونه نبوده است. ما دایره محدودی در زمینه انتخاب دبیران داریم، ولی برخی از دبیران گذشته هم بسیار شجاع بودند و ایدههایی داشتند و ازخودگذشتگی فراوانی نشان دادند. واقعیت این است که روند فعلی محدودیتهایی دارد که باعث میشود ایدههای تازه به جشنواره تزریق نشود. مثلا من اگر بخواهم جوانی فعال و تئاتری را انتخاب کنم آیا با استقبال دیگر هنرمندان روبهرو خواهد شد؟ یعنی بیاییم دست به جوانگرایی بزنیم. بعدش باید ببینیم ایدههای جوان انتخاب شده چه چیزهایی است. وقتی ایدهها را بررسی کردیم باید متوجه بشویم این ایدهها با سیاستهای کلی اداره هنرهای نمایشی تناسب دارد یا نه. ما همیشه دبیرانی را انتخاب میکنیم که مقبولیت و همراهی دیگران با آنان تا حدی مشخص است. قطعا باید احساس شود که جامعه هنری با آنان همراه هستند.
البته بهنظر میرسد هنرمندان شهرستانهای گوناگون توجه چندانی به مقبولیت دبیر جشنواره ندارند؛ چون همیشه در این جشنواره شرکت کردهاند تا کار خود را نشان دهند.
انگیزههای بچههای شهرستانی با گروههای تهرانی متفاوت است. جشنواره تئاتر فجر برای هنرمندان استانی خیلی مهم است و انگیزههای زیادی به آنان میدهد. گروههای تهرانی آنقدر جشنواره دارند و آنچنان از فستیوال اشباع شدهاند که دیگر انگیزه ندارند. تهران امکانات فراوانی چون سالنهای خوب و تماشاگران فعال دارد. هنرمندان شهرستانی هم دوست دارند در این فضا کار کنند، پس انگیزه حضور آنان در جشنواره تئاتر فجر چند برابر است. همچنین فرصتهای بیشتری در اختیار گروههای هنری تهرانی است. ما باید از خودمان بپرسیم که چرا جشنواره را برگزار میکنیم؟ برخی از هنرمندان انگیزههای احساسی دارند مثلا فکر میکنند باید در یک رویداد معتبر باشند و در این میان کسی به اصالت و اهمیت جشنواره توجهی ندارد.
چرا شهرداری تهران با جشنواره تئاتر فجر همکاری ندارد؟
ما معضلهای فراوانی داریم که یکی از آنان عدم همکاری نهادها و ارگانهای دیگر است. یادم میآید وقتی آقای سرسنگی، مسئول جشنواره شد کمکهای فراوانی از نظر مالی از سوی شهرداری انجام شد. آن جشنواره بسیار باشکوه برگزار شد چون از نظر مالی دستشان باز بود. ما امسال از نظر مالی با ۵۰۰ میلیون تومان کاهش بودجه هم مواجه شدهایم! جالب است که تمام هزینهها از پارسال تا امسال چند برابر شده ولی اعتبار ما کاهش یافته است. حوزههای دیگری چون سینما از کمکهای مالی فراوانی بهره میبرند چون بنگاههای اقتصادی خصوصی هم به آنها توجه دارند، ولی متاسفانه ۱۰ سالی میشود که تئاتر از توجه اسپانسرها دور شده است.
شهرداری تهران به شما سالن داده است؟
بله، به ما سالن دادند ولی ما بیشتر به حمایت مالی نیاز داشتیم که شهرداری هیچ کمکی در این زمینه نکرده است.
چرا اسپانسرها بهطور جدی وارد نشدهاند؟ مشکل اساسی آنها چیست؟
من از وقتی که مدیرکل هنرهای نمایشی شدم از نزدیک شاهد تمام مسائل هستم، مثلا اسپانسرهایی بودند که بهطور جدی پای کار آمدند اما بهیکباره انصراف دادند. اینکه چه چیزی باعث میشود آنها انصراف دهند، برای خود من هم روشن نیست.
* نویسنده: سیدحسین رسولی- احسان زیورعالم، روزنامهنگار