به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی شب گذشته میهمان برنامه «مدیرمسئول» با اجرای محمد دلاوری بود؛ برنامهای که ساعت 20 روی آنتن شبکه 5 سیما رفت تا دکتر طهرانچی به سوالات این مجری در بخش دوم پاسخ دهد. بخش اول این برنامه جمعه هفته گذشته (20 دیماه) منتشر شد.
گزیدهای از قسمت اول:
1- تلاش میکنیم اعتبار مدرک دانشگاه آزاد اسلامی را در تمامی واحدها یکسان کنیم.
2- بنا بر مدل دانشگاه آزاد اسلامی، توسعه واحدها به همت مردم و افراد بستگی دارد و به همین دلیل میبینیم که برخی واحدها در این مدت توسعه خوبی داشتهاند.
3- دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی با دانشجوی دولتی کاملا متفاوت است، حتی جنس مطالبه و سوالات آنها نیز با دولتیها فرق دارد. در اصل پای دانشجوی آزاد روی زمین است، اما دولتیها از یک لایه خاص به وقایع نگاه میکنند.
4- مرفه بودن دانشجویان آزادی را قبول دارم، بلکه فرزندان خانوادههای مرفه در کلاسهای کنکور بیشتر از دیگران شرکت میکنند، پس احتمال قبولیشان در دانشگاه دولتی بسیار بیشتر است.
5- آرمانگرایی بیش از حد و دور بودن از واقعیتهای اجتماعی مهمترین تفاوت میان دانشجوی دولتی با دانشجوی آزادی است.
6- اقتصاد آموزشعالی مطلب درستی است، اما نگاه اقتصادی به دانشجو کاملا غلط است و اجازه نمیدهم چنین نگاهی وجود داشته باشد.
7- دانشگاه زمانی تنها زیستبوم دانش و فناوری بود، اما امروزه زیستبوم دانش، فناوری و نوآوری است و خود مولد محسوب میشود.
8- در ابتدای حضورم در دانشگاه آزاد اسلامی از یکسری وقایع تعجب میکردم، چراکه هر واحدی نظام آموزشی، مالی و... خود را داشت و حتی مسئولان نمیدانستند چه میزان پول به دانشگاه وارد و چه میزان از حسابها کم میشود.
9- در دوران ما برای اولین بار حسابرس مستقل و خارج از دانشگاه برای بررسی حسابها به دانشگاه آمد و الان هر ساله این کار توسط حسابرس مستقل صورت میگیرد.
10- اسناد مالی مربوط به سالهای قبل از 89 واحد امارات وجود ندارد، حتی اسناد مالی واحد آکسفورد نیز موجود نیست، اما حتما آنها را پیدا خواهیم کرد.
11- میدانیم دانشگاه آزاد اسلامی در برخی مقاطع تاریخی کشور و بحرانها و فتنهها از برخی اقدامات در کشور حمایت کرده است.
12- در یک سال پیشرو سیستم نرمافزاری دانشگاه آزاد اسلامی برای شفافیت مالی تکمیل خواهد شد، اما برای انتشار اسناد مالی نیازمند اجازه هیات امنا هستم.
آنچه در ادامه آمده، متن کامل قسمت دوم این گفتوگو است:
به نظر شما آیا در دانشگاه آزاد اسلامی میشود با مبلغ 30 میلیون تومان لیسانس یا فوقلیسانس خرید؟
نه، نگاه کنید تا الان حداقل سه پرونده بزرگ فساد پیرامون دانشگاه به نام دانشگاه آزاد اسلامی کار شده است. البته این موضوع با همکاری تعدادی محدود از کارمندان برخی واحدها صورت گرفته، اما خود دانشگاه نسبت به آن حساسیت نشان داده و پروندهای همچون پرونده کرج را خودمان کشف و اطلاعرسانی کردیم. این افراد از سال 1383 تا 1396 نزدیک به 20 هزار مدرک دانشگاهی جعلی فروختهاند که همگی آنها دستگیر شدهاند.مدل جعل مدرک هم به این صورت بوده که سودجویان مدارک را خارج از دانشگاه جعل میکردند و با استفاده از یک سامانهای که با پسوند ac.Ir بوده به این مدرک جعلی اعتبار و تایید میدادند. حتی در یک مورد دیگر در بین 536 واحد دانشگاهی، برای سه کارمند یکی از این واحدها نیز جعل مدرک صورت داده بودند که این مساله نیز کشف و افراد دستگیر شدند و منتظر دادگاه هستند.خانوادهها باید هوشیار باشند. در ماجرای 40 مدرک که خود من هم آن را برای اولین بار شنیدم، یکی از همکاران تعریف میکرد پدر و مادر فرزندی که پزشک هم بودند، تحت تاثیر این افراد قرار گرفتند و حاضر شدند حدود 800 میلیون تومان به یکی از موسسات بیرون از دانشگاه بدهند تا آن موسسه فرزندشان را سر میز پزشکی بنشاند و آنها نیز این دروغ بزرگ را باور کرده بودند. این مساله برای من خیلی جالب است که چطور یک پزشک میتواند به این سادگی، ترفند برخی موسسات سودجو را باور کند. یا حتی قبلا ما شاهد موارد کمی از دستکاری نمره در سامانهها بودیم و الان با تمهیداتی که اندیشیده شده، دانشگاه را صاحب سامانهای کردهایم که به هیچوجه امکان تغییر نمره وجود ندارد.
در دوره مدیریت شما یک اتفاق دردناک در واحد علوم و تحقیقات افتاد که آن هم ماجرای اتوبوس بود. نتیجه پرونده به کجا رسید؟
حادثه بسیار بدی بود. شاید برای یک معلم در دوران مدیریتش حادثهای دردناکتر از این حادثه نباشد. چیزی که انجام شد، طی مسیر از طریق دادگاه بود، که دادگاه اولیه برگزار و نتایج آن نیز اعلام شد و الان در مرحله تجدیدنظر هستیم. البته پیگیری این پرونده از دست دانشگاه خارج شده است.
دادگاه بدوی چه حکمی داد؟
در حکم دادگاه بدوی، یکسوم پیمانکار، یکسوم راننده که مرحوم شده بود و یکسوم دانشگاه بهخاطر جادهها مقصر شناخته شده بود. البته حکمی هم برای رئیس وقت واحد علوم و تحقیقات که سه ماه از مدت مسئولیتش میگذشت زده بودند، که ایشان طی آن مدت هیچ نقشی در انعقاد قرارداد پیمانکار نداشت که یک حکم سنگین و عجیبی بود. البته ما نسبت به آن اعتراض کردیم.
کسی نگفت روزی که قرارداد بسته شده، این فرد نبوده و فرد دیگری بوده و همه شریک هستند؟
نه، اینطور نبود. البته باید این کار صورت میگرفت. انتظار داشتیم این موضوع را جامع میدیدند و پرونده فقط به افرادی که در آن زمان مسئولیت داشتند، ختم نمیشد.
البته بهرغم اینکه از لحاظ مالی مشکل داشتیم یک طرح مطالعاتی و عملیاتی برای ایمنسازی محوطه و گاردریل تهیه شد و مورد تایید راهنمایی و رانندگی قرار گرفت. بعد از آن گاردریلها نصب شد و این گاردریلها باید خاص باشند، چون گاردریلهای معمولی توان مقاومت در این محوطه را نداشتند و باید طوری این گاردریلها نصب میشد که فشار اتوبوس و ماشینهای سنگین را تحمل میکردند.
شما از واحدهای زیادی بازدید میکنید، آیا نگران نیستید برایتان ویترین بچینند؟ یعنی کاری کنند که شما فکر کنید یک واقعیتی را میبینید، درحالیکه واقعیت چیز دیگری است؟
چرا نگرانم؛ مثلا من میفهمم بعضی واحدها قبل از اینکه من به آنجا بروم تعدادی از کلاسها را تعطیل میکنند. حتی در دو، سه بازدید متوجه شدم حجم دانشجو را کم کردهاند و درواقع خواستهاند ظاهر قضیه را طور دیگری جلوه بدهند. منتها ما هم روشهای خودمان را داریم، به این صورت که تیمهای دانشجویی را قبل از حضور به آنجا میفرستم. به هرحال ما هم شگردهای مدیریتی خاص خودمان را داریم، لذا بعد از هر سفر، گزارشی برای روسای واحدها میفرستم که برایشان غافلگیرکننده است و حتی نشان میدهم اطلاعات من کاملتر از آنهاست.
شنیده بودم زود عصبانی میشوید.
نه، من روی کار تعصب دارم و در اینکه مثلا کاری پیش نرود، مطالبه میکنم.
آیا تابهحال فردی را تلفنی عزل کردهاید؟
نه، این کارها احساسی است. آن روزی که من در دانشگاه شهید بهشتی بودم، اولین باری که داشتم مدیریت را تجربه میکردم، خدمت یک بزرگی رسیدم. نکتهای را روی کاغذ نوشت و گفت این برگه را جلوی خودت بگذار. آن جمله این بود؛ «ابزار ریاست سعه صدر است.»
البته این مساله به این مفهوم نیست که باعث شود افراد شما را یک فرد خنثی و چشمپوش در خطاها ببینند. مثلا در ماجرای پزشکی پارسال، آن مسئول که میدانست 20 نفر ظرفیت دارد، در 60 استان مرزی حساس 300 تا600 نفر در رشتههای پرستاری و مامایی ثبتنام کرده بود! خب من به آن مسئول گفتم در آن شهر چند نوزاد به دنیا میآید که 300 ماما جذب کرده بودی؟ و این فرد را پس از مشخص شدن خطا عزل کردم.
در همان ماجرایی که منتشر شد و کلی نارضایتی ایجاد کرد؟
بله، البته اول کار ما هم بود، و وقتی آمدیم دیدم همه چیز را بههم ریختهاند.
با توجه به اینکه انتخابات نزدیک است، آیا در این دوره به کسی کمک سیاسی، تبلیغاتی و انتخاباتی کردهاید؟
به هیچ وجه.
به هیچ وجه ریالی هم خرج نکردهاید؟
به هیچ وجه، به هیچ وجه.
آیا از نمایندههای مجلس یا فرزندانشان کسی را با عنوان هیاتعلمی جذب کرده یا مزایایی اعطا کردهاید؟
نه.
اصلا؟
نه، اصلا.
یعنی نمایندگان مجلس نیامدهاند بگویند انتقالی یا ... فرزند مرا درست کنید؟
دو نکته بگویم و این مسائل را از هم جدا کنیم؛ یکی اینکه چون دانشگاه آزاد اسلامی یک دانشگاه اجتماعی است، بیشترین تقاضای جابهجایی، انتقال و رسیدگی به امور از سوی نمایندگان مجلس به دانشگاه آزاد اسلامی منتقل میشود.
واقعا شدنی است؟
نگاه کنید، مردم مشکل دارند، یک جاهایی که ما کارهایمان را انجام نمیدهیم، برخی افراد هستند که ازطریق ارتباط با برخی افراد داخل دانشگاه دنبال این هستند که کارشان را پیش ببرند. شاید کارشان هم درست باشد و حق هم با فرد باشد، اما سیستم بنا به دلایلی چون شفاف و پاسخگو نیست، بهدرستی مسئولیت خود را انجام نمیدهد، این یک طرف ماجراست، که از این منظر بازهم اگر یک نماینده پیگر ماجرا شود، بنده آن را نیز ممنوع کردهام. مساله دیگری هم که وجود دارد اینکه یکسری افراد میگویند چون دارای منصب و مسئولیت هستند باید دارای یک حق ویژه باشند. من با این افراد نیز برخورد کردهام. البته این مساله در بین عموم یک ادبیات شده است که به هرکسی میرسند میگویند فلانی من فردا میخواهم بروم فلان اداره، آشنا نداری؟
بله، این جزء فرهنگ زندگی ما شده.
این بخش دوم نکتهای را که گفتم، ما سعی کردیم حذف کنیم. یعنی چون نماینده مجلس است، ما نباید هوایش را داشته باشیم که شاید یک جایی به نفع ما باشد.جامعه به سمتی در حال رفتن است که آقازادگی، دامادی و... توسط مردم پس زده میشود. نگاه کنید در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی که حاوی نکات منفی و مثبتی است، اتفاقات مثبتی در حال رقم زدن است، مثلا به اقتدار ملی کمک میکند، چون شفافیت را بالا میبرد.
نظارت و شفافیت مردم را زیاد میکند.
براساس این اصل، من فکر میکنم چیزی که درپیش خواهیم داشت، طرد این طیف از آدمها خواهد بود.
من استنباطم این است که دانشگاه همیشه و بهطور سنتی جایی برای انتخابات و این دست مسائل بوده است، آیا این مساله را قبول دارید؟
جالب است برایتان خاطرهای از چند وقت اخیر بگویم. ما در شهری در حال ساخت یک مرکز بودیم، طبق روال، برخی نمایندگان پیگیر وضعیت پروژه بودند، اما طی دو، سه هفته گذشته بعضی کاندیداها با مراجعه به ما پیگیر این پروژهها شدند! یعنی جماعت رسیدگیکننده به امور شهر الان کاندیدا هستند و با مراجعه به من حرف از کمک و حمایت میزنند. البته مشخصا این اول کار است و در برنامه بعدی آنها بحث رئیس و... پیش میآید.
یعنی کسی کمکی میکند تا از آن طرف کمکی از دانشگاه بگیرد؟
نه، دنبال اعتبار اجتماعی است.
مقداری نگرانم، نکند مثلا یک کارگاه رباتیک که فعالیت زیادی دارد، شبیه گلخانهای شود که یک گروهی خاص موقعیتی پیدا کنند، تحقیق کنند و حتی موفق هم بشوند، اما خیلی از بچههای دانشگاه آزاد اسلامی اصلا چشمشان هم به این ظرفیتها نخورد. این مساله درست است؟
درست است. این نگرانی را ما هم داریم، ولی تدابیری که اندیشیدهایم، این نگرانی را از بین میبرد. در واحدها برای راهاندازی سراهای نوآوری تخصصی برنامهریزی کردهایم که خود این مساله بزرگی است.
یعنی آن دانشجو در سیستانوبلوچستان هم میتواند دیده شود؟
سیاست ما این است که در سیستانوبلوچستان، کرمان، خراسان شمالی و جنوبی و... که قبلا دانشگاه کلاسمحور بود، آن را تبدیل به دانشگاه اشتغال دانشبنیان کنیم. برای همین است که من خواهش کردهام برای ضبط این برنامه از تهران بیرون برویم، چون دانشگاه آزاد اسلامی فقط تهران نیست. در حقیقت ما در گام دوم دانشگاه رویکرد جدیدی در دست داریم.
اگر یکی صاحب فکر و ایده باشد، منتها دانشگاه آزاد اسلامیای نباشد، باز هم میتواند فعالیتی در این فضا داشته باشد؟
بله، به هرحال این ساختارسازی که تحت بازار فناوری و سرای نوآوری شکل گرفته این ظرفیت را دارد که به استارتاپها وصل شود و از شتابدهندهها حمایت کند.
در مجموع قرار است این دست اقدامات بخشی از درآمد حاصل از این سرمایهگذاریها باشد.