به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، ویژگی فضای مجازی این است که در آن موج خبری میآید، همه را درگیر میکند و پس از چندی فراموش میشود. سیل آققلا، زلزله سرپلذهاب، آتشسوزی جنگلهای استرالیا، آبگرفتگی معابر خوزستان و... زمان زیادی روی تیتر اخبار نمیمانند و اندکی بعد از یادها میروند. اگرچه همه امور از یادمان میرود اما آنچه در این میان نباید فراموش کنیم، این است که وضعیت مردم مظلوم سیستان و بلوچستان حتی قبل از سیل هم چندان مطلوب نبود و بعید است که حالا با عادیشدن اوضاع بهتر شده باشد. اکنون بیش از دو هفته از سیل اخیر در سیستان و بلوچستان میگذرد، سلسله اتفاقات ناگوار یکی پشت دیگری همچون دومینو از راه میرسند و روزهای سفیدمان را شب تار میکنند. سیلی که تمام زندگی استانهای محروم ایران همچون سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بخشهایی از کرمان را تحتتاثیر قرار داد. با بغرنجتر شدن وضعیت سیستان و بلوچستان در سیل اخیر همه حواسها به این منطقه معطوف شد و در این میان بخشهای شرقی هرمزگان و بخشهایی از کرمان از توجهات دور ماند. هرمزگان نیز پس از سیل با قطعی برق 48 روستا روبهرو شد و به گفته استاندار آن نزدیک به ۱۵هزار و ۶۱ میلیارد و ۷۵۴ میلیون ریال به آن خسارت وارد شد که بیشتر مربوط به بخش راه، ارتباطات، آموزشوپرورش، کشاورزی، بهداشت و درمان، شهرداریها، مسکن، برق، حملونقل و آب و فاضلاب است؛ بخشهایی که زیرساختهایشان قبل از سیل هم چندان مطلوب نبود. شاید اگر در این سالها برنامهریزی منسجمتری برای توسعه زیرساخت استان داشتیم، اکنون با چنین وضعیتی روبهرو نمیشدیم و اینگونه نبود که بخواهیم برای رسیدن چند دستگاه بالگرد همه دستگاههای کشور را بسیج کنیم. بودجهای که تنها در استان تهران و چند کلانشهر دیگر صرف شد و استانهای محرومی مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان از آن همواره بینصیب ماندند.
روحانیتی که همیشه همراه بوده و هست
شاید زهر توسعهنیافتگی استانهای محرومی همچون سیستان و بلوچستان در گلویمان با طعم گسی به تلخی بزند، اما در همین روزگار سخت و جانفرسا، تصاویری از عزم ملی برای امدادرسانی به هموطنان دیده میشود که غمهای دیگر را در یادمان کمرنگ میکند. تصویری که در وحدت نقش اول را ایفا میکند. تصویری که در آن برادر اهل سنت بهعنوان پیشنماز جلو ایستاده و طلبههای شیعی جهادگر به او اقتدا میکنند. وحدتی که شاید هیچ کجا نتوان مانند آن را دید یا هنگامی که کودکان با شادی در مدرسه تعمیرشده خود به همراه روحانیان جهادی عکس سلفی میگیرند؛ تصاویری که امدادرسانیها را با رنگ و بوی برادری و انسانیت به اشتراک میگذارد و در یک کلمه حالمان را خوب میکند. ازجمله اتفاقات نیک این روزها میتوان به حضور گروهی از طلبههای جهادگر استان قم در استان سیستان و بلوچستان اشاره کرد که از روزهای اولیه سیل در کنار مردم بودند و مردم را تنها نگذاشتند و اکنون هم که اندکی اوضاع بحرانی سیل درحال عادی شدن است، درتلاش برای حل مشکلات مردم هستند. این گروه جهادی وقتی خبر امدادرسانی به مناطق محروم به گوششان میرسد، همه کار و امور زندگی خود را رها میکنند و به کمک افراد مظلوم این استانهای جنوبی میشتابند. تصاویری که هنوز امیدوارمان میکند که مردم فارغ از مشکلات در کنار یکدیگرند و هیچ موضوعی نمیتواند مانع آنها شود.
اعلام آمادگی 320 طلبه قمی در روزهای اولیه سیل
در همین راستا به سراغ یکی از این اساتید حوزوی رفتیم تا با او شرح ماوقعی را از آنچه بر آنها در استان هرمزگان گذشته، مرور کنیم.سهرابپور، از اساتید حوزوی استان قم در گفتوگو با «فرهیختگان» به تشریح اقدامات جهادی طلبههای استان قم در مناطق سیلزده استان سیستان و بلوچستان پرداخت و گفت: «پس از اینکه سیل به این منطقه آسیب وارد کرد، فورا فراخوانی را برای حضور طلبهها اعلام کردیم. 320 نفر در همان روزهای اولیه برای حضور در مناطق سیلزده و کمک به مردم اعلام آمادگی کردند که از بین آنها برای اولینبار یک اکیپ 90نفره به مناطق سیلزده اعزام شدند و به سمت استان سیستان و بلوچستان مانند چابهار و نیکشهر رفتند. پس از آنها جمع 90 نفره ما در قالب دو تیم به سمت روستاهای استان هرمزگان رفت. با سیلی که در هفتههای گذشته در استان سیستان و بلوچستان، هرمزگان و بخشهایی از کرمان جاری شد، بسیاری از مناطق روستایی دچار آسیب شدند. منطقه جاسک یکی از شهرستانهای مهم هرمزگان است که روستاهای جگین، سدیچ و گابریک در آنجا قرار دارند. مردم این روستاها نیز دچار مشکلات بسیاری شدند. در منطقه جگین سدی وجود دارد که خسارت کمتری به آن وارد شده اما در مناطق سدیچ و گابریگ با خسارت زیاد ناشی از سیل روبهرو هستیم؛ به بخش عمومی روستا مانند سدها، ستونهای برق و مسیرهای آب نیز خساراتی وارد شده و به منازل روستایی آسیب دیدهاند. زمینهای کشاورزی آنها نیز بهطور جدی مورد آسیب قرار گرفته و دام و طیورشان هم از بین رفته و بخشی از گوسفندان این کشاورزان را آب برده است. درخصوص خسارت سیل به منازل روستاییان باید گفت برخی خانهها صددرصد تخریب شدهاند و اسباب زندگی مردمان آنجا کاملا از بین رفته است؛ چراکه خاک این منطقه به علت چسبندگی بالا در تماس با آب سفت و محکم شده و مانند ساروج عمل میکند. در روستاهای استان گلستان مانند آققلا آب باقی میماند اما در روستاهای استانهای جنوبی آب پایین میرود اما به جای آن خاک باقی میماند، درنتیجه پس از سیل با مقدار انبوهی به درازای نیممتر خاک در خانهها روبهرو هستیم که تمامی وسایل زندگی این افراد را از بین برده و خراب میکند. وسعت سیل زیاد بوده و بسیاری از استانهای این منطقه دچار آسیب شدند که ازجمله آنها میتوان به بشاگرد هم اشاره کرد ولی به ما اعلام کردند در مناطق سدیچ و گابریک همچنان کارهای جهادی باقی مانده، در نتیجه به این منطقه آمدیم. از اولین اقدامات جهادیای که انجام دادیم، آماده و تمیزکردن و تعمیر منازل روستاییان بود.
در دیگر روستاهای استان هرمزگان هم باقی دوستان گروههای جهادی حضور دارند و درحال کمک به مردم هستند. مظلومیت و مناعتطبع استانهای جنوبی برای همه شهره است و نیازی به گفتن ندارد و ما هم با نمونههای بسیاری برخورد داشتهایم. با وجود اینکه سیل تمام زندگیشان را تحتتاثیر قرار داده اما مردم در آرامش بینظیری بودند و برخی از آنها میگفتند ما حاضر هستیم همه جان و اموال خود را بدهیم اما کشورمان آباد باشد. اگرچه نیاز به کمک داشتند و تمامی وسایل زندگی خود را از دست داده بودند اما این مساله را در عین آرامش اعلام میکردند. کاملا صبورانه رفتار میکردند و پذیرای تمام دوستانی بودند که برای کمکرسانی به روستایشان آمده بودند. گروه جهادیای که ما به همراه آنها به مناطق سیلزده آمدهایم، متشکل از چهار مدرسه آلیاسین، علیبنموسیالرضا و کریم اهلبیت و کرمانیهاست. با90 نفر از اساتید عالی حوزه علمیه قم به مدت یک هفته در این مناطق حضور داشتیم تا کمکرسان افراد باشیم. با وجودی که ما طلبه بودیم و کار ما دقیقا در روستاهای سنینشین این مناطق بود اما واکنش آنها به حضور ما بسیار طبیعی بود و ما اصلا حس جدایی از آنها نداشتیم.»
انس و الفت با برادران اهل سنت
صحبتمان که با سهرابپور تمام شد، از او خواستیم ما را به دیگران معرفی کند. سهرابپور نیز ما را به یکی از دوستانش معرفی کرد که او هم در این سفر، امدادرسانی به مردم روستای دیگر را به عهده داشت.
حسینی، مدیر مدرسه کریمه اهلبیت در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «ما از قم با یک اکیپ 90 نفره به سمت روستاهای استان هرمزگان سفر کردیم. دوستان ما در روستاهای گابریک و جگین و گروه ما در روستای سدیچ در شهرستان جاسک استقرار پیدا کرد. همه این روستاها از برادران اهل سنت ما هستند که سیل تمامی وسایل زندگیشان را از بین برده و در برخی خانهها هنوز سیلاب و گل وجود داشت. در این روستاها مدرسهای وجود داشت که برخی دوستانی که سابقه فعالیت پرورشی داشتند، در آنجا مشغول شدند. در این شرایط که مدارس تعطیل شده و بسیاری از کتابهای درسی بچهها کاملا از بین رفته ما سعی کردیم با بالابردن روحیه این کودکان، کار فرهنگی انجام دهیم. من نیز در کلاسهای حفظ قرآن اهل سنت شرکت کردم و با روحانی آنها و کودکان قاری صحبت کردم. همه افراد آنقدر در این فضا با هم یکی بودند که اصلا مشخص نبود چه کسی شیعه و چه کسی سنی است. نمازجماعت مشترک با هم برگزار کردیم. از این مدل فعالیتهای فرهنگی زیاد در روستا انجام شد. در کنار اینکه در بسیاری از خانهها هنوز گل و خاک ناشی از سیل وجود داشت، تلاش کردیم گلولای آنجا را پاکسازی کنیم. بخشی از مسجد هم آسیب دیده بود که تلاش کردیم آن را درست کنیم. اینها بخشی از اقدامات عمرانیای بود که در این روستا انجام شد. با هماهنگیهای صورتگرفته توانستیم توسط یک بیل مکانیکی بخشی از این خرابیها را اصلاح کنیم. روی تعمیر خانهها و منازل مردم نیز تمرکز کردیم. با خیلی از افراد سن و سالدار که همصحبت شدیم، قدردان سپاه و گروههای جهادی بودند که اقدامات مثبتی را در آنجا انجام دادهاند و تاکید داشتند حامی نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. اتحاد روحانیت شیعه و اهل سنت اثرگذار بود و برادران اهل سنت هم ما را از خودشان میدانستند. اگرچه دشمن در تلاش است با ایجاد تفرقه میان مردم اختلاف بیندازد اما حضور دوستان طلبه و پذیرایی صمیمانه اهلسنت از آنها نشان داد که اینگونه نیست. بسیاری از طلبهها فعالیت خود را بر خالی کردن منازل افراد از آثار سیلزده متمرکز میکردند که این اقدام بسیار مثبت و زیبایی بود و کمک کردن به این افراد موجب شد انس و الفتمان با آنها بیشتر شود.»
توسعهای که برای استانهای محروم نیست
در پایان باید گفت اگرچه وضعیت سیستان و بلوچستان در میان استانهای محروم کشور از همه بدتر است اما کاش مسئولان از یاد نبرند آنچه وضعیت استانهای محروم را بدتر کرده، نگاه تمرکزمحورشان بر کلانشهرهایی مانند تهران است که در اینجا ناگزیر استانهای محروم کشور فراموش میشوند. هرچند وقتی هنوز در خبرها گفته میشود که مردم زلزلهزده بم هنوز در کانکس زندگی میکنند، میتوان حدس زد وضعیت مردم آققلا، سرپل ذهاب و قصر شیرین که در سالهای اخیر دچار حادثه شدهاند، خیلی خوب نیست. اگر اولویت تخصیص بودجه را به جای کلانشهرها به مناطق محروم و استانهای کمترتوسعه اختصاص دهیم، شاید بتوانیم امیدوار باشیم که در سالهای آینده وضعیت مردم اندکی بهتر از شرایط فعلی آنها باشد.
* نویسنده: الهه قاسمی، روزنامهنگار