به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، برخی موقعیتها بهشت اپوزیسیون خارجنشین و رسانههای فارسیزبان معاند است؛ مثل حوادثی که در چند روز اخیر پیش آمده و زمینه جشن، پایکوبی و هلهله را برای آنها فراهم کرده است. افرادی که در هر شرایطی تلاش میکنند علیه مردم ایران و جمهوری اسلامی اقدام و امنیت و معیشت آنها را تهدید کنند. این روحیه البته در اپوزیسیون عافیتطلب و اغلب مزدور خارجنشین نهادینه شده و معطوف و مختص به امروز و دیروز نیست، تنها موقعیتی لازم است این نقاب از چهره آنها بیفتد و دمخروس ادا و اطوارهای میهندوستی و مردمداری آنها بیرون بزند. فعالان سیاسی اجتماعی شاغل در رسانههای فارسیزبان خارج از کشور همواره تلاش میکنند خود را دلسوز وضعیت کشور و مردم ایران جلوه دهند، در حالی که در برهههای مختلف نشان دادهاند سر در آخور دشمنان خونی ایران دارند و در خفا یا آشکار به دشمنان ایرانزمین ابراز ارادت و سرسپردگی میکنند.
دی ماه 1395، 30 نفر از فعالان سیاسی- اجتماعی خارجنشین در نامهای خطاب به دونالد ترامپ، رئیسجمهور تازهانتخابشده آمریکا خواستار تحریمهای تازه علیه ایران شدند. آنها در یک متن سراسر حقارتآمیز به رئیس جدید خود به دفاع از منافع آمریکا پرداختند و مدعی شدند که جمهوری اسلامی ایران با حمایت از گروههایی مثل حماس و حزبالله موجب کشته شدن هزاران سرباز «شجاع»! آمریکایی شده است. آنها رویاهای خود برای بعد از جمهوری اسلامی را هم در این نامه بیان کردند و به ترامپ نوشتند که ایرانِ بعد از حکومت اسلامی، ظرفیت آن را دارد که یکی از ثابتقدمترین متحدان آمریکا در جهان باشد. ما امیدواریم آمریکا تحت رهبری شما، به مردم ایران کمک کند کشورشان را از تندروهایی که چهاردهه است بر آن حکومت میکنند، پس بگیرند؛ که جهان بدون «جمهوری اسلامی» و «خلافت اسلامی» جای بهتری برای زندگی خواهد بود. 30 نفر اپوزیسیون خارجنشین در کمال تعجب در این نامه ایران و داعش را دو روی یک سکه خواندند، در حالی که به اعتراف رهبران غربی اگر ایران پای کار نمیآمد برچیدن داعش از منطقه امری محال بود. فعالان بهظاهر ایرانی رسانهها و مراکز ضد ایرانی در شرایطی به ترامپ نامه نوشتند و خواستار تحریمهای شدید علیه کشور شدند که همواره ادعای وطندوستی و حمایت از مردم را به دنبال خود یدک کشیدهاند.
چنان که واضح و مبرهن است، از جایجای این نامه بوی حقارت، خودفروختگی و وطنفروشی به مشام میرسد. انسان از اینکه شماری از آدمیان، به هر دلیلی، به چنین حضیضی از وادادگی در برابر بیگانه میرسند، در شگفت میماند. اما این 30 نفر نویسنده نامه ضدایرانی به ترامپ چه کسانی بودند؟ روز گذشته درباره کارگران پمپئو در همین روزنامه مطلبی نوشتیم و پرده از خیانتهای این افراد برداشتیم. 30 نفر نویسنده نامه به ترامپ همان کارگران بیجیره و مواجب کاخ سفید و سایر دشمنان مردم ایران هستند؛ کسانی مثل احمد باطبی، امیرحسین اعتمادی، مجید محمدی و... که ردپای آنها در سایر اقدامات ضد ایرانی نیز دیده میشود. چهرههایی که با دشمنان ایران عهد بستهاند که هرچه در توان دارند برای دشمنی با مردم ایران پای کار بیاورند و دستهای چدنی خود را پشت دستکشهای مخملی پنهان کنند.
از علینژاد تا باطبی؛ دیدار کارگران با کارفرمایان
روزگاری روابط میان اپوزیسیون خارجنشین با شبکههای جاسوسی غربی و رهبران و سیاستگذاران ضدایرانی مخفی و در پشت پرده بود. اما در سالهای اخیر پرده از پیوند عمیق میان اینها افتاده و میزان عرق و ارادت مخالفان ایرانی جمهوری اسلامی به مخالفان آمریکایی و انگلیسی مردم ایران کاملا آشکار شده است. اگر روزگاری نامهنگاری ضدانقلاب و در خواست تشدید فشارهای بینالمللی از رهبران آمریکا منتهیالیه خیانت و جنایت علیه مردم ایران محسوب میشد، امروز دیگر کار از این کارها گذشته و دلباختگان دشمنان ایران راه کعبه آمال خود یعنی کاخ سفید را بهخوبی یاد گرفتهاند.
نیمه بهمن ماه 1397 بود که یکی از کارگران رسانهای وزارت خارجه آمریکا به دیدار اربابش شتافت و پرده خجالت را به کلی درید. مسیح علی نژاد مبدع کمپینهای ضدحجاب با مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در دفتر وزارت خارجه آمریکا دیدار کرد. واضح است که دستگاه سیاست خارجه آمریکا در سالهای اخیر بهمنظور پیشبرد اهداف ضدایرانی خود به فعالان رسانهای، خصوصا فعالان اینستاگرام و توئیتر در نقش «شاهدان بومی» بسیار توجه کرده است. از این جهت دیدار پمپئو با علی نژاد به معنی به رسمیت شناختن علی نژاد از طرف آمریکا بهعنوان یک کارگر رسانهای و آغاز همکاری نزدیکتر با اپوزیسیون ضدانقلاب بود. این دیدار واکنشهای بسیاری هم در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. کاربری در صفحه توئیتر خود در واکنش به این ملاقات نوشت که «تجدید بیعت با آرمانهای سازمان CIA همزمان با دهه فجر انقلاب اسلامی.»
کاربر دیگری هم با گذاشتن عکس این دیدار در کنار عکس دیدار مریم رجوی و رودی جولیانی نوشت که «دشمنان ایران ممکن است در ظاهر متفاوت باشند، اما آخورشان یکی است.» کاربر دیگری به هدف اصلی علینژاد اشاره کرد و نوشت که «باور دارم کاری که امثال علینژادها میکنند نه مبارزه با جمهوری اسلامی که افزایش فشار و تحریم و جنگ علیه مردم کشور است.» اما به محض شکسته شدن این تابو، نفر بعدی هم به کاخ سفید احضار شد. احمد باطبی که از نامهنگاران کهنهکار به رهبران آمریکا است و در آخرین حضورش در ایران نیز با خونی دروغین به حامیان مالی و رسانهای فتنه 78 خدمت بزرگی کرد، پس از علینژاد راهی کاخ سفید شد و با مایک پنس معاون دونالد ترامپ دیدار کرد. او از حدود یک دهه پیش در بخش فارسیزبان صدای آمریکا مشغول به کار است و ارتباط نزدیکی با وزارت خارجه آمریکا و شبکههای جاسوسی این کشور دارد، بهطوری که او را یکی از مهمترین لابیگران ایرانی با دولت آمریکا میدانند. به این معنی که هر گاه عرصه بر رهبران کاخ سفید برای افزایش فشار به ایران تنگ میشود از باطبی، علینژاد و امثال آنها برای افزایش فشار رسانهای در حوزه مطالبات مدنی و حقوق بشر استفاده میکنند. مخالفان دیروز جمهوری اسلامی، امروز کارگران رسانهای وزارت خارجه آمریکا هستند و با توجه به شکستهای پیدرپی گروهک تروریستی منافقین و سلطنتطلبها در اجرای توطئههای آمریکا علیه ایران، گویا مقامات این کشور به این نتیجه رسیدهاند که سراغ چهرههای جدید و جوان بروند تا شاید بخشی از آرزوهای آنها علیه جمهوری اسلامی و مردم ایران تحقق یابد.
صدای آمریکا از گلوی اپوزیسیون خارجنشین
شهادت سردار قاسم سلیمانی در اقدام تروریستی رئیسجمهور و ارتش ایالات متحده پرده از ماهیت و ذات آمریکا برداشت. خشم ناشی از این جنایت آمریکا باعث شد که یک همدلی و وحدت کمنظیری میان مردم ایران با هم و کشورهای منطقه پیدا شود. تشییع جنازه چندمیلیونی در تهران و حتی چنددهمیلیونی در سراسر کشور نشان داد که سپهبد سلیمانی از محبوبیت بالایی در میان مردم برخوردار است و بهعنوان یک چهره ملی مورد حمایت همه ایرانیهاست. با این حال خارجنشینانی که سالهاست ادعا میکنند دلشان برای مردم میتپد و دلسوز کشور هستند و خود را ایرانی میخوانند آنچنان از شهادت حافظ امنیت کشور و مردم ذوقزده شدهاند که همصدا با ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی او را تروریست خواندهاند و فقدان او را آشکار و پنهان جشن گرفتهاند. فعالان رسانهای خارجنشین یا همان کارگران وزارت خارجه آمریکا در ادامه همه تلاش خود را برای تثبیت مواضع دونالد ترامپ و کاخ سفید به کار گرفتهاند و با بازنشر مواضع ضدایرانی آنها صدای آمریکا شدهاند و بار دیگر ارادتشان را به حامیان مالی خود نشان دادهاند. پس از تهدید ترامپ به بمباران 52 نقطه فرهنگی کشور در صورت اقدام متقابل ایران، بازوهای رسانهای او فعال شدهاند و با حمایت از این موضع پروژه جنگهراسی را آغاز کردهاند.
بهمن کلباسی، خبرنگار بیبیسی فارسی پس از این تهدید ترامپ در صفحه توئیتر خود آن را جدی تلقی کرد و نوشت که او «مفصل تهدید کرد میزنیم و بمباران میکنیم اگر ایران کوچکترین اقدام متقابلی کند.» کیوان حسینی، دیگر فعال رسانهای خارجنشین هم درباره توئیت تهدیدآمیز رئیسجمهور آمریکا نوشت که «لحن ترامپ از تحریک جمهوری اسلامی فراتر رفته و ابعاد تحقیر پیدا کرده. او یا واقعا در تلاش است جلوی حمله ایران را بگیرد یا برای یک جنگ تمامعیار آماده میشود.»
در حالی که مردم ایران به دنبال انتقام از تعرض آمریکا به سردار ملی خود بودند، اپوزیسیون خارجنشین تا توانست تنور جنگهراسی را گرمتر کرد تا پروژه کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا بهخوبی پیش برود و به نتیجه دلخواه آنها برسد. این همصدایی فعالان رسانهای خارج از کشور با سیاستهای ایالات متحده بدون هماهنگی قبلی با رهبران آمریکا قابل قبول نیست، چنانکه قرائن آن هم پیش از این ذکر شد. بنابراین کارگری پمپئو و وزارت خارجه آمریکا از طرف این بهاصطلاح فعالان خارجنشین که ادعای میهندوستی دارند، نه یک ادعای گزاف، بلکه کاملا مطابق با کنشهای سیاسی و رسانهای آنها در برهههای مهم و متعدد است. در ادامه برخی از مهمترین توئیتهای فعالان رسانهای خارج از کشور پس از شهادت سردار سلیمانی را میبینید.
* نویسنده: محمدحسین نظری، روزنامهنگار