به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اواسط آذرماه یعنی حدود 50 روز پیش بود که علیاصغر پیوندی، رئیس سابق جمعیت هلالاحمر از این سمت استعفا داد و کمی بعدتر از این ماجرا نیز توسط دستگاه قضایی بازداشت شد. استعفای پیوندی بعد از بیش از یکسال حاشیهسازیها و اتفاقات عجیب و غریب در ساختمان صلح و بازداشت و احضار تعدادی از مدیران این نهاد مردمی صورت گرفت و بارقههایی از امید را در جهت شفافیت و مبارزه با فساد در این نهاد مورداعتماد مردم ایجاد کرد. اما با گذشت 50 روز از این استعفا و از سر گذشتن حوادث و اتفاقات متعدد که در همه آنها حضور نیروهای هلالاحمر تعیینکننده و ضروری بود، همچنان جایگزینی برای پیوندی از سوی رئیسجمهور انتخاب نشده و همین تعلل و تعویق در یک امضا نگرانیهای بسیاری را برای آینده هلالاحمر با حجم بالایی از مسئولیتها و اثرگذاریها ایجاد کرده است. سیل بلوچستان، اتفاقات ناگواری نظیر تصادفات و سوانح جادهای، راهپیماییها و گردهماییهای مردمی در کنار نگرانی از اتفاقات پیشرو، همه بخشی از تجربیات و دلنگرانیهایی است که خطر به گل نشستن کشتی بیناخدای هلالاحمر را گوشزد میکند و از آن بدتر تعلل و سهلانگاری دولتیها برای انتخاب رئیس این نهاد غیردولتی و مردمی بر دامنه مخاطرات و حواشی حول هلالاحمر میافزاید.
روزهای سخت هلالاحمر بدون رئیس
یک هفتهای از بارشهای سیلآسا و شدید در بلوچستان، هرمزگان، کرمان و بخشهای مختلف کشور میگذرد؛ بارشهایی که سوای خسارات چند هزارمیلیاردی مادی، جان و سلامت مردم این مناطق را نیز در خطر قرار داد و همین مساله حضور جدی، منظم و با برنامه نیروهای امدادی را ایجاب کرد؛ نیروهایی که همواره درنهایت ازخودگذشتگی خود را به سرعت به مردم میرسانند و یاریگر آنها هستند. در همین وانفسا و درگیریهای سیلابی کشور، تشییع باشکوه حاجقاسم سلیمانی و اتفاقات ناگوار این مراسم در استان کرمان، سوانح متعدد رانندگی و واژگونی اتوبوسها، ریزش معدنها و اتفاقات تلخ اینچنینی یکی پس از دیگری افتادند و دلنگرانیها در روند امدادرسانی و خدمترسانی به مردم افزایش پیدا کرد. برای مثال در همین مورد سیل بلوچستان به تکرار گزارشهایی از مناطق آسیبدیده و درگیر مخابره میشد که روند امدادرسانی به کندی صورت میگیرد، نیروها به خوبی تقسیم نشده و امکانات به خوبی دست مردم نرسیده است. فاصله مناطق درگیر از یکدیگر زیاد است و به خاطر آبگرفتگیها و تخریب پلها و جادهها امکان دسترسی زمینی تقریبا غیرممکن است، با این تصویر نقش نهادهایی همچون هلالاحمر به خاطر ظرفیت بالا، نیروهای زیاد و کارآزموده و در اختیار داشتن هلیکوپتر و... بسیار مهم دیده شد اما به دلیل عدم مدیریت مناسب یا به تعبیر درستتر نبود لیدر در راس هرم مدیریتی هلالاحمر اثر منفی در روند امدادرسانیها گذاشت و اینجا بیش از هر جای دیگری اهمیت انتخاب سریعتر رئیس هلالاحمر گوشزد شد، اما متاسفانه علیرغم چنین اطلاعات و گزارشهایی، با وجود به صدا درآمدن زنگ خطر کاستی در روند خدمترسانیها، حتی بعد از فروکش کردن نسبی سیلاب و عبور از شرایط بحرانی اولیه، هنوز هلالاحمر رئیس ندارد و روحانی هم الزامی برای انتخاب رئیس جدید نمیبیند.
صدای این زنگ خطر وقتی بلندتر به گوش میرسد که اتفاقات افتاده را در کنار اتفاقاتی که در آینده انتظار ما را میکشند و نیازمند یاریرسانی هلالاحمر برای ساماندهی و کمک هستند، بشنویم. پیشبینیهای هواشناسی برای روبهرو شدن با سرمای بیسابقه در چند روز آینده و حوادثی از این دست نمونههایی از تشدید صدای زنگ خطر مدیریتی در هلالاحمر هستند که با سرعت لاکپشتی تصمیمگیران میتوانند یک فاجعه در حوزه امدادرسانی را به دنبال داشته باشند. به هرحال ما در کشوری هستیم که آبستن حوادث و وقایع گوناگون طبیعی و غیرطبیعی است؛ از سیل و زلزله و... تا تصادفات متعدد جادهای، سقوط هواپیما و حوادث اینچنینی، پس در چنین شرایط بغرنجی آمادگی نهادهای امدادی گام اول مواجهه با شرایط بحرانی است.
بخشی از رازهای ساختمان صلح
بگذارید برای روشن شدن رازهای ساختمان صلح آنچه را در این یکسال و چند ماه از آغاز علنی حواشی موجود در هلالاحمر گذشته است، مرور کنیم؛ ماجراهایی که از استعفای محمدینسب، دبیرکل سابق جمعیت هلالاحمر آغاز شده و تا اینجا به استعفا و بازداشت پیوندی رئیس سابق هلالاحمر و چند نفر از مدیران و منصوبان این نهاد رسیده است.
اینها بخشی از اتفاقات و حواشی رخداده در ساختمان صلح در طول یکسال و چند ماه اخیر است؛ اتفاقاتی که هر کدام به اندازه خود بر پیکره اعتماد عمومی نسبت به این نهاد مردمی ضربه وارد کرد و حتی جریان رسیدگی به تخلفات بعد از استعفا و بازداشت پیوندی رئیس این نهاد هم پایان نیافت.
یک امضا هم برای دولت تدبیر کار سخت و زمانبری است
در جریان این بگیر و ببندهای قضایی در هلالاحمر و در جریان برخورد و رسیدگی به تلفات موجود در ساختمان صلح، بعد از استعفا و بازداشت علیاصغر پیوندی، گمانهزنیها برای جانشینی او آغاز شد. اسامی مختلف و متعددی نیز اعلام شد. در همین وانفسا شورای عالی هلالاحمر که در تمام این یکسال و اندی جولان حواشی پیرامون هلالاحمر نه موضعگیری قاطعی داشت و نه واکنش درخور توجهی نشان داده بود و سر آخر هم خروجی قابلتوجهی از آن ندیدیم، اعلام کرد کسانی که خواهان نامزدی ریاست هلالاحمر هستند، مشخصات و برنامههای خود را به شورای عالی ارائه کنند تا آنها از بین این افراد، گزینههای نهایی را انتخاب و از بین آنها هم دو نفر نهایی را به رئیسجمهور معرفی کنند تا بیش از این هلالاحمر از سوءمدیریت رنج نکشد.
تقریبا همهچیز به خوبی پیش میرفت، پروسه انتخاب گزینههای نهایی و معرفی آنها به رئیسجمهور سرعت و روال خوبی داشت. افراد زیادی خواهان تصدی سکانداری هلالاحمر بودند و درنهایت در تاریخ 23 آذر ماه، گزینههایی همچون سلمان سامانی معاون وزارت کشور، سیدعلی مرعشی رئیس اسبق مرکز پزشکی حج و زیارت هلالاحمر، سیدمحمد اکرمی رئیس مجتمع درمانی هلال، مصطفی محمدیون دبیرکل اسبق هلالاحمر، پژوهش عضو شورای عالی هلالاحمر، حسن علیمردانی و رضا نوروزی بهعنوان نامزدهای نهایی به رای اعضای شورای عالی هلالاحمر گذاشته شدند و پس از رایگیری سیدسلمان سامانی با 9 رای و محمدرضا نوروزی با کسب هشت رای بیشترین آرا را کسب کردند و از سوی شورای عالی هلالاحمر به رئیسجمهور معرفی شدند تا روحانی یکی از این دو نفر را بهعنوان رئیس جدید هلالاحمر انتخاب کند.
همان ملاحظاتی که در ابتدای گزارش بیان شد و همچنین انتخاب گزینههای نهایی توسط شورای عالی هلالاحمر این امید را ایجاد کرده بود که احتمالا امضای رئیسجمهور خیلی زمان و توان زیادی را نیاز نداشته باشد، اما با گذشت چند روز مشخص شد این کار هم برای دولت تدبیر کار سخت و زمانبری است و با گذشت 50 روز هنوز جای امضای حکم رئیس جدید جمعیت هلالاحمر خالی است و همین تعلل و تاخیر باب ایجاد حواشی و گمانههای جدید را باز کرد تا همچنان لرزه بر پیکره ساختمان صلح باقی بماند.
قبلا تخلف نبود، الان هست؟
در همین ایام بلاتکلیفی، روزهایی که ما منتظر اعلام گزارش امدادرسانیها و خدمات هلالاحمر در وقایع و اتفاقات گوناگون پیشآمده همچون سیل بلوچستان و... هستیم هنوز روحانی دست به امضای حکم رئیس جدید هلالاحمر نبرده است و در آخرین اظهارنظر حول این مساله، محمود واعظی رئیس دفتر رئیسجمهور روز گذشته در پاسخ به سوالی درباره تعیین و تکلیف رئیس جمعیت هلالاحمر از یک سناریوی تکراری پرده برداشت و توپ را در زمین شورای عالی هلالاحمر انداخت و گفت: «در انتخاباتی که هفتههای پیش برگزار شد 9 نفر برای تصدی ریاست جمعیت هلالاحمر شرکت کردند که دو نفر از این 9 نفر از داخل شورای عالی جمعیت هلالاحمر بودند و هفت نفر از بیرون، کاندیدای ریاست جمعیت هلالاحمر شدند. هفت نفر از کاندیداها زمان بسیار محدودی برای صحبت کردن داشتند که درنهایت دو نفر که عضو شورا بودند، انتخاب شدند که در ادامه این هفت نفر اعتراضی را درخصوص موضوعات مختلف مطرح کردند و نامهای خطاب به ریاستجمهور نوشتند و رئیسجمهور نیز طی نامهای خطاب به معاونت حقوقی ریاستجمهوری خواست به صورت بیطرف به این موضوع بپردازد. معاونت حقوقی ریاستجمهوری نیز در این زمینه بررسیهای لازم را انجام داد و اشکالاتی به برگزاری انتخابات وارد و پیشنهاد کرد انتخابات تجدید شود و هر زمانی که انتخابات درست برگزار شود رئیسجمهور یکی از دو نفر را انتخاب خواهد کرد! البته این موضوع فقط برای اینجا نبوده و موارد دیگر هم بوده که درون خودشان اختلاف بوده و آقای رئیسجمهور تا زمانی که مشکل درون خودشان حل نشود حکمی را صادر نمیکند.»
با نگاهی به سخنان واعظی و موضع رئیسجمهور در مواجهه با مساله مدیریت هلالاحمر بیان چند نکته و مساله ضروری است. ماجرای برگزاری انتخابات شورای عالی هلالاحمر برای معرفی گزینههای جدید ماجرای مسبوق به سابقه و البته تکراری است. نکته اول در این رابطه همین شبههای است که واعظی از آن یاد میکند؛ همان نامهای که به آن اشاره میکند. به گفته او برخی نامزدهای تصدی ریاست هلالاحمر نسبت به پروسه برگزاری و انتخاب گزینههای نهایی انتقاداتی دارند و معتقدند این دو گزینه خود از اعضای شورای عالی هلالاحمر بودند و به خودشان رای دادند.
در رابطه با این مساله میتوان به سابقه آقای محمدیون یکی از همین منتقدان و از دبیرکلهای سابق هلالاحمر اشاره کرد. محمدیون که دبیرکل هلالاحمر بود و از اعضای شورای عالی هلالاحمر، در سال 96 و در جریان انتخاب رئیس جمعیت خود یکی از نامزدهای تصدی این مسئولیت بود و حتی بهعنوان یکی از دو گزینه نهایی معرفی شد و یحتمل خودش هم به خودش رای داد. سوای محمدیون، موسوی یکیدیگر از دبیرکلهای هلالاحمر نیز در جریان انتخاب رئیس با اینکه خود از اعضای شورای عالی هلالاحمر بود، نامزد تصدی ریاست هلال هم بود و یحتمل به خود نیز رای داده بود. پس همانطور که مشخص است چنین اتفاقی مسبوق به سابقه است و عجیب نیست که اعضای شورایعالی هلالاحمر خودشان نامزد ریاست هلالاحمر باشند و به خودشان هم رای بدهند.
این همه وقتکشی برای شانه خالیکردن؟! پیوندی هم گزینه مطلوب روحانی بود
نکته دیگری که در ارتباط با ماجرای انتخاب رئیس هلالاحمر وجود دارد، انفعال شورای عالی هلالاحمر و خطراتی است که این نهاد غیردولتی را تهدید میکند. اولا شورای عالی در تمام این ایام پرفراز و نشیب هلالاحمر حتی یک واکنش محکم و قاطع در ارتباط با مصائب وجود در این مجموعه نداشته و نسبت به تخلفات موجود اقدام به روشنگری و شفافیت نکرده است. ثانیا شورای عالی هلالاحمر باید بداند این مدل برخورد با حواشی موجود در هلالاحمر و تعیین و تکلیف ریاست این نهاد غیردولتی، خصوصا ورود مستقیم و آشکار دولت و شخص رئیسجمهور در پروسه انتخاب رئیس و دغدغههای حزبی و جناحی و شخصی و... تبعات سنگینی را برای هلالاحمر میتواند در پی داشته باشد و موجبات تعلیق و تنبیه هلالاحمر توسط نهادهای بینالمللی را فراهم کند. به هرحال اصول هفتگانه هلالاحمر به وضوح تاکید کرده که مسیر درست هلالاحمر چه مسیری است و خواندن این اصول به خوبی نشان میدهد مسیر فعلی هلالاحمر چقدر با اصول تعیینشده فاصله دارد. بهتر این است با تغییری در اساسنامه و اعتماد به بدنه هلالاحمر، کار انتخاب رئیس این مجموعه را به خود اعضا و کارکنان هلالاحمر سپرد تا هم فردی کارآمد و دلسوز و کاربلد انتخاب شود و هم شبهات جناحی و سیاسی برطرف شود.
بهعنوان نکته سوم و نهایی هم باید گفت اگر رئیسجمهور نگران اختلافات درونی هلالاحمر است، چرا در شرایط بغرنج کنونی و اعتراضات به روند امدادرسانیهای هلال در اتفاقات مختلف زودتر توپ به زمین شورایعالی هلالاحمر ارسال نشد تا مطالبات از آنها بیشتر باشد و 50 روز منتظر امضای رئیسجمهور نباشیم. مضاف بر این پیوندی مگر گزینه مطلوب و موردوثوق رئیسجمهور یا به ادعای برخی رسانهها از نزدیکان روحانی نبود؟ به هرحال مردم در بلوچستان، بین انبوهی از مشکلات، چشمانتظار و گوش به صدای هلیکوپترهای هلالاحمر و نیروهای امدادی این نهاد مردمی هستند تا به دادشان برسند.
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه